راست گفتهاند که زمان خاصیتی سیال دارد. یک قابلیت انعطاف عجیب. میتواند تا ابد کش بیاید و میتواند آب برود، در ابعاد پاره خطی کوتاه. گاهی اوقات هم وضعیتی ذووجهتین پیدا میکند. از یک رو هی آب میرود و کوتاه و کوتاهتر میشود و در همان حال از ور دیگر کش میآید و بلند و بلندتر میشود. هر دوی این اتفاقات هم در آن واحد و در...
گسترش محصولات یا ایدهها یا کاهش برخی از آنها به ندرت قابل درک است. مالکوم گلدوِل که یک نویسنده مباحث اقتصادی است ایدهای به نام نقطه اوج را مطرح کرده؛ یک نظریه قانعکننده در مورد اینکه یک ایده چطور همهگیر میشود. نقطه اوج، لحظهای دراماتیک است که به دلیل گذر کردن از یک مرحله همه چیز بهصورت همزمان تغییر میکند، اگرچه...
پرسش: صاحب یک رستوران زنجیرهای هستم که غذاهای فستفودی به مشتریان ارائه میدهد. بودجهای را برای تبلیغات در نظر گرفتهام. بهترین شیوه برای تبلیغ کسبوکار من چیست؟
پاسخ:ابتدا باید همه شیوههای تبلیغاتی خودتان را که این روزها بسیار گسترش یافتهاند بررسی کنید. دقت کنید آنها به چه مواردی پرداختهاند و چه ابتکارهایی را بر...
شغلی که در این شماره به آن میپردازیم، مربوط به ایامی است که پشت سر گذاشتیم و بیشترین تقاضا را در سایه برگزاری هیاتها و تکایا داشت. شاید در ابتدا این تصور در ذهنتان نقش ببندد که میخواهیم در مورد شغل فروش طبل و سایدرام و دهل بنویسیم اما اینطور نیست. در این گزارش قصد داریم تا همه زوایای شغل فروش و نصب داربست فلزی را ن...
وسایل لوکس، خانههای قصر مانند و ماشینهای آخرین مدل همواره از سوی رسانهها و چشمهای مردمی تحسین میشوند. این تحسین و ستایش اما تنها قسمت شیرین داستان پولداری است. این داستان هم مثل هر سناریوی دیگری شخصیت منفی و اتفاق سخت کم ندارد...پای حرف پولدارها اگر بنشینید، خواهید دید که پول داشتن آنقدرها هم که فکر میکردید، سرشا...
بانك HSBC در سال ۱۸۶۵ میلادی در هنگكنگ تاسیس شد و با متحول ساختن شركت سهامی بانكداری هنگكنگ و شانگهای در قرن 19 آغاز به كار كرد...کمپانی HSBC، از طریق به وجود آوردن و خریدن شركتهای تابعه، خود را با بازار جهانی تطبیق داد. این استراتژی كه در دهه 1950 شكل گرفت، با یكی از بزرگترین موارد ادغام بانكها در تاریخ یعنی خرید...
اگر میخواهید کسبوکارتان بقا داشته باشد باید رشد کند. تغییر امری اجتنابناپذیر است و اگر هدف شما موفقیت است باید آن را بپذیرید. اگر از یک استراتژی رشد محکم و استوار برخوردار باشید پی خواهید برد که چگونه تغییر میتواند برای کسبوکار شما نقش مثبتی داشته و کمک کند که سازمانتان رونق گرفته و تا آن سوی رویاهایتان توسعه یاب...
شرکتها میتوانند با در نظر گرفتن نگرانیها و دغدغههای اجتماعی و زیست محیطی در اتخاذ تصمیماتشان نهتنها موجب افزایش درآمدها و محبوبیت خود شوند، بلکه برخوردهای منفی قانونگذاران و جوامع محلی را کاهش دهند...ایدهاگرچه شرکتهایی که بیش از سایرین در ارتباط با مردم و جامعه هستند کاملا از منافع برعهده داشتن مسئولیت اجتماعی...
با شیوع بیماری ابولا، سرمایهگذاران و اهالی کسبوکار در سراسر جهان نگران تاثیرات منفی این بیماری بر بازار و اقتصاد شدهاند...ویروس ابولا نخستین بار در سال 1976 شناسایی و کشف شد. بنا بر گزارشهای سازمان بهداشت جهانی این ویروس تاکنون جان بیش از شش هزار نفر را گرفته است. تاثیر ابولا بر رفتار مصرفکننده طبق آخرین گزارش من...
هی این یکی میپرد، هی آن یکی میپرد. با همه قوا خودشان را جمع میکنند و مثل فنری که دررفته باشد به سمت بالا پرتاب میکنند و دستهایشان را آنقدر به سمت بالا دراز میکنند که بیم آن میرود زیر بغلشان آسیب جدی ببیند...بعد جفتپا گرومپی روی کف طبقه پایین میآیند. کل دفتر و همه شالوده ساختمان مافنگی شرکت میلرزد. بخت یارم...
پرسش: تصمیم دارم کسب و کاری را در زمینه واردات تجهیزات کامپیوتری راهاندازی کنم. میخواهم لوگوی مناسبی را برای کسب و کارم سفارش بدهم. چه توصیههایی برای من دارید؟
پاسخ کارشناس: طراحی لوگو یکی از مهمترین و در عین حال پیچیدهترین فعالیتهای گرافیکی است...طراحانی وجود دارند که تخصص آنها طراحی لوگو است و برای این منظور...
با نقد و بررسی، تجدیدنظر و افزودن به کیفیت خدماتی که ارائه میکنیم میتوانیم یک ایده تجاری موفق را پرورش داده و به منظور توسعه و پیشرفت محصولات و خدمات ارائه شده این ایده جدید و موفق را جایگزین مدلهای قبلی کنیم. به کمک این ایده روشهای قدیمی بازسازی شده و مشتریان به خرید کردن متقاعد میشوند و میزان فروش بالاتر میرود...
نمیدانم افسانههایی است که در موردش میگویند، هیبت و قد و هیکلش است، لباس شیک و گرانقیمتی است که به تن دارد یا نگاههای ترسناک و متهمکنندهاش...یکی از سه بنیانگذار شرکت. همان که بالاخره نفهمیدیم آن یکی بنیانگذار شرکت را از مرگ نجات داده یا نه. هرچه که هست من بند را آب میدهم. از در آسانسور که تو میآید با صدای رگهد...
چند روز پیش در جلسه ماهانه اولیا و مربیان مدرسه فرزندم که متشکل از 30 مادر و تنها دو پدر بود، شرکت کردم از معلم خواستم که اگر ممکن است جلسات بعدی را پنجشنبهها برگزار کند که مادرانی مثل من که درگیری شغلی دارند، راحتتر بتوانند در آن حاضر شوند. اینکه هیچیک از مادران حاضر در جلسه، از درخواست من حمایت نکر...