شراکتهای کاری غالبا در کسبوکارهای جدید و کسبوکارهای کوچک اتفاق میافتد و دانستن علت آن کار خیلی سختی نیست. یک شراکت کاری مناسب مثل یک ازدواج خوب میماند، نه تنها کسی را دارید که دیدگاهها و نظراتتان را با آن در میان میگذارید، بلکه در جنبههای مالی و عملی کسبوکارتان از وی کمک میگیرید، اما گفته میشود که شراکت معایب خاص خودش را نیز دارد.
به عنوان مثال، در یک شراکت کاری هریک از شرکا شخصا نسبت به تمام قراردادها و بدهیها و همچنین تصمیماتی که توسط شرکای دیگر گرفته شده مسئولند، بنابراین همیشه برای بروز اختلاف و درگیری پتانسیل وجود دارد. شرکای کاری غالبا کسبوکارشان را با برنامهریزی و قوانین پایهای اندک شروع میکنند و دیر یا زود درخواهند یافت که آنچه بدون برنامهریزی و ناگفته باقی مانده به انتظارات برآورده نشده، عصبانیتها و ناامیدیها منجر میشود.
شرکا ممکن است روی مسائل بسیار زیادی اختلافنظر داشته باشند، از جمله اختلاف بر سر اخلاق کاری و اهداف مادی، نقشها و سبک روابط، اما با یک آیندهنگری و برنامهریزی درست، میتوان از این ضررها جلوگیری کرد و صاحب یک شراکت کاری موفق و پایدار شد. برای اینکه بتوانید حتیالامکان جلوی ضررهای احتمالی را گرفته و یک شراکت کاری درست را ایجاد و حفظ کنید نکات زیر را که مختصری از ملاحظات مهم در این زمینه است در نظر بگیرید.
آیا برای شراکت آمادهاید؟
ابتدا، از خود بپرسید آیا واقعا به یک شریک کاری برای ایجاد یک شرکت موفق نیاز دارید؟ شراکت را باید برای زمانی بگذارید که این امر برای موفقیت کسبوکارتان مهم و حیاتی است،
یعنی زمانیکه شریک احتمالی شما منابع مالی، روابط یا مهارتهای مهم و حساسی دارد و شما از آن برخوردار نیستید. در غیر این صورت میتوانید فرد مورد نظر را بعدا بهعنوان کارمند یا یک پیمانکار مستقل بهکار گیرید.
داشتن ارتباط با هم در تمام مراحل شراکت و بهخصوص در ابتدای آن موضوع بسیار مهمی است. یکی از اشتباهات معمول که شرکای کاری غالبا مرتکب میشوند این است که پیش از اینکه واقعا همدیگر را بشناسند وارد کار میشوند. شما باید بتوانید با هم ارتباط برقرار کنید تا در بیان نظرات، ایدهها و انتظاراتتان احساس راحتی کنید. اگر قبلا با هم کار نکردهاید پیش از شروع کار، شراکت با یکدیگر را با انجام یک پروژه امتحان کنید،این کار به شما کمک میکند تا مهارتهای یکدیگر و نیازهای شراکتتان را بشناسید. همچنین راهی خواهد بود برای پی بردن به شخصیت و ارزشهای اساسی همدیگر.
بهطور ایدهآل بهتر اســت مهارتهــای شخصی شرکا مکمل یکدیگر باشند و در عین حال خیلی با هم همپوشــانی نداشته باشند. مثلا ممکن است شما فردی جزءنگر و در عوض شریکتان فردی کلنگر باشد یا ممکن است شما در بازاریابی و فروش مهارت داشته باشید و شریکتان ترجیح دهد که به مسائل مالی رسیدگی کند. برای اینکه این موضوع را بسنجید که تا چه حد ممکن است بتوانید با همدیگر کار کنید، هر کدام به سوالات کلیدی زیر پاسخ دهید، میتوانید در این زمینه با همکاران یا اعضای خانوادهتان مشورت کنید:
- آیا شریکتان با شما ارزشها، ایدهها و اهداف مشترک دارد؟
- آیا به انگیزهها و شخصیت شریکتان اعتماد میکنید؟
- در چه حوزههایی از زندگی و کار روزانه با هم توافق دارید؟
همچنین نکات دیگری که باید دراینباره در نظر بگیرید عبارتند از:
- اگر همسر یا فرزندتان بخواهد در آینده وارد کسبوکار شما شود چه خواهد شد؟
- اگر یکی از شرکا غیراخلاقی عمل کند چگونه این موضوع را کنترل و مدیریت خواهید کرد؟
- اگر یکی از شرکا بخواهد به خارج از کشور مهاجرت کند چه؟
بهتر است کسانی که در آینده قصد شراکت دارند با هم یک خلوت دو یا سه روزه داشته باشند تا انتظاراتشان را از کسبوکار و شراکت، یک به یک مرور کنند و نکات مهمی را که هریک در نظر دارند با هم مقایسه کنند. این کار کمک میکند تا این مکالمات و گفتوگوها موجب شوند که شرکا انتظارات یکدیگر را پیش از بیان آن توسط دیگری حدس بزنند.
شراکت با نزدیکان
وقتی که با دوستان نزدیک و اعضای خانوادهتان شراکت میکنید مراقب باشید. مانند خیلی از ازدواجها، شراکتهای کاری میتواند به یک جدایی تلخ منجر شود. با خودتان فکر کنید که آیا حاضرید چنانچه کار شراکتتان به جدایی رسید ریسک آسیب رساندن به رابطهتان را بپذیرید. در مورد شراکت با دوستان نزدیک یا خانواده نیز مانند شراکت با افراد غریبه برخورد کنید: برنامهریزی بافکر داشته باشید و برای هرجنبهای از آن خود را پیشتر آماده کنید طوریکه تا حد امکان هیچ سوال و ابهامی درباره کنترل شرایط وجود نداشته باشد.
یک نکته درباره شراکت با همسر: کار کردن همسران با هم ممکن است یک تنش اضافی بر رابطه شان ایجاد کند و زوجها ممکن است خیلی زود متوجه شوند که زمان خیلی کمی را برای هم و برای خانواده دارند. آنهایی که در این زمینه موفقند غالبا یاد گرفتهاند مرزهایی را ایجاد کنند که مانع از مسلط شدن کار بر تمام جنبه های زندگیشان میشود. به عنوان مثال، ممکن است با هم قرار گذاشته باشند که محل کارشان را در ساعت چهار عصر ترک کنند و تمام گفتوگوهای مربوط به کار را نگه دارند برای بعد از زمانی که بچه ها خوابیدند.
قرارداد شراکت ببندید
زمانی که تصمیمتان درمورد راهاندازی کسبوکار با هم نهایی شد، باید به کمک وکیل یک قرارداد شراکت ببندید. این مرحله را بدونتوجه به اینکه شریکتان چه کسی است انجام دهید. ممکن است افرادی که ارتباطات شخصی قوی دارند از این مطمئن باشند که استخوانبندی بهظاهر محکمشان به آنها کمک خواهد کرد که بر تمام موانعی که بر سر راهشان پیش خواهد آمد غلبه کنند. این تفکر، اشتباه خیلی بزرگی است. بنابراین حتما یک قرارداد کتبی بنویسید. هر قراردادی باید سه حوزه خیلی مهم و اساسی را دربرداشته باشد: پرداختها، گزارههای مربوط به ترک کسبوکار، نقشها و مسئولیتها. شامل اینکه چه کسی چه درصدی از کسبوکار را مالک است، چهکسی چه چیزی سرمایهگذاری میکند، درآمد کسبوکار از کجا حاصل میشود و شرکا کی و چگونه دستمزد میگیرند.
معمولا شرکا با مالکیت برابر وارد کار شده و هریک 50 درصد از سرمایه اولیه را سهیم میشوند. بهعنوان نمونه، ممکن است یکی از شرکا پول بیشتری درگیر کند و دیگری تخصص یا ارتباطات کاری با خود به همراه بیاورد. همچنان که کسبوکارتان رشد و تغییر میکند پرداختها را متناسب با آن تغییر دهید. بهعنوان مثال، ممکن است شرکا با هم توافق کنند که ابتدا تا زمانیکه میزان درآمد مشخصی که موردنظر طرفین است حاصل نشود بدون دستمزد کار کنند. بهعلاوه، اگر بعدا افراد بیشتری وارد کار شوند یا اگر یکی از شرکا زمان بیشتر یا کمتری را به کار اختصاص دهد، ایجاد کمی انعطاف در قرارداد میتواند به شما اجازه دهد که در پرداختهایتان تغییر ایجاد کنید .
همچنین قراردادتان باید برنامهای را که شما برای چگونگی خروج از کسبوکار دارید پوشش دهد. از قبیل گزارههایی که به دقت مواردی را شرح میدهد که در آن یکی از شرکا ملزم است تمام سهم دیگری را زمانیکه یکی از آنها بخواهد کارش را قطع کند،بخرد. اگر هیچکدام از شرکا نخواهند به کارشان ادامه دهند، میتوانند تسویهحساب کنند و تمام داراییها را تقسیم کنند. در اینگونه موارد بهتر است قبلا بپذیرند که در صورت انحلال شرکت کل ارزش کسبوکار را چگونه برآورد کنند. قرارداد باید مشخص کند که چهکسی ارزش کسبوکار و روش استفاده از آن را برآورد میکند.
انتظارات خود را از چگونگی اجرای کسبوکار بهصورت خلاصه بیان کنید. نقشها و مسئولیتهای شرکا را براساس مهارتها و خواستههایشان بهطور واضح شرح دهید. این کار باعث حذف درگیریهای آتی خواهد شد و بهطور واضح برای کارمندان مشخص خواهد کرد که به چه کسی قرار است گزارش کار بدهند.
برای گفتوگو با هم برنامه داشته باشید
برای مکالمات و ارتباطات روزانه برنامه بریزید. بهعنوان مثال، توافق کنید که دوبار در روز در زمانهای معینشده با یکدیگر گفتوگو کنید و اهدافتان را بریک مبنای منظم مجددا ارزیابی کنید. حداقل هر سه ماه یک بار با هم بنشینید و درباره اینکه آینده کسبوکار را چگونه پیشبینی میکنید و چه گامهایی را برای رسیدن به آنجا باید بردارید به بحث و گفتوگو بپردازید.
توجه به موضوعات مطرح شده به شما کمک خواهد کرد تا بعدا بتوانید بر کسبوکارتان تمرکز بهتری داشته باشید. اینکه چگونه روی جزییات ایجاد شراکت کار میکنید نشانهای خواهد بود از اینکه چقدر کسبوکار آینده شما خوب یا ضعیف عمل خواهد کرد. بیگمان، برخی از شرکای کاری در طول مسیر به این موضوع پی خواهند برد که به درد همدیگر نمیخوردهاند.