کسبوکارهای کوچک به شرکتها و موسسههایی گفته میشود که کمتر از 100 کارمند در اختیار دارند. اگرچه بخش اعظمی از شرکتهای کوچک در صنایع خدماتی و خردهفروشی متمرکز هستند، ولی تقریبا این شرکتها در تمامی صنایع در حال رشد حضور فعالی دارند. میزان سهم، نقش و مشارکت این شرکتهای کوچک در اقتصاد کشورها بسیار مهم است و این شرکتها از جایگاه بسیار خوبی برخوردار هستند.
شرکتهای کوچک تقریبا 51 درصد نیروی کار بخش خصوصی کشور را در استخدام خود دارند و این درحالی است که آنها کمتر از یکچهارم کل داراییهای موسسههای بازرگانی را در اختیار دارند. تقریبا 90 درصد شرکتهای کوچک کمتر از 20 کارمند استخدام کردهاند. این شرکتها عمدتا کارمندمحور هستند و بهجای سرمایه، بیشتر از نیروی کار استفاده میکنند.
این موسسهها عملا در مقایسه با شرکتهای بزرگتر شغلهای بیشتری ایجاد میکنند. از 25 میلیون شرکتی که در ایالات متحده وجود دارد، تقریبا 7/99 درصد آنها کوچک تلقی میشوند. شرکتهای کوچک دوسوم تا سهچهارم خالص مشاغل جدید را در اقتصاد ایالات متحده شکل دادهاند. با این وجود، دیوید بِرش، رییس شرکت تحقیقاتی آرك، اذعان میکند که توانایی ایجاد مشاغل، بین شرکتهایی که در بخش خصوصی فعالیت میکنند، بهصورت یکنواخت توزیع نشده است.
تحقیقات او نشان میدهد که تنها سه درصد از شرکتهای کوچک 70 درصد خالص مشاغل جدید را در اقتصاد ایجاد کرده و این کار را در تمام بخشهای صنعت و نه صرفا در صنایع روز انجام دادهاند. او شرکتهای کوچکی را که درصدد ایجاد شغل هستند غزال مینامد. این شرکتها با حداقل نرخ 20 درصد در سال، به مدت چهار سال و دستکم با فروش سالانه صدهزار دلار، درحال رشد هستند. تحقیقات او منجر به شناسایی موشها نیز شده است که شرکتهای کوچکی هستند که هیچگاه رشد چندانی نکرده و مشاغل چندانی نیز ایجاد نمیکنند. بخش اعظمی از شرکتهای کوچک موش هستند.
آقای برش بزرگترین شرکتهای بازرگانی را فیل نام نهاد که به مدت چند سال مبادرت به حذف مشاغل کردهاند. نهتنها شرکتهای کوچک در خلق مشاغل پیشرو هستند بلکه بار آموزش کارکنان نیز بر دوش آنها است. یکی از مطالعات انجام شده توسط اداره کسبوکارهای کوچک به این نتیجه رسیده که موسسههای بازرگانی کوچک در ارائه برنامههای آموزشی و فرصتهای پیشرفت کارکنان نقش رهبر را برعهده دارند.
در مقایسه با شرکتهای بزرگتر، شرکتهای کوچک آموزشهای مهارتی گستردهتری را در اختیار افراد قرار داده و کارکنان آنها از فواید بیشتری در این زمینه بهرهمند میشوند. اگرچه برنامههای آموزشی شرکتهای کوچک بهصورت غیررسمی، درونشرکتی و ضمن خدمت است، به کارکنان مهارتهای ارزشمندی را میآموزند که از شیوه انجام ارتباطات مکتوب گرفته تا آموزش کامپیوتر را شامل میشود. شرکتهای کوچک همچنین 51 درصد تولید ناخالص داخلی بخش خصوصی کشور و 47 درصد فروش کل موسسههای بازرگانی را تشکیل میدهند.
بخش کسبوکارهای کوچک ایالات متحده، پس از کل اقتصاد این کشور و چین، سومین اقتصاد بزرگ دنیا به حساب میآید! شرکتهای کوچک، مراکز رشد ایدهها، محصولات و خدمات جدید هستند. در مقایسه با شرکتهای بزرگ، بهازای هر کارمند تحقیقاتی، شرکتهای کوچک عملا 13 تا 14 برابر نوآورتر هستند. شرکتهای کوچک نقشی حیاتی در نوآوری برعهده داشته و تا به امروز نیز همین روند را ادامه دادهاند. ریشه بسیاری از ابداعات مهم را باید در کارآفرینانی جستوجو کرد که تولید محصولات نهچندان مهمی چون زیپ، رادیو، لیزر، تهویه مطبوع، آسانسور، لامپ، کامپیوتر شخصی و دستگاههای انتقال اتوماتیک را بر عهده دارند.