فرض رایج در دنیای کسب و کار این است که درونگراها نمی توانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. انگار که همیشه یک نفر باید دنبال کار آنها باشد تا یک وقت اتفاقی برای آنها روی ندهد. بی شک همه ما دوستانی داریم که درونگرا هستند یا شاید خودمان هم در این گروه جای بگیریم. نکته جالب اینکه در دنیا کلی مدیر درونگرا به چشم می خورد که نه تنها آدم های ناکامی نیستند، بلکه با کمی دقت متوجه سبک مدیریتی بی نظیر آنها می شویم.
قبول دارم ادعای اینکه درونگراها مدیران خوبی هستند، خیلی منطقی به نظر نمی رسد. خب تا جایی که یادمان هست، همیشه دورنگراها را آدم های مناسبی برای مدیریت نمی دانستند. درست به همین خاطر ما در این مقاله قصد داریم برخلاف جهت قالب شنا کنیم. شما در ادامه با برخی از مهمترین ویژگی ها و مزایای آدم های درونگرا در حوزه مدیریت آشنا خواهید شد. اینطوری هم انگیزه خودتان و هم کسانی که درونگرا محسوب می شوند برای حضوری پررنگ در دنیای مدیریت تقویت خواهد شد. خب اجازه دهید با همین مقدمه کوتاه برویم سراغ اصل ماجرا.
اگر از مخاطب های پر و پاقرص ما در روزنامه فرصت امروز باشید، خیلی خوب می دانید ما همیشه دنبال اثبات ادعاهایی هستیم که مطرح می کنیم. در این مورد نیز قصد داریم از همین دست فرمان استفاده کنیم. شما در این بخش با برخی از ویژگی های منحصر به فرد درونگراها در پُست های مدیریت آشنا خواهید شد. پس با ما همراه باشید تا تکلیف این مسئله را روشن کنیم.
مطلب مرتبط: آیا درونگراها مدیران خوبی هستند؟
توانایی گوش دادن: کلید جذب دیگران
گوش دادن به دیگران کاری است که معمولا مدیران در آن بی نهایت ضعیف عمل می کنند. اغلب مدیران دوست دارند خودشان تنها سخنران جمع بوده و دیگران صرفا آنها را تایید کنند. اگر شما هم فکر می کنید این دست فرمان به دردتان می خورد، دیر یا زود موقعیت سازمانی تان را از دست خواهید داد. خب این روزها کمتر کسی حاضر است دائما به کسی گوش داده و هیچ فرصتی برای حرف زدن نداشته باشد. اصلا دور کارمندان را که خط بکشیم، مشتریان خیلی زود به این روند اعتراض خواهند کرد. به طوری که دیگر فرصتی برای تعامل با آنها نخواهید داشت.
آدم های درونگرا معمولا رابطه بهتری با گوش دادن به دیگران دارند. درست به همین خاطر وقتی به موقعیت مدیریتی می رسند، خیلی زود همه را شیفته خودشان می کنند. شما را نمیدانم، ولی من که همیشه آرزوی همکاری با یک مدیر با یک جفت گوش شنوا را دارم. اینطور وقت ها آدم حس می کند حرف هایش واقعا تاثیری در روند کسب و کار ایجاد می کند.
مشتریان نیز مانند کارمندان، میانه خوبی با مدیران حرف گوش کن دارند. خب کسب و کار شما فقط در صورتی که مشتریان از آن راضی باشند، در بازار دوام می آورد. به همین خاطر شما باید تمام تلاش تان برای تعامل با مخاطب هدف را به خرج دهید.
یادتان باشد، گوش دادن صرف به دیگران اصلا کافی نیست. در عوض شما باید از حرف ها یا به عبارت بهتر ایده های آنها برای تغییر مثبت برندتان استفاده کنید. این امر به شما کمک خواهد کرد تا در بلندمدت برندتان را کاملا از رقبا متمایز سازید. البته مشتریان همیشه تا این اندازه دست و دلباز نیستند. در عوض شما باید حواس تان باشد تا همیشه از ایده های آنها برای بهبود اوضاع برندتان سود ببرید. وگرنه خیلی زود مشتریان از شما ناامید می شوند. از آنجایی که در بازار پر از برندهای فرصت طلب است، این یعنی خیلی زود مشتریان تان را از دست خواهید داد.
توجه به جزییات: میانبر موفقیت مدیریتی
جزییات خیلی وقت ها از اصل مطلب اهمیت بیشتری دارد. خب هرچه باشد، این جزییات است که یک کل را شکل می دهد، بنابراین اگر شما حواس تان به جزییات نباشد، درک درستی از کلیت ماجرا هم پیدا نمی کنید. این مسئله در دنیای مدیریت اهمیت بی نهایت زیادی پیدا می کند.
مطلب مرتبط: برتری های افراد درونگرا در عرصه کسب و کار چیست؟
خب اگر شما حواس تان به جزییات نباشد، بعد از مدتی یکهو با بحران های بزرگ رو به رو خواهید شد. آن وقت دیگر هیچ کس نمی تواند شما را نجات دهد.
آدم های درونگرا معمولا توجه بیشتری به جزییات دارند. درست به همین خاطر وقتی نوبت به تصمیم گیری می رسد، همه جنبه ها را در نظر می گیرند. این امر به آنها کمک می کند تا فرآیند تصمیم گیری را خیلی بهتر دنبال کرده و تصمیمات کلیدی بهتری بگیرند.
اگر شما هم جزو افراد درونگرا محسوب می شوید، احتمالا خیلی خوب فرآیند تمرکز بر روی جزییات را درک می کنید. البته این مجوزی برای غفلت از کلیات مسائل نیست. در عوض مزیتی است که به شما کمک می کند نقش مدیریتی تان را بهتر از دیگران ایفا کنید. پس می توانید حسابی به خودتان افتخار کرده و در این راستا خوش بدرخشید.
استفاده از مثال های متنوع: نکته ای جذاب
آدم های درونگرا تمایل بیشتری برای استفاده از مثال های مختلف در کار و زندگی شخصی دارند. این امر موجب فهم ساده تر ایده ها و به طور کلی منظورشان از سوی دیگران می شود. خیلی وقت ها مدیران ایده های بی نهایت جذابی دارند. با این حال به دلیل ناتوانی در انتقال درست ایده عملا با مشکلات بسیار زیادی رو به رو می شوند. این در حالی است که استفاده از مثال های ساده و دم دستی اوضاع را حسابی تغییر می دهد.
شما لازم نیست حتما یک فرد درونگرا باشید تا تاثیر استفاده از ایده ها را درک کنید. در عوض تلاش برای یافتن مثال های کاربردی در هر موقعیتی به شما کمک خواهد کرد. کافی است از مثال های درست و حسابی برای بهبود اوضاع تان سود ببرید. آن وقت خیلی راحت تر منظورتان را به دیگران منتقل کرده و آنها را با خودتان همراه خواهید ساخت. فقط یادتان باشد، مثال های شما باید از دل زندگی روزمره گرفته شود وگرنه اثرگذاری لازم را به همراه نخواهد داشت. پس لطفا به این نکته کلیدی توجه کنید، وگرنه تمام زحمات تان بر باد خواهد رفت.
استفاده از راهکارهای متنوع: یک مشکل و هزار تا جواب!
مدیران عادی وقتی با یک مشکل رو به رو می شوند، همه سعی شان را می کنند تا یک راهکار مناسب برای آن پیدا کنند. شاید این نکته به شما برای پیشبرد کارها کمک کند، اما بالاخره یکجا شما را به بن بست خواهد رساند. خب اگر راهکار مورد نظر شما همان اول کار شکست بخورد، چه؟ در چنین مواقعی به طور معمولا کارآفرینان هیچ پاسخ دیگری برای بحران ندارند. به همین خاطر شما به عنوان یک مدیر باید همیشه بیشتر از یک جواب برای مشکلات داشته باشید.
افراد درونگرا از آنجایی که میانه خوبی با تعامل مداوم با دیگران ندارند، وقت بیشتری برای بررسی هرچه دقیق تر اوضاع دارند. این نکته به آنها کمک می کند تا چند راهکار برای هر مشکل پیدا کنند. اینطوری خیال شان هم از بابت حل مسئله راحت تر خواهد بود. اگر دقت کرده باشید، آدم های درونگرا به طور معمول علاقه بیشتری برای محکم کاری دارند. به همین خاطر معمولا به راهکارهای ساده یا حتی تک و تنها رضایت نمی دهند. همین امر موجب می شود تا همیشه چند تا راه دیگر برای روز مبادا نیز در چنته داشته باشند. ماجرا جالب شد، نه؟
شاید شما هم تجربه بحث و گفت وگو با مدیران درونگرا را داشته باشید. در این صورت خیلی خوب می دانید آنها با عجله درباره چیزی نظر نمی دهند. در عوض همیشه دوست دارند نظرات شان را برای خود نگه داشته یا حتی بعد از بررسی و ارزیابی ایده های شما نظر نهایی شان را اعلام کنند. این یکی از نکات مهمی برای این دسته از مدیران محسوب می شود، بنابراین دفعه بعد که شاهد سخنرانی یا بحث چنین مدیرانی بودید، می توانید مطمئن باشید که حسابی درباره موضوع مورد نظر فکر کرده اند.
مطلب مرتبط: 3 نکته رهبری برای افراد درونگرا
تفکر چند بُعدی: نکته ای کلیدی
آیا تا حالا برای تان پیش آمده کلی درباره یک موضوع فکر کنید و دست آخر یک ایده ساده با زاویه دیدی متفاوت حسابی غافلگیرتان کند؟ این اتفاق معمولا بارها و بارها برای کارآفرینان روی می دهد. درست به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز بر روی ضرورت بررسی همه جانبه مسائل تاکید داریم. اینطوری یکهو وسط کار غافلگیر نخواهید شد.
نکته ای که در این میان باید همیشه مدنظر داشته باشید، مهارت بالای افراد درونگرا در بررسی چند بُعدی مسائل است. به طوری که معمولا کمتر وجه ای از ماجرا از دست شان در می رود. درست به همین خاطر از نظر ما مدیران درونگرا برای بررسی و ارزیابی شرایط بهترین گزینه های ممکن محسوب می شوند. پس اگر قصد بررسی ماجرایی را دارید، بد نیست از همین ابتدا سراغ مدیران درونگرا بروید. اینطوری کارتان بدون هیچ دردسر و در سریع ترین زمان ممکن سامان می یابد.
همذات پنداری و درک سریع: آخرین و مهمترین ویژگی
مدیران معمولا به مرور زمان دیدگاه شان از کارمندان دورتر و دورتر می شود. شاید این یکی از ویژگی های فعالیت به عنوان مدیر باشد، اما نکته مهم در این میان توانایی هر مدیر برای درک سریع نظرات کارمندان است. این مسئله درباره همذات پنداری با مشتریان نیز مصداق دارد. درست به همین خاطر شما باید دائما حواس تان به هنرتان در این رابطه باشد.
نکته جالب درباره درک بهتر دیگران یا همذات پنداری با آنها، مهارت بالای افراد درونگرا در این رابطه است. انگار که آنها بدون هیچ مشکلی و با سرعت نور این کار را انجام می دهند. این در حالی است که برخی از مدیران برای یادگیری این مهارت ها نیاز به کلی زمان دارند.
اگر شما به اندازه کافی خوش شانس هستید که درک سریعی از ایده های دیگران داشته باشید، باید حسابی خوشحال باشید. خب کلی مدیر در سراسر دنیا آرزوی چنین موقعیتی را دارند. اگر هم در موقعیتی هستید که برای پُست های مدیریتی تصمیم گیری کنید، باید همیشه این توانایی های افراد درونگرا را گوشه چشم داشته باشید. اینطوری فرصت بهتری برای انتخاب مدیران درست خواهید داشت.
وقتی شما ایده ها و نظرات دیگران را سریع درک کرده و با آن همذات پنداری نشان می دهید، فرآیند کارآفرینی و مدیریت امور بی نهایت ساده تر خواهد شد. این دقیقا مثل آن است که شما از یک میانبر برای بهبود اوضاع تان سود ببرید. پس چرا دست روی دست گذاشته اید؟ همین حالا وارد عمل شده و اوضاع را به سود خود تغییر دهید.
شاید در ابتدای راه ویژگی های مربوط به مدیران درونگرا شما را شوکه کند، اما با کمی دقت به خوبی متوجه تفاوت اوضاع خواهید شد. آن وقت نظرتان نسبت به این دسته از افراد حسابی عوض می شود.
سخن پایانی
افراد درونگرا از یک دنیای کاملا متفاوت نیامده اند. آنها هم مثل ما آدم های کاملا معمولی هستند که از قضا در برخی از حوزه ها مهارت های متفاوتی دارند. شاید آنها میانه خوبی با سخنرانی طولانی برای جمعیت های بزرگ نداشته باشند، اما خیلی خوب فرآیندهای دیگر مدیریت را سر و سامان می دهند. نکته ای که در این میان اهمیت ویژه ای دارد، شناخت مهارت های این دسته از افراد در جایگاه مدیریتی و تلاش برای استفاده از آن به بهترین شکل ممکن است.
مطلب مرتبط: 8 گام تا تغییر از کارآفرینی درونگرا به مدیری در سطح جهانی
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله به شما کمکی هرچند کوچک برای بهبود وضعیت تان از نظر تعامل با مدیران درونگرا کرده باشد. از اینجا به بعد تصمیم گیری درباره آنها برعهده خودتان خواهد بود. به علاوه، اگر شما فرد درونگرایی هستید، حالا دیگر مزایای مدیریت خود را به خوبی میشناسید. پس منتظر چه هستید؟ کافی است همین الان آستین ها را بالا زده و وارد دنیای مدیریت شوید.
منابع: