یکشنبه, ۴ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Sun, 24 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز
بررسی افسانه ای قدیمی در عرصه کارآفرینی

آیا درونگراها مدیران خوبی هستند؟

1 سال پیش ( 1402/4/28 )

تصور ذهنی شما از یک مدیر موفق چیست؟ بعضی ها فکر می کنند یک مدیر موفق مثل سرمربی فوتبالی است که دائما کنار زمین این طرف و آن طرف پریده یا با داور مسابقه جر و بحث می کند. برای این دسته از افراد هرچه یک کارآفرین برونگراتر باشد، شانس بیشتری هم برای موفقیت خواهد داشت. همین طرز تفکر در طول سال های اخیر موجب برداشت اشتباه از حوزه کارآفرینی و مدیریت شده است. به طوری که دیگر هیچ شانسی برای آدم های درونگرا به عنوان مدیر باقی نمانده است. 

شاید فکر کنید ما همین اول کاری حسابی شوخی مان گرفته که درباره آدم های درونگرا به عنوان مدیرانی موفق حرف می زنیم. خب مگر بدون روابط عمومی بالا و برونگرایی شدید هم در بازار موفقیتی به دست می آید؟ اجازه دهید قبل از اینکه سراغ بحث های پیچیده برویم، از چند تا مثال دم دستی استفاده کنیم. کسانی مثل بیل گیتس یا مارک زاکربرگ علی رغم اینکه مدیرانی بی نهایت موفقی هستند، همیشه در بین همکاران به عنوان افرادی درونگرا شناخته می شوند. این ماجرا درباره بیل گیتس آنقدر شدید بود که گاهی اوقات همکارانش به زور نظرش را جویا می شدند. یک مثال قدیمی تر در این رابطه وارن بافت است. این مدیر کهنه کار اصلا میانه خوبی با ارتباط نزدیک یا حتی صمیمی شدن زودهنگام با دیگران ندارد. 

آیا درونگراها مدیران خوبی هستند

همانطور که می بینید، دنیا از مدیران درونگرا خالی نیست. به همین خاطر شما هم می توانید به عنوان فردی درونگرا به کارتان در بازار ادامه دهید؛ چراکه هیچ محدودیتی از این نظر پیش روی شما نیست. فقط حواس تان باشد درونگرایی را تبدیل به بهانه ای برای در رفتن از زیر مسئولیت و وظایف تان نکنید. حتما می پرسید چطور؟ خب این مقاله قرار است به همین سوال کلیدی جواب دهد. ما در ادامه قصد داریم نگاهی به مزایای نسبی افراد درونگرا به عنوان مدیر بیندازیم. بعد هم کمی درباره تکنیک هایی که باید یاد بگیرید، صحبت خواهیم کرد. خب اگر آماده هستید به عنوان فردی درونگرا کارتان در پُست مدیریتی را شروع کنید، این مقاله را هیچ جوره از دست ندهید. 

مطلب مرتبط: تقویت مهارت های ارتباطی برای درونگراها

چرا درونگراها مدیران خوبی هستند؟

چرا درونگراها مدیران خوبی هستند

ما این بخش را با یک سوال ساده شروع می کنیم. اینکه چرا درونگراها برای مدیریتی گزینه خوبی هستند، سوالی نیست که همینطور بی مقدمه توضیح دهیم. درست به همین خاطر ما یک بخش از مقاله مان را به این نکته اختصاص داده ایم. اگر شما هنوز شک دارید که از افراد درونگرا مدیران خوبی درمی آید، کافی است چند دقیقه تحمل کرده و با ما همراه باشید. ما در این بخش مزایای درونگراها در مقایسه با سایر مدیران را بررسی خواهیم کرد.

گوش شنوا: نیازی اساسی برای مدیریت عالی

گوش شنوا، نیازی اساسی برای مدیریت عالی

چند تا مدیر سراغ دارید که وقتی مشکلی در شرکت پیش می آید، گوش شنوا داشته باشند؟ اینطور وقت ها خیلی از مدیران فقط دوست دارند دیگران از دستورات شان اطاعت کرده و حرف اضافه هم نزنند. شما را نمی دانم، ولی من که مطمئن هستم در چنین شرایطی هیچ نتیجه درست و حسابی از فرآیند مدیریت بیرون نخواهد آمد. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم مدیریت جاده ای دوطرفه است. بنابراین نباید انتظار اطاعت محض از دیگران داشته باشید. 

آدم های درونگرا معمولا میانه بهتری با شنیدن صحبت دیگران دارند؛ چراکه آنها همیشه گوش دادن را به سخنرانی های طولانی از سوی خودشان ترجیح می دهند. البته در این میان شما نباید دائما حواس تان به حرف دیگران باشد. در عوض گاهی اوقات خودتان هم وارد گود شده و نظرات تان را بیان کنید. این طوری مکالمه ای عالی میان شما و کارمندان شکل می گیرد. 

مطالعه ای که اخیرا از سوی موسسه هاروارد بیزینس انجام شده بیانگر موفقیت بیشتر مدیران درونگرا در زمینه تصمیم گیری های منطقی است. درست حدس زدید، دلیل این امر مشورت یا همان «شنیدن بهتر حرف دیگران» است. خب از قدیم گفته اند «همه چیز را همگان دانند» و ظاهرا آدم های درونگرا به طور طبیعی این توصیه را رعایت می کنند. 

پذیرش بیشتر بین کارمندان: کاریزمایی درونی!

پذیرش بیشتر بین کارمندان، کاریزمایی درونی

گاهی اوقات مدیران هرچه به خودشان فشار می آورند، حرف شان مورد پذیرش دیگران قرار نمی گیرد. اینطور وقت ها آدم دوست دارد از شدت عصبانیت سرش را به دیوار بکوبد؛ چراکه حتی با داشتن بهترین فرمول برای نجات کسب و کار هم باز کسی به حرفش گوش نمی دهد. در این میان مدیران درونگرا مثل قهرمان های هالیوودی مشکلات را در یک چشم به هم زدن حل می کنند. شاید پیش خودتان فکر کنید چنین اتفاقی اصلا باورکردنی نیست. خب در این صورت به قدرت درونگراها پی نبرده اید. 

وقتی آدم ها میانه خوبی با شنیدن صحبت های دیگران داشته باشند، به طور ناخودآگاه حرف شان در طرف مقابل نفوذ بیشتری خواهد داشت. ماجرا در این میان بی نهایت ساده است. شما با توجه به صحبت های دیگران انگیزه کافی برای قبول حرف تان در آنها ایجاد خواهید کرد. 

اینطوری دیگر لازم نیست در موقعیت های حساس برای اثرگذاری حرف تان روی کارمندان به آب و آتش بزنید و اگر یادتان باشد، ما در ابتدای مقاله گفتیم مدیریت جاده ای دوطرفه است. انگار که افراد درونگرا به طور طبیعی این مسیر دوطرفه را درک و رعایت می کنند. پس طبیعی است که کارمندان و به طور کلی اعضای شرکت میانه بهتری با این دسته از مدیران داشته باشند. 

مطلب مرتبط: برتری های افراد درونگرا در عرصه کسب و کار چیست؟

توجه به نیازهای دیگران: به وقت همدردی

توجه به نیازهای دیگران، به وقت همدردی

شما لازم نیست یک کارمند تمام وقت یا دارای 30 سال تجربه کاری باشید تا بی توجهی مدیران به نیاز کارمندان را درک کنید. در چنین شرایطی خودخواهی مدیران بیشتر از هر زمان دیگری خودش را نشان خواهد داد. به طوری که نه تنها صدای کارمندان را درمی آورد، بلکه گاهی اوقات موجب نارضایتی مشتریان هم می گردد. خب اگر کسی را سراغ دارید که با شور و شوق از برندی بی توجه به نیاز کارمندانش خرید می کند، ما را هم بی خبر نگذارید. 

مدیران درونگرا همیشه نسبت به نیازها یا خواسته های دیگران توجه بیشتری نشان می دهند. شاید در موقعیت های یکسان کاری از دست مدیران درونگرا در مقایسه با بقیه مدیران برنیاید اما دست کم توجه به نیاز دیگران نکته امیدوارکننده ای است. شما را نمی دانم، ولی من که ترجیح می دهم با مدیری همکاری کنم که حداقل در ظاهر برای نیازها و خواسته های من توجه قائل است. 

بی شک در طول یک روز کاری دغدغه های زیادی برای مدیران وجود دارد. گاهی اوقات همین اتفاق بهانه خوبی برای بی توجهی به دیگران است. در چنین شرایطی معمولا درونگراها عملکرد کاملا متفاوتی از خودشان نشان می دهند؛ چراکه اصلا میانه خوبی با در رفتن از زیر کارها ندارند. به علاوه، احساس همدردی آنها از دیگران قوی تر است. فکر می کنم کم کم به همکاری با مدیران درونگرا علاقه مند شده اید، نه؟

تشکیل تیم های فعال: به وقت جبران نقاط ضعف

تشکیل تیم های فعال، به وقت جبران نقاط ضعف

آدم های درونگرا معمولا در جامعه به کم کاری یا حتی تنبلی متهم می شوند. درست به همین خاطر وقتی به موقعیت مدیریت می رسند، همه تلاش شان برای اثبات خلاف این نکته را به کار می گیرند. افرادی مثل بیل گیتس یا استیو جابز علی رغم اینکه خودشان میانه خوبی با روابط عمومی بالا نداشتند، اما همیشه در تیم شان از افرادی با این ویژگی ها استفاده می کردند.

برخی از کارشناس ها باور دارند مدیران درونگرا کل شرکت را شبیه خودشان می کنند. اگر نظر ما را بخواهید، اوضاع در واقعیت کاملا برعکس است؛ چراکه مدیران درونگرا همه تلاش شان برای عبور از چنین وضعیتی را به کار می گیرند. به علاوه، آنها معمولا میانه خوبی با تبدیل کل شرکت به شخصیت درونی خودشان ندارند. بلکه خیلی خوب از اهمیت تعادل در ساختار یک سازمان آگاه هستند. پس سرمایه گذارها یا هیأت مدیره می توانند با خیال راحت به آنها اعتماد کنند. هرچه باشد آنها در طول زمان امتحان شان را پس داده اند. 

افسانه های دنیای مدیریت: سایه شوم بالای سر درونگراها

افسانه های دنیای مدیریت، سایه شوم بالای سر درونگراها

حالا که برخی از مزایای مدیران درونگرا را مرور کردیم، بد نیست به دلایل نگاه منفی اغلب اهالی دنیای کسب و کار به این دسته از افراد نیز بپردازیم. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم چنین دیدگاه منفی بیشتر از اینکه ریشه در واقعیت داشته باشد، نوعی افسانه پوچ است. اگر دوست دارید با این افسانه ها آشنا شوید، این بخش را از دست ندهید. 

مطلب مرتبط: 8 گام تا تغییر از کارآفرینی درونگرا به مدیری در سطح جهانی

سرعت عمل همیشه بهتر است

سرعت عمل همیشه بهتر است

آدم های برونگرا معمولا فرض و حتی سریع تر از دیگران به حساب می آیند. انگار که هرچه میزان برونگرایی و ارتباط یک فرد با دیگران بیشتر باشد، مهر تاییدی برای تلاش بی وقفه او برای موفقیت محسوب می گردد. در چنین شرایطی خیلی از سرمایه گذارها نسبت به همکاری با مدیران درونگرا وحشت دارند. خب با چنین شایعات بزرگی مگر آدم عقلش را از دست داده که با مدیریت درونگرا همکاری کند؟

راستش را بخواهید، ما هیچ اطلاعی درباره اولین کسی که چنین افسانه ای را درست کرد، نداریم. با این حال مشخص است که دشمنی دیرینه ای با درونگراها داشته است؛ چراکه برونگرایی الزاما به معنای سرعت عمل بیشتر نیست. کارآفرینان موفق همیشه نتیجه کار را با استفاده از معیارهای کلیدی ارزیابی می کنند. در این میان هیچ جایی برای برونگرایی به مثابه یک شیوه درست برای مدیریت کسب و کار نیست. پس بهتر است قبل از اینکه با معیارهای من درآوردی درونگراها را از مدیریت محروم کنید، کمی بیشتر فکر کنید. 

شاید مدیران درونگرا آهسته تر از دیگران حرف بزنند، اما این الزاما مشکلی بزرگ برای آنها نیست؛ چراکه صحبت با لحنی آرام گاهی اوقات گیرایی بیشتری هم دارد. خب اگر شما تند حرف می زنید، دلیل نمی شود همه چنین عادتی داشته باشند یا حتی از این مدل سخنرانی خوش شان بیاید!

روابط عمومی یعنی همه چیز

روابط عمومی یعنی همه چیز

روابط عمومی برای کارآفرینان بی نهایت مهم است، اما نباید همه چیز را در آن خلاصه کرد. این روزها کارآفرینان زیادی در بازار هستند که توانایی خوبی برای اثرگذاری بر روی دیگران دارند؛ آن هم بدون اینکه از برونگرایی به مثابه ابزاری برای روابط عمومی استفاده کنند. 

یکی از ضرب المثل های قدیمی در بازار این است که مشتریان با چشم شان خرید می کنند. اشتباهی که اینجا پیش می آید، تصور صحت چنین ضرب المثلی در روابط درون سازمانی است. شما لازم نیست حتما مدیریت برونگرا باشید تا توجه بقیه را جلب کنید. اتفاقا گاهی اوقات مدیران درونگرا با دقت نظر بیشتر حسابی همه را میخکوب می کنند. به علاوه، اینکه کسی پرحرف باشد، به معنای روابط عمومی بالا نیست. احتمالا برای شما هم پیش آمده گاهی اوقات از دست پرحرفی همکارتان سر به کوه و بیابان گذاشته باشید، مگر نه؟

برونگراها اعتماد به نفس بیشتری دارند

برونگراها اعتماد به نفس بیشتری دارند

اعتماد به نفس در جاهای مختلفی خودش را نشان می دهد. یکی از نمودهای اعتماد به نفس سخنرانی بدون حتی یک لحظه تردید است. در چنین مواقعی آدم فکر می کند با مدیری کاملا کاردرست رو به رو شده که مو لای درز ایده هایش نمی رود. البته نیمه تاریک لیوان کمی ترسناک تر است؛ چراکه احتمالا بروز اشتباه در محاسبات مدیر موردنظر و پافشاری اش بر روی اجرای همان اشتباهات را نشان می دهد. از کجا معلوم کسی که با اعتماد به نفس مثال زدنی مشغول سخنرانی درباره استراتژی پیشنهادی اش است، اشتباه نکند؟

آدم های درونگرا معمولا با قاطعیت کمتری درباره ایده ها یا نظرات شان حرف می زنند. شاید فکر کنید این یکی از معایب بزرگ آنها محسوب می شود. خب در این صورت باید کاملا ناامیدتان کنیم؛ چراکه افراد درونگرا همیشه احتمال اینکه اشتباه کنند را در نظر می گیرند. اینطوری جا برای گفت وگوی بیشتر و بیان نظرات باز خواهد ماند. ماجرا حسابی جالب شد، نه؟

همانطور که می بینید، افسانه های رایج درباره ناکارآمدی افراد درونگرا در حوزه مدیریت چندان واقعی نیستند. بنابراین اگر به خاطر درونگرایی مدت هاست از پُست های مدیریتی فراری هستید، حالا دیگر زمان ورود به گود فرا رسیده است. پس تعارف را کنار گذاشته و کارتان را شروع کنید. ما در بخش پایانی این مقاله برخی از توصیه های کلیدی برای موفقیت در قالب مدیر درونگرا را تقدیم تان خواهیم کرد. 

مطلب مرتبط: 3 نکته رهبری برای افراد درونگرا

تکنیک هایی برای مدیریت بهتر: فهرستی برای درونگراها!

تکنیک هایی برای مدیریت بهتر، فهرستی برای درونگراها

باراک اوباما زمانی که رئیس جمهور آمریکا شد تعجب خیلی از دوستان و نزدیکانش را برانگیخت؛ چراکه آنها اصلا فکر نمی کردند فردی درونگرا مثل اوباما اصلا شجاعت نامزدی انتخابات را داشته باشد، چه برسد به اینکه روزی رئیس جمهور هم شود. نکته جالب اینکه اوباما در طول دوران ریاست جمهوری اصلا خودش را تغییر نداد. او هنوز هم یکی از درونگراترین مدیران دولتی در ایالات متحده محسوب می شود. با این حال او از تکنیک های مختلفی برای تبدیل درونگرایی به مزیتی برای خودش استفاده کرد. نکته جالب اینکه چنین تکنیک هایی از سوی خیلی از کارآفرینان هم استفاده شده است. ما در ادامه قصد داریم مجموعه ای از تکنیک های دست اول برای تبدیل شدن به مدیریت درونگرا و در عین حال موفق را به شما آموزش دهیم. 

نگران نباشید، قرار نیست در طول این بخش تبدیل به آدم متفاوتی شوید. یادتان که نرفته، درونگرایی مزیت هایی هم برای مدیران دارد. ما فقط قصد داریم نحوه استفاده بهتر از درونگرایی به عنوان مزیتی مدیریتی را به شما یاد دهیم؛ همین و بس.

اول گوش کنید و بعد حرف بزنید

اول گوش کنید و بعد حرف بزنید

گوش دادن به حرف دیگران کار راحتی نیست. معمولا کارآفرینان تا به هم می رسند، دوست دارند درباره ایده های شان سخنرانی کنند. انگار که حتی یک دقیقه تحمل یا صبر اضافه ایده شان را از بین می برد. اگرچه بعضی از غذاها باید با عجله سرو شوند اما دنیای ایده ها اصلا اینطوری نیست. پس به عنوان یک مدیر درونگرا اول به دیگران اجازه دهید درباره نظرات شان حرف بزنند. چنین کاری با عادت های شما نیز سازگارتر خواهد بود. در مرحله بعد باید خودتان را برای بیان دیدگاه تان آماده کنید. البته حالا نظرات دیگران را هم می دانید و لازم نیست همان ایده خام اولیه را تحویل شان دهید.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم همه کارآفرینان و مدیران باید در رویارویی با دیگران اول به حرف آنها گوش دهند. اینطوری شانس بیشتری برای جلب رضایت یا موافقیت آنها خواهید داشت. آدم ها دوست دارند حرف شان از طرف دیگران شنیده و مورد تایید نسبی قرار گیرد. بنابراین اگر شما چنین کاری را انجام دهید، در کوتاه ترین زمان ممکن بدل به کارآفرینی افسانه ای از نظر آنها می شوید. خب منتظر چه هستید؟ با همین تکنیک کوچک حسابی در بین کارمندان تان محبوب شوید. 

خروج از محدوده امن

خروج از محدوده امن

درونگراها معمولا محدوده امن شان را دودستی چسبیده و به هیچ وجه حاضر به ترک آن نیستند. چنین عادتی در میان بقیه مردم هم دیده می شود، اما درونگراها تا حد افراطی آن را دنبال می کنند. بی شک تغییر برای هیچ کس خوشایند نیست. این دقیقا مثل آن است که از یک گلف باز حرفه ای بخواهیم همین فردا در مسابقات بیلیارد شرکت کند. البته گاهی اوقات چاره ای به غیر از کنار آمدن با تغییرات نیست. درست به همین خاطر شما باید خودتان را برای تغییرات مهم آماده کنید. وگرنه خیلی زود اوضاع تان در بازار پیچیده خواهد شد. 

خیلی وقت ها کارآفرینان و مدیران فقط به خاطر اینکه سر زمان درست به استقبال تغییرات نرفته اند، شکست های وحشتناکی را تجربه می کنند. خب اگر شما به موقع از تغییرات استقبال کنید، دیگر لازم نیست دائما نگران باشید. در چنین شرایطی شما همچنان مدیری درونگرا و صدالبته موفق خواهید بود. ماجرا جالب شد، نه؟

مطلب مرتبط: افراد درونگرا و عادت های غیرعادی و متمایز آنها

استفاده از مهارت نویسندگی

استفاده از مهارت نویسندگی

نویسنده های بزرگ دنیا معمولا آدم های درونگرایی هستند. اصلا درونگرایی به طور طبیعی آدم را به سوی نوشتن، به جای حرف زدن، سوق می دهد. اگر شما هم چنین عادتی دارید، بد نیست از آن برای موفقیت استفاده کنید. خب چه کسی گفته در ساختار اداری همیشه باید جلسات طولانی برگزار کرد؟ گاهی اوقات یک نامه مختصر و مفید از صد تا جلسه هم کاربرد بهتری دارد. 

یادتان باشد، نامه های شما باید با لحنی محترمانه و تا حد امکان دارای صمیمیت نوشته شود. اشتباه نکنید، شما قرار نیست یک رمان پیچیده بنویسید. در عوض همین که حق مطلب را ادا کنید، کافی خواهد بود. پس دور کارهای عجیب را خط بکشید؛ چراکه اصلا جواب نمی دهد. 

سخن پایانی

موفق ترین مدیران دنیا درونگرا هستند

درونگرایی یکی از دو تیپ شخصیتی غالب در بین مردم دنیا محسوب می شود. اگر شما درونگرا هستید، لازم نیست خودتان را دست کم بگیرید. همانطور که دیدید، برخی از موفق ترین مدیران دنیا هم درونگرا هستند. نکته کلیدی در این میان شناخت درست توانایی های تان و استفاده از تکنیک هایی برای موفقیت در این حوزه است. تمام تلاش ما در این مقاله اثبات این نکته بود که درونگراها هم مدیرانی خوبی هستند. شما الان نه تنها این باور را پیدا کرده اید، بلکه با برخی از تکنیک های کلیدی برای موفقیت در این حوزه نیز آشنا شده اید. خب منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و خودتان را به عنوان یک مدیر حرفه ای در بین دیگران معرفی کنید. هرجا هم نیاز به کمک داشتید، همیشه روی ما حساب کنید.

منابع:

https://www.wrike.com

https://davidburkus.com

برچسب ها : اصول کسب و کار
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/RfUULCyW
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفره
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه