حوزه برندینگ و مدیریت کسب و کار در طول چند دهه اخیر، مثل همه جنبه های زندگی مدرن، حسابی تغییر کرده و دیگر شباهت چندانی به گذشته ندارد. اگر قبلا فقط تعداد اندکی برند بزرگ در هر حوزه وجود داشت، اکنون ماجرا کاملا متفاوت شده و حضور چندین و چند برند در کنار هم رقابت فشرده ای برای جلب نظر مشتریان به راه انداخته است. همانطور که تیم های بزرگ فوتبال برای موفقیت در رقابت با یکدیگر باید بهترین عملکردشان را نشان دهند، کسب و کار شما هم باید همیشه در بهترین فرم اش باشد، وگرنه خیلی زود از لیگ قهرمانان کسب و کارها کنار رفته و طرفداران تان را ناامید خواهید کرد.
اگر شما فکر می کنید فقط با تولید محصولات باکیفیت و تلاش برای تعیین قیمت های پایین برای آنها می توانید رقبای تان را شکست داده و قهرمان مشتریان باشید، سخت دراشتباهید. باور کنید یا نه، همیشه برندهایی هستند که حتی با قیمت های بسیار بالا برای محصولات شان، نه تنها فروش بی نظیری را تجربه می کنند، بلکه روز به روز شهرت شان در میان مشتریان نیز بیشتر می شود. احتمالا شما با خودتان می گویید مگر چنین اتفاق عجیب و غریبی ممکن است؟ جواب ما به این سوال قطعا مثبت است، البته به شرط اینکه به مفهوم ارزش برند (Brand Value) توجه نمایید؛ ماجرا جالب شد، نه؟
شاید شما هم بارها و بارها این جمله که «برندهای ارزشمند نبض بازار را در دست دارند» شنیده اید و ارزش برند حسابی فکرتان را مشغول کرده باشد. اگر از کارآفرینان و کارشناس های مختلف درباره ارزش برند سوال کنید، جواب های مختلف و حتی متضادی دریافت خواهید کرد و در نهایت شما می مانید و یک هزارتوی بی انتها از برداشت های مختلف نسبت به این مفهوم.
مطلب مرتبط: چرا باید بدل به برندی ارزش محور شویم؟
اگر فکر می کنید آگاهی از ارزش برند دردسرهای زیادی دارد، باید همینجا شما را متوقف کنیم. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر مفهومی در عرصه کسب و کار را می شود به راحتی یاد گرفت بنابراین لازم نیست خودتان را خیلی به دردسر انداخته یا مثل فیلم های اکشن آماده یک مبارزه تن به تن و نفسگیر شوید. کافی است در این مقاله با ما همراه باشید تا به سادگی آب خوردن با ارزش برند آشنا شده و مزایا، شیوه ارزش گذاری و ارتقای ارزش برند را یاد بگیرید. فکر می کنم این شیوه خیلی سرراست تر از آن چیزی است که فکرش را می کردید، مگر نه؟
ارزش برند: تعریف مفهومی که همیشه اشتباه گرفته می شود!
ارزش برند از آن دست مفاهیمی است که به راحتی با دیگر اصطلاحات و استراتژی ها اشتباه گرفته می شود. کارآفرینی را در نظر بگیرید که فکر می کند تمام زیر و بم ارزش برند را می داند، اما یک روز بیدار شده و می بیند این مفهوم را کلا اشتباه گرفته است. اگر شما تجربه ای عجیب و بدتر از این سراغ دارید، حتما ما را در جریان بگذارید.
همانطور که کارگردان های بزرگ تعریف دقیقی از وظایف خودشان و دیگران در فرآیند ساخت فیلم دارند، شما هم باید کارتان را با یک تعریف دقیق از ارزش برند شروع کنید. وگرنه شاید پس از کلی تلاش و زحمت بی وقفه بفهمید راه را اشتباه آمده اید؛ همینقدر عجیب و ناامیدکننده!
همانطور که قبل از این گفتیم، تعاریف بسیار زیاد و حتی متضادی از ارزش برند وجود دارد. اگر از مخاطب های روزنامه فرصت امروز باشید، حتما می دانید که ما همیشه به دنبال تعاریف ساده و سرراست هستیم و کاری با تعریف های پیچیده نداریم. اجازه دهید در اینجا مثل کارآگاه های بزرگ کارمان را با یک سوال اساسی شروع کنیم. وقتی صحبت از ارزش برند می شود، دقیقا چه تصویری در ذهن شما نقش می بندد؟
احتمالا شما با شنیدن مفهوم ارزش برند به یاد فهرست های مجله فوربس یا دیگر موسسه های معتبر از قیمت هر برند در بازارهای جهانی خواهید افتاد. در این صورت خیلی بیراه نرفته اید و به تعریفی دقیق و ساده از ارزش برند نزدیک شده اید. ارزش برند در ساده ترین معنای ممکن به قیمت یک برند در بازار گفته می شود؛ همین و بس.
اجازه دهید یک مثال ساده بزنیم، فرض کنید شما می خواهید پس از چند سال زحمت و توسعه کسب و کارتان به هر دلیلی آن را به فروش برسانید. آیا شما حاضرید برند عزیزتان را با نخستین پیشنهاد رسمی و به هر قیمتی به دیگران واگذار کنید؟ بی شک هیچ کارآفرین باهوشی چنین کاری را نخواهد کرد، بلکه با دقت خاصی به دنبال تعیین ارزش دقیق برندش است تا آن را به بالاترین مبلغ ممکن بفروشد. شما به هر حال زحمت زیادی برای برندتان کشیده اید و اینکه بخواهید از کنار فروش آن سود مناسبی به دست بیاورید، به هیچ وجه ایده عجیبی نیست. ارزش برند دقیقا به مقدار نهایی قیمتی که دیگران برای خرید برند شما پیشنهاد می دهند، اشاره دارد.
اگر فکر می کنید با در دست داشتن تعریف ساده و جمع و جور ما از ارزش برند ماجرا به خوبی و خوشی تمام شده و می توانید همین حالا به سراغ ارزش گذاری برندتان بروید، باید اندکی ناامیدتان کنیم. اگر یادتان باشد در ابتدای مقاله گفتیم ارزش برند به راحتی آب خوردن با دیگر مفاهیم اشتباه گرفته می شود. یکی از این مفاهیم ارزش ویژه برند (Brand Equity) است.
مطلب مرتبط: گزارش اینتربرند درباره آخرین تحولات ارزش برندها
شاید شما با خودتان فکر کنید دو مفهوم فوق یکی هستند و بی جهت دو نام مختلف برای آنها انتخاب شده، اما باور کنید یا نه ماجرا اینقدرها هم ساده نیست. از نقطه نظر برندینگ و در قالبی کاملا حرفه ای تفاوت اصلی ارزش برند یا ارزش ویژه برند این است که اولی مفهومی کمی است در حالی که دومی ویژگی کیفی دارد. فکر می کنم این تعریف خیلی پیچیده و گیج کننده باشد، پس اجازه دهید آن را برای شما ساده کنیم.
ارزش ویژه برند به معنای میزان علاقه و اهمیت کسب و کار شما برای مشتریان است. همانطور که می شود حدس زد، محاسبه ارزش ویژه برند به دلیل ماهیت کیفی اش خیلی سخت تر از ارزش برند است. برند تیم فوتبال رئال مادرید را در نظر بگیرید؛ ارزش این برند براساس گزارش موسسه استاتیستا 1.85 میلیارد دلار است، اما ارزش ویژه اش برای طرفدارانش به همین دقت قابل ارزیابی نیست، چراکه اصولا نمی شود علاقه مشتریان به یک برند را با اعداد و ارقام مشخص کرد.
حالا که شما با تعریف ارزش برند و تفاوتش با ارزش ویژه برند آشنا شدید، دست کم شروع خیلی خوبی داشته اید، با این حال هنوز مسیر خیلی طولانی پیش روی شما برای تبدیل شدن به کارشناسی حرفه ای در زمینه ارزش برند وجود دارد. اگر هنوز نسبت به اهمیت مفهوم ارزش برند در حوزه کسب و کار و کاربردش برای برندتان تردید دارید، ما در کنار شما هستیم تا با معرفی برخی از مزایای ارزش برند شما را قانع کنیم که این مفهوم حلقه گم شده کسب و کارتان است.
چرا ارزش برند مهم است؟
کارآفرینان باهوش و کارکشته همیشه به دنبال مزیت یک مفهوم یا استراتژی برای کسب و کارشان هستند. اصلا بر فرض که ارزش برند یک مفهوم خیلی مهم باشد، کاربرد آن دقیقا چیست؟ از همه مهمتر اینکه آیا به درد کسب و کار شما می خورد؟ فکر می کنم چنین سوالاتی ارزش بررسی بیشتر را داشته باشند و اگر ما نتوانیم جواب درست و درمانی برای آنها جفت و جور کنیم، فقط وقت شما را تلف کرده ایم.
وضعیت شما در اینجا مثل کسی است که می خواهد یک خانه مجلل بخرد اما تا زمانی که مطمئن نشود خانه موردنظر بهترین گزینه ممکن محسوب می شود، دست به جیب نخواهد شد. شما هم اگر قرار است زمان زیادی صرف یادگیری نحوه ارتقای ارزش برند و ارزش گذاری آن نمایید، باید دقیقا همینطور عمل کنید؛ وگرنه شاید سرتان حسابی بی کلاه بماند!
ما در ادامه همراه شما هستیم تا با بررسی برخی از مزایای آگاهی از ارزش برند شما را مطمئن کنیم که راه را اشتباه نیامده اید. پس این شما و این هم مزایای آگاهی از ارزش برند.
1. جذب هرچه بیشتر سرمایه
وقتی یک کسب و کار ارزش بالایی در بازار دارد، یعنی اینکه ماموریتش در عرصه کسب و کار، از تولید محصول باکیفیت گرفته تا تعامل مناسب با مشتریان و برندسازی اصولی، را درست انجام داده است. موسسه هایی نظیر فوربس یا فورچن برای تعیین ارزش هر برند عملکرد آن را به دقت زیر ذره بین قرار می دهند. با این حساب حتی کوچکترین عملکرد مثبت شما نیز از چشم های تیزبین آنها دور نخواهد ماند.
فرض کنید شما قصد سرمایه گذاری بر روی یک کسب و کار را دارید؛ در این صورت به سراغ کدام برندها خواهید رفت؟ شاید با خودتان بگویید هر کسب و کاری که محبوبیت بیشتری در میان مشتریان داشته باشد، گزینه نخست تان خواهد بود. فکر می کنم این راهکار چندان بدی نباشد، اما یک ایده جذاب در این میان بررسی باارزش ترین برندها در دنیای کسب و کار و تغییر جایگاه برندهای برتر در فهرست های معتبر است. این امر به شما کمک می کند تا مثل شکارچی های حرفه ای بهترین برندها را برای سرمایه گذاری شناسایی کنید؛ به همین راحتی!
کسب و کارهای بزرگ هر سال گزارش مفصلی از ارزش برندشان منتشر می کنند. این امر علاوه بر جلب نظر مشتریان به شکوه و عظمت چنین برندهایی، به سرمایه گذارها نیز کمک می کند تا بهترین انتخاب را داشته باشند. خب وقتی برند شما در طول چند سال اخیر دائما ارزشش افزایش پیدا کرده، هیچ دلیلی وجود ندارد که سرمایه گذارها برای همکاری با شما به آب و آتش نزنند، مگر نه؟
مطلب مرتبط: عناصر کلیدی در ارزش برند
2. شناسایی فرصت های جدید
ارزیابی ارزش برند یا به عبارت بهتر ارزش گذاری برند نیازمند بازنگری در تمام جزییات و عملکرد هر کسب و کار است. این کار شبیه وظیفه آنالیزور تیم های بزرگ فوتبال است که با ارزیابی نقاط قوت و ضعف تیم به مربیان و بازیکنان برای قهرمانی در مسابقات مهم کمک می کنند.
اگر همین حالا از شما بخواهیم یک بازنگری در کسب و کارتان انجام دهید، احتمالا هیچ کدام از شما حوصله چنین کاری را نخواهید داشت و با بهانه های مختلف از زیر آن شانه خالی می کنید. مفهوم ارزش برند دقیقا در همینجا تبدیل به فرمول نجات بخش کسب و کار شما می شود. یکی از مزایای ارزش گذاری برند امکان شناسایی فرصت های جدید برای پیشرفت کسب و کار است. اجازه دهید دوباره به مثال آنالیزور تیم فوتبال برگردیم؛ یک سرمربی برای آنالیز تیمش باید تمام گوشه و کنار فعالیت های آن را مدنظر قرار دهد. این امر باعث می شود تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف تیمش فرصت های تازه ای برای بهبود عملکرد آن در برابر رقبا پیدا کند.
خیلی از برندها اصلا به فکر نوآوری و جذب مشتریان بیشتر از طریق آن نیستند. فکر می کنم شما ده ها برند با این وضعیت را سراغ داشته باشد، مگر نه؟ تعیین ارزش برند در این میان شما را مجبور می کند تا آگاهی هرچه دقیق تری از وضعیت کسب و کارتان پیدا کنید و از آن برای شناسایی فرصت های جدید به منظور توسعه کسب و کار سود ببرید؛ به همین سادگی!
3. کاهش هزینه های بازاریابی و تبلیغات
آیا شما تا به حال دیده اید آثار سینمایی کارگردان های بزرگ مثل تارانتینو یا اسکورسیزی هزینه تبلیغاتی خیلی زیادی روی دست سرمایه گذارها بگذارد؟ جواب دادن به این سوال خیلی راحت است، چرا که کارگردان های بزرگ نیازی به تبلیغ آثارشان برای جلب نظر فیلمبازها ندارند. آنها برندهای بسیار باارزشی هستند که فقط نمایش اسم شان در کنار یک اثر سینمایی موفقیت و فروش بالای آن را تضمین خواهد کرد و دیگر نیاز نیست یک دلار اضافی برای تبلیغات صرف کنند.
وضعیت برندهای باارزش دقیقا مثل کارگردان های مشهور است. برندهایی مثل اپل، کوکاکولا و گوگل حتی اگر سال های سال هم هیچ فعالیت تبلیغاتی نداشته باشند، باز هم در میان مشتریان به طور دیوانه کننده ای محبوب خواهند ماند؛ انگار که هیچ کسب و کاری حتی شانس رقابت با آنها را هم ندارد. شما با آگاهی از ارزش برندتان و تلاش برای افزایش آن می توانید به راحتی آب خوردن هزینه های بازاریابی و تبلیغاتی تان را کاهش دهید. خب وقتی یک برند ارزش بالایی داشته باشد، یعنی به خوبی در بازار و میان مشتریان شناخته شده است. فکر نمی کنم چنین برندی نیازی به صرف هزینه های عجیب و غریب در حوزه تبلیغات داشته باشد، مگر نه؟
افزایش ارزش برند: چطور و چگونه؟
فکر می کنم تا اینجا ماجراجویی جذابی درباره ارزش برند داشته ایم و شما دست کم به هیچ وجه آن را با مفاهیم دیگر اشتباه نخواهید گرفت. شاید شما با خودتان فکر کنید حالا که تعریف روشن و واضحی از ارزش برند در دست دارید، دیگر کاربلدترین آدم ممکن در این حوزه هستید. اجازه دهید یک بار برای همیشه از شما بخواهیم تا عجله را کنار بگذارید. همانطور که یک هنرجوی نقاشی نمی تواند یک شبه تابلویی در حد و اندازه مونالیزا خلق کند، شما هم باید پله پله با ارزش برند آشنا شوید.
اگر فکر کرده اید ما شما را با همین آشنایی اندک از ارزش برند تنها خواهیم گذاشت، سخت دراشتباهید. حالا که آشنایی مقدماتی با تعریف و اهمیت ارزش برند پیدا کرده اید، بد نیست از خودتان بپرسید چطور می شود مثل برندهای بزرگ دنیا شد؟ به هر حال برندهایی مثل اپل یا گوگل از همان روز اول که غول های با ارزش دنیای کسب و کار نبوده اند، مگر نه؟ شما الان مثل معماری هستید که تمام دانش موردنیاز را در اختیار دارد و آماده ساخت یک بنای حیرت انگیز است. ما مثل یک مشاور و مربی دلسوز در کنار شما خواهیم بود تا از برندتان را وارد فهرست ارزشمندترین برندهای دنیا کنید؛ همینقدر جذاب و هیجان انگیز!
اجازه دهید با هم روراست باشیم، ارزش برند را یک شبه نمی شود افزایش داد، بلکه باید برنامه و از هم مهمتر الگوی خوبی برای خودتان جفت و جور کنید. ما قصد داریم در ادامه تجربه برخی از برندهای بزرگ و موفق را مرور کنیم تا شما بهترین الگوهای ممکن را داشته باشید. پس با ما همراه باشید تا حسابی از برندهای بزرگ درس بگیریم.
مطلب مرتبط: معماری برند (Brand Architecture): راهنمایی جامع برای کسب و کارهای بزرگ
توجه به تجربه مشتریان: آمازون چطور با ارزش ترین برند دنیا شد؟
آمازون با 401 میلیارد دلار به تنهایی با ارزش ترین برند دنیا محسوب می شود و حسابی مورد توجه مشتریان قرار دارد. وقتی صحبت از خرید آنلاین می شود، بعید می دانم کسی اول به آمازون فکر نکند. البته مگر اینکه تا به حال هیچ چیزی درباره خرید آنلاین نشنیده باشد!
امروزه مردم اینقدر به آمازون عادت کرده اند که انگار این برند همیشه در کنارشان بوده است. فکر می کنم با این توضیحات حسابی نظرتان را به آمازون جلب کرده ایم، مگر نه؟ خیلی از کارآفرینان در مواجهه با آمازون می خواهند به هر قیمتی رمز موفقیت آن را کشف کنند. اگر شما هم خودتان را برای یک ماجراجویی خطرناک به منظور کشف رمز موفقیت آمازون آماده کرده اید، باید از شما بخواهیم اندکی صبر کنید؛ چراکه ما فرمول موفقیت آمازون را می دانیم و آن را در اختیارتان خواهیم گذاشت.
باور کنید یا نه، آمازون کارش را با فروش آنلاین کتاب به عنوان یک خرده فروشی کاملا معمولی شروع کرد. آن زمان نه خبری از ارزش چند میلیارد دلاری بود و نه حتی مشتریان وفادار پرشمار. تنها مزیت آمازون خلق تجربه ای لذت بخش از خرید آنلاین به صورت کاملا آسان و همچنین سرعت بالای ارسال سفارشات بود. شاید باورتان نشود، اما همین امر آمازون را بدل به با ارزش ترین برند دنیا کرد، به همین سادگی!
حتما شما هم بارها و بارها شنیده اید که «مشتریان ارزش هر برند را مشخص می کنند» و با خودتان فکر کرده اید مگر می شود مشتریان ارزش و در واقع سرنوشت یک برند را تعیین کنند؟ اگر این سوال را از ما بپرسید، می گوییم بله، مشتریان حتی می توانند برند شما را به عرش نیز برسانند. اصلا مگر برای یک برند چیزی مهمتر از مشتریانش هم وجود دارد؟ وقتی مشتریان تجربه خوب و لذت بخشی از تعامل با برند شما داشته باشند، هیچ چیز نمی تواند مانع رشد ارزش برندتان شود و مثل ستاره ای در آسمان کسب و کار خواهید درخشید.
شناخت درست مشتریان: وقتی اپل حرف اول و آخر را می زند!
اپل اینقدر برند مشهوری هست که حتی بدون توجه به ارزش 263 میلیارد دلاری اش هم بشود فهمید با چه کسب و کار حرفه ای رو به رو هستیم. اگر بخواهیم یکی از نشانه های ارزش بالای برند اپل را به شما نشان دهیم، باید نظرتان را به صف های طولانی خرید پس از رونمایی از هر محصول تازه آن جلب کنیم. بعضی از مشتریان حاضرند حتی کل شب را جلوی مراکز فروش اپل سر کنند تا اولین کسی باشند که مدل جدید آیفون یا آیپد را می خرند. احتمالا هر کسی که چنین صحنه هایی را ببیند، از خودش می پرسد چرا اپل اینقدر باارزش و همینطور در میان مشتریان محبوب است؟
اجازه دهید برای توضیح دلیل موفقیت اپل از یک مثال کاربردی استفاده کنیم؛ وقتی شما جدیدترین نسخه بازی کال آف دیوتی (Call of Duty) را می خرید، انتظار تجربه یک بازی کامپیوتری اکشن و پر زد و خورد با داستانی جذاب را دارید، نه چیزی دیگر. سازندگان این بازی به خوبی مشتریان اصلی شان یعنی گیمرها را می شناسند و سعی می کنند در هر نسخه دقیقا همان چیزی که گیمرها می خواهند را بسازند و به همین دلیل یکی از محبوب ترین و در عین حال سودآورترین عنوان های بازی کامپیوتری را در اختیار دارند. دلیل محبوبیت و افزایش مداوم ارزش برند اپل نیز دقیقا به همین است و هیچ خبری از فرمولی جادویی یا پر رمز و راز برای وضعیت این برند محبوب در کار نیست.
وقتی شما شناخت درستی از مشتریان تان داشته باشید و محصولاتی دقیقا مطابق انتظار و سلیقه شان تولید کنید، هیچ دلیلی برای افزایش ارزش برندتان باقی نخواهد ماند. شاید شناخت درست مشتریان یک شبه شما را مثل اپل باارزش و پولدار نکند، اما وقتی تولید محصولات براساس این شناخت را در بلندمدت ادامه دهید، مثل اپل می توانید حرف اول و آخر را در بازار کسب و کار بزنید.
مطلب مرتبط: هویت بصری برند چیست؟ راهنمای قدم به قدم برای کارآفرینان
متفاوت بودن: داستان تسلا و ایلان ماسک دوست داشتنی
اگر قرار باشد شما در زمینه برندینگ و تعامل با مشتریان دقیقا مثل دیگر برندها عمل کنید، نه تنها برندی باارزش نخواهید داشت، بلکه در بهترین حالت یکی از هزاران برند کلیشه ای می شوید که هرگز خواب حضور در فهرست باارزش ترین برندهای فوربس را هم نخواهد دید. همانطور که فیلم های دارای داستان و ایده متفاوت در جشنواره های سینمایی و در میان تماشاگران به عنوان آثار باارزش شناخته می شوند، شما هم در صورت عملکرد متفاوت از رقبا یک برند باارزش و بی رقیب خواهید داشت. اجازه دهید اندکی این بخش را جذاب تر کنیم؛ آیا صحبت از متفاوت بودن در عرصه کسب و کار و برندینگ شما را یاد برند تسلا و مدیرعامل مشهورش نمی اندازد؟
وقتی صحبت از نوآوری در کسب و کار و اجرای ایده های عجیب و غریب باشد، خیلی بعید است که اول از همه تسلا و مدیرعامل مشهورش یعنی ایلان ماسک به ذهن شما نرسد. به هر حال ایلان ماسک و برندش در زمینه های مختلفی از تولید خودروهای الکتریکی گرفته تا فرستادن آدم به مریخ طرح و نقشه دارند. احتمالا شما با خودتان فکر می کنید فرستادن آدم به مریخ بیشتر شبیه داستان های علمی- تخیلی ژول ورن است، اما ایلان ماسک عزمش را جزم کرده تا مثل یک شعبده باز حرفه ای برخی از غیرممکن ترین کارها را در یک چشم به هم زدن انجام دهد.
ایلان ماسک تقریبا هر کار عادی که بتوانید فکرش را بکنید، کاملا متفاوت انجام می دهد و همین امر همیشه وی را در تیتر اصلی خبرگزاری ها نگه می دارد. اگر شما می خواهید برند باارزشی داشته باشید، باید اندکی مثل تسلا و ایلان ماسک عمل کنید. وقت شما از رقبای تان متفاوت عمل نمایید، مشتریان خودشان به دنبال تان خواهند آمد. اجازه دهید با هم روراست باشیم، آیا برندی را سراغ دارید که از هجوم مشتریان به کسب و کارش بدون اینکه حتی بازاریابی و تبلیغات زیادی هم داشته باشد، لذت نبرد؟ متفاوت بودن از رقبا دقیقا همین کار را برای شما و برندتان خواهد کرد، به همین راحتی!
راهنمای ارزش گذاری برند
کم کم داریم به پایان سفر مشترک مان درباره ارزش برند می رسیم. فکر می کنم حالا که شما آشنایی خوبی با ارزش برند پیدا کرده اید، خیلی جالب باشد که بدانید برندتان چقدر ارزش دارد. به هر حال هر استراتژی و مفهومی در دنیای کسب و کار باید فایده عملی برای شما داشته باشد، وگرنه فقط وقت تلف کردن است، نه چیزی بیشتر. ما در اینجا از میان شیوه های مختلف ارزش گذاری برند دو موردی که دقیق و همینطور ساده تر هستند را انتخاب کرده ایم تا کار شما خیلی سخت و پیچیده نشود. پس این شما و این هم آخرین بخش راهنمای جامع ما برای کسب و کارتان.
الگوی هزینه محور در ارزش گذاری برند
الگوی هزینه محور رایج ترین شیوه برای ارزش گذاری برند محسوب می شود و کار با آن هم خیلی راحت است. همانطور که قیمت یک خانه براساس کیفیت مصالح، نوع معماری و محله ای که در آن قرار دارد، تعیین می شود، قیمت یک برند نیز براساس هزینه هایی که برای ایجاد و توسعه اش شده، تعیین می گردد. ظاهرا این شیوه به اندازه کافی سرراست به نظر می رسد، مگر نه؟
مطلب مرتبط: راهکارهای حفظ برند: فراتر از آنچه فکرش را می کردید!
فرض کنید شما صاحب باشگاه فوتبال منچستر یونایتد هستید؛ اگر شما قصد ارزش گذاری این باشگاه بزرگ و پرطرفدار براساس الگوی هزینه محور را داشته باشید، باید تمام هزینه های تقریبی که برای این باشگاه از ابتدای تاسیس اش صورت گرفته مدنظر قرار دهید. خب به هر حال تیم منچستر یونایتد به غیر از کلکسیون افتخارات حیرت انگیز دارای هواداران پرشمار و همینطور سابقه خیلی طولانی است و این نکات قیمت آن را به طور تصاعدی افزایش می دهند. شما با حساب و کتاب دقیق هزینه هایی که برای تبدیل منچستر یونایتد به یک تیم بزرگ فوتبال شده، به راحتی هرچه تمام تر ارزش دقیق آن را به دست خواهید آورد.
الگوی مبتنی بر بازار در ارزش گذاری برند
الگوی مبتنی بر بازار شاید به اندازه روش قبلی سرراست و ساده نباشد، اما ارزش برند را به دقیق ترین شکل ممکن تعیین می کند. اجازه دهید دوباره به مثال تیم منچستر یونایتد برگردیم؛ یک فرض جالب برای ارزش گذاری این تیم پرس و جو درباره ارزش دیگر تیم های بزرگ لیگ انگلیس یا اروپاست. وقتی شما ارزش تیم هایی مثل بایرن مونیخ یا رئال مادرید را بدانید، با مقایسه وضعیت منچستر یونایتد با آنها خیلی دقیق ارزش تیم تان را به دست خواهید آورد.
شما برای ارزش گذاری برند باید دقت بالایی داشته باشید، وگرنه شاید ارزش برندتان را اشتباه محاسبه کرده و برنامه ریزی های بعدی تان را براساس همین اطلاعات غلط انجام دهید. احتمالا در چنین وضعیتی ارزش گذاری اشتباه برند نه تنها به شما کمکی نخواهد کرد، بلکه سنگ های بزرگ تری پیش پای تان قرار می دهد. پس اگر وسواس زیادی دارید تا ارزش برندتان را طوری تعیین کنید که مو لای درزش نرود، الگوی مبتنی بر بازار بهترین انتخاب خواهد بود.
سخن پایانی
نظر شما درباره ارزش برند و راهکارهای افزایش ارزش آن چیست؟ همچنین فکر می کنید کدام یک از الگوهای ارزش گذاری برند بیشتر به درد کسب و کارتان می خورد؟ من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم مقاله کنونی برای شما مفید بوده باشد. اگر نظر یا سوالی در رابطه با مفهوم ارزش برند و ارزش گذاری آن دارید، خوشحال می شویم همینجا آن را با ما به اشتراک بگذارید.
منابع: