شخصی سازی محتوای بازاریابی برای بسیاری از کسب و کارها اهمیت زیادی دارد. این امر به برندها برای جلب نظر مخاطب هدف کمک فراوانی می کند. امروزه اغلب برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیازمند آگاهی از سلیقه آنها هستند. تمایل مشتریان برای مشاهده محتوای بازاریابی مطابق با سلیقه شان موجب بی توجهی به خیل عظیمی از محتواهای مختلف شده است. امروزه کمتر کاربری در شبکه های اجتماعی به دنبال محتوایی غیرهماهنگ با سلیقه شخصی اش است. این امر چالش بسیار گسترده ای پیش روی برندها قرار داده است. توسعه ابزارهای بازاریابی و ارزیابی وضعیت مشتریان مفهوم فراشخصی سازی در بازاریابی را ایجاد کرده است. این مفهوم اشاره به کاربست شیوه های مختلف برای شخصی سازی دقیق و فراتر از الگوهای رایج دارد.
امروزه مشتریان دیگر توجهی به محتوای بازاریابی عام و غیرشخصی ندارند. همین امر اغلب برندهای بزرگ را به سوی تولید محتوای شخصی سازی شده و ایجاد تنوع در کمپین های بازاریابی سوق داده است. امروزه اگر شما توانایی ایجاد چند نسخه از کمپین بازاریابی تان برای مخاطب هدف را نداشته باشید، به احتمال فراوان با مشکلات فوق العاده ای در زمینه جلب نظر تمام مشتریان بالقوه برندتان مواجه خواهید شد. این مشکل از طریق کاربست شیوه های فراشخصی سازی محتوای تا حدود زیادی قابل حل و فصل است.
اگر شما هنوز هم نسبت به اهمیت فراشخصی سازی محتوای بازاریابی تردید دارید، به آمارهای ذیل توجه نمایید:
• براساس گزارش موسسه Accenture، نزدیک به 75 درصد از مشتریان در بازار اروپا به هنگام خرید آنلاین به محتوای بازاریابی برندها توجه دارند. این امر به معنای موفقیت هرچه بیشتر برندهای ماهر در زمینه شخصی سازی محتوای بازاریابی برای فروش محصولات شان است.
مطلب مرتبط: آینده تبلیغات و ضرورت شخصی سازی محتوا
• بازاریابی ایمیلی بدون توجه به شخصی سازی محتوا هیچ سرانجام مناسبی ندارد. براساس گزارش موسسه وبولا، امروزه فقط 41 درصد از ایمیل های غیرشخصی سازی شده از سوی مخاطب هدف باز می شود. البته در این میان نرخ مطالعه ایمیل های بازاریابی بسیار کمتر از این است.
• براساس گزارش موسسه Social Media Today، 46 درصد از پیام های بازاریابی شخصی سازی شده در شبکه های اجتماعی موفق به تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف می شود. این نرخ در مورد پیام های بازاریابی فراشخصی سازی شده 112 درصد بیشتر است.
• بدون تردید شخصی سازی محتوای بازاریابی برای جلب نظر مخاطب هدف اهمیت بسیار زیادی دارد. امروزه برندهای بسیار زیادی در سراسر دنیا مشغول بازاریابی برای مخاطب هدف هستند، با این حال تعداد بسیار اندکی از برندها در عمل توانایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را پیدا می کنند. این امر بیانگر اهمیت تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف براساس الگوی بازاریابی فراشخصی سازی است.
بدون شک ما هنوز تعریف جامع و دقیقی از فراشخصی سازی محتوای بازاریابی ارائه نداده ایم. بر همین اساس پیش از پرداختن به تکنیک های اجرای این مفهوم در حوزه بازاریابی به سراغ ارائه تعریفی جامع خواهیم رفت.
فراشخصی سازی محتوای بازاریابی چیست؟
فراشخصی سازی محتوای بازاریابی در پی ارائه فناوری های نوین مبتنی بر هوش مصنوعی وارد صنعت بازاریابی شده است. اگرچه هنوز بسیاری از شرکت ها این مفهوم را در مرحله آزمایش تلقی می کنند، اما تاثیرگذاری آن بر روی فعالیت برخی از برندها به خوبی قابل مشاهده است. امروزه فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی تغییرات بسیار زیادی در زندگی روزمره مردم ایجاد کرده اند. این تغییرات امیدواری بسیار زیادی برای تاثیرگذاری بهینه بر روی مخاطب هدف ایجاد نموده است.
پیش از کاربست فناوری هوش مصنوعی در عرصه بازاریابی بسیاری از برندها ماه ها زمان برای شناخت مخاطب هدف نیاز داشتند. البته هنوز هم بسیار از برندها همین زمان را نیاز دارند، با این حال فرآیند جلب نظر مخاطب هدف تغییر بسیار زیادی کرده است. نتیجه نهایی این امر توانایی هرچه بهتر برندها برای جلب نظر مخاطب هدف و ساده سازی فرآیند تولید محتوای شخصی سازی شده است.
شخصی سازی محتوا در سال های نخست معرفی از سوی برندها کاربردهای بسیار محدودی داشت. اغلب کسب و کارها استفاده از نام کوچک مشتریان برای ارسال ایمیل را نهایت تاثیرگذاری شخصی سازی در صنعت بازاریابی تلقی می کردند. این برداشت از حوزه بازاریابی دیگر رسمیت کافی ندارد. بر این اساس بسیاری از برندها به سوی فناوری های مدرن رفته اند. این امر امکان ارزیابی وضعیت مشتریان در فضای آنلاین و پیش بینی رفتارهای آینده شان را امکان پذیر می سازد. امروزه حجم وسیعی از داده ها در اختیار برندها قرار دارد. همین امر فرآیند پردازش و ارزیابی آنها را مهم می سازد. بدون استفاده از فناوری های مدرن امکان ارزیابی اطلاعات و داده های دقیق از سوی برندها منتفی خواهد بود.
تفاوت میان شخصی سازی و فراشخصی سازی محتوا
بدون تردید شخصی سازی محتوای بازاریابی مفهومی رایج و شناخته شده در میان برندهاست. با این حال فراشخصی سازی هنوز هم برای اغلب کسب و کارهای بی معناست. ما در این بخش برای فهم هرچه بهتر تفاوت میان این دو مفهوم به سراغ یکی از بازاریاب های باتجربه رفته ایم. استفانی میاکی تجربه همکاری با برخی از برندهای بزرگ را دارد. همین امر وی را بدل به گزینه ای مناسب برای پیگیری تفاوت میان شخصی سازی محتوا در عرصه بازاریابی و فراشخصی سازی کرده است. استفانی در بیان تفاوت موجود میان مفاهیم فوق این گونه اظهارنظر می کند: «فراشخصی سازی محتوای بازاریابی بر روی ترکیب تمام الگوهای تبلیغاتی و تاکید بر روی زمان و مکان خریدهای قبلی مشتریان برای تضمین جلب نظرشان تاکید دارد. این امر نیازمند تحلیل حجم وسیعی از داده ها در مدت زمانی اندک است. همین امر تفاوت میان شخصی سازی و فراشخصی سازی را مشخص می سازد. شما در شخصی سازی محتوایی امکان تحلیل حجم وسیعی از داده ها در مدت زمانی اندک را ندارند، با این حال به لطف فناوری هوش مصنوعی اکنون پای ابرداده ها نیز به صنعت بازاریابی باز شده است.»
فراشخصی سازی محتوا برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف اهمیت بسیار زیادی دارد. اغلب ما تجربه مشاهده محتوای بازاریابی بسیار دقیق و مطابق با سلیقه مان را داشته ایم. چنین تجربه ای بسیار اندک است، اما با استفاده از تکنیک های فراشخصی سازی به زودی شاهد تعدد هرچه بیشتری از چنین تبلیغاتی خواهیم بود. هرچه توانایی برندها برای کاربست شیوه های بازاریابی تازه بیشتر باشد، تاثیرگذاری بیشتری بر روی مخاطب هدف خواهند داشت. این امر مزیت های بسیار زیادی برای برندها در پی دارد.
مطلب مرتبط: تولید محتوای خوب چگونه اتفاق می افتد؟
استفاده از فراشخصی سازی محتوا پیوند نزدیکی با توانایی برندها برای اخذ رویکردهای تازه در عرصه بازاریابی دارد. بسیاری از برندها همچنان از شیوه های بازاریابی سنتی استفاده می کنند. بدون تردید این امر مشکلات بسیار زیادی برای آنها به ارمغان می آورد. نکته مهم در این بخش تاکید بر روی کاربست شیوه های تازه برای تاثیرگذاری بیشتر و کاهش هزینه های بازاریابی است. امروزه هرچه فناوری های نوین بیشتر مورد استفاده برندها قرار گیرد، توانایی برندها برای کاهش هزینه های شان بیشتر خواهد شد. همین امر تولید کمپین های فراوان در طول سال از سوی برندهای بزرگ را توجیه می کند.
اهمیت شناخت درست مشتریان برند
وقتی صحبت از فراشخصی سازی محتوای بازاریابی می شود، باید نسبت به کاربست شیوه های تازه برای شناخت مشتریان توجه داشته باشیم. اغلب برندها در الگوی سنتی بازاریابی به سراغ سابقه خرید مشتریان از برندشان می روند. این امر علاوه بر نیاز به صرف زمان فراوان از سوی برندها، نکات چندانی در مورد سلیقه کلی آنها به ما نخواهد گفت بنابراین بازاریابی برای جلب نظر مخاطب هدف همیشه با اندکی ریسک همراه است. امروزه استفاده از فناوری های مدرن امکان تاثیرگذاری هرچه بهتر بر روی مخاطب هدف را فراهم آورده است. این امر شامل استفاده از داده های مربوط به شبکه های اجتماعی برای تحلیل کلی رفتار مشتریان است. وقتی یک برند رفتار مشتریان در فضای وسیع شبکه های اجتماعی را مورد ارزیابی قرار دهد، توانایی بسیار بهتری برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف خواهد داشت.
بازاریابی در دوران کنونی پیوند نزدیکی با تلاش برای کمک به مشتریان دارد. هرچه برند شما توانایی بیشتری برای جلب اعتماد مشتریان به منظور کمک به آنها داشته باشد، موفقیت نهایی بهتری را تجربه خواهید کرد. برندهایی نظیر اپل یا نایک به طور مداوم در تلاش برای بهبود ارتباط شان با مشتریان هستند. این امر براساس تلاش برای کمک به مشتریان به منظور غلبه بر مشکلات شان روی می دهد. اگر شما نیز به دنبال تاثیرگذاری بر روی مشتریان از طریق الگوی بازاریابی فراشخصی سازی هستید، باید ابتدا اعتماد مشتریان را جلب نمایید. ما این بحث را در ادامه به طور وسیع تری مورد بررسی قرار خواهیم داد.
تمرکز بر روی دامنه محدود مشتریان
بازاریابی در الگوی سنتی بر روی تعداد وسیعی از مشتریان تمرکز دارد. این امر نوعی تولید محتوای توده ای را پیش می کشد. وقتی شما در تلاش برای جلب نظر دامنه وسیعی از مشتریان هستید، در عمل نسبت به سلیقه شخصی هر کدام از آنها بی توجه خواهید بود. این امر امروزه بی توجهی گسترده مشتریان به برندها را همراه خواهد داشت بنابراین شما امکان استفاده از الگوهای سنتی برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را ندارید.
توصیه ما در این بخش تمرکز بر روی دامنه محدودی از مشتریان موجود در یک بازار است. این امر نتیجه بازاریابی به مراتب بهتری با استفاده از الگوی فراشخصی سازی به همراه دارد. اگر شما نسبت به تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف براساس شناسایی مشتریان علاقه مند به برندتان اقدام نکنید، در عمل هزینه بسیار زیادی را متحمل خواهید شد. امروزه اغلب برندها توانایی پرداخت هزینه سنگین برای بازاریابی را ندارند. بر همین اساس شما باید به دنبال کاهش هزینه های بازاریابی برندتان تا جای ممکن باشید. در غیر این صورت به زودی از عرصه کسب و کار حذف خواهید شد.
انتخاب دامنه محدودی از مشتریان بدون استفاده از داده های معتبر امکان پذیر نیست. بسیاری از برندها در عمل توانایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف مدنظرشان را ندارند. دلیل این امر ناکامی در فرآیند شناخت مخاطب هدف شان است. وقتی شما محتوای بازاریابی تان را در اختیار کاربران بی علاقه به کسب و کارتان قرار دهید، نتیجه امر جز شکست نخواهد بود. فراشخصی سازی محتوا در اینجا با کمک فناوری هوش مصنوعی به کمک بازاریاب ها می آید. این امر به معنای امکان کاربست شیوه های نوین برای تحلیل اطلاعات گسترده است، با این حساب شناسایی مشتریان هدف و علاقه مند به برندها کار چندان دشواری نخواهد بود.
مطلب مرتبط: محتوا و نحوه تولید آن / همه چیز درباره خلق یک محتوای جذاب
برندها چگونه از فراشخصی سازی محتوا استفاده می کنند؟
بازاریاب ها به طور سنتی بر روی کار گسترده و طولانی برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان تکیه داشته اند. این امر اهمیت همکاری با بازاریاب های حرفه ای و باتجربه را دوچندان کرده است. درست به همین خاطر اغلب برندهای بزرگ در تلاش برای جذب بازاریاب های باتجربه هستند. امروزه همچنان بازاریاب های باتجربه اهمیت بالایی برای برندها دارند. نکته مهم در این میان ضرورت توجه به وضعیت برندها در بازار کسب و کار است. بازاریاب های سنتی نیاز به زمان طولانی برای شناخت مخاطب هدف دارند. این امر بزرگ ترین نقطه ضعف آنها در مقایسه با الگوی نوین بازاریابی است.
کاربست فراشخصی سازی محتوای بازاریابی در مورد مشتریان وفادار مصداق بسیار بهتری دارد. به عنوان مثال، اگر برند شما دارای دامنه به نسبت وسیعی از مشتریان وفادار است، انتظار خرید مداوم از سوی آنها طبیعی خواهد بود. حال اگر خرید مشتریان در ماه های پایانی سال، باتوجه به افزایش فروش در این ماه ها، کاهش یابد، بدون تردید ایرادی در فعالیت برند شما وجود خواهد داشت. استفاده از بازاریاب های سنتی برای یافتن ایراد برند نیازمند سرمایه گذاری وسیع و اختصاص زمان گسترده ای خواهد بود. مزیت اصلی فناوری هوش مصنوعی در این بخش امکان ارزیابی وضعیت برندها بدون نیاز به هزینه و زمان طولانی است بنابراین شما نیازی به انتظار طولانی برای ارزیابی وضعیت برندتان نخواهید داشت.
امروزه اغلب برندهای بزرگ در مدت زمانی کوتاه نسبت به ارزیابی ایرادهای کسب و کارشان اقدام می کنند. این امر با تکیه بر فناوری هوش مصنوعی امکان پذیر می شود بنابراین شما باید در عمل سرمایه گذاری قابل توجهی بر روی این بخش از کسب و کارتان داشته باشید.
چگونه از فراشخصی سازی در صنعت بازاریابی استفاده کنیم؟
بازاریابی براساس فناوری های نوین هرگز کار ساده ای نیست. بسیاری از برندها به دلیل استفاده از فناوری های مدرن در این الگو انتظار کسب نتایج مثبت در زمانی محدود را دارند. اگرچه این امر امکان ناپذیر نیست، اما در عمل نیازمند کاربست تلاش های گسترده از سوی برندهاست. ما در این بخش به طور خلاصه بر روی برخی از مهم ترین تکنیک های کاربست الگوی بازاریابی فراشخصی سازی اشاره خواهیم کرد.
نکته نخست در ارتباط با کاربست شیوه فراشخصی سازی انتخاب پلتفرم هدف است. بدون تردید این امر در میان بسیاری از برندها مشترک است. شما بدون آگاهی از شبکه اجتماعی مورد علاقه کاربران امکان انتخاب درست را نخواهید داشت بنابراین باید با استفاده از داده های متعدد دست به انتخاب از میان گزینه های در دسترس بزنید. امروزه، برخلاف یک دهه پیش، گزینه های بسیار زیادی در دسترس برندها قرار دارد. این امر فرآیند ارزیابی وضعیت مشتریان را بسیار ساده کرده است. نکته مهم در این میان استفاده از فناوری های تازه است. اگر برند شما همچنان به ادامه روندهای سنتی بازاریابی تاکید داشته باشد، همچنان از برندهای بزرگ و موفق عقب خواهد ماند.
نکته بعد در مورد کاربست الگوی بازاریابی فراشخصی سازی توجه به اعتماد مشتریان است. برخی از برندها علی رغم تولید محتوای بازاریابی بیش از اندازه جذاب امکان تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف را ندارند. همین امر مشکلات بسیار زیادی برای چنین برندهایی ایجاد می کند. اشتباهات گذشته برندها در مسیر بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف اهمیت بسیار زیادی دارد. اغلب برندها در عمل اراده ای برای جبران اشتباهات گذشته شان ندارند. همین امر مشکلات زیادی برای شروع فصل تازه ای در حوزه بازاریابی شان ایجاد می کند. هرچه اعتماد مشتریان به یک برند بیشتر باشد، فرآیند تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف ساده تر خواهد شد.
بدون شک نیازهای مشتریان در طول زمان تغییر می کند. بازاریاب ها باید همیشه نسبت به شناسایی تغییرات در سلیقه و نیازهای مشتریان پیشگام باشند. در غیر این صورت توانایی تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف را نخواهند داشت. اگر شما نسبت به تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف الگوی ثباتی برای مدت زمانی طولانی مدنظر دارید، باید نسبت به آن تجدیدنظر اساسی نمایید. در غیر این صورت انتظار برای کسب موفقیت بازاریابی در حد رویایی ساده باقی خواهد ماند.
مطلب مرتبط: تولید محتوای موفق با 6 کلید طلایی
بدون تردید بازاریابی براساس الگوی فراشخصی سازی هنوز در ابتدای مسیر قرار دارد. بسیاری از برندها هنوز از آن به عنوان راهکاری اساسی استفاده نمی کنند. همین امر تاثیرگذاری برخی از برندها در حوزه بازاریابی را به شدت کاهش داده است. اگر کسب و کارهای کوچک تمایل به تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به شیوه سنتی دارند باید قید موفقیت در زمینه رقابت با برندهای بزرگ را بزنند. هدف اصلی ما در مقاله کنونی نمایش ضرورت کاربست شیوه های تازه در عرصه بازاریابی بود. این امر با استفاده از فناوری هوش مصنوعی جلوه تازه ای به خود گرفته است بنابراین شما برای موفقیت بیشتر در عرصه بازاریابی فقط نیازمند اخذ تصمیم درست هستید.