همانطور که خدمتتان عرض کرده بودم دیروز یکی از دوستان خودپردازیمان اظهارنظر فنی راجع به الگوی مصرف آب کرد که ما را بر آن داشت تا از ایشان دعوت کنیم روی صندلی داغ خودپردازی ما بنشیند و پاسخگوی سوالات خودپردازی ما شود.
این دوستمان کامبیز، 30 ساله، کارشناسی ارشد ژئوتکنیک، دارند و در کار واردات و صادرات هستند.
درآم...
نشستن در خانه و راهکارهای هچل هفت دادن کاری است که همه میتوانند انجام دهند و یکی از سادهترین کارهایی است که هر کس میتواند انجام دهد. امروز در خانه لهراسب رفتم و با چک و لگد او را از خواب بیدار کردم و به بیرون آوردم. الان سه ماه است که او را استخدام کردهام و کلا چهار روز هم کار نکرده، همش پی تفریحات خودش بوده.
گ...
به نظر شما با 2 میلیون تومان چه کارهایی میتوان کرد؟ اگر در مسابقهای شرکت کنید که در آن باید دو میلیون تومان را به سرعت خرج کنید، چه میکنید؟ ما این سوال و چالش را در صف خودپرداز مطرح کردیم و به جوابهای جالبی رسیدیم.
از شما هم میخواهیم سه نفر را به چالش دو میلیون تومان دعوت کنید تا ببینید چه نتیجهای حاصل میشود. ح...
بعضی از مشاغل هستند که بیشتر از اینکه انجامشان اذیتکننده و سخت باشد، شروع کارشان دردسر دارد. یعنی اگر بتوانید شروعشان کنید، بعید است که در آیندهاش به مشکلی بر بخورید. منتها برخی کارها هستند که اصلا نباید شروع شوند. یعنی اگر هم شروع شوند سراسر ضررند! بعدش شروع نشدنش را ربط میدهند به هزاران شرایط و دولت و...
نزدی...
ملاقات من در صف خودپرداز با خانمیکه یکی از ملزومات زندگیاش وسایل آرایشی بود، بهانهای شد برای اینکه دوران مختلف بشری را از دید ملزومات ظاهری بررسی کوتاهی کنم. از عصر نوسنگی تا امروز را در ادامه خواهید خواند.
عصر نوسنگی
در این دوره علاوه بر موارد بالا داشتن حیوان خوش قد و بالا و زیبا نیز جزو سبد غذای ظاهری افراد شده...
چند روز پیش راجع به ملزومات زندگی مطلبی نوشته بودم، امروز میخواهم یکی دیگر از ملزومات زندگی را که بهطور عجیبی به سبد خانوار اضافه شده است بررسی کنم. حالا اینکه چرا دوباره موضوع ملزومات را پیش کشیدم بر میگردد به اتفاقی که امروز در صف خودپرداز افتاد.
سر ظهر از جلوی یکی از خودپردازها رد میشدم که خانمی را دیدم مضطر...
دیروز صبح هنگامی که در کنار خودپرداز منتظر صید خود بودم، یک مازراتی با سرعت بالا از کنارم رد شد و یک جوان خوشتیپ و قطعا فیت نس کار، تا کمر از شیشهاش بیرون آمد و با صدای رسا گفت: «کچــــــــــل چطوری!؟»، اینجا بود که بهطور کامل و از اعماق وجودم اختلاف طبقاتی را حس کردم. این موضوع زمانی به اوج خود رسید که هنگام حساب ک...
ماجرا از پریروز در صف خودپرداز شروع شد که بحث و جدلی پیش آمده بود بین یک جوان 20 ساله و یک مرد مسن 70 ساله! آنقدر بحث بالا گرفته بود که همه افراد حاضر در صف، کار خودپردازی خود را بیخیال شده و دور این دوستان جمع شده بودند و تشویق میکردند. خود من که با ریتم تشویق، ضرب هم گرفته بودم.
خلاصه چکیده بحث و جدل این دو عزیز...
قاعدتا خیلی پیش آمده است که در مختان فروکردهاند که قدیمها اینطوری نبود و جدیدها اینطوری هست و قدیمها فلان کار را نمیکردیم و جدیدا بهمان کار را میکنند و... خلاصه اینکه همه ما گوشمان پر شده است از مقایسههای خواسته و ناخواسته جدید و قدیم! غیر از شرایط محیطیاش خیلی از شرایط شخصی آدمها نیز به نسبت سابق تغییر کرده،...
عکسالعمل مردم در برخورد با پدیدههای مختلف به بینهایت شکل مختلف تقسیم میشود. ولی همه این اشکال در زمینههای متعددی شباهت داشته و در یک سبد دستهبندی میشوند. مثلا در زمینه برخورد با مسکن مردم به گروههای مختلفی تقسیم میشوند که امروز پس از برخورد با دوست عزیزی در صف خودپرداز این سبدبندی برایم روشنتر شد.
نزدیک...
همه اتفاقات در زندگی ما تاثیر خود را دارند. از بسته شدن لوله فاضلاب خانه همسایه گرفته تا اتفاقاتی که در کشوری دورافتاده مانند کومور میافتد. فرقی نمیکند مستقیم با آن درگیر باشیم یا نه، بالاخره تاثیرش را میگذارد. یکی از چیزهایی که به شدت روی زندگی ما تاثیر و کم و زیاد دارد؛ دلار است! دلار در زندگی ما ایرانیها چه بخو...
این روزها هر کسی را که میبینی صحبت از کار و اوضاع اقتصادی دارد. مردم در زمینه برخورد با اوضاع اقتصادی چند دستهاند:یکی از دستهها آنهایی هستند که کلا از شرایط ناراضیاند و گله دارند. دسته دیگر کسانی هستند که به شکل اعجابآوری سوییچ میکنند. مثلا در ابتدا میبینید بهشدت از وضعیت ناراضیاند، منتها بعد از مدتی صحبت و بر...
یکی از بدترین اتفاقات ممکن در صف خودپرداز این است که نوبتت شود و کارت هم طولانی باشد و فرد پشت سریت، عجله داشته باشد. امروز در صف خودپرداز نیز همین اتفاق افتاد. دو نفر در جلوی من ایستاده بودند که نفر دوم به غایت عجله داشت و نفر اول نیز به غایت کند و آهسته بود، بعد از چندین دقیقه معطلی بالاخره نوبت به نفر دوم رسیدو رفت...
نزدیک ظهر بود که به خودپرداز رسیدم و بساط خودپردازیام را پهن کردم. یک نفر جلوی خودپرداز بدون حرکت ایستاده بود. انگار هیچ کاری نداشت و بیخود و بیجهت به صفحه خودپرداز نگاه میکرد. اولش فکر کردم حالش خوب نیست، منتها چند دقیقه که گذشت متوجه شدم حرکاتی در راستای رسیدن به هدفش انجام میدهد.
همینطور غرق در بررسی و آنال...
همانطور که دیروز خدمتتان عرض کردم، متاسفانه چهره سراسر تابلوی بنده در صفوف عابربانک برای مردم مؤید این نکته است که باز هم همان سیریشی که زورزورکی از دهان ما حرف میکشد آمده است.
به همین دلیل و دلایل امنیتی دیگر و همینطور در راستای اینکه از پوست گرفتن پرتغال در باغ عمو اینا، تا دل پیچ...