پیدا کردن شغلی که آدم ساعت ها خودش را به آن مشغول کرده و در عین حال خستگی زیادی سراغش نیاید، چندان ساده نیست. خوب کافی است نگاهی به دور و برتان بیندازید تا کلی کارمند و کارآفرین ناراضی از موقعیت شغلی شان پیدا کنید. انگار که پیدا کردن شغلی که هم حقوق خوب و هم سازگار با سلیقه افراد باشد، از صعود به قله اورست هم سخت تر است. بی شک در چنین وضعیتی صحبت از تبدیل سرگرمی به ایده تجاری بی نهایت بلندپروازانه خواهد بود.
خیلی از مردم دنیا فکر می کنند موفقیت تجاری همراه با سختی ها و تحمل چالش های گوناگون است. اشتباه نکنید ما در روزنامه فرصت امروز کارآفرینی و موفقیت تجاری را اصلاً ساده نمی دانیم. ایده اصلی ما در این مقاله امکان تبدیل سرگرمی های مورد علاقه افراد به ایده های تجاری است. این یعنی شما لازم نیست روزی حداقل ۸ ساعت را به کارهایی که از آن متنفر هستید اختصاص دهید. خوب هنگامی که افراد کارشان را دوست داشته باشند دیگر آن را مثل زندانی بزرگ تلقی نخواهند کرد. از این گذشته خیلی وقت ها کارآفرینانی که موفقیت های مالی زیادی کسب کرده اند، تفکیک زیادی میان کار و زندگی شان قائل نیستند. خب این شاید مهمترین مزیت تبدیل سرگرمی و تفریح شخصی به ایده تجاری باشد. اینطوری شما در عین حال که ساعت های طولانی برای کارتان اختصاص می دهید، دیگر به طور مداوم از کار خسته نخواهید شد در عوض با پیشرفت در کارتان انگیزه مضاعفی هم پیدا می کنید.
شاید شما هم چند باری به اینکه از حوزه های مورد علاقه تان ایده های تجاری بیرون بکشید، فکر کرده باشید. خوب در این صورت این مقاله مخصوص شماست. ما در این مقاله قصد داریم خیلی ساده و بدون حاشیه درباره شیوه تبدیل سرگرمی و حوزه های مورد علاقه کارآفرینان به ایده های تجاری صحبت کنیم. خوب راستش را بخواهید تبدیل یک سرگرمی به ایده ای پولساز چندان ساده نیست. علاوه بر این گاهی اوقات ایده های مورد نظر کارآفرینان قابلیت تجاری سازی ندارد. با این حساب شروع بدون برنامه یک استارت آپ براساس سلیقه شخصی ریسک بزرگی محسوب می شود.
شما در این مقاله یاد می گیرید که چطور ایده های مورد علاقه تان را مورد ارزیابی قرار داده و متوجه پتانسیل تجاری سازی شان شوید. بی شک سروکار داشتن با ایده های تجاری مختلف هر کارآفرینی را خسته خواهد کرد. با این حال بد نیست طور دیگری به ماجرا نگاه کنید؛ هرچه باشد پیدا کردن یک ایده ناب و پولساز ارزش چند روز درگیری را دارد.
خوب حالا که یک مقدمه کوتاه درباره ماموریت مان را مرور کردیم، دیگر نوبتی هم باشد باید سراغ اصل ماجرا رفت. پس کوله بار سفرتان را آماده کنید تا به دل یک ماجراجویی تازه برویم.
کارآفرینانی که معمولاً از سوی موسساتی مثل فوربس یا فورچن به عنوان پولدارترین افراد دنیا شناخته می شوند، هرگز کارهایی که بدان علاقه ندارند را انجام نمی دهند. خوب فرض کنید یک نفر از دیدن بیماران یا حتی رویارویی با خون وحشت دارد. بی شک فرد مورد نظر ما هیچ وقت پزشک خوبی نخواهد شد. حالا اگر در این میان از شانس بدش راهش به دانشکده پزشکی افتاده و سال ها سختی تحصیل در رشته پزشکی را به جان بخرد، باز هم در نهایت پزشک خوبی از آب در نخواهد آمد.
مطلب مرتبط: تبدیل ایده های کاری به برنامه ای قابل اجرا
شاید مثال بالا کمی اغراق هم داشته باشد، با این حال کمابیش ماجرای بسیاری از کارآفرینان در بازار را نشان می دهد. ایده ما در این مقاله تا حد زیادی ساده است؛ اگر قصد دارید در دنیای کسب و کار موفقیت های بزرگ را تجربه کنید باید سراغ استارت آپ ها یا ایده های تجاری بروید که حداقل مقداری به آنها علاقه شخصی دارید.
سوال اصلی در این میان نه چرایی تبدیل حوزه های مورد علاقه به ایده تجاری، بلکه نحوه انجام این کار است. خوب خیلی از کارآفرینان ادعا دارند که علاقه شخصی شان را دنبال می کنند. با این حال نگاهی به فهرست برندهای ورشکسته در بازار بیانگر موضوعی متفاوت است. این یعنی کارآفرینان حتی در پیدا کردن حوزه های مورد علاقه شان نیز گاهی مسیر را اشتباه طی می کنند.
ما در این مقاله قصد داریم به شما کمک کنیم صفر تا صد تبدیل علاقه شخصی تان به ایده تجاری را دنبال نمایید. این کار خیلی ساده نخواهد بود با این حال ما مثل همیشه در کنارتان هستیم تا از پس این چالش برآیید.
شناسایی نیاز بازار
اولین کاری که به عنوان یک کارآفرین علاقه مند به پیگیری رویاها و سلیقه شخصی باید انجام دهید، کمی مطالعه بازار است. باور کنید یا نه خیلی از ایده های تجاری جذاب فقط به خاطر اینکه با شرایط بازار هماهنگی لازم را ندارند در همان ابتدا با شکست روبه رو می شوند. این یعنی اگر شما مطالعه ای هرچند محدود درباره شرایط بازار داشته باشید، سه هیچ از رقبای تان جلو خواهید افتاد.
مطالعه بازار کاری نیست که همینطور بدون مقدمه و برنامه سرهم بندی شود. به همین خاطر ما در این بخش یک چارچوب مناسب برای مطالعه بازار پیش روی تان قرار خواهیم داد.
اولین کاری که شما برای مطالعه بازار باید انجام دهید کندوکاو درباره نیازهای مشتریان است. این یعنی باید خودتان را جای مشتریان قرار داده و انتظارات شان را تحلیل کنید. بی شک گاهی اوقات انتظارات کارآفرینان با آنچه واقعاً مشتریان می خواهند، فرق دارد. خب این اتفاقی است که می تواند موجب محاسبات اشتباه کارآفرینان شده و در نهایت کسب و کارشان را با شکست های بزرگ روبه رو سازد. دقیقاً به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز نظرخواهی از مشتریان را ایده اساسی می دانیم.
هنگامی که صحبت از نظرخواهی از مشتریان می شود خیلی از کارآفرینان خیال می کنند باید خودشان به طور مستقیم نزد مشتریان رفته و با آنها مصاحبه کنند. این در حالی است که ما در روزنامه فرصت امروز اصلاً ماجرا را این شکلی بررسی نمی کنیم. در عوض کافی است از ظرفیت شبکه های اجتماعی یا سایت رسمی برند استفاده کنید. خوشبختانه امروزه در اغلب پلتفرم های اجتماعی امکان بارگذاری انواع نظرسنجی وجود دارد. با این حساب دیگر هیچ عذر و بهانه ای از سوی شما برای بی توجهی به دیدگاه های مخاطب هدف وجود ندارد.
شاید پیش خودتان فکر کنید استفاده از روش های مختلف برای نظرخواهی از مشتریان همیشه هزینه های زیادی به همراه دارد. خوب در این صورت باید به دنبال یک ایده ارزان تر باشید. توصیه ما در این میان بررسی وضعیت رقباست. بی شک رقبای شما هم به ایده ها و حرف های مشتریان گوش می دهند. با این حساب لازم نیست شما هم از صفر سراغ کشف ذهنیت و نظرات مشتریان بروید. در عوض کافی است به کار رقبای تان کمی بیشتر توجه کرده و از آن به سود کسب و کارتان استفاده کنید. اینطوری نه هزینه زیادی روی دست برندتان می ماند، نه حتی زمان زیادی برای آگاهی از نظرات و انتظارات مشتریان صرف خواهید کرد.
حالا که نیاز بازار را با دقتی مناسب متوجه شده اید، باید میان شرایط بازار و سلیقه شخصی تان ارتباطی برقرار کنید. این فرآیند چندان ساده نیست بنابراین هر چقدر زمان بیشتری به آن اختصاص دهید در نهایت ضرر نخواهید کرد. شما اینجا وضعیت سرمربی فوتبالی را دارید که برای پیدا کردن ترکیب ایده آلش نیاز به آزمون و خطایی طولانی در تمرینات پیش فصل دارد. خوب هر چقدر اینجا بیشتر تلاش کرده و مو را از ماست بیرون بکشید، بعدها خیال تان از جنبه های گوناگون کسب و کارتان راحت خواهد بود.
اجازه دهید درباره شرایطی که در بالا از آن صحبت کردیم کار را با یک مثال کاربردی به پایان برسانیم. فرض کنید شما علاقه زیادی به آشپزی دارید و دوره های گوناگونی را هم در این صنعت طی کرده اید. حالا اگر حوزه مورد علاقه شما آشپزی هندی باشد احتمالاً برای راه اندازی رستوران سراغ همین حوزه تخصصی خواهید رفت. با این حال در منطقه یا شهری که هیچ کس به غذای هندی علاقه ای ندارد، کارتان چندان پررونق نخواهد بود. خوب در شهری مثل مونیخ بیشتر مردم به غذاهای آلمانی یا نهایتا ترک علاقه مند هستند. با این حساب تلاش برای راه اندازی یک رستوران هندی، هر چقدر هم که با تلاش های بی وقفه شما همراه باشد، محکوم به شکست خواهد بود.
مطلب مرتبط: تبدیل ایده کسب و کار به واقعیت: 4 راهکار کاربردی
طراحی الگوی کسب و کار
حالا که درباره شرایط بازار به جمع بندی منطقی رسیده اید، نوبتی هم باشد باید الگوی کسب و کار را طراحی کنید. شاید فکر کنید طراحی الگوی کسب و کار کاری بی نهایت تخصصی است. خب در این صورت ما اینجا هستیم تا به شما آموزش دهیم چطور از پس این کار تخصصی و از نظر خیلی ها ترسناک برآیید.
بی شک هر کارآفرینی ایده هایی درباره نحوه تامین سرمایه یا حتی انتخاب محل راه اندازی استارت آپش دارد. با این حال معمولا تصمیم گیری درباره اینکه به عنوان یک کسب و کار خدمات محور یا کالا محور فعالیتش را شروع کند، چندان ساده نخواهد بود.
خوب اینجا شما باید از میان ایده های مختلف و الگوهای گوناگون توسعه کسب و کار فقط یک مورد را انتخاب کنید. اشتباه رایجی که خیلی از کارآفرینان در این مرحله انجام می دهند، تلاش برای پیشبرد ایده های مختلف در کنار هم است. خوب این امر تاثیر خیلی خوبی بر روی ذهنیت مشتریان نخواهد داشت. به طوری که مشتریان خیال خواهند کرد کسب و کار شما بی نهایت آماتور و موقتی خواهد بود.
ما در روزنامه فرصت امروز باور داریم کسب و کارهای خدمات محور با الگوهای آنلاین یا غیرمستقیم سازگاری بیشتری دارند. این یعنی شما لازم نیست برای راه اندازی چنین کسب و کارهایی هزینه اضافی برای اجاره دفتر کار یا حتی استخدام نیروی انسانی پرتعداد انجام دهید.
در نقطه مقابل استارت آپ های کالا محور حضور دارند. این مدل از کسب و کارها بر پایه تولید یا دست کم عرضه یک محصول فیزیکی توسعه پیدا می کنند. چنین شرایطی نیازمند تعامل نزدیک با مخاطب هدف و همچنین بازاریابی حرفه ای است. اگر نگاهی دقیق به دنیای کسب و کار یا حتی برندهای پیرامون تان داشته باشید، خیلی خوب متوجه خیل عظیم برندهای کالامحور خواهید شد. با این حساب توصیه ما این است که انتخاب میان عرضه یک خدمات یا کالا را با دقت انجام دهید. حتی اگر لازم شد استفاده از تجربه مدیران کارکشته یا بازنشسته نیز ایده چندان بدی نخواهد بود.
فراموش نکنید، الگوی کسب و کار شما باید با مطالعه بازاری که در مرحله قبل انجام داده اید سازگار باشد. باور کنید یا نه خیلی از کارآفرینان در فرآیند تبدیل تفریح مورد علاقه شان به ایده تجاری در یک چشم به هم زدن از مسیر اصلی منحرف می شوند. این یعنی در نهایت به کسب و کاری می رسند که هیچ اشتراکی با حوزه مورد علاقه شان ندارد. پس بهتر است در طول مسیر هر چند وقت یکبار نگاهی به عقب انداخته و شرایط را چک کنید.
تامین سرمایه مطمئن
هیچ کسب و کاری در دنیا بدون سرمایه مناسب امکان رقابت با دیگران را ندارد. خب حتی برندهایی مثل گوگل نیز با سرمایه ای اندک کارشان را شروع کرده اند، نه بدون هیچ گونه سرمایه ای!
شما در اینجا استارت آپی را توسعه می دهید که مطابق با سلیقه شخصی تان است، اما این به معنای علاقه سرمایه گذارها یا مردم عادی به ایده تان نخواهد بود. با این حساب مسیر به نسبت دشواری برای جلب نظر آنها، به ویژه برای سرمایه گذاری، خواهید داشت.
مطلب مرتبط: چگونه ایده کسب و کار خود را به مرحله اجرا درآوریم
اگر شما در خانواده یا میان دوستان تان یک سرمایه گذار مطمئن سراغ دارید، بی شک کارتان ساده تر خواهد بود. با این حال شرایط هنگامی سخت و پیچیده می شود که نیاز به تامین سرمایه از محلی ناآشنا داشته باشید.
شاید فکرتان فوراً سراغ موسسات مالی و انواع بانک ها برود. با این حال امروزه اغلب چنین موسساتی علاقه ای برای سرمایه گذاری در حوزه های ناشناخته ندارند. با این حساب باید کمی سختی بیشتر را به جان بخرید.
ایده ما در این بخش نه اتکا به ثروت شخصی یا حتی تامین سرمایه از محل های آشنا، بلکه توضیح ایده اصلی تان است. خوب تا وقتی دیگران از ایده و ماهیت کسب و کارتان خبر نداشته باشند، علاقه زیادی برای سرمایه گذاری نشان نخواهند داد.
شرایط بالا گاهی اوقات برای برندهایی که سال های سال در بازار حضور دارند نیز پیش می آید. خوب تا وقتی کسی از حضور شما در بازار و ماهیت فعالیت تان خبر نداشته باشد، انتظار اینکه اعتماد عمومی را جلب کنید، بی نهایت بلندپروازانه خواهد بود. هنر شما به عنوان کارآفرین در نمایش جزییات کسب و کار و نحوه سودآوری تان نهفته است. شاید این روزها مردم به برندهای شناخته شده ای مثل نایک یا پوما چشم بسته اعتماد کنند، با این حال شرایط شما در بازار کاملا متفاوت است. خوب شما که تا این اندازه اعتبار پشت سرتان ندارید، بنابراین چاره ای به غیر از توضیح دقیق الگوی کسب و کار و ماهیتش پیش رو نخواهید داشت.
استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی برای تامین سرمایه ایده جدید و در عین حال اثرگذار است. یک مثال عالی در این رابطه مربوط به پلتفرم لینکدین است. خوب این شبکه اجتماعی به طور اختصاصی برای کارآفرینان طراحی شده و ارتباط میان آنها را سامان می دهد. با این حساب شما فقط اندکی توضیح اضافه درباره کسب و کارتان در این فضا را نیاز دارید. بعد از اینکه چنین کاری را انجام دادید، کافی است کمی منتظر مانده و سپس با انبوهی از درخواست های سرمایه گذاری مواجه خواهید شد.
شاید در اولین تلاش تان برای توضیح حوزه کاری تان در لینکدین با بی توجهی عمومی روبه رو شوید. خوب این بیانگر ضعف های متعدد شما در معرفی استارت آپ تان به عنوان یک گزینه جذاب است. بنابراین بد نیست کمی مهارت های بازاریابی تان را تقویت کرده یا حداقل با یک بازاریاب مطمئن همکاری کنید. تامین سرمایه نیز دقیقا مثل فروش یک محصول است با این تفاوت که در اینجا شما به جای کالای فیزیکی کسب و کار و سود ناشی از آن را به مخاطب می فروشید.
خلق برندی قوی
اگر تا اینجای کار را با دقت طی کرده باشید، حالا سرمایه موردنیاز برای راه اندازی کسب و کارتان را دارید. شاید پیش خودتان فکر کنید دیگر هیچ چیزی مانع شما برای دستیابی به رویاهای تان نخواهد بود. خب در این صورت باید کمی ناامیدتان کنیم؛ چراکه بدون یک برند قوی هیچ مشتری سراغ تان را نخواهد گرفت.
درباره برندینگ صحبت می کنیم باید به المان هایی مانند لوگو شعار اصلی و حتی جزییاتی مثل بسته بندی محصولات فکر کرد. آیا برندی را سراغ دارید که یک لوگوی جذاب نداشته و در عین حال مشتریان زیادی را پیرامون خودش جمع کرده باشد؟
بی شک جواب سوال بالا از قبل روشن است. به همین خاطر طراحی لوگوی حرفه ای اولین گام در مسیر ایجاد برندی تعامل برانگیز خواهد بود. اگر دوست دارید کسب و کارتان خیلی زود سری در میان سرها درآورده و رقیب مناسبی برای برندهای بزرگ شود، باید همین حالا هر ایده ای در زمینه استفاده از اپ های طراحی لوگو را کنار بگذارید. خوب چنین لوگوهای ساده و کلیشه ای بارها و بارها در میانه کارآفرینان دست به دست می شود. با این حساب استفاده از یک لوگوی تکراری مزیت مهمی برای کسب و کار شما نخواهد بود.
اگر خودتان در حوزه طراحی و گرافیک قصدی بر آتش دارید، حالا فرصت مناسب برای هنرنمایی است، در غیر این صورت بد نیست با یک فریلنسر که از غذا در حوزه طراحی لوگو سابقه مناسبی دارد، همکاری کنید.
قبول دارم هزینه های طراحی لوگو با همکاری یک طراح حرفه ای برای کسب و کاری نوپا سنگین محسوب می شود. با این حال درست نیست این جریان را به چشم نوعی سرمایه گذاری بلندمدت نگاه کنید. خوب لوگو عنصری است که به این سادگی یا حتی در کوتاه مدت عوض نمی شود. به همین خاطر شروع کار با یک لوگوی درجه یک مزیت حیرت انگیزی خواهد بود.
بعد از اینکه خیالتون از لوگو راحت شد، نوبت به معرفی یک شعار تجاری مناسب می رسد. یادتان باشد شعار شما باید تا حد امکان با نمونه های مشابه متفاوت بوده و تمایز میان برندتان با رقبا را نشان دهد.
یک مثال جذاب در رابطه با انتخاب شعار خلاقانه و متفاوت مربوط به برند تسلا می شود. خوب این برند هنگامی وارد بازار شد که کمپانی های بزرگی مثل مرسدس بنز و آئودی بازار را قبضه کرده بودند. با این حال شعار متفاوت تسلا در زمینه دسترسی همه مردم به حمل و نقل ارزان و سازگار با محیط زیست به اندازه کافی جالب بود تا مزیتی رقابتی محسوب شود.
مطلب مرتبط: چالش تبدیل ایده کسب و کار به واقعیت
حضور در شبکه های اجتماعی
این روزها اغلب برندهای موفق دنیا در شبکه های اجتماعی حضور دارند. شاید فکر کنید فعالیت در شبکه های اجتماعی یک گزینه دلخواهانه محسوب می شود. در این صورت باید حسابی ناامیدتان کنیم؛ حالا اگر به این ماجرا وضعیت بازاریابی آنلاین را نیز اضافه کنیم، آن وقت با پکیجی کامل از مزایای حضور در شبکه های اجتماعی روبه رو خواهیم بود.
شاید مهم ترین مزیت تولید محتوا در پلتفرم های اجتماعی امکان دسترسی به دامنه وسیعی از مخاطب هدف باشد. خوب شما در قالب الگوهای کلاسیک بازاریابی و تبلیغات همیشه با دامنه محدود و مشخص از مخاطب هدف روبه رو هستید که اتفاقا گاهی اوقات علاقه زیادی به کسب و کار شما ندارند. با این حال وقتی پای پلتفرم های اجتماعی در میان باشد اوضاع کاملا فرق خواهد کرد؛ چراکه در چنین پلتفرم هایی امکان ارائه محتوا به گروه خاصی از کاربران وجود دارد. این یعنی شما بدون ایجاد مزاحمت برای کاربران بی علاقه به حوزه کاری تان یک راست سراغ افراد علاقه مند خواهید رفت. اینطوری با یک تیر دو نشان خواهید زد؛ هم هزینه های بازاریابی تان را کاهش می دهید، همین که دیگر خبری از شهرت منفی برند در پی ایجاد مزاحمت برای کاربران بی علاقه نخواهد بود.
اگر یادتان باشد در بخش های قبلی درباره پیدا کردن سرمایه گذار با هم صحبت کردیم، خب استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی می تواند به شما برای یافتن سرمایه گذارهای متفاوت کمک کند. این در حالی است که شاید اتکای بیش از حد به شیوه های سنتی و کلاسیک در زمینه تامین سرمایه فرصت های زیادی را از چنگ شما در بیاورد. خوب این روزها عرصه کسب و کار با سرعت حیرت آوری به جلو می رود. پس هرگونه تعلل یا دست روی دست گذاشتن از سوی شما هزینه زیادی همراه خواهد داشت.
نگاه تجاری به قضیه
آخرین مسئله ای که شما باید آن را مورد توجه قرار دهید نگاه تجاری به ماجراست. خوب شما الان سرگرمی یا حوزه مورد علاقه تان را تا حد زیادی تبدیل به یک ایده تجاری کرده اید. با این حال اگر نگاه جدی به قضیه نداشته باشید، خبری از سودهای مناسب نخواهد بود.
خیلی وقت ها کارآفرینان همچنان پس از سال های سال باز هم حوزه کاری شان را نوعی تفریح تلقی می کنند. شاید چنین ایده ای در ابتدا جذاب به نظر برسد اما کارآفرینان را در مقابل ضررهای احتمالی بی خیال خواهد کرد. خوب هنگامی که کسب و کارتان را نوعی تفریح تلقی کنید دیگر بحث سود و ضرر برای تان چندان جدی نخواهد بود. این در حالی است که تجاری سازی ایده ها نیازمند نگاه جدی به آنهاست. پس سعی کنید کمی هم که شده کسب و کار را جدی بگیرید.
ماجرای جدی تلقی کردن کسب و کار وقتی پای سرمایه گذارهای مختلف در میان باشد، حساس تر از هر زمان دیگری خواهد شد. خوب سرمایه گذارها کاری به ذهنیت یا نوع نگاه شما به دنیای کسب و کار ندارند. در عوض آنها انتظار بازگشت سرمایه و کسب سودهای عالی را دارند. این اتفاقی است که می تواند تمام تجربه شما در بازار را تحت تاثیر قرار دهد. کافی است فقط یک بار به عنوان کارآفرینی بی خیال و بدون تعهد شناخته شوید تا دیگر هیچ سرمایه گذار و حتی مشتری به برندتان اعتماد نکند. فکر می کنم حالا دیگر ضرورت و اهمیت جدی گرفتن کار را درک کرده باشید. پس منتظر چه هستید همین حالا دست به کار شده و تبدیل ایده های تان به کسب و کار تجاری را با جدیت بیشتر دنبال کنید.
بی شک در مسیر پیش رو برای کارآفرینی چالش های زیادی پیش روی تان قرار خواهد گرفت. با این حال هنگامی که نگاه جدی و تجاری به مسئله داشته باشید، انگیزتان برای پیدا کردن راه حل ها با استفاده از میانبرهایی مثل کمک از مدیران کارکشته یا حتی کارشناس های حرفه ای بیشتر خواهد شد. خب ماجرا در این میان تا حد زیادی شبیه تفاوتی میان یک تهیه کننده و تماشاگر سینماست. در حالی که برای یک تماشاگر فیلم میزان فروش آن در گیشه اهمیت زیادی ندارد، سرنوشت حرفه ای و کاری تهیه کنندگان به فروش فیلم ها وابسته با این حساب فقط یک نگاه حرفه ای و بلندمدت به عرصه کسب و کار می تواند شما را نجات دهد.
مطلب مرتبط: بهترین ایده ها برای شروع یک کسب و کار کوچک
سخن پایانی
تبدیل ایده هایی که ریشه در سلیقه شخصی یا تفریح های مورد علاقه افراد دارد به کسب و کاری تجاری اصلا ساده نیست. به همین خاطر ما در این مقاله سعی کردیم برخی از تکنیک های مناسب برای انجام این کار را به اتفاق شما زیر ذره بین ببریم. حالا شما آمادگی لازم برای تبدیل شدن به کارآفرینی که عاشق کسب و کارش است، دارید. البته به شرط اینکه نکات مورد بحث در این مقاله را جدی بگیرید.
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با تبدیل حوزه های مورد علاقه به ایده های تجاری کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی درباره نکات مورد بحث در مقاله داشتید، کارشناس های ما ۲۴ ساعته آماده کمک به شما و کسب و کارتان هستند. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.
منابع: