آدم ها در طول روز کلی ایده چند میلیون دلاری به سرشان می زند که اغلب با توجیهاتی مثل «شدنی نیست!» دور آنها را خط می کشند. نکته جالب اینکه وقتی مدتی بعد همان ایده را در قالب یک استارت آپ مشاهده می کنند، طوری حسرت می خورند که انگار هر کاری می توانستند برای تحقق ایده شان کرده بودند.
احتمالا شما هم چند باری در زندگی ایده های طلایی به سرتان زده که بعد از مدتی به کلی فراموش کرده اید. آیا تا حالا فکر کرده اید اگر پی یکی از آن ایده ها را می گرفتید، چه اتفاقی می افتاد؟ باور کنید یا نه، این نکته تفاوت اصلی میان کارآفرینان موفق و آدم های عادی در بازار را نشان می دهد. اگر شما دوست دارید در بازار اسم و رسمی برای خودتان به هم بزنید، باید کمی اهل ریسک باشید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود.
ما در این مقاله قصد داریم کمی درباره راه و رسم تبدیل ایده های کاری به واقعیت حرف بزنیم. بی شک همه ما کلی مطلب گوناگون در این رابطه خوانده ایم. اشتباه نکنید، ما قصد نداریم اینجا دوباره همان مطالب را مرور کنیم. در عوض سراغ تکنیک هایی رفته ایم تا به شما کمک کند ایده های تان را بدل به برنامه ای قابل اجرا کنید. ماجرا جالب شد، نه؟
ایده هایی موفق که استارت آپ های چند میلیون دلاری از دل شان بیرون می آید، همیشه ساز و کار مشخصی دارند. چنین ایده هایی به سادگی قابل اجرا بوده و دردسر زیادی برای کارآفرینان ایجاد نمی کنند. شاید فکر کنید از این دست ایده ها فقط به ذهن آدم های خوش شانس می رسد. خب در این صورت باید کاملا ناامیدتان کنیم؛ چراکه با یک حساب سرانگشتی و کمی دقت به جزییات هر ایده خوبی بدل به یک برنامه قابل اجرا خواهد شد!
مطلب مرتبط: بهترین ایده ها برای شروع یک کسب و کار کوچک در سال 2023
اگر شما هم آماده اید تا نگاه تان به ایده های کاری را تغییر دهید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. ما در ادامه برخی از نکات کلیدی برای تبدیل ایده های کاری به واقعیت را به اتفاق شما مرور خواهیم کرد. پس همراه ما باشید تا نگاه تان به این حوزه کاملا تغییر کند.
اعتبارسنجی ایده ها: اولین گام به سوی دنیای واقعی
بعضی از ایده ها فقط وقتی به ذهن آدم خطور می کند خیلی جذاب است. به محض اینکه کمی درباره آن تحقیق کنیم، یک عالمه مشکل گوناگون سر و کله شان پیدا می شود. نکته کمدی ماجرا بی توجهی انبوهی از کارآفرینان به چنین نکته مهمی است. انگار که هر ایده ای باید در بازار با استقبال بی نظیر مشتریان رو به رو شود. این کار مثل آن است که انتظار داشته باشیم کسی که تا حالا پیانو را از نزدیک هم ندیده قطعات سخت موسیقی را مثل حرفه ای ها بزند.
ماموریت شما در این بخش مثل روز روشن است. شما باید قبل از اینکه با عجله ایده تان را اجرا کنید، پای تان را روی ترمز فشار دهید. کمی تحقیق درباره یک ایده هیچ وقت راه دوری نمی رود. چه بسا قبلا کارآفرینان دیگری این ایده را اجرا کرده باشند. آن وقت شما دیگر مزیت قابل ملاحظه ای در مقایسه با دیگران نخواهید داشت. به علاوه، گاهی اوقات ایده تان با موانع قانونی زیادی رو به رو است.
بی اطلاعی کارآفرینان از قوانین مربوط به راه اندازی کسب و کار یا اجرای ایده های کاری همیشه کار دست شان می دهد. اگر شما حوصله یا فرصت مرور قوانین این حوزه را ندارید، بد نیست با فردی متخصص همکاری کنید. منظور ما استفاده از خدمات موسسات مشاوره حقوقی است. اینطوری حداقل خیال تان بابت موانع حقوقی ایده تان راحت خواهد شد. بی شک اینکه آدم بعد از کلی سعی و تلاش با مشکل قانونی برای اجرای ایده اش رو به رو شود، اصلا تجربه خوبی نیست. پس به خاطر خودتان هم که شده قبل از شروع کار ایده تان را کمی مرور کنید.
طراحی برنامه کاری: همه چیز سر جای خودش
ایده خام با یک استارت آپ سرپا چه فرقی دارد؟ خیلی از کارآفرینان فکر می کنند رهبران تجاری بزرگ دنیا از همان اول مسیر استراتژی های مشخصی برای موفقیت در بازار داشته اند. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، احتمالا ذهن تان درگیر افسانه های بی پایان دنیای کسب و کار است. باور کنید یا نه، کارآفرینان بزرگ دنیا هم یک روز مثل شما از صفر شروع کرده اند. تنها تفاوت مهم در این میان درک آنها از منطق بازار است. به طوری که خیلی زود ایده های خام شان را تبدیل به برنامه های کاری می کنند؛ به همین سادگی.
وقتی درباره برنامه کاری حرف می زنیم، سازماندهی بخش های مختلف کار را مدنظر داریم. اجازه دهید با یک مثال جذاب منظورمان را کاملا روشن کنید. رهبر ارکستری را در نظر بگیرید که قصد دارد برای اجرای ماه آینده اش قطعات متفاوتی را روی صحنه ببرد. در این صورت هنرمند قصه مان باید از همان اول براساس قطعاتی که در ذهن دارد، نوازنده های مختلف را کنار هم قرار دهد. به علاوه، اینکه هر نوازنده چه سازی را چطور بزند، بحثی است که رهبر ارکستر باید بر آن نظارت داشته باشد. وگرنه موقع اجرا هر کسی ساز خودش را خواهد زد!
مثال بالا در دنیای کسب و کار هم کاربرد دارد. اگر شما ایده تان را کاملا روشن و با تنظیم نکات جانبی جلو نبرید، کمتر کسی آن را متوجه خواهد شد. آن وقت شما می مانید یک ایده نصفه و نیمه که هیچ کس از آن سر در نمی آورد.
توصیه ما در این بخش تعیین دامنه افرادی است که از ایده تان متأثر خواهند شد. اشتباه نکنید، منظور ما فقط مشتریان نیستند. خب درون شرکت هم کارمندان تحت تاثیر ایده تان قرار خواهند گرفت. مثلا ایده تان برای تولید یک محصول تازه تیم بازاریابی، فروش و حتی طراحی محصولات را درگیر خواهد کرد. بنابراین باید وظیفه هر کدام از تیم های فوق در قبال کارتان را به خوبی بیان کنید. وگرنه دیر یا زود مشکلات از سرتان بالا خواهند رفت.
مطلب مرتبط: تبدیل ایده کسب و کار به واقعیت: 4 راهکار کاربردی
تشکیل زنجیره حمایتی: یک دست صدا ندارد!
کارآفرینان معمولا دوست دارند به تنهایی نقش قهرمان مشتریان را بازی کنند. انگار که همه در بازار باید منتظر آنها باشند تا با ایده ای طلایی همه چیز را درست کنند. امیدوارم دست کم شما اینطور فکر نکنید؛ چراکه امروزه مشتریان اصلا با چنین خیال بافی هایی میانه خوبی ندارند. پس تکلیف اجرای ایده ها چه می شود؟
جواب ما برای سوال بالا بی نهایت ساده است: همکاری با تمام اعضای شرکت یا حتی برندهای دیگر!
یادتان باشد، شما تنها کارآفرین یا مدیر دنیا نیستید. بنابراین همکاری با دیگران برای تبدیل ایده تان به واقعیت هرگز ایده بدی نخواهد بود. دست کم اینطوری از تجربه دیگران هم استفاده خواهید کرد.
کارآفرینان جوان معمولا مشکلات مالی زیادی در مسیرشان مشاهده می کنند. همکاری با کارآفرینان یا برندهایی که چند پیراهن بیشتر در بازار پاره کرده اند، همیشه این مشکل را حل خواهد کرد. البته باید یادتان باشد قبل از شروع همکاری تمام نکات مربوط به آن را مشخص کنید.
وگرنه خیلی زود مشکلات امان تان را می برند. اینجا دوباره همکاری با موسسات حقوقی برای تنظیم متن قرارداد همکاری به کارتان خواهد آمد.
منظور ما از تشکیل زنجیره حمایتی در این بخش توجه به تمام نکاتی است که شما را در برابر چالش های بازار بیمه می کند. هر کسی برای پشت سر گذاشتن مشکلات راه حل خاص خودش را دارد. با این حال اگر در راه حل تان جایی برای همکاری با دیگران وجود ندارد، باید نسبت به آن شک کنید. خب مگر کارآفرینی هم در دنیا هست که به تنهایی همه ایده هایش را تبدیل به واقعیت کرده باشد؟
طراحی برنامه مالی: به وقت یافتن سرمایه گذار
سرمایه گذارها عاشق همکاری با کارآفرینانی هستند که برنامه کاری مشخصی دارند. اگر شما تا اینجا تمام مراحل قبل را مو به مو اجرا کرده باشید، دیگر مشکل زیادی نخواهید داشت؛ چراکه علاوه بر یک برنامه کاری دقیق، حالا چند تا شریک درجه یک نیز دارید. از اینجا به بعد تامین مالی خیلی برای تان مشکل نخواهد بود.
گاهی اوقات شرکای شما بودجه کافی برای اجرای تمام ایده تان را ندارند. در این صورت یافتن سرمایه گذار باید در اولویت تان قرار گیرد. شما در این مسیر به طور کلی چند راه حل کلی دارید. اول از همه می توانید روی بنگاه های سرمایه گذاری بزرگ حساب کنید. به علاوه، گاهی اوقات دامنه ارتباطات شرکای تان آنقدر قوی هست که یک سرمایه گذار مستقل را پای میز مذاکره بیاورند. اگر تمام این راهکارها جواب نداد، استفاده از خدمات مالی بانک ها را هم در نظر بگیرید. اینطوری از چند مسیر به طور همزمان برای حل مشکل تان اقدام خواهید کرد. ماجرا جالب شد، نه؟
مطلب مرتبط: بدترین ایده های کارآفرینی؛ حوزه هایی که باید دورشان را خط کشید
معرفی طرح اولیه محصول: به وقت پیش نمایش
ایده ای که شما تا اینجا در سرتان پرورش داده اید، دیگر کم کم باید رنگ و بوی واقعیت به خودش بگیرد. یکی از گام های مهم در این میان معرفی طرح اولیه محصول تان است. این کار هم از نظر بازاریابی و هم از نقطه نظر مدیریت کسب و کار ضروری خواهد بود. این روزها محصولاتی مثل آیفون قبل از اینکه به بازار عرضه شوند، حسابی در بین مردم گرد و خاک می کنند. به طوری که به محض عرضه جهانی محصول موردنظر همه برای خریدش صف می کشند. اگر شما هم دوست دارید چنین سرنوشتی برای محصول تان رقم بخورد، باید مدت ها قبل از عرضه نهایی به فکر باشید.
گاهی اوقات طرحی که کارآفرینان برای محصول شان در سر دارند، پر از ایرادات مختلف است. در چنین شرایطی شما باید آمادگی خودتان برای اصلاح طرح موردنظر را حفظ کنید. یکی از تکنیک های مناسب در این میان استفاده از طرح اولیه به مثابه نکته ای برای بحث پیرامون محصول موردنظر است. اینطوری شما در شرکت بحث های سازنده ای درباره محصول موردنظرتان خواهید داشت. به طوری که دیگر لازم نباشد بعد از عرضه جهانی تازه به یاد آپدیت محصول تان بیفتید.
بازاریابی مداوم: فرآیندی تمام نشدنی
برخی از کارآفرینان فکر می کنند فقط قبل از عرضه جهانی یک محصول یا چند هفته بعد باید به فکر بازاریابی باشند. بعد هم فورا سراغ بقیه کارها رفته و حتی به فکر طراحی یک محصول تازه می افتند. راستش را بخواهید، ما در روزنامه فرصت امروز اصلا میانه خوبی با چنین تفکری نداریم. همانطور که کسب و کارها باید دائما کنار مشتریان شان باشند، فرآیند بازاریابی را هم باید به طور روزمره تمرین کنند. خب شما که کلی از وقت تان را برای طراحی محصولی که قرار است فقط دو سه هفته در بازار خوش بدرخشد، تلف نکرده اید!
این روزها بازاریابی بدل به یکی از فعالیت های ضروری در هر کسب و کاری شده است. اگر شما هم دوست دارید در این زمینه خودی نشان دهید، باید از همان اول مارکتینگ را فرآیندی بلندمدت در نظر بگیرید. وگرنه کارتان حسابی به مشکل خواهد خورد.
ماموریت شما در این بخش تقریبا ساده و سرراست است. اول از همه باید دور برنامه ریزی کوتاه مدت را خط بکشید. هیچ کارآفرینی با تعیین اهداف صرفا کوتاه مدت به قله های موفقیت نرسیده است. هنر شما به عنوان یک کارآفرین استفاده از اهداف کوتاه مدت برای طراحی برنامه ای بلندمدت خواهد بود. پس قبل از اینکه باعجله دست به کار بازاریابی شوید، کمی بیشتر در این رابطه فکر کنید. چه بسا کمک گرفتن از دیگران هم خیلی به ضررتان تمام نشود.
مطلب مرتبط: بهترین حوزه های کارآفرینی: آشنایی با 6 ایده کسب و کار برای تازه کارها
آپدیت ایده ها: زمانی برای جلو زدن از رقبا
هر ایده ای در این دنیا بعد از مدتی کوتاه قدیمی می شود. دوست داشته باشید یا نه، ما در دنیایی زندگی می کنیم که سرعت تغییراتش به طور قابل ملاحظه ای بالاست. بنابراین جای تعجب ندارد که مشتریان خیلی زود از یک برند دلسرد شده یا قید محصولی را بزنند. رمز موفقیت در چنین فضایی آپدیت مداوم ایده هاست. یادتان باشد، مشتریان همیشه برندهای سختکوشی که دائما مطابق ترندهای تازه رفتار می کنند، دوست خواهند داشت. مهم ترین دوست شما در این مسیر ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس خواهد بود. این ابزارها به شما برای شناخت دقیق سلیقه مشتریان و عمل مطابق آن کمک خواهد کرد.
اگر تا حالا ایده کاری تان را آپدیت نکرده اید، باید همین حالا دست به کار شوید. ما به طور کلی برای این کار چند مرحله واضح توصیه می کنیم. اول از همه باید از بازخوردهای دریافتی نهایت استفاده را ببرید. بی شک به محض اینکه محصول تان روانه بازار شود، نظرات مشتریان هم از راه می رسد. کسب و کارهایی که اکانت رسمی در شبکه های اجتماعی دارند، معمولا کارشان برای دریافت بازخورد مشتریان خیلی راحت تر است. پس حواس تان همیشه به شبکه های اجتماعی باشد.
بعد از اینکه نظرات مشتریان را گردآوری کردید، نوبت به استفاده از آنها برای بهبود ایده تان می رسد. اگر ایده شما کاملا دیجیتالی است، احتمالا مشکل زیادی برای آپدیتش نخواهید داشت. نکته کلیدی در این میان اطلاع رسانی دقیق درباره آپدیت محصول تان است. وگرنه مشتریان حسابی برای استفاده از محصول تان گیج خواهند شد.
در گام آخر شما باید پس از اطلاع رسانی درباره آپدیت ایده تان آن را اجرا کنید. شاید فکر کنید این نکته خیلی ساده یا پیش پا افتاده است. خب در این صورت کافی است نگاهی به همکاران تان داشته باشید که مدت ها برای اجرای یک ایده تازه یا آپدیتش تعلل می کنند. نتیجه چنین کاری چیزی به غیر از شکست در بازار نخواهد بود. خب مشتریان که منتظر شما نمی مانند!
مطلب مرتبط: ایده های کاربردی برای کارآفرینی
منابع: