پیدا کردن یک شغل درست و حسابی در شرکتی مثل اپل یا آمازون برای خیلی ها نقطه نهایی موفقیت در زندگی کار محسوب می شود. هرچه باشد فرصت کار کردن زیر نظر کارآفرینان بزرگی مثل جف بزوس تجربه ای نیست که هر روز پیش پای آدم قرار گیرد و بیشتر شبیه سناریوهایی است که در فیلم های سینمایی و روی پرده نقره ای باید سراغش را گرفت. حالا اگر در این بین داستان کارآفرینی را برای تان تعریف کنیم که یکباره قید بهترین موقعیت های کاری در برندهای افسانه ای را زده و سراغ کسب و کارآفرینی خودش رفته، چه واکنشی خواهید داشت؟
بی شک اغلب افراد در مواجهه با سناریوی بالا برای چند دقیقه هم که شده سر جای شان میخکوب می شوند؛ درست مانند کسانی که یک بلیت یک فیلم درام را خریده اند، اما در سالن سینما با یک اثر کاملا اکشن رو به رو می شوند. خب مگر می شود کسی در یک چشم به هم زدن بی خیال کار در شرکت هایی مثل آمازون یا تسلا شود؟ قبول دارم جواب دادن به این سوال خیلی سخت و پیچیده است، اما اگر نظر ما را بخواهید همین اول کاری با یک «بله» قرص و محکم خیال تان را راحت می کنیم.
بی شک جواب خشک و خالی ما برای سوال بالا کسی را متقاعد نمی کند. پس قبل از اینکه خیلی از جواب ما ناامید شده و صفحه مرورگرتان را ببندید، اجازه دهید چند تا مثال از کارآفرینان بزرگ دنیا بزنیم. اگر قرار بود همه افراد با یک شغل درست و درمان در شرکتی بزرگ بی خیال رویاهای شان شوند، امروزه برندهایی مثل آمازون یا دل حتی وجود خارجی هم نداشتند. مثلا همین جف بزوس را در نظر بگیرید. شکی نیست که این کارآفرین مولتی میلیاردر یکی از موفق ترین آدم های دنیای تجارت است. با این حال اگر قرار بود او مثل خیلی دیگر از هم سن و سال هایش فقط دنبال کار در برندهای بزرگ برود، احتمالا هیچ وقت کارش در مک دونالد را رها نمی کرد تا یک خرده فروشی آنلاین راه بیندازد؛ آن هم در دورانی که اینترنت هنوز یک فناوری کاملا نوپا و کم طرفدار بود!
مطلب مرتبط: بهترین حوزه ها برای شروع کسب و کار کدامند؟
دنیای کارآفرینی از بسیاری جهات شبیه داستان های افسانه ای با قهرمان های تکرارنشدنی است. اگر شما دوست دارید در این میان افسانه خودتان را خلق کنید، باید دیر یا زود بی خیال حاشیه امن تان شود و دل به دریا بزنید. وگرنه هیچ بعید نیست رقبای تان مثل راننده های همه فن حریف فرمول یک در کسری از ثانیه طوری شما را جا بگذارند که دیگر به گرد پای شان هم نرسید.
شاید فکر کنید همین که عزم تان را جزم کنید تا یک کسب و کار مستقل برای خودتان راه بیندازید، دیگر تمام در و تخته ها باید برای شما جور شود. در این صورت باید حسابی ناامیدتان کنیم، چراکه در دنیای کسب و کار اصلا از این خبرها نیست. به زبان خودمانی، در بازار کسی عاشق چشم و ابروی شما نیست و این مهارت ها و توانایی های تان است که حرف اول و آخر را می زند.
اولین چالشی که در مسیر کارآفرینی مثل سایه شما را دنبال می کند، انتخاب حوزه کاری است. هرچه باشد شما باید اول حوزه فعالیت تان برای کارآفرینی را مشخص کنید. وگرنه مثل ورزشکاری می شوید که حتی نمی داند در کدام سالن باید مسابقه بدهد. بی شک چنین ورزشکاری نه تنها رنگ مدال قهرمانی را نمی بیند، بلکه شاید حتی فرصت حضور در یک مسابقه را هم پیدا نکند.
خیلی ها فکر می کنند انتخاب یک حوزه کاری داغ و دست اول برای کارآفرینی، آن هم در دنیای امروزی، اگر به سادگی آب خوردن نباشد خیلی هم سخت نیست. البته ما در روزنامه فرصت امروز دقیقا عکس این باور را داریم، چراکه همین تنوع زیاد می تواند طوری شما را گیج کند که تا هزار سال هم حوزه کاری مناسب تان را پیدا نکنید. دقیقا به همین خاطر ما در این مقاله قصد داریم راه و رسم انتخاب یک عرصه بی عیب و نقص برای شروع ماجراجویی در دنیای کارآفرینی را به شما یاد دهیم. بعد هم چندتا از محبوب ترین حوزه های کاری این روزها را با هم بررسی می کنیم تا مسیر شما برای کارآفرینی مثل پیست مسابقات فرمول یک صاف و هموار شود. اینطوری شما آماده شروع یک مسابقه جذاب در دنیای کارآفرینی خواهید شد.
چطور بهترین حوزه کارآفرینی را انتخاب کنید؟
در دنیا یک عالمه کار هست که شما می توانید انجام دهید. از دنیای پرزرق و برق وسایل دیجیتال گرفته تا دنیای علم، هنر و حتی ورزش کلی فرصت شغلی برای آدم های علاقه مند وجود دارد. البته این به معنای انتخاب سرسری یک شغل نیست. هرچه باشد در اینجا بحث چند سال یا حتی چند دهه کار و تلاش خستگی ناپذیر است. بنابراین اگر شما شش دانگ حواس تان را جمع کنید، خیلی زود مجبور می شوید از اولین خروجی کسب و کار خارج شده و دوباره سر خانه اول تان برمی گردید؛ به همین سادگی.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر تصمیمی در دنیای کسب و کار باید با دقت بالا گرفته شود. از این نظر کار شما مثل یک خلبان کارکشته است که با کوچکترین اشتباهی جان صدها مسافر را به خطر خواهد انداخت. البته در اینجا به جای زندگی مسافران ماجرای مرگ و زندگی برندتان در میان است. فکر می کنم لازم به گفتن نیست که چنین مسئله ای اصلا شوخی بردار نیست، مگر نه؟
حالا که متوجه شدید انتخاب یک حوزه کاری چقدر مهم است، کم کم باید سری به روش های انتخاب آن بزنیم. شما الان مثل فوتبالیستی هستید که کلی درباره اهمیت گل کردن موقعیت های خوب نصیحت شنیده، اما یک دقیقه هم تجربه حضور در زمین را ندارد. ما در ادامه سعی می کنیم به شما کمک کنیم تا در دنیای واقعی کسب و کار هتریک کنید!
توجه به مهارت ها
اگر یادتان باشد در ابتدای این مقاله گفتیم در دنیای کسب و کار مهارت های شما حرف اول و آخر را می زند. این یعنی قبل از اینکه با خوش خیالی محض دنبال یک حوزه کاری بروید، باید نیم نگاهی هم به مهارت ها و تجربیات تان داشته باشید. اجازه دهید یک مثال دم دستی و کاربردی بزنیم. کارمندی را در نظر بگیرید که 10 سال در یکی از بانک های آلمان کار کرده و تا حدودی هم اسم و رسمی برای خودش به هم زده است. بی شک اگر قرار باشد این بانکدار قصه ما یک کسب و کار مستقل برای خودش راه بیندازد، احتمال اینکه در حوزه بانکداری موفق شود خیلی خیلی بیشتر از حوزه های پرتی مثل دنیای ورزش یا حتی IT است. قهرمان قصه ما می تواند مثلا به این فکر بیفتد که با طراحی یک اپ کاربردی انتقال وجه بین حساب های مردم را راحت تر کند. اینطوری او یک ایده چند میلیون دلاری دارد و اصلا هم لازم نیست خودش را به آب و آتش بزند تا در یک حوزه تاریک کاری گیرش بیاید.
مطلب مرتبط: ایده های کاربردی برای کارآفرینی
گاهی اوقات دنیای پرزرق و برق کسب و کار طوری چشم آدم را کور می کند که تصمیمات هیجانی می گیرد. توصیه ما در این بخش کاملا روشن و واضح است؛ اگر دوست دارید تبدیل به یک کارآفرین موفق شوید اول از همه باید با خودتان روراست بوده و توانایی های تان را مرور کنید. بعد از آن می توانید براساس توانایی های شخصی تان بهترین ایده ها برای کارآفرینی را الک کنید.
تهیه یک فهرست جمع و جور
فرض کنید شما بعد از مدت ها تنبلی و پشت میزنشینی عزم تان را جزم کرده اید تا بار دیگر به باشگاه بروید و با ورزش آشتی کنید. در این صورت شما با کلی باشگاه و رشته ورزشی مختلف رو به رو خواهید بود. احتمالا اگر آدم باهوشی باشید، براساس تجربیات قبلی تان دنبال ورزشی می روید که بیشتر با آن آشنایی داشته باشید. مثلا هفته ای دو بار فوتبال بازی کردن یا شرکت در جلسات بدنسازی می تواند گزینه خوبی باشد. به علاوه خیلی احتمالش کم است که شما همان اول کاری سراغ ورزش هایی مثل راگبی یا دو ماراتن بروید، چراکه آدم های خیلی کمی در این رشته ها مهارت یا تجربه دارند.
ماجرای بالا هر چقدر که به دنیای کسب و کار بی ربط به نظر برسد، دست کم برای شروع تجربه کارآفرینی کاملا کاربردی است. به زبان خودمانی، شما باید قبل از اینکه بیگدار به آب بزنید، یک فهرست جمع و جور از کارهای مورد علاقه تان تهیه کنید. اگر در این بین تکنیک قبلی، همان توجه به مهارت ها، را هم مد نظر داشته باشید دیگر مو لای درز کارتان نمی رود؛ به همین سادگی.
فکر کردن درباره پیشنیازهای هر کار
بعد از اینکه شما با حوصله و سر فرصت فهرست کارهایی که بدان علاقه دارید را تهیه کردید، نوبت به سومین مرحله از انتخاب کار مورد علاقه تان می رسد. در این مرحله شما باید درباره پیشنیازهای راه اندازی کسب و کار در حوزه دلخواه تان فکر کنید. مثلا اگر شما از یک طرف به بازیگری علاقه دارید و از طرف دیگر هم از بعضی نرم افزارهای تخصصی کامپیوتر سر درمی آورید، باید پیش خودتان دو دوتا چهارتا کنید و ببینید پیشنیازهای ورود به هر کدام از عرصه های بالا چیست.
اجازه دهید تا یک عالمه فکر و خیال در سرتان شروع به رژه رفتن نکرده، کمی بیشتر درباره پیشنیازهای هر حوزه کاری با هم حرف بزنیم. بی شک هر حوزه کاری شرایط خاص خودش را دارد. مثلا اگر شما بخواهید یک شرکت در صنعت خودروسازی راه بیندازید، احتمالا به چند میلیون دلار سرمایه اولیه نیاز خواهید داشت. این در حالی است که گرافیست ها معمولا با چند صد دلار هم می توانند یک استودیو جمع و جور برای خودشان دست و پا کنند. به علاوه، در برخی از حوزه های کاری شما باید دائما در کلاس های آموزشی گوناگون شرکت کنید. این یعنی دست کم باید وقت خالی برای چنین کاری داشته باشید. وگرنه کلاه تان حسابی پس معرکه خواهد بود. پس قبل از اینکه با عجله از بین حوزه های مورد علاقه تان یکی را انتخاب کنید، خوب آنها را پیش خودتان سبک و سنگین کنید تا بعدا از انتخاب تان پشیمان نشوید.
بحث مزایا و معایب هر کار
هیچ کاری در دنیا بدون عیب و ایراد نیست. مثلا کسب و کاری مثل اپل را در نظر بگیرید. احتمالا استیو جابز بیشتر طول عمرش را پشت یک میز یا در جلسات مختلف با حضور کلی آدم سرشناس سپری کرده است. شاید چنین تجربه ای برای کسی که عاشق دنیای دیجیتال است، عالی به نظر برسد اما شمایی که حتی یک روز هم تمرین های ورزشی تان را ترک نمی کنید بی برو برگشت از این سبک زندگی و حوزه کاری فراری خواهید بود.
باور کنید یا نه، هیچ کاری برای همه مردم دنیا خوب و بی نقص نیست. به همین خاطر شما قبل از اینکه وارد ماراتن کارآفرینی شوید باید مزایا و معایب یک حوزه کاری را خوب مرور کنید. اینطوری قبل از اینکه سوت شروع مسابقه زده شود، شما با همه پیچ و خم های مسیرتان آشنا شده اید و دیگر هیچ چیز غافلگیرتان نخواهد کرد. خب اگر کسی را سراغ دارید که معتقد است در چنین شرایطی موفقیت به عنوان یک کارآفرین هنوز هم کار سختی است، ما را هم بی خبر نگذارید.
مطلب مرتبط: موفقیت در کارآفرینی با توصیه های کاربردی
بهترین حوزه های کارآفرینی: مروری بر کارهای پرطرفدار دنیا!
حالا که با چند تا از تکنیک های مقایسه حوزه های کاری با هم و انتخاب بهترین ها آشنا شدیم، بد نیست سری به تجربه بقیه مردم در سراسر دنیا بزنیم. خب وقتی عده زیادی در دنیا به یک حوزه کارآفرینی توجه نشان داده اند، این خودش یک سیگنال قوی و واضح برای شما دارد. اگر در این بین مهارت ها و سلیقه تان هم با کار مورد نظر جفت و جور شود، دیگر فقط چند قدم با تبدیل شدن به یک کارآفرین درجه یک فاصله خواهید داشت. تلاش ما در ادامه این بخش معرفی چند تا از بهترین حوزه های کارآفرینی در سراسر دنیاست. اینطوری شما می توانید با چشم هایی باز تکلیف آینده کارآفرینی تان را مشخص کنید.
بازاریابی: ترکیبی از سنت و مدرنیته!
بازاریابی تاریخچه ای به اندازه تلاش انسان برای راه اندازی تجارت دارد. از صدها سال پیش که آدم ها در نقاط مختلف جهان شروع به فروش کالاهای مختلف کردند، بازاریابی ابزاری مهم برای کسب سود بیشتر بود. البته قرن ها طول کشید تا بازاریابی تبدیل به آن چیزی شود که امروزه در شبکه های اجتماعی با بیلبوردهای مختلف به چشم ما می خورد. امروزه صنعت مارکتینگ در پیوند با فناوری دیجیتال طوری مخاطب هدف را تحت تاثیر قرار می دهد که تا همین یک دهه قبل حتی به ذهن یک کارآفرین هم نمی رسید؛ البته به شرط اینکه یک بازاریاب یا آژانس درست و حسابی پشت کمپین ها باشد.
همانطور که یک سرمربی فوتبال برای تبدیل کردن تیمش به قهرمان جهان باید دانش و تجربه بالایی داشته باشد، ورود به دنیای بازاریابی هم نیازمند مهارت بالایی است. اول از همه شما باید بلد باشید چطور ایده های درجه یک برای طراحی کمپین ارائه کنید. این یعنی هرچه تعامل تان با مردم بیشتر باشد، احتمالا ایده های بهتری به ذهن تان خواهد رسید. به علاوه، اگر کمی از وقت تان در طول روز را به مرور کمپین های موفق سایر برندها اختصاص دهید، در عرض چند ماه تبدیل به یک بازاریاب همه فن حریف می شوید.
بعضی از کارآفرینان فکر می کنند دنیای بازاریابی فقط در شبکه های اجتماعی خلاصه می شود. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید بخواهیم قبل از اینکه با ورود ناگهانی به عرصه بازاریابی خودتان را به دردسر بیندازید تا آخر این بخش صبر کنید. قبول دارم این روزها پلتفرم های اجتماعی محبوبیت انکارناپذیری دارند، اما این اصلا دلیل خوبی برای چشم پوشی از شیوه های سنتی بازاریابی نیست. باور کنید یا نه، روش های خاک خورده ای مثل ایمیل مارکتینگ، تبلیغات تلویزیونی یا حتی نصب انواع بیلبوردها به شیوه های سنتی هنوز هم محبوبیت خاص خودش را دارد. بنابراین شما برای شروع به کار در این صنعت باید ترکیبی از مهارت های سنتی و مدرن را در خودتان تقویت کنید. اینطوری می توانید تبدیل به یک بازاریاب یا حتی آژانس بازاریابی حرفه ای شوید.
اگر عرصه بازاریابی با علایق شما هماهنگی زیاد دارد، می توانید با سرمایه ای اندک وارد این دنیای عجیب و در عین حال جذاب شوید. توصیه طلایی ما در این بخش تقویت مهارت های ارتباطی تان است، چراکه شما به عنوان یک بازاریاب یا صاحب آژانس بازاریابی از همان ابتدای صبح تا ساعت های پایانی شب باید با هزار نفر سر و کله بزنید. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید چنین کاری برای یک آدم درونگرا چقدر سخت و حتی غیرممکن به نظر می رسد، مگر نه؟ شما برای تقویت مهارت های ارتباطی تان لازم نیست خیلی به خودتان سخت بگیرید. کافی است سری به مقاله های قبلی ما در روزنامه فرصت امروز بزنید تا مجموعه ای از بهترین تکنیک ها و میانبرها برای تقویت مهارت های ارتباطی را پیدا کنید.
خرده فروشی آنلاین: کسب و کاری پربازده در خانه
آیا تا به حال پیش خودتان فکر کرده اید بدون اینکه بدون خارج شدن از خانه یک کسب و کار عالی برای خودتان راه بیندازید و کلی پول به جیب بزنید؟ احتمالا خیلی ها فکر می کنند چنین ایده ای بیشتر شبیه خواب های شیرینی است که هیچ وقت هم قرار نیست تبدیل به واقعیت شود. در این صورت احتمالا برندی مثل آمازون یا eBay مثال نقض مهمی برای چنین افرادی خواهد بود.
مطلب مرتبط: توصیه های کارآفرینی که در دانشگاه ها یاد نمی دهند!
خیلی از مردم دنیا سرمایه اولیه کافی برای راه اندازی یک برند با تمام امکانات و وسایل مورد نیازش را ندارند. در این صورت به احتمال زیاد رویای کارآفرینی را برای همیشه کنار گذاشته و شغل فعلی شان را تا بی نهایت ادامه می دهند. اگر شما هم چنین وضعیتی دارید، پیشنهاد ما برای شما ورود به صنعت خرده فروشی آنلاین است. کافی است فقط کمی از طراحی سایت سر در بیاورید و ارتباطات خوبی برای عرضه محصولات متنوع در فروشگاه تان داشته باشید. آن وقت بدون اینکه خیلی خودتان را خسته کنید یا اینکه حتی پای تان را از خانه بیرون بگذارید، با فروش محصولات مختلف کلی پول به جیب خواهید زد. ماجرا جالب شد، نه؟
در دنیایی که خیلی از شغل ها طوری تخصصی شده اند که آدم باید سال ها برای یادگیری شان کلاس و آموزشگاه برود، صنعت خرده فروشی آنلاین هم اندکی تغییر کرده است. البته لازم نیست خیلی نگران شوید، چراکه ما در کنارتان هستیم تا با چم و خم کارآفرینی در این صنعت آشنا شوید.
همان طور که یک فوتبالیست در همان روز اول شروع به تمرین باید پستش را مشخص کند، شما هم به عنوان یک کارآفرین باید وضعیت تخصصی خرده فروشی تان را تعیین کنید. صرف نظر از بعضی خرده فروشی های بزرگ و بین المللی که تقریبا از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را دارند، اغلب خرده فروشی های آنلاین در حوزه های خاصی مثل پوشاک، خوراکی و ده ها عرصه دیگر به طور تخصصی فعالیت دارند. این یعنی شما باید از بین کلی حوزه مختلف فقط روی یکی دست بگذارید. برای این کار هم لازم نیست خیلی به خودتان سخت بگیرید. همین که یک نگاهی به میزان تقاضای محصولات مختلف در بازار محلی تان بکنید، حساب کار دست تان می آید. اینطوری می توانید با خیال راحت خرده فروشی تخصصی تان در دنیای آنلاین را راه اندازی کنید.
کافی شاپ: کسب و کاری همیشه محبوب
کافی شاپ ها همیشه و همه جا محبوبیت خاص خودشان را دارند. فرقی هم ندارد شما یک کافی شاپ خیلی لوکس در گران ترین محله نیویورک داشته باشید یا اینکه برای جوانان دانشجو یک محل دنج و جوان پسند طراحی کنید، در هر صورت با اندکی خلاقیت معجون کارآفرینی شما نظر هر کسی را جلب خواهد کرد.
تا همین چند سال پیش خیلی از کافی شاپ ها محل دیدارهای دوستانه و تجدید خاطرات دانشجوهایی بود که سال ها از فارغ التحصیلی شان می گذشت. با این حال این روزها حال و هوای اغلب کافه ها هیچ شباهتی به گذشته ندارد، چراکه خیلی از کارآفرینان و اهالی دنیای تجارت هم برای قرارهای مهم شان کافه های دنج با محیطی آرام را انتخاب می کنند. این یعنی شما با اندکی تجربه در زمینه درست کردن انواع نوشیدنی ها و دسرهای مناسب می توانید یک کافه نقلی برای خودتان راه اندازی کنید.
همانطور که هیچ بازیگری از همان روز اول در حد و اندازه بردن جایزه اسکار نیست، کافه دارها هم باید کارشان را از یک جایی شروع کنند. خبر خوش برای عاشقان این حوزه برگزاری دوره های مختلف آنلاین و آفلاین در زمینه یادگیری مهارت های کافه داری است. این یعنی شما بدون اینکه حتی لازم باشد ساعت های کاری تان را به هم بزنید و فقط با اتصال به اینترنت می توانید مهارت ها و دانش های مورد نیازتان را یاد بگیرید؛ همینقدر جذاب و در عین حال راحت!
بعد از اینکه شما با شرکت در دوره های مختلف تبدیل به یک کافه دار همه فن حریف شدید، باید حواس تان به نوشیدنی ها یا غذاهای تازه هم باشد. در دنیایی که با سرعت نور در حال تغییر و تحول است، هیچ بعید نیست منوی کافه ها هم هر چند وقت یکبار زیر و رو شود. پس برای حفظ موقعیت کاری خودتان هم که شده همیشه گوش به زنگ باشید تا منوی کافه تان را با انواع گزینه های تازه جذاب تر از گذشته سازید. اینطوری دیگر حتی یک نفر هم نمی تواند دست رد به کافه شما با منوی هیجان انگیزش بزند.
توصیه آخر با در رابطه با صنعت کافه داری احتمالا بارها و بارها به گوش تان خورده اما با بی خیالی محض از کنارش عبور کرده اید. احتمالا کاسه صبرتان برای شنیدن این توصیه لبریز شده، مگر نه؟ پس اجازه دهید بیشتر از این منتظرتان نگذاریم. توصیه ما برای شما دیجیتالی کردن کافه تان است. البته قرار نیست شما کاری مثل کافه داری در دنیای متاورس انجام دهید، بلکه فقط باید ساز و کار سفارش آنلاین منوی تان برای کسانی که حوصله بیرون زدن از خانه را ندارند، مهیا کنید. شما با این کار تبدیل به یکی از معدود کافه هایی می شوید که نه تنها به فکر مشتریان معمولی اش است، بلکه نیازهای خاص مخاطبش را هم پیش چشم دارد.
طراحی سایت: چه کسی یک سایت خوب نمی خواهد؟
داشتن یک سایت خوش ساخت با قالبی چشم نواز برای برندها مثل طراحی لباس اول تیم های فوتبال است. همانطور که تیم های محبوب دنیا همیشه با کمک برندهایی مثل نایک یا آدیداس بهترین طرح های ممکن را انتخاب می کنند، شما هم اگر دوست دارید نظر مشتریان در فضای آنلاین را جلب کنید، چاره ای به غیر از طراحی سایت ندارید؛ البته با بهترین کیفیت ممکن!
شکی نیست که طراحی سایت به سختی آپولو هوا کردن نیست، اما اگر کمی با عینک واقع گرایی به ماجرا نگاه کنیم مسئله آنقدرها هم ساده نیست. دقیقا به همین خاطر خیلی از برندها خودشان را هیچ وقت درگیر طراحی سایت نمی کنند. در عوض یک راست سراغ بهترین طراح های سایت رفته و خیال خودشان را از این بابت راحت می کنند. پس اگر شما هم سر رشته ای در طراحی سایت دارید، وقت آن رسیده تا به این حوزه به مثابه یکی از صنعت های پول ساز دنیا نگاه کنید. ماجرا کم کم دارد جالب می شود، نه؟
مطلب مرتبط: توصیه های شغلی برای کارآفرینان جوان
اگر طراحی سایت کار سرگرم کننده ای برای شما محسوب می شود، باید حتی اگر آب دست تان است زمین بگذارید و سراغ یادگیری زبان کدنویسی HTML و CSS بروید. این زبان ها اولین مهارت هایی است که برای طراحی سایت باید فوت آب باشید. پس یک لطفی به خودتان بکنید و هیچ وقت بدون یادگیری سیر تا پیاز آنها حتی به طراحی سایت فکر هم نکنید، چراکه نتیجه این کار معمولا چیزی به غیر از آبروریزی برای شما و به باد رفتن اعتبارتان نخواهد بود.
بعد از اینکه شما با دو تا زبان بالا آشنا شدید و چند تا دوره آموزش طراحی سایت هم رفتید، دیگر نوبتی هم باشد باید سراغ اولین پروژه تان بروید. اگر از ما می شنوید هروقت پروژهای برای طراحی سایت گیرتان آمد همیشه مدیریت زمان را به یاد داشته باشید. هرچه باشد کسی در بازار از کارآفرینانی که همیشه بدقولی می کنند خوشش نمی آید. این یعنی افزایش تعداد مشتریان شما بستگی به توانایی تان برای مدیریت زمان و تحویل به موقع پروژه هاست، در غیر این صورت خیلی زود تبدیل به بدقول ترین طراح سایت دنیا می شود که هیچ کس حاضر نیست حتی یک لحظه هم با او همکاری داشته باشد.
صنعت برگزاری مراسم: حوزه ای تخصصی و پرزرق و برق
آیا تا به حال در حاشیه مراسم های بزرگی مثل کن حضور داشته اید؟ اینطور وقت ها هر کسی درباره یکی از جنبه های چنین مراسم های بزرگی فکر می کند، اما بی شک داغ ترین موضوع در این میان نحوه برنامه ریزی برای چنین رویدادهای بزرگی است. اینکه هر کس کار خودش را طوری انجام دهد که مو لای درزش نرود خیلی کار سختی نیست؛ البته به شرط اینکه پای یک مراسم بزرگ با هزاران شرکت کننده و پوشش رسانه ای میلیونی در میان نباشد. شما را نمی دانم، ولی من که حتی با فکر کردن به مدیریت چنین مراسمی حسابی استرس می گیریم!
تنور صنعت برگزاری مراسم (یا به طور دقیق تر Event Planning) چند ده های هست با ظهور مراسم های بزرگ حسابی داغ شده است. البته کارآفرینان فعال در این حوزه اصلا وظایف ساده ای ندارند، چراکه هرگونه مشکلی در فرآیند برگزاری مراسم مستقیما متوجه آنها خواهد بود. پس طبیعی است هر کسی که قصد ورود به این صنعت را دارد، باید چند تا گواهینامه معتبر داشته باشد. ما برای اینکه کار شما ساده شود، فهرستی از مهمترین مدارک این صنعت را برای شما جمع آوری کرده ایم:
• مدرک CSEP: این مدرک مخفف «کارشناس مورد تایید مراسم های تخصصی» است. در این دوره صفر تا صد برگزاری مراسم ها به طور اصولی به شما آموزش داده می شود. در این بین هم اصلا فرقی ندارد شما دنبال برگزاری یک مراسم کوچک هستید یا همین امروز پیشنهادی از برندهای بین المللی دریافت کرده اید. در هر صورت برای شروع به کار در این حوزه چنین مدرکی برای تان ضروری خواهد بود.
• مدرک CPCE: این مدرک از سوی انجمن ملی مراسم های تجاری و کترینگ در ایالات متحده اعطا می شود. معمولا مدیران آژانس های حرفه ای برای دوره های این انجمن ثبت نام می کنند. پس اگر شما هنوز اول راه هستید، لازم نیست خیلی خودتان را اذیت کنید. اگر بخواهیم یک مقایسه خیلی ساده درباره اعتبار این مدرک داشته باشیم، می شود آن را با مدرک دکترا در رشته های دانشگاهی مقایسه کرد. پس اصلا انتظار یک دوره ساده که با یک عالمه خوش گذرانی همراه است را نداشته باشید.
• مدرک CCEP: آخرین مدرکی که برای تان کنار گذاشته ایم از سوی انجمن مجریان مراسم های تجاری اعطا می شود. اگر شما دوست دارید در کنار مراسم های بزرگ و کوچک انواع و اقسام کنفرانس ها را هم پوشش دهید، این مدرک می تواند تمام سنگ های پیش پای تان را از بین ببرد. راستش را بخواهید، مدرک CCEP یکی از ساده ترین دوره ها برای کارآفرینان علاقه مند به برگزاری مراسم های تجاری محسوب می شود. پس می توانید با خیال راحت کارتان را با این مدرک شروع کنید تا همین اول راهی حسابی از دوره های سخت و پیچیده نترسید.
عکاسی: صنعتی به قدمت عصر جدید
خیلی از مردم وقتی خسته و کوفته از سر کار برمی گردند، هیچ چیز به غیر از یک فیلم خوب حال شان را جا نمی آورد. صنعت سینما از همان روزهای اول که وارد بازار شد حسابی همه را شگفت زده کرد. البته داستان پشت سر این صنعت خیلی صاف و ساده نیست. قبل از اینکه چارلی چاپلین نزدیک یک قرن پیش تماشاچی ها را روی صندلی های سینما میخکوب کند، مردم برای تهیه عکس های خانوادگی مجبور بودند چند دقیقه ای روی صندلی بی حرکت باشند. احتمالا شما هم بارها و بارها دوربین های قدیمی و بزرگی را دیده اید که به زور چند تا عکس با کیفیت پایین ثبت می کنند. باور کنید یا نه، این دوربین ها یک زمانی برای خودشان برو بیایی داشتند و کلی هم برای عکاس ها سودآوری می کردند.
امروزه داشتن یک دوربین حرفه ای خیلی مرسوم نیست، چراکه گوشی های هوشمند آنقدر پیشرفت کرده اند که کیفیت دوربین شان با عکس های آتلیه ای هم خیلی فرقی ندارد. اشتباه نکنید، ما اینجا قصد نداریم تاریخچه سینما یا تحول دوربین های عکاسی را برای شما زیر و رو کنیم، بلکه هدف مان معرفی یکی از صنعت های بی نهایت سودآوری یعنی عکاسی است.
شاید شما هم جزو آن دسته از آدم هایی باشید که بیشتر برای دل شان عکاسی می کنند. قبول دارم این حوزه آنقدر جذاب هست که در کنار دغدغه های شغلی جای خاصی برای آن باز کنید، اما اگر بتوانید از عکاسی پول هم دربیاورید چه؟ این روزها از مردم عادی گرفته تا برندهای بزرگ و حرفه ای برای بهره مندی از خدمات عکاسی حاضر و دست به نقد هستند. شما می توانید خیلی راحت با چند تا تجهیزات ساده کارتان را در قالب یک آتلیه سیار شروع کنید. به علاوه، با کمی یادگیری اصول عکاسی و حرفه ای شدن در کار با ابزارهای ویرایش عکس مسیر عکاسی تبلیغاتی هم به روی تان باز خواهد شد.
عکاسی تجاری معمولا در رابطه با تهیه تصاویر با کیفیت از محصولات مختلف یا حتی فضای داخلی دفترهای کاری است. اگر از ما می شنوید، حالا که تا اینجای کار جلو آمده اید و در عکاسی حرفه ای شده اید بد نیست سری هم به دنیای فیلمبرداری بزنید. اینطوری دامنه مشتریان تان بیشتر از هر زمان دیگری می شود و می توانید به راحتی پول پارو کنید. البته برای فیلمبرداری حرفه ای و تبلیغاتی شاید دوربین موبایل تان خیلی به درد نخورد. پس نیم نگاهی به خرید یک دوربین حرفه ای برای کارتان داشته باشید. اگر هم بودجه تان خیلی محدودتر از این حرف هاست، همیشه می توانید سری به دوربین های دست دوم بزنید تا هم کارتان به سطح بالاتری ارتقا پیدا کند، هم خیلی ولخرجی نکرده باشید.
مطلب مرتبط: انواع استارت آپ: نقشه گنج کسب و کارآفرینی!
قبول دارم تبدیل شدن از یک هنرمند معمولی که برای دل خودش عکاسی می کند به یک عکاس تبلیغاتی همه فن حریف به راحتی ته دل هر کسی را خالی می کند. با این حال شما لازم نیست خیلی کار را سخت بگیرید. توصیه طلایی ما در این بخش استفاده از انواع ویدئوهای آموزشی در یوتیوب یا حتی شرکت در بعضی از کلاس های درست و حسابی است. اینطوری می توانید راه صد ساله را یک شبه طی کرده و تبدیل به عکاسی کاربلد شوید؛ همینقدر جذاب و هیجان انگیز!
سخن پایانی
شروع ماجراجویی در دنیای کارآفرینی هر چقدر هم که کار سختی باشد، وقتی یک راهنمای دقیق کنار دست تان هست نباید خیلی نگران باشید. حالا که به آخر مقاله مان رسیدیم، نوبتی هم باشد این شما هستید که باید درباره نکات و فرمول های ما نظر دهید. به نظرتان تکنیک ها و حوزه هایی که با هم مرور کردیم، کاربردی بود؟ نظرتان درباره حوزه کارآفرینی مناسب خودتان چیست؟
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای شروع مسیر کارآفرینی تان کرده باشد. اگر درباره نحوه پیدا کردن حوزه مناسب کارآفرینی یا ایده های مرتبط به آن سوالی داشتید، مثل همیشه می توانید روی ما حساب کنید. کافی است تعارف را کنار گذاشته و سوالات تان را همین جا با ما به اشتراک بگذارید تا در کوتاه ترین زمان ممکن به کمک تان بیاییم.
منایع: