کمتر کسب و کاری از همان لحظه نخست شروع به کارش با موفقیت های پی در پی رو به رو بوده است. اگر عاشق مرور سرگذشت کارآفرینان بزرگ باشید، در همه آنها «بحران های غیرمنتظره» را خواهید دید. انگار بدون رویارویی با چنین وضعیت هایی هیچ کس تبدیل به کارآفرین نمی شود؛ درست مانند بازیگری که باید اول چندباری جلوی دوربین دست گل آب دهد تا کم کم حساب کار دستش بیاید.
برخی از کارآفرینان معتقدند در بازار جایی برای اشتباه وجود ندارد. این دسته از افراد وقتی سر و کله یک بحران بزرگ پیدا شود، زمین و زمان را مقصر خواهند دانست. به علاوه، اولین توصیه شان برکناری کلی تیم مدیریت شرکت خواهد بود. انگار که همه مشکلات با جایگزینی یک تیم مدیریت تازه حل خواهد شد. ماجرا حسابی پیچیده شد، نه؟
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم اشتباهات و بحران ها در عرصه کسب و کار امری کاملا طبیعی است. البته قرار نیست با این فکت اشتباهات عمدی مدیران را لاپوشانی کنیم، اما هرچه باشد آدم ها تفاوت بنیادی با ربات ها دارند. درست به همین خاطر از اشتباه آنها نباید خیلی متعجب شویم. خب اگر کسی را سراغ دارید که در تمام طول زندگی اش حتی یک اشتباه هم نکرده، ما را هم بی خبر نگذارید.
نکته ای که خیلی از کارآفرینان در بحث های طولانی درباره بحران های کاری مورد بی توجهی قرار می دهند، بحث مدیریت آن است. اصلا به هر دلیلی یک بحران وسط کارتان پیدایش شد، آیا باید دست روی دست بگذارید تا کل آرزوهای تان بر باد برود؟ این سوالی است که ما در این مقاله دنبال روشی مناسب برای آن هستیم.
مطلب مرتبط: مدیریت برند: 10 روش ساده و مؤثر برای موفقیت
بی شک هیچ کس علاقه ای به بر باد رفتن آرزوهایش ندارد. به همین خاطر ما در این مقاله دنبال راهکارهایی برای مدیریت بحران برند هستیم. البته در این مسیر اول باید منظورمان از بحران برند را مشخص کنیم. سپس مزایای مدیریت بحران را زیر و رو کرده و در نهایت توصیه هایی کاربردی برای اجرای این طرح خواهیم داشت. پس با ما همراه باشید تا سفر جذاب مان به دنیای مدیریت بحران را هرچه زودتر شروع کنیم.
بحران برند چیست؟
بحران برند از آن دست مفاهیمی است که در طول روز بارها و بارها به گوش مان می خورد. معمولا وقتی آدم اسم بحران به گوشش می خورد، خیلی زود شش دانگ حواسش را جمع می کند؛ چراکه این مفهوم همیشه همراه با مشکلات و ضررهای مالی فراوان برای افراد است. بنابراین طبیعی است که هیچ کس چشم دیدنش را هم نداشته باشد.
بی شک بحران برند با مفهوم کلی بحران اندکی تفاوت دارد. بر این اساس بحران برند به تمام چالش ها و مشکلات احتمالی در مسیر توسعه یک برند گفته می شود. مثلا اگر شما دنبال ورود به بازار نیویورک به عنوان یک کارواش زنجیره ای هستید، رویارویی با تجربه منفی مشتریان از برندتان در شهرهای دیگر یک بحران تمام عیار خواهد بود.
همانطور که می شود حدس زد، بحران برند ریشه در عملکرد خودِ کسب و کارها دارد. یعنی شما یک اشتباه، عمدی یا سهوی، مرتکب شده اید و حالا دیگر راه فراری از آن ندارید. البته ماجرا همیشه تا این اندازه سرراست نیست؛ چراکه گاهی اوقات برندها تحت تاثیر عملکرد رقبای شان مجبور به واکنش شده و همین واکنش کار دست شان می دهد. مثلا برندی را در نظر بگیرید که سال ها در زمینه تولید کفش های لوکس فعالیت داشته و حالا به خاطر ورود یک رقیب چینی مجبور به کاهش کیفیت محصولاتش می شود تا بتواند با قیمت پایین رقیب تازه دست و پنجه نرم کند. بی شک این اقدام خیلی از مشتریان قدیمی این برند را ناامید کرده و یک بحران اساسی برای برند به همراه خواهد داشت.
اگر بخواهیم یک جمع بندی کوتاه از تعریف بحران برند داشته باشیم، باید به دو نکته مهم اشاره کرد. نکته اول در ارتباط با بروز چالش برای کسب و کار معنا پیدا می کند. نکته دیگر اما سهم خودِ برند در شکل گیری این بحران است. به زبان خودمانی، بحران ها از آسمان نازل نمی شوند، بلکه این خودِ شما هستید که سنگ بنای آن را می گذارید.
چطور بحران برند را شناسایی کنیم؟
آیا تا حالا برای تان پیش آمده تا بعد از بروز یک فاجعه تمام عیار حتی روح تان هم از آن خبر نداشته باشد؟ این مشکل برای خیلی از کارآفرینان در سراسر دنیا نوعی خاطره تلخ محسوب می شود. انگار که در تمام مدت مشاهده نشانه های بحران همه اعضای شرکت دچار نوعی نابینایی موقت شده بودند. قبول دارم چنین تجربه هایی رواج زیادی دارد، اما اصلا دلیل نمی شود شما هم کارتان را اینطوری دنبال کنید؛ چراکه کسب و کارهای کوچک با اولین اشتباه طوری از بازار حذف می شوند که انگار از اول هم حضوری در عرصه کسب و کار نداشته اند!
ما در این بخش قصد داریم تکنیک هایی برای شناسایی سریع و بی دردسر بحران برند به شما یاد دهیم. همانطور که سرمربی های فوتبال معمولا روش خاص خودشان برای شناسایی مشکلات تیم را دارند، شما هم باید قبل از اینکه اوضاع کار دست تان دهد، مشکلات برند را شناسایی کنید. وگرنه خیلی زود اوضاع تان به هم ریخته و دیگر توانایی کنترل ماجرا را نخواهید داشت. آن وقت است که تیم تان در زمین مسابقه شش تا گل از حریف خواهد خورد.
فرمول ما برای شناسایی بحران برند تا حد زیادی ساده است. کافی است همیشه حواس تان به موارد ذیل باشد:
• ارزیابی نظرات منفی درباره برند در شبکه های اجتماعی: کاربران در شبکه های اجتماعی حرف های زیادی برای گفتن دارند؛ به ویژه اگر پای برندها هم وسط باشد. در چنین شرایطی کافی است یک اشتباه کوچک از شما سر بزند تا در کسری از ثانیه همه نسبت به آن خبردار شوند. بی شک وقتی کاربران نظرات منفی متعددی درباره یک برند دارند، این خودش بهترین گواه بروز یک بحران احتمالی خواهد بود.
• شناسایی ترندها: ترندهایی که یکهو در شبکه های اجتماعی یا بین مشتریان باب می شود، نقش مهمی در شناسایی بحران ها دارد. اگر کسب و کار شما هیچ میانه خوبی با ترندهای تازه در بازار ندارد، به احتمال زیاد دیر یا زود از کورس رقابت خارج خواهید شد.
آن وقت اوضاع تان مستعد بروز نارضایتی برای مشتریان می شود. به طوری که بعد از گذشت چند روز سر و کله بحران های بزرگ به طور طبیعی پیدا می شود. پس هیچ وقت ترندها را از یاد نبرید. اگر اختلاف معناداری میان عملکرد شما و ترندهای محبوب میان مشتریان وجود دارد، بحران ها اجتناب ناپذیر خواهند بود.
• دریافت بازخوردهای منفی از مشتریان: مشتریان وقتی از عملکرد یک برند رضایت نداشته باشند، دست روی دست نخواهند گذاشت. به طوری که خیلی زود نظرات منفی شان را به شیوه های مختلف به گوش مدیران می رسانند. این امر یکی از بزرگ ترین موهبت هایی است که نصیب هر برندی می شود؛ چراکه بازخورد منفی مشتریان نزدیک ترین نشانه از بروز بحران خواهد بود. خب وقتی مشتریان از عملکردتان رضایت کافی را نداشته باشند، طبیعی است که تحمل تان نکنند. آن وقت نه تنها فروش تان در بازار سقوط می کند، بلکه دیگر کسی اعتباری هم برای تان قائل نخواهد بود.
• پوشش رسانه ای منفی: رسانه ها نقش مهمی در مدیریت بحران برند دارند. کسب و کارهایی که رابطه خوبی با رسانه دارند، معمولا از بدترین بحران های دنیا هم جان سالم به در می برند. به طوری که بعد از گذشت چند ماه به همان روال قبلی برمی گردند. اگر شما رابطه خوبی با رسانه ها نداشته باشید، به محض اینکه نشانه های بروز بحران برای برند به چشم بخورد، رسانه ها به سرعت به آن واکنش نشان خواهند داد. به طوری که هیچ تردیدی درباره بروز بحران موردنظر باقی نماند.
همانطور که می بینید، شناسایی بحران برند کار چندان سختی نیست. گاهی اوقات کارآفرینان به خاطر گرفتاری های روزمره از نگاه دقیق به جزییات غافل می شوند. به همین خاطر هم اغلب اوقات در واکنش به بحران ها طوری دیر عمل می کنند که نگو و نپرس.
مطلب مرتبط: 4 اصل موفقیت در روزهای بحرانی
مدیریت بحران برند: راهکارهایی برای آمادگی بیشتر
حالا که درباره شاخص های کلیدی برای شناسایی بحران برند حرف زدیم، بد نیست کمی هم درباره راه و چاه مدیریت آن صحبت کنیم. هرچه باشد وقتی یک بحران پیش می آید، کسی درباره تعریف یا مزایای مدیریت آن سوال نمی کند. در عوض هر کس جان برند را نجات دهد، تبدیل به قهرمانی تکرار نشدنی خواهد شد. پس در این بخش با ما همراه باشید تا شما را تبدیل به یک پا قهرمان تکرارنشدنی کنیم.
پرهیز از بحران برند: پیشگیری بهتر از درمان است!
از قدیم گفته اند پیشگیری بهتر از درمان است. این نکته درباره حوزه مدیریت بحران هم مصداق دارد. خب تا وقتی می شود بدون سر و صدا مشکلات را در نطفه خفه کرد، چرا باید به آنها بال و پر دهیم؟ این منطقی است که خیلی از کارآفرینان دنبالش هستند اما هیچ ایده ای درباره نحوه اجرای آن ندارند.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم بهترین روش برای پرهیز از بحران آشنایی با ریشه های آن است. اجازه دهید با یک مثال ساده منظورمان را توضیح دهیم. نوازنده گیتاری را در نظر بگیرید که دائما با انتقاد استادش رو به رو می شود. بی شک اگر نوازنده قصه ما ایراد کارش را پیدا کند، دیگر خبری از بحران انتقاد استادش نخواهد بود. چنین ماجرایی در عرصه کسب و کار هم به چشم می خورد. اگر فکر می کنید برندتان در آستانه ورود به مرحله بحرانی است، باید مثل یک پژوهشگر وارد صحنه شوید و همه چیز را زیر ذره بین ببرید.
سوالی که ما در روزنامه فرصت امروز همیشه درباره شناسایی دقیق بحران ها مطرح می کنیم، مربوط به مشتریان است. آیا مشتریان شما از کیفیت محصولات یا خدمات تان رضایت دارند؟ اگر جواب این سوال را نمی دانید، برندتان در خطر بحران قرار دارد. معمولا کارآفرینان خودشان جواب درستی برای سوال بالا ندارند؛ چراکه از زاویه دید متفاوتی نسبت به مشتریان به قضیه نگاه می کنند. پس باید دنبال یک مرجع بهتر برای دسترسی به اطلاعات کاربردی باشیم.
ما در روزنامه فرصت امروز استفاده از ابزارهای کمکی را امری اجتناب ناپذیر می دانیم. البته به همین توصیه اکتفا نمی کنیم و گزینه های جذابی برای تان در چنته داریم. اجازه دهید برخی از ابزارهایی که در مسیر پرهیز از بحران ها به کارتان می آیند، به اتفاق همدیگر بررسی کنیم:
• گوگل آنالیتیکس (Google Analytics): گوگل آنالیتیکس ابزاری نام آشناست؛ چراکه اسم یکی از غول های دنیای دیجیتال را یدک می کشد. شما را نمی دانم، ولی من که حتی با شنیدن اسم گوگل هم خیالم بابت یک ابزار راحت می شود. البته ماجرا درباره گوگل آنالیتیکس خیلی بیشتر از این حرف هاست. این ابزار نه تنها دسترسی کاملی که اطلاعات دست اول درباره رفتار کاربران در گوگل به شما می دهد، بلکه با فیلترهای گوناگون فرصت کسب اطلاع از حوزه کاری و وضعیت برندتان را نیز فراهم می سازد. بنابراین شما در اینجا با یک ابزار کاملا حرفه ای رو به رو هستید.
• هاب اسپات (Hubspot): هاب اسپات نام دیگری است که برای دست اندرکاران حوزه بازاریابی حسابی شناخته شده است. به طوری که خیلی از کارآفرینان در طول روز دائما با این ابزار سر و کار دارند. نکته مهم درباره این ابزار هماهنگی بالایی است که با شبکه های اجتماعی دارد. اگر شما هم فکر می کنید ریشه همه بحران ها از شبکه های اجتماعی است، بد نیست سری به این ابزار بزنید؛ چراکه شما را مثل یک کارآگاه خبره بر روی وضعیت شبکه های اجتماعی مسلط می سازد. به طوری که با کوچک ترین فعالیت فالوورهایتان احتمال بروز بحران را تشخیص داده و به سرعت ماجرا را ختم به خیر کنید.
• برند 24 (Brand 24): مدیریت برند کاری نیست که با ابزارهای مخصوص بازاریابی یا فروش انجام شود. درست به همین خاطر مدیران برند 24 ابزاری را روانه بازار کرده اند که فقط و فقط بر روی آنالیز کامل اوضاع برند متمرکز است. شما در این ابزار با کمک هوش مصنوعی امکان دریافت اخطارهای بروز بحران را دارید. کافی است بخش هایی که برای تان مهم است را مشخص کرده و شاخص معتبری هم برای آن تعیین کنید. مثلا اگر نگران سقوط میزان فروش تان هستید، باید آن را مشخص کنید تا به محض بحرانی شدن اوضاع خبردار شوید.
بی شک کلی ابزار دیگر در بازار برای مدیریت بحران برند وجود دارد. با این حال ما در این بخش بر روی سه تا از بهترین ابزارها تمرکز کردیم. اگر دنبال یک روش بی دردسر برای کسب اطلاعات دقیق درباره وضعیت برند و پرهیز از بحران هستید، بهتر است از همین راهنما استفاده کنید. وگرنه درگیر یک فرآیند خسته کننده از آزمون و خطا خواهید شد.
مطلب مرتبط: مدیریت بحران کسب و کار با نکات کلیدی
تشدید بحران ممنوع: اولین قدم برای مدیریت اوضاع
اینفلوئنسری را در نظر بگیرید که یکی از پست هایش در اینستاگرام با واکنش شدید کاربران رو به رو می شود. بی شک در چنین شرایطی اینفلوئنسر قصه مان تحت فشار بی نهایت زیادی خواهد بود؛ چراکه کل کسب و کارش در این فضا جریان دارد و نابودی شهرت برای او به معنای پایان کار خواهد بود. بی شک هر کسی که از بیرون ماجرا را دنبال کند، نظریه ای برای مدیریت بحران خواهد داشت. با این حال وقتی خودتان در متن اتفاق قرار بگیرید، اوضاع کنترل ناپذیر می شود. اگر در چنین شرایطی اینفلوئنسر ما شروع به بحث و جدل با کاربران کند، احتمالا شعله های بحران تا آسمان هفتم هم خواهد رفت.
ما در روزنامه فرصت امروز یک اصل بی نهایت ساده برای مدیریت بحران داریم: اوضاع را الکی بدتر نکنید.
قبول دارم توصیه بالا کمی عجیب به نظر می رسد. خب مگر کسی هم پیدا می شود که دستی دستی برندش را به خاک سیاه بنشاند؟ جواب این سوال در عین ناباوری مثبت است. خب وقتی آدم تحت فشار عجیبی قرار داشته باشد، هیچ چیزی بعید نیست، مگر نه؟
حالا که صحبت از تشدید بحران شد، باید چند تا نکته کلیدی برای پرهیز از این وضعیت را مدنظر داشته باشیم. اولین راهکار اساسی عملکرد شفاف است. باور کنید یا نه، مشتریان از برندهایی که عملکرد روشنی ندارند، بیزار هستند. به همین خاطر شما با عملکرد شفاف دل خیلی از مشتریان را به دست خواهید آورد.
اگر یادتان باشد، در ابتدای بحث گفتیم که بروز بحران ها امری طبیعی است. بنابراین شما نباید درباره شان مخفی کاری کنید؛ چراکه چنین تکنیکی فقط مشتریان را نسبت به کلیت برندتان بدبین خواهد کرد. در عوض با یک توضیح مختصر و مفید به استقبال مشتریان بروید. قبول دارم مشاهده درگیری برند مورد علاقه مان با بحران های ریز و درشت بی نهایت سخت است، اما عملکرد شفاف جای چون و چرا ندارد. اینطوری دست کم مشتریان در جریان اوضاع برندتان قرار می گیرند.
نکته دیگری که باید مدنظر داشت، عملکرد برندها در بازار است. خیلی از کسب و کارها به محض اینکه با بحرانی رو به رو می شوند، دست و پای خود را گم می کنند. به طوری که بعد از مدت زمانی کوتاه حتی مشتریان وفادارشان را هم از دست داده و باید منتظر بلاهای عجیب و غریبی باشند. حفظ خونسردی یکی از نکاتی است که برای خیلی از کارآفرینان حیاتی محسوب می شود. هرچه باشد وقتی مشتریان از دست شما عصبانی هستند، دست کم باید روی رفتار خودتان کنترل داشته باشید. وگرنه اوضاع شبیه میدان جنگ خواهد شد!
شناخت بحران به طور کامل: حل جزییات ممنوع
بحران برند معمولا در قالب یک پکیج کامل سر و کله اش پیدا می شود. بنابراین مدیریت بحران از طریق نگاه جزئی به ماجرا اصلا امکان پذیر نیست. در عوض شما باید ماجرا را مثل یک پازل جلو ببرید. همانطور که در حل پازل توجه به تکه های مختلف مهم است، باید دید کلی را نیز حفظ کنیم؛ چراکه تصویر نهایی فقط از طریق نگاه کلی به ماجرا حاصل می شود.
یادتان باشد، اخبار بد در بازار به سرعت منتشر می شود. وضعیت درباره اخبار بد در شبکه های اجتماعی حتی از این هم بدتر است؛ چراکه سرعت انتقال اخبار در پلتفرم های آنلاین چیزی شبیه سرعت نور است. نکته جالب ماجرا تاثیر اخبار جزئی بر روی برداشت کلی مشتریان از برند شماست. به طوری که اگر حواس تان نباشد، مشتریان کاملا شما را نادیده خواهند گرفت.
وقتی مشتریان درباره کلیت برند شما شک کرده اند، با حل برخی از بحران های جزئی شانسی برای قسر در رفتن از مشکلات ندارید. در عوض باید کل ذهنیت مشتریان را اصلاح کنید. این امر در اولین قدم با شناخت درست بحران صورت می گیرد.
آیا تا حالا به مشکلات برندتان به طور کامل رو به رو شده اید؟ خیلی از کارآفرینان از ترس اینکه اوضاع از همینی که هست بدتر نشود، اصلا سراغ رویارویی با مشکلات نمی روند. انگار که این رویارویی یک مشکل بزرگ برای شان به بار می آورد. راستش را بخواهید، چالش اصلی درست از همین نقطه شروع می شود. چراکه با فرار از مشکلات برند فقط بحران ها را شدیدتر خواهید کرد. به طوری که بعد از مدت زمانی کوتاه خود به خود از بازار کنار خواهید رفت.
بعد از اینکه با مشکل تان رو به رو شدید، نوبت به طراحی برنامه ای دقیق برای حل آن فرا می رسد. از آنجایی که چنین مرحله ای اصلا راحت نیست، ما سری به تجربه برندهای بزرگ در این زمینه زده ایم.
آدیداس وقتی با رفتارهای عجیب کانیه وست، خواننده مشهور آمریکایی، رو به رو شد، خیلی زود برنامه ای برای عبور از این بحران طراحی کرد. از آنجایی که شهرت کانیه با رفتارهای عجیبش حسابی لکه دار شده بود، آنها حمایت مالی شان از این هنرمند در قالب اسپانسر را متوقف کردند. در اطلاعیه رسمی آدیداس علاوه بر انتقاد از رفتارهای کانیه وست بر روی ارزش های اصلی برند شامل برابری و احترام متقابل نیز تاکید شده بود. به همین خاطر بحرانی که نزدیک بود دامن آدیداس را هم بگیرد، خیلی زود حل و فصل شد.
همانطور که می شود حدس زد، واکنش سریع در قبال بحران نقش مهمی در حل و فصل به موقعش دارد. خب وقتی یک برند تازه بعد از یک سال یاد انتشار بیانیه می افتد، مشتریان هم بهای چندانی به آن نخواهند داد. فکر می کنم این پاسخی قابل پیش بینی از سوی مشتریان یک برند باشد، مگر نه؟
مطلب مرتبط: بهترین کتاب های تاریخ در زمینه مدیریت بحران
پذیرش مسئولیت و عذرخواهی: پیش به سوی جبران
اگر هنوز هم دنبال مقصر برای بروز بحران ها هستید، احتمالا تا اینجای کار هیچ توجهی به حرف های ما نداشته اید؛ چراکه مسئله اصلی در این میان مقصرها نیستند. در عوض شما باید بر روی بازیابی دوباره مشتریان تان متمرکز شوید. به طوری که در این مسیر حتی از عذرخواهی رسمی نیز وحشتی نداشته باشید. ماجرا کمی سخت شد، نه؟
کارآفرینان معمولا میانه خوبی با عذرخواهی ندارند. انگار که این کار حسابی روی اعصاب شان است و حتی اعتبار آنها را لکه دار می کند. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید کاملا ناامیدتان کنیم؛ چراکه واقعیت اصلا این مدلی نیست. در عوض کارآفرینان با عذرخواهی از مشتریان حتی جایگاه شان در بازار تقویت هم خواهد شد. خب چه کسی دوست دارد از برندی خرید کند که مدیرعامل همیشه از عالم و آدم طلبکار است؟
عذرخواهی رسمی از مشتریان قدمی مثبت برای حل نهایی بحران محسوب می شود. البته شما نباید به همین مرحله اکتفا کنید؛ چراکه مشتریان از دست تان ناراحت و صدالبته ناامید شده اند. بنابراین نیاز به راهکاری برای جبران دارید. این دقیقا همان بخشی است که خیال تان را از بابت ماجرا راحت خواهد کرد.
اشتباه نکنید، قرار نیست یک شبه همه مشکلات را جبران کنید. بازیابی اعتماد مشتریان و بازگشت برند به حالت عادی امری زمانبر خواهد بود. به همین خاطر اصلا نباید عجله کنید. در عوض کارتان را با حوصله تمام جلو برده و مطمئن باشید مشتریان هم حوصله شما را خواهند داشت.
مهمترین اشتباهی که اوضاع بحرانی برندها را بدتر از قبل می کند، عجله کارآفرینان است. به طوری که آنها نه تنها خیلی زود دست از جبران اشتباهات شان می کشند، بلکه از مشتریان هم انتظار بخشش فوری دارند. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید این نوع نگاه خیلی عجیب است. هرچه باشد مشتریان که بدهکار شما نیستند. پس یک لطفی به خودتان کرده و دور این مدل اقدامات را خط بکشید.
سخن پایانی
مدیریت بحران برند کاری است که خیلی از کارآفرینان در انجامش شکست می خورند. با این حال شما الان تمام نکات مورد نیاز برای مدیریت بحران برند را یاد گرفته اید. از اینجا به بعد همه چیز به سعی و پشتکار خودتان بستگی دارد. پس منتظر چه هستید؟ همین امروز دست به کار شده و سر و سامانی به اوضاع برندتان دهید. یادتان باشد، اگر خیلی این دست و آن دست کنید، تک تک فرصت ها برای مدیریت بحران برند خواهد سوخت.
مطلب مرتبط: راهنمای مدیریت برند / چگونه همانند یک مدیر برند جهانی عمل کنیم؟
منابع: