گوش دادن به اخبار یکی از عادت های رایج مردم در سراسر دنیاست که پیر و جوان هم نمی شناسد. اگر شما هم از آن دست افرادی هستید که روز و شب تان با اخبار گره خورده، منظور ما را خیلی خوب متوجه می شوید. اینکه آدم بداند در دنیا چه خبر است و دیگران چه کار می کنند، حتی اگر فایده مشخصی برای مان نداشته باشد بازهم از نظر جذابیت دست کمی از فینال لیگ قهرمانان اروپا ندارد. چنین وضعیتی در عرصه کسب و کار هم کمابیش جریان دارد و برندهای مختلف در سراسر دنیا مثل دوندگان مسابقه دو سرعت علاوه بر مسیر پیش روی شان نیم نگاهی هم به پشت سر خود دارند تا در جریان فاصله شان با رقبا باشند!
همانطور که در یک تیم فوتبال آنالیزور وظیفه بررسی بازی بقیه تیم ها و اطلاع رسانی دقیق به سرمربی برای طراحی تاکتیک های درست را دارد، در عرصه کسب و کار هم آنالیز رقبا بحث بی چون و چرایی است. هرچه باشد شما نمی توانید کاملا سر به هوا کارتان را دنبال کنید و دست آخر انتظار تبدیل شدن به قهرمان بازار را هم داشته باشید. یادتان باشد، در دنیای کسب و کار کسی برای شما فرش قرمز پهن نکرده و حتی یک لحظه غفلت هم به بهای سقوط آزاد برندتان تمام خواهد شد.
خیلی از کارآفرینان فکر می کنند برای موفقیت در بازار باید همیشه دنبال نوآوری های عجیب و انقلابی باشند. ما اصلا قصد نداریم تصور شما از موفقیت کارآفرینی را به هم بریزیم، اما راستش را بخواهید کمتر کارآفرین و برندی در دنیا با چنین دست فرمانی سودهای هنگفت به جیب زده است. اشتباه نکنید، ما اصلا مخالف نوآوری در بازار نیستیم، فقط راه و روشی ساده تر برای این کار دارم: ارزیابی وضعیت رقبا.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم تمام برندها و کارآفرینان بزرگ قبل از هر چیزی خیلی خوب دور و برشان را آنالیز کرده اند. مثلا برند اپل را در نظر بگیرید. استیو جابز و همکارانش اصلا در قید و بند طراحی گوشی هوشمند نبودند. با این حال کار بقیه برندها مثل اچ تی سی (HTC) خیلی زود چشم آنها را گرفت و جرقه ای در ذهن شان زد. این جرقه چند سال بعد در قالب اولین گوشی هوشمند کامل و بی عیب دنیا روانه بازار شد. اگر قرار بود مدیران اپل اصلا حواس شان به وضعیت رقبا نباشد، احتمالا یا اصلا خبری از آیفون در بازار نبود یا اینکه خیلی دیر اپل به سراغ تسخیر این بازار می آمد.
اگر شما تا به حال به تحلیل و ارزیابی عملکرد رقبا فکر نکرده اید، تا همین جای کار هم کلی از فرصت های طلایی کسب و کارتان از دست رفته است. البته لازم نیست خیلی نگران باشید و به خودتان استرس دهید، چراکه ما در این مقاله قصد داریم همه دغدغه های تان را دود کنیم و بفرستیم هوا. این کار را هم به روش خودمان در روزنامه فرصت امروز انجام می دهیم؛ یعنی اول یک تعریف درست و حسابی از ارزیابی رقبا خواهیم کرد، سپس سری به مزایای آن می زنیم و بعد هم با بررسی تیم هایی که می توانند از این استراتژی در یک شرکت سود ببرند کارمان را دنبال خواهیم کرد. در نهایت هم چند تا از تکنیک های طلایی در این حوزه را به شما آموزش می دهیم تا حسابی کاربلد شوید. پس کمربندهای تان را محکم ببندید تا تخته گاز به سمت میانبر کارآفرینی برویم!
مطلب مرتبط: راهنمای ارزیابی رقبا در بازار کسب و کار
ارزیابی وضعیت رقبا: آشنایی با تعریفی ساده از میانبر کارآفرینی
یادگیری یک استراتژی جدید اگر اول از همه با تعریف دقیق آن شروع نشود، بی برو برگشت سر از ناکجاآباد درمی آورد. در دنیایی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است و هیچ نشانه ای هم از ثبات در آن یافت نمی شود، شما اصلا نباید بی گدار به آب بزنید. هرچه باشد کلی استراتژی و روش کارآفرینی دیگر در بازار وجود دارد که اگر حواس تان نباشد به سادگی آن را با ارزیابی وضعیت رقبا اشتباه خواهید گرفت. پس شش دانگ حواس تان به این بخش باشد تا بعدا با یک اشتباه ساده حاصل تمام زحمات تان به باد نرود.
ارزیابی وضعیت رقبا در ساده ترین شکل ممکن، به فرآیند شناسایی رقبای احتمالی یا بالقوه و تلاش برای آنالیز عملکرد کلی شان در تمام بخش ها اشاره دارد. مثلا اگر شما از نظر بازاریابی عقب تر از رقبای تان هستید، می توانید از این استراتژی در عرصه بازاریابی استفاده کنید. اگر هم کارتان در زمینه فروش به مشکل خورده و یکی یکی مشتریان قدیمی تان را از دست می دهید، باید خیلی رُک و پوست کنده بروید سراغ رقیبی که از همه در فروش موفق تر است و ته توی کارش را دربیاورید. اینطوری به جای اینکه عرصه را برای رقبا خالی کنید، از عملکرد خودشان برای تبدیل شدن به غول مرحله آخر استفاده می کنید؛ از آن دست غول هایی که هیچ ابرقهرمانی نمی تواند شکست شان دهد!
وقتی شما عملکرد رقبای تان در بازار را زیر و رو می کنید، نه تنها با دلیل موفقیت آنها آشنا می شوید، بلکه خیلی زود نقطه ضعف آنها را هم پیدا خواهید کرد. این یعنی می توانید علاوه بر الگوبرداری از روش های بی عیب و نقص آنها در بازار فکری برای نقاط ضعف مورد بحث هم کرده و کارتان را به خوبی از این نظر مدیریت کنید. اینطوری دیگر حتی نقطه ضعف رقبای تان را هم نخواهید داشت و مثل یک تیم بی شک یک راست تا خود مسابقه فینال پیش خواهید رفت. ماجرا جالب شد، نه؟
همانطور که هر ورزشکاری برای ایستادن بر روی سکوی المپیک و کسب مدال طلا باید همیشه حواسش به رقبای اصلی اش باشد، شما هم به عنوان یک کارآفرین چاره ای به غیر از ارزیابی مداوم و دقیق عملکرد رقبا ندارید. وگرنه خیلی زود اوضاع تان در بازار به هم می ریزد و شانس تان در این میان کاملا از بین خواهد رفت. حالا که متوجه شدید استراتژی ارزیابی عملکرد رقبا اصلا چی هست، بد نیست سری هم به مزایای آن بزنیم. اینطوری شما کاملا مطمئن می شوید که قرار نیست بی گدار به آب زده و چیزی را از دست بدهید.
چرا استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا مهم است؟
هر استراتژی تازه ای که در بازار کسب و کار مطرح می شود، همیشه با کلی اما و اگر همراه است. شاید فکر کنید ماجرا در این بین مثل قرون وسطا و مخالفت آدم های سنتی با هرگونه نوآوری و اختراع جدید است، اما راستش را بخواهید ماجرا کاملا متفاوت است. از آنجایی که کارآفرینان در بازار سرمایه و اعتبارشان را از سر راه نیاورده اند، اصلا دل خوشی از ریسک های یکهویی ندارند. به زبان خودمانی، اگر قرار باشد کارآفرینان با هر ایده تازه ای کل ساختار کسب و کارشان را به هم بزنند اصلا سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
ما در روزنامه فرصت امروز همیشه برای اینکه اعتماد مخاطب ها را جلب کنیم و مانع از هرگونه بی گدار به آب زدن شویم، یک راست می رویم سراغ مزایای یک استراتژی. اینطوری دست کم خیال شما بابت کاربرد استراتژی مورد بحث در هر مقاله راحت می شود. از آنجایی که استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا هم کمابیش جدید محسوب می شود، در ادامه سعی می کنیم با دلایل دقیق و قانع کننده آخرین ترس های شما را هم از بین ببریم. اجازه دهید بدون هیچ حرف اضافه ای برویم سراغ اصل مطلب.
مطلب مرتبط: راهکارهای غلبه بر رقبا در بازار کسب و کار
شناسایی ایرادات کار
خیلی ها فکر می کنند کار برندهایی مثل اپل یا آمازون کاملا بدون ایراد است. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، کافی است فقط برای یکبار پای درد و دل کاربران محصولات اپل یا مشتریان آمازون بنشینید تا حسابی شوکه شوید. این روزها حتی بزرگترین برندهای دنیا هم کلی اشتباه می کنند، اما با ارزیابی فوق سریع وضعیت شان اجازه نمی دهد این مشکلات مشتریان ثابت شان را به سمت بقیه رقبا ببرد. ارزیابی وضعیت رقبا در این بین مثل یک مکمل درجه یک عمل می کند و شما را با جزییات مربوط به ایرادات کارتان رو در رو خواهد ساخت. خب وقتی یک کارآفرین دقیقا بداند کجای کارش می لنگد، دیگر فاصله چندانی تا موفقیت در بازار نخواهد داشت، مگر نه؟
ایراد گرفتن از دیگران همیشه بی نهایت ساده تر از ارزیابی ایرادات خودمان است. در استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا نیز دقیقا همین خصلت آدم ها مورد توجه قرار می گیرد. به این ترتیب شما نه با ارزیابی وضعیت خودتان، بلکه با زیر ذره بین بردن بقیه برندها ایرادات تان را پیدا می کنید؛ به همین سادگی.
اطلاع از جدیدترین ترندهای بازار
آیا تا به حال برای تان پیش آمده دنبال ترندهای یک صنعت یا حتی حوزه کاری خودتان باشید و آخر سر دست از پا درازتر با همان تکنیک های قدیمی کارتان را ادامه دهید؟ اگر جواب تان به این سوال مثبت است، لازم نیست خیلی نگران باشید چراکه خیلی ها در چهارگوشه دنیا دقیقا همین مشکل را دارند. فرمول طلایی ما برای این مشکل هم چیزی نیست به جز ارزیابی وضعیت رقبا!
وقتی شما ریز فعالیت های رقبای تان را درمی آورید، خود به خود اطلاعات درجه یک و دقیقی هم از ترندها تازه پیدا خواهید کرد. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید که پیدا کردن جدیدترین ترندهای دنیا وقتی حتی دقیقا دنبال این کار هم نیستید، جذاب ترین اتفاق دنیاست، مگر نه؟
شاید پیش خودتان فکر کنید ارزیابی رقبا و پیدا کردن ترندهای تازه از این طریق شبیه کار معدن است که باید طلا را از اعماق زمین بیرون کشید. در این صورت باید بگوییم کاملا دراشتباهید، چراکه تنها کاری که شما باید انجام دهید، چک کردن کمپین ها، محصولات و به طور کلی اقدامات تازه رقباست. اینطوری ناخودآگاه در جریان ترندهای تازه هم قرار می گیرید، بدون اینکه حتی لازم باشد خیلی به خودتان فشار بیاورید.
مطلب مرتبط: آنالیز رقبا با 17 ابزار كاربردی
پیدا کردن برندها و مشتریان تازه
همانطور که یک تهیه کننده در صنعت سینما هیچ وقت تنها نیست و همیشه سایه سنگین رقبای بزرگتر را به خوبی حس می کند، کارآفرینان هم 24 ساعته با کابوس رقبا رو به رو هستند. این یعنی شما باید همیشه شش دانگ حواس تان به رقبا و عملکردشان در بازار باشد. نکته کمدی ماجرا اینکه در این گیر و دار خیلی از کارآفرینان حتی اسم رقبای شان را هم خوب بلد نیستند، چه برسد به اینکه واقعا سراغ ارزیابی عملکردشان هم بروند!
سومین مزیت استراتژی ارزیابی عملکرد رقبا مربوط به آشنایی با رقبای تازه و یاد گرفتن فوت و فن های جدید از آنهاست. به علاوه، شما با شناسایی رقبای تازه عملا می توانید پلی به سوی مشتریان آنها نیز برای خودتان بنا کنید. خب پیش خودتان فکر نکرده اید که قرار است برای همیشه با مشتریان فعلی تان سر کنید؟
خیلی از برندها برای پیدا کردن مشتریان تازه به معنای واقعی کلمه از هفت خان رستم عبور می کنند. البته شما اصلا لازم نیست چنین فرآیند سخت و نفسگیری را به جان بخرید، بلکه با یک ارزیابی کوچک از رقبای تازه مثل آب خوردن مشتریان آنها را شناسایی کرده و در کسری از ثانیه با جبران اشتباهات رقبای تان دل آنها را به دست خواهید آورد. البته به شرط اینکه تکنیک های دست اول و بی عیب درباره نظارت بر عملکرد رقبا داشته باشید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود.
چه تیم هایی از استراتژی ارزیابی عملکرد رقبا سود می برند؟
حالا که بعضی از مزایای استراتژی ارزیابی رقبا را با هم مرور کردیم، بد نیست نیم نگاهی هم به این ماجرا داشته باشیم که چه تیم ها یا بخش هایی از شرکت عملا بیشترین استفاده را از این استراتژی می برند. هرچه باشد هر استراتژی یا تکنیکی به درد یک بخشی از کار شما می خورد و قرار نیست مقاله ما مثل یک شاه کلید قفل تمام مشکلات تان را باز کند. ماجرا جالب شد، نه؟
احتمالا هر کسی درباره اینکه چه تیم هایی در شرکت باید کار نظارت بر رقبا را انجام دهند، نظر خاص خودش را دارد. ما برای اینکه شما الکی خسته نشوید و زمان با ارزش تان را هدر ندهید، یک راست رفته ایم سر اصل مطلب و یک فهرست بی برو برگشت در این باره برای تان آماده کرده ایم. پس با ما همراه باشید تا سری به این فهرست طلایی بزنیم.
مطلب مرتبط: استراتژی های رقابت و برتری بر رقبا
تیم فروش
تیم فروش اولین بخشی از یک شرکت است که می تواند به راحتی هرچه تمام تر از استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا استفاده کند. بی شک مشاهده موفقیت بعضی از برندها در زمینه فروش آن هم درست زمانی که برند شما با هزار و یک مشکل در این زمینه مواجه است، بدترین تجربه دنیاست. دقیقا به همین خاطر استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا در عرصه فروش یکی از ضرورت های بی چون و چرای این بخش محسوب می شود. اینطوری دست کم شما متوجه شاه کلید موفقیت رقبای تان شده و از همه مهمتر می توانید از روی آن یک کپی برای خودتان بزنید!
تیم بازاریابی
تیم های بازاریابی معمولا تحت فشار زیادی کار می کنند و همه از آنها طلبکار هستند. اگر شما حتی یک روز تجربه کار در تیم های بازاریابی را داشته باشید، خیلی خوب میدانید گاهی اوقات فشار کار در چنین تیم هایی کمرشکن می شود. استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا در این میان مثل یک قهرمان همیشه محبوب به داد بازاریاب ها می رسد. شما می توانید با ارزیابی کمپین های بازاریابی و تبلیغات بقیه برندها به خوبی ته توی دلیل موفقیت آنها را دربیاورید. البته یادتان باشد شما قرار نیست روی همه رقبای تان قفل کنید و معطل آنها بمانید. در عوض باید فقط دنبال آن دسته از رقبای تان بروید که واقعا حرفی برای گفتن در بازار دارند. وگرنه نه تنها خبری از تکرار موفقیت های بازاریابی آنها نخواهد بود، بلکه اصلا بعید نیست آخر ماه با کلی بدهی و طلبکار ریز و درشت تنها نمانید.
مطلب مرتبط: 6 کتاب برتر سال 2021 برای غلبه بر رقبا
تیم توسعه و تحقیقات (R&D)
تیم های توسعه و تحقیقات بار سنگینی در برندها به دوش می کشند. همانطور که آکادمی های استعدادیابی در صنعت سینما یا رشته های ورزشی وظیفه پیدا کردن بهترین افراد برای تضمین آینده کاری موسسه هنری یا تیم باشگاه شان را دارند، در عرصه کسب و کار هم برندها برای اینکه همیشه در کورس قهرمانی باقی بمانند چاره ای به جز توسعه و تحقیقات مداوم ندارند.
اگر شما فکر می کنید توسعه و تحقیقات سالی یکبار اتفاق می افتد و بعد هم تا سال های سال خبری از آن در شرکت ها نیست، احتمالا هیچ تجربه ای در عرصه کسب و کار مدرن نداشته اید و هنوز هم با روش های قدیمی برندتان را مدیریت می کنید. باور کنید یا نه، دیگر دوران کار سخت و طاقت فرسا تمام شده است. در عوض کارآفرینان سعی می کنند با مطالعه دقیق بازار به جاهای خالی یا انتظارات جدید مشتریان پی برده و در یک چشم به هم زدن آنها را برآورده کنند. اینطوری هم زحمت کمتری روی دوش شما خواهد بود، هم اینکه رضایت مشتریان تضمین می شود. پس دفعه بعدی که قصد شروع یک کسب و کار جدید را داشتید، حتما از بخش توسعه و تحقیقات برای پیدا کردن حوزه مناسب استفاده کنید. بعد از آن هم همیشه با نیم نگاهی به عملکرد رقبا در جریان مطالعات عمیق آنها قرار بگیرید. مزیت این روش آگاهی از آخرین تغییرات بازار و امکان رقابت تنگانگ با بقیه برندها بدون نیاز به خرج حتی یک دلار اضافی است؛ درست شنیدید، بدون نیاز به خرج هرگونه بودجه ای!
تیم های مدیریت کسب و کار
فرض کنید شما بعد از سال ها درس و مشق بالاخره دوره جراحی تان را تمام کرده اید و حالا دیگر یک پزشک متخصص هستید. در این صورت احتمالا بعد از چند بار همراهی با یک پزشک ماهر در نهایت اجازه جراحی به تنهایی را خواهید یافت. اگر در این فرآیند جراح ارشد شما نه تنها تحصیلات درستی نداشته باشد، بلکه حتی حواسش به بدیهی ترین نکات پزشکی هم نباشد چه حسی خواهید داشت؟ شما را نمی دانم، ولی من که حتی یک ثانیه هم ریسک همراهی با چنین جراح به اصطلاح ارشدی را نخواهم پذیرفت.
اشتباه نکنید، ما قصد نداریم بحث را کاملا عوض کنیم، بلکه مثال بالا با هم جزییاتش در عرصه کسب و کار هم مصداق دارد. شما برای اینکه به عنوان یک مدیر حسابی در دل کارمندان جا باز کنید و همه اعضای شرکت از شما حرف شنوی داشته باشند، باید نشان دهید آدم کاربلدی هستید. وگرنه تا سال های سال هم خبری از حمایت کارمندان نمی شود. استراتژی ارزیابی عملکرد رقبا دقیقا در چنین مواقعی به داد مدیران می رسد. خب اگر یک مدیر در شرکتی مثل تسلا یا مایکروسافت بلد است چطور با کارمندانش رفتار کند، شما هم با کمی ریز شدن روی جزییات فعالیت آنها می توانید شهرت و اعتباری مشابه آنها برای خودتان به هم بزنید. ماجرا خیلی ساده تر از آن چیزی بود که فکرش را می کردید، مگر نه؟
ارزیابی عملکرد رقبا در عمل: فوت و فن هایی برای حرفه ای شدن
شما تا اینجای کار مسیر نسبتا طولانی را طی کرده اید و صدالبته اطلاعات زیادی هم دم دست دارید. البته بدون یادگیری تکنیک هایی برای اجرای استراتژی ارزیابی عملکرد رقبا همچنان کارتان لنگ خواهد ماند و چه بسا درست دقیقه 90 بازی با یک گل به خودی تمام زحمات تان به باد برود!
ما در بخش پایانی این مقاله چند تا توصیه درجه یک یا به قول فرنگی ها تکنیک برای تان کنار گذاشته ایم. پس اگر آماده اید تا با قدرت ایستگاه پایانی آشنایی با استراتژی ارزیابی عملکرد رقبا را هم پشت سر بگذارید، هیچ جوره بخش بعدی را از دست ندهید.
مطلب مرتبط: چگونه در بازار رقبا را پشت سر بگذاریم؟
چک کردن سایت رقبا: شروعی ساده و کاربردی
تا همین چند دهه قبل تنها محل ملاقات مشتریان و برندها فروشگاه های زنجیره ای بزرگ یا دست کم نمایندگی برندها بود، اما حالا زمانه کاملا عوض شده و دیگر خبری از این چیزها نیست. در عوض هر برندی سایت رسمی خودش را دارد و مشتریان هم ترجیح می دهند به جای سردرگمی در قفسه های مختلف فروشگاه ها مستقیم سراغ سایت برندها بروند. اینطوری هم می توانند شناخت بهتری از یک برند کسب کنند، هم بدون اینکه آب در دل شان تکان بخورد فقط و فقط با چند کلیک ساده سفارش شان را نهایی کنند.
اگر شما هنوز برای برندتان سایت رسمی ندارید یا هنوز در دوران روم باستان گیر کرده اید یا شوخی تان گرفته است. هرچه باشد سایت یک برند در واقع هویت آن محسوب می شود و در بازار جایی برای برندهای بی هویت نیست. اجازه دهید قبل از اینکه حسابی تند بروید و سایت تان را به رخ ما بکشید، بگوییم داشتن یک سایت بی عیب و نقص در این دوره و زمانه به هیچ وجه کافی نیست. اصلا مهم نیست وضعیت سایت شما چه وضعیتی دارد، بلکه عملکرد رقبای تان در این بین مهم است. پس قبل از اینکه حسابی از سایت تان تعریف کنید، سری به سایت رقبای تان بزنید؛ قول می دهیم اصلا ضرر نکنید!
وقتی شما سراغ سایت رقبای بزرگ تان می روید، نباید به عنوان یک کاربر ساده از آن بازدید کنید. هرچه باشد شما دنبال اطلاعات و تکنیک های تازه هستید. پس یک راست بروید سراغ قالب سایت و سرعت بارگذاری صفحات آن. اگر حس کردید صفحات سایت رقیب تان خیلی سریع تر از مال شما بارگذاری می شود، باید قبل از اینکه حسابی دیر شود به خودتان آمده و فکری به حال سایت برندتان کنید. وگرنه کلاه تان حسابی پس معرکه خواهد بود.
بعد از اینکه وضعیت ظاهری سایت ها را زیر ذره بین بردید، باید مثل شلوک هولمز سراغ محتوای آن بروید. اینکه یک برند در سایت رسمی اش چه محتواهایی پیش پای کاربران قرار می دهد اهمیتی به اندازه یک پرتاب سه امتیازی در فینال کنفرانس غرب NBA دارد. پس اصلا کارتان را دست کم نگیرید و شش دانگ حواس تان را به محتوای سایت مورد نظر اختصاص دهید.
سیگنال هایی که شما در سایت رقبا باید گوش به زنگشان باشید، کمپین های بازاریابی با حال و هوایی کاملا متفاوت، محتوای وبلاگی کاربردی و از همه مهمتر ایده های جدید درباره شیوه پیشخرید محصولات یا فروش اقساطی است. این نکات دیر یا زود به درد شما می خورد و باید خودتان را برای استفاده درست از آنها آماده کنید. پس یک لطفی به خود و برندتان کرده، همین حالا آنها را فوت آب شوید.
بررسی قیمت های پیشنهاد رقبا: وقتی قیمت ها صحبت می کنند!
آیا کسی را سراغ دارید که خرید محصولات گران را دوست داشته باشد؟ خب تا وقتی می شود یک محصول را با قیمتی منطقی خرید، اصلا چرا آدم باید سراغ پیشنهادهای گران برخی از برندها برود؟ فکر می کنم همین سوال برای درک اهمیت قیمت گذاری درست محصولات در ماراتن نفسگیر برندها کافی باشد. درست به همین خاطر ما دومین گام از ارزیابی عملکرد رقبا را به بحث قیمت ها اختصاص داده ایم، چراکه قیمت ها خودشان در بازار حرف می زنند.
مطلب مرتبط: بازاریابی بهتر با تحلیل عملکرد رقبا
قیمت گذاری محصولات معمولا در فهرست کارهای مورد علاقه کارآفرینان جای مشخصی ندارد. این یعنی چنین کاری اصلا دوست داشتنی نیست و می شود به هر بهانه ای از زیر مسئولیتش در رفت. به همین خاطر هم ما اصرار داریم شما در قیمت گذاری محصولات تان از استراتژی ارزیابی وضعیت رقبا استفاده کنید تا در یک چشم به هم زدن سخت ترین کار دنیا جلوی چشم تان ساده و دوست داشتنی شود!
فرقی ندارد شما یک محصول ارزان قیمت مخصوص نظافت خانه تولید می کنید یا اینکه برندی لوکس با محصولات خاص دارید، در هر صورت باید از قیمت های رقابتی تبعیت کنید. به زبان خودمانی، شما نباید قیمت خیلی بالا یا بی نهایت ارزان انتخاب کنید. همانطور که می شود حدس زد، قیمت های بالا فقط مشتریان شما را ناامید می کند و آنها را به سوی بقیه رقبا هدایت خواهد کرد. این یعنی شما باید همیشه مطمئن شوید قیمت محصولات تان خیلی بالا نیست تا شانسی برای قهرمانی در بازار و تبدیل شدن به برند محبوب مشتریان داشته باشید. تنها راهکار مناسب هم برای اطلاع از قیمت مناسب مراجعه به رقبا و بررسی دقیق قیمت های آنهاست.
بعضی از کارآفرینان باهوش فکر می کنند با سطح قیمت پایین تر می توانند حسابی دل مشتریان را به دست بیاورند. قبول دارم این استدلال به اندازه کافی جذاب به نظر می رسد، اما راستش را بخواهید هیچ وقت عملی نمی شود. کافی است خودتان را جای مشتریان قرار داده و یک محصول فوق العاده ارزان را در نظر بگیرید. اینطور وقت ها آدم مدام پیش خودش فکر می کند یک کاسه ای زیر نیم کاسه است. خب اصلا چرا یک برند باید از خیر کلی سود گذشته و به دنبال عرضه محصولاتی فوق العاده ارزان در بازار باشد؟
شما را نمی دانم، ولی ما که در روزنامه فرصت امروز برای سوال بالا هرچه منابع مختلف را زیر و رو کردیم، جواب دندان گیری پیدا نکردیم. دقیقا به همین خاطر هم توصیه ما برای شما این است که دور قیمت های بی نهایت ارزان را خط بکشید؛ به همین سادگی.
بررسی قیمت رقبا کار خیلی سخت یا زمانبری نیست. کافی است شما یک سری به خرده فروشی های بزرگ مثل تارگت یا حتی نمونه های آنلاین مانند آمازون بزنید. اینطوری با انبوهی از محصولات مختلف و جذاب رو به رو می شوید. آن وقت کافی است سراغ حوزه کاری خودتان رفته و میانگین قیمت ها را پیدا کنید. اگر هم حوصله سر و کله زدن با خرده فروشی ها را ندارید، یک راست سراغ فروشگاه آنلاین رقبای تان رفته و خیلی شیک و بی دردسر فهرست قیمت ها را نگاه کنید.
تحلیل فعالیت های آنلاین رقبا: بازی شطرنج به سبک دیجیتال
اغلب مردم اولین بازی فکری که یاد می گیرند، شطرنج است. باور کنید یا نه، این بازی به ظاهر شیک اصلا ساده نیست و یک لحظه غفلت کافی است تا حریف همه برنامه های تان را به هم بزند. البته اگر شش دانگ حواس تان به حرکات حریف باشد و هر لحظه برنامه تان را آپدیت کنید، آن وقت دست آخر از پس حریف تان برمی آیید. شاید باور نکنید، ولی بازی شطرنج کمابیش شبیه بازی دنیای کسب و کار است. به زبان خودمانی، شما در عرصه کسب و کار باید حواس تان به تک تک حرکات رقبا باشد. وگرنه بقیه کارآفرینان طوری شما را کنار می زنند که انگار اصلا از اول هم کسی به اسم شما در بازار وجود خارجی نداشته است.
اگر شما دوست دارید در لیگ قهرمانان کسب و کار همان اول کار ناک اوت نشوید، باید حواس تان به تک تک فعالیت های رقبای تان باشد. البته منظور ما این نیست که مثل شرلوک هولمز با یک ذره بین دنبال کارآفرینان مختلف راه بیفتید، بلکه این کار را از پشت میزتان و با اتصال به اینترنت انجام خواهید داد. هرچه باشد ما الان در قرن 21 هستیم و دیگر حتی کارآگاه بازی هم به دنیای دیجیتال نقل مکان کرده است. پس لطفا همین حالا پشت میزتان نشسته و با رایانه یا گوشی هوشمندتان این نکات را درباره رقبا چک کنید:
• آنها چه فعالیتی در دنیای آنلاین در قالب یک برند دارند؟
• در شبکه های اجتماعی کجاها منشن می شوند؟
• همکاران آنها چه کسانی هستند و کدام موسسات با آنها شراکت دارند؟
• شرکت های روابط عمومی و تیم های بازاریابی همکار آنها چه کسانی هستند؟
• آنها به دنبال بازاریابی برای چه محصولاتی هستند و کدام بازارها را هدف قرار داده اند؟
مطلب مرتبط: تکنیک های بررسی عملکرد رقبا به شیوه ساده
شاید فکر کنید نکات بالا آخرین سطح از مته به خشخاش گذاشتن است، اما اگر کمی به خودتان سخت بگیرید دست آخر کلی اطلاعات به درد بخور خواهید داشت. خب وقتی شما دقیقا بدانید رقیب اصلی تان چه محصولی را با کمک کدام شرکت های دیگر تولید و بازاریابی می کند، نصف راه موفقیت را رفته اید. نیم دیگر ماجرا هم به توانایی شما برای الگوبرداری از عملکرد موفقیت آمیز رقبای تان بستگی دارد. اینطوری بدون دردسر اضافه یا اینکه از کارتان بزنید، فرمول طلایی موفقیت در دنیای کارآفرینی را پیدا خواهید کرد. ماجرا خیلی ساده تر از آن چیزی بود که فکرش را می کردید، مگر نه؟
زوم کردن روی محتوای بازاریابی رقبا: چرا کمپین های بازاریابی شکست می خورند؟
تیم فوتبالی را در نظر بگیرید که علی رغم کلی بریز و بپاش در بازار نقل و انتقالات آخر فصل حتی یک جام هم کسب نمی کند. بی شک چنین تیمی خیلی زود آماج انتقادات ریز و درشت قرار می گیرد. به طوری که هر کسی از راه برسد، یک انتقاد تند و تیزی می کند و بدون توقف به راهش ادامه خواهد داد. در این بین هیأت مدیره چنین تیمی برای جلوگیری از آبروریزی مجدد در فصل بعد می توانند سراغ مربی هایی بروند که قبلا تجربه قهرمانی با تیم های دیگر را داشته اند. اینطوری دست کم اوضاع نابسامان تیم اندکی بهتر شده و شاید روزنهای برای قهرمانی در فصل بعد پدیدار شود. خب اگر یک تیم فوتبال اینطوری می تواند از بحران خارج شود، چرا شما همین کار را درباره کسب و کارتان انجام ندهید؟
مارکتینگ از آن دست کارهایی است که شما باید با حوصله و سر وقت انجام دهید. در این بین هم فقط یک راه میانبر وجود دارد و آن چیزی نیست به غیر از ارزیابی وضعیت رقبا. حتما می پرسید چطور چنین کاری ممکن است؟ کافی است حواس تان را کاملا جمع نکات ذیل کنید تا راه و رسم این کار را یاد بگیرید:
• اول از همه شما باید ببینید رقبای اصلی تان از چه کلیدواژه هایی برای تولید محتوا استفاده می کنند. آیا آنها هنوز هم به کلیدواژه های عهد باستان امید بسته اند یا اینکه به طور فعال دنبال پیدا کردن کلیدواژه های تازه از گوگل ترندز هستند؟ جواب این سوال می تواند بدون هیچ زحمت اضافه ای شما را با انبوهی از کلیدواژه های به درد بخور رو به رو سازد.
• بعد از اینکه شما کلیدواژه های مورد استفاده رقبای تان را پیدا کردید، بد نیست در وبینارهای آنها هم شرکت کنید. هرچه باشد برندها در وبینارها صفر تا صد برنامه شان را روی دایره می ریزند. این برای شما به معنای دسترسی بی دردسر به برنامه های اصلی رقبای تان خواهد بود.
• وقتی در شبکه های اجتماعی برای خودتان چرخ می زنید، بد نیست نیم نگاهی هم به عملکرد رقبای تان داشته باشید. اینطوری راه و چاه تولید محتوای جذاب دست تان می آید. همانطور که می شود حدس زد، شما نباید در این مرحله کاری به کار محتوای معمولی برندها داشته باشید. در عوض فقط روی محتواهای پرطرفدار آنها زوم کنید. اینطوری هم چشم بسته داخل چاه اشتباهات بقیه برندها نمی افتید، هم اینکه مثل آب خوردن چند تا ایده تازه برای بازاریابی و تولید محتوا گیرتان می آید.
مرور نظرات مشتریان درباره رقبا: پیش به سوی مهمترین منبع اطلاعاتی!
مهمترین منبع اطلاعاتی برندها برای کسب اخبار و ترندهای دست اول با اختلافی معنادار مشتریان هستند. هرچه باشد تمام سعی و تلاش برندها در بازار دست آخر باید به مذاق مشتریان خوش بیاید. پس چه کسانی بهتر از آنها برای کسب اطلاعات، حتی درباره رقبا!
مطلب مرتبط: راه هایی برای متمایز کردن برند از رقبا
پیدا کردن نظرات مشتریان درباره برندهای مختلف شاید زمانی سخت ترین کار دنیا بود، اما این روزها فقط باید به آمازون یا بقیه سایت های خرده فروشی سر کوتاهی بزنید تا صفر تا صد ماجرا دست تان بیاید. در این بین شما مثل یک آنالیزور حرفه ای هستید که باید نظرات منفی را از مثبت جدا کند. نظرات مثبت که تکلیف شان روشن است و می تواند ایده هایی برای الگوبرداری از نقاط قوت رقبا به شما دهد. درباره نظرات منفی هم باید شش دانگ حواس تان را جمع کنید تا یک وقت با تناب پوسیده رقبا به تله نیفتید. به زبان خودمانی، باید دور اشتباهات رقبا را با خودکار قرمز خط بکشید.
اصلا بر فرض که نظرات مشتریان مهمترین منبع اطلاعاتی دنیا، این نظرات را کجا باید پیدا کرد. خب نمی شود که همه امید آدم به آمازون باشد. ما برای این بخش از کار هم فکری کرده ایم. بر این اساس شما کافی است سری به سرویس گوگل شاپ بزنید تا با انبوهی از خرده فروشی ها و محصولات مختلف برندها آشنا شوید. زیر هر کدام از محصولات هم با کلی نظر مختلف مشتریان رو به رو شوید. اگر هم کار با گوگل برای تان سخت است، سرویس های دیگری مثل یلپ (Yelp) می تواند به شما کمک کند. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شوید و سراغ نظرات مشتریان بقیه برندها بروید!
سخن پایانی
ماجراجویی ما در دنیای ارزیایی وضعیت رقبا دیگر به آخر خط رسیده است. شما الان کاملا آماده زیر نظر گرفتن رقبا و استفاده از اطلاعات به دست آمده برای بازاریابی بهتر هستید. این یعنی دیگر هیچ عذر و بهانه ای از شما یا هر کدام از تیم های کاری تان پذیرفته نیست. اگر هم در هر مرحلهای از اجرای این استراتژی به مشکل خوردید، کافی است همین جا مشکل یا سوال تان را بیان کنید تا ما در یک چشم به هم زدن به کمک تان بیاییم.
منابع: