این روزها همه جا صحبت از موفقیت ها و جذابیت های کاری استارت آپ ها است. اما بیایید با کمی واقع بینی، نگاه متفاوتی به دنیای آنها داشته باشیم.
در سال های اخیر، استارت آپ ها توجه سرمایه گذاران را در زمینه های مختلف به خود جلب کرده اند؛ از سرمایه گذاری در زمینه نرم افزار تا شکار نهنگ! مهم نیست در کدام حیطه فعالیت می کنید، حتما آنجا هم یک استارت آپ تازه با ایده ای ناب پدیدار خواهد شد و این حس در شما ایجاد می شود که دوست دارید بخشی از آن تیم جذاب باشید.
شانس با شما همراهی می کند و یکی از این استارت آپ ها دنبال نیروی کاری می گردد که از قضا با توانمندی های شما همخوانی دارد. شما به این موضوع که همکاری با استارت آپ ها چالش بر انگیز و سخت است، آگاهی دارید، اما به نظرتان ایده آنها خوب است و آینده درخشانی در انتظار آنها است.
به ملحق شدن به این استارت آپ هیجان انگیز فکر می کنید که احتمالا آینده حرفه ای و شخصی شما را تحت تأثیر قرار می دهد، اما بیایید پیش از اتخاذ تصمیم نهایی به این سوال پاسخ دهید که «آیا واقعا لازم است به یک استارت آپ بپیوندید؟» ممکن است این موقعیت شغلی، پتانسیل بسیاری برای رشد کردن داشته باشند، اما در عین حال احتمال بیشتری وجود دارد که به شما حقایق بسیاری را نگفته باشند یا آنها را به خوبی برای شما وصف نکرده باشند.
پیش از آنکه هر تصمیمی بگیرید، این ۱۰ دلیل که شما را از ملحق شدن به استارت آپ منع می کنند به نقل از زومیت بخوانید. شاید در پایان تصمیم متفاوتی بگیرید.
۱. ممکن است حقوقی به شما پرداخت نشود
بسیاری از کارمندان کسب و کارهای نوپا می دانند که از یک حقوق خوب صرف نظر می کنند تا از امتیاز برابری در کسب و کار بهره مند شوند. آنها با این پیش فرض کار می کنند که برای چند سال حقوق دریافتی کمی دارند، اما وقتی استارت آپ پا گرفت و به مرحله نتیجه دهی و سود رسید، آنها نیز به سهم خوبی دست خواهند یافت.
اما چنین فرضیه دو حفره اساسی دارد: اول، یک استارت آپ ممکن است هرگز موفق نشود. اگر چنین فرضیه ای به نتیجه برسد، برابری در یک کسب و کار شکست خورده یا رو به زوال اهمیت چندانی نخواهد داشت. دوم، استارت آپ ها به خاطر روش صرفه جویی و کم هزینه ای که در پیش می گیرند به خوبی - شاید هم به بدنامی - شناخته شده اند. پول و سرمایه اولیه ای که دارند باید برای مدت طولانی که معلوم نیست تا کی ادامه یابد، ماندگار بماند.
پس اگر با این فرض با یک استارت آپ همکاری می کنید که در نهایت دارندگان کسب و کار در برابر شما احساس مسئولیت کنند و حقوق یا افزایش حقوق اساسی در نظر بگیرند، سخت در اشتباهید.
در حقیقت اگر شما از محل کاری فعلی خود رضایت نسبی دارید و قصد دارید آن را برای حقوق بهتر ترک کنید، باید در مورد موقعیت شغلی که در استارت آپ به شما پیشنهاد شده است تجدید نظر کنید.
۲. ممکن است هیچ موقعیت شغلی در بخش اجرایی برای شما در نظر گرفته نشود
یکی از دلایلی که افراد بسیاری به سمت استارت آپ ها گرایش پیدا می کنند این است که احتمال و شرایط دسترسی به یک جایگاه و مقام مدیریتی بیشتر و آسان تر است، اما چند استارت آپ می شناسید که جایگاه های بالا و رتبه مدیریتی آن در دست مؤسسان نباشد؟
معمولا پیشنهاد موقعیت های مدیریتی در مصاحبه های اولیه به درخواست کنندگان کار داده می شود تا جبران حقوق کمی که به آنها پرداخت می شود، باشد. اما یک پست مدیریتی فقط یک عنوان است که به درآمد آنچنانی ختم نخواهد شد. یادتان باشد که مؤسسان استارت آپ ها دقت بسیاری در خرج کردن پول دارند.
۳. استارت آپ ها عموما شکست می خورند
وقتی به یک استارت آپ ملحق می شوید این را در نظر داشته باشید که احتمال شکست آن بالا است. به بیان دیگر احتمالا این شرکت نتواند به نتیجه مطلوب در زمان مقتضی دست یابد. این واقعیت تلخی است که گاهی گفته نمی شود یا به دست فراموشی سپرده می شود.
در نشریه وال استریت در سال ۲۰۱۲ گزارشی منتشر شد که نشان می داد از هر چهار استارت آپ سه مورد ناموفق هستند. این گزارش، تحقیقی بود روی استارت آپ هایی که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ فعالیت خود را آغاز کرده بودند و شامل ۲۰۰۰ شرکتی بود که حداقل یک میلیون دلار سرمایه دریافت کرده بودند.
۴. باید سخت کار کنید
احتمالا شما قصد کم کاری ندارید و در هر شغلی که مشغول شوید برای به دست آوردن نتیجه مورد نظر تلاش خواهید کرد، اما در مورد استارت آپ ها قضیه کمی متفاوت است.
در استارت آپ لازم است بیشتر از ساعت های کاری که انتظار دارید کار کنید، به عبارتی لازم است دیوانه وار کار کنید تا بتوانید از زمان جلوتر حرکت و پیش از آنکه پول شرکت تمام شود، خدمات یا محصول خود را ارائه کنید.
اگر از این نوع کار کردن و فشار کاری لذت می برید، حتماً سراغ کار استارت آپی بروید. (بیشتر افراد دوست دارند فشار خون و ضربان قلب شان را در حد سلامت نگه دارند!) اگر می خواهید بیشتر از ۱۲ ساعت در روز برای حقوق کم - یا شاید هیچ - کار کنید، در پیوستن به استارت آپ تردید نداشته باشید.
۵. لیست مسئولیت های شما ممکن است کمی طولانی باشد
علاوه بر استرس، ساعت کار طولانی و حقوق کم، در یک استارت آپ وظایف و مسئولیت های بسیاری نیز بر عهده دارید. ممکن است لازم باشد چند کار را با هم انجام دهید. برخی افراد از این روند احساس رضایت می کنند، اما برخی دوست دارند دقیقا وظایف مشخص و از پیش تعیین شده ای داشته باشند. شما در کدام دسته قرار می گیرید؟ براساس آن درباره ملحق شدن به تیم استارت آپی تصمیم گیری کنید.
این را نیز به خاطر بسپارید که شاید برخی از مسئولیت های کار استارت آپی، آن چنان که انتظار دارید جذابیت نداشته باشد و حتی کمی ناامیدکننده باشد!
۶. همه چیز بسیار سریع تغییر می کند
در استارت آپ ها همیشه همه چیز تحت کنترل شما نیست. اگر سرمایه گذارها تصمیم بگیرند پول شان را خارج کنند چه؟ اگر رقابت، کسب و کار شما را خراب کنه چه؟ اگر یک رقیب بزرگ مانند گوگل وارد کارزار شود چه؟ اگر یک رکود اقتصادی دیگر رخ دهد چه؟ فاکتورهای بسیاری وجود دارند که می توانند روی موفقیت یا شکست یک استارت آپ تأثیر بگذارند. وقتی شرایط تغییر کند، همه چیز تغییر می کند. یک روز شما برای یک استارت آپ با آینده ای درخشان فعالیت می کنید، روز دیگر باید دنبال کار تازه ای باشید.
۷. استارت آپ بی نظم است
استیو بلانک، پروفسوری از دانشگاه استنفورد و مؤسس چندین شرکت، می گوید پیش از ملحق شدن به یک استارت آپ از خودتان بپرسید «چقدر با بی نظمی کنار می آیید؟» اگر استارت آپی که مدنظر دارید با آن کار کنید کمتر از ۱۰ نفر کارمند دارد، هر روز باید انتظار یک هرج و مرج تازه را داشته باشید. این موضوع گاهی ممکن است بسیار خسته کننده و ناامیدکننده باشد.
۸. همچنان رئیس (یا رئیس هایی) خواهید داشت
یکی از باورهای مجذوب کننده که درباره استارت آپ ها وجود دارد این است که سرانجام شغلی به دست خواهید آورد که زیر دست کسی نیستید، درحالی که چنین نیست. استارت آپ ها هم مدیر، مدیرعامل و سرمایه گذار دارند. اگر خوش شانس باشید مدیر خوبی خواهید داشت و این موضوع اصلا بد نیست. این شخص تیم را در کنار هم نگه می دارد و برای به ثمر رسیدن کارها نقش مؤثری خواهد داشت.
سرمایه کاری استارت آپ از طرف یک شرکت یا سازمان سرمایه گذار ریسک (Venture capital) تهیه می شود و به همین دلیل باید نتایج مورد نظر آنها در تاریخ های احتمالا از پیش تعیین شده، آماده شود؛ چراکه پول از طرف آن سازمان تهیه شده است. شاید ندانید، اما دلایل ناموفق بودن و شکست خوردن یک استارت آپ می تواند به دلیل ناهماهنگی یا ناسازگاری بین رهبران تیم استارت آپ و شرکت سرمایه گذار باشد.
۹. باید یک شرکت را شکل دهید و بسازید
فرض کنید که یک مهندس یا توسعه دهنده نرم افزار هستید و یک استارت آپ توجه شما را به خود جلب کرده است. اگر کار را قبول کردید باید این را بدانید که انتظار شرایط شغل و کار مشخص پیشین اشتباه است و باید یک شرکت بسازید. این موضوع شاید به یک چالش جذاب شبیه باشد، اما کاری نیست که شما برای آن درخواست داده اید. دیوید بلوم، به عنوان یک کارآفرین می گوید همه اعضای یک استارت آپ باید سازندگان کسب و کار باشند و علاوه بر کاری که بر عهده دارند از اصول توسعه و پیشرفت کسب و کار نیز آگاهی داشته باشند.
۱۰. شاید لازم باشد خودتان نیز هزینه کنید
مهمان شدن و پذیرایی شدن از طرف استارت آپ ها را فراموش کنید. احتمالا استارت آپ جوان شما امکان چنین هزینه هایی را نداشته باشد و وقتی بخواهید یک سرمایه گذار یا مشتری را تحت تأثیر قرار دهید و به صرف قهوه یا شام دعوت کنید، لازم است از جیب خودتان هزینه کنید، حتی اگر این میهمانی بخشی از وظایف کاری شما باشد که از طرف سازمان تعیین شده است. به علاوه شاید لازم باشد برخی تجهیزات و وسایل شرکت (حتی وسایل شست وشو) نیز از طرف کارمندان تهیه شود!
در نهایت، هدف از این نوشته این بود که با آگاهی و دانش بیشتری نسبت به محل کاری که می خواهید برای خود انتخاب کنید، تصمیم بگیرید. هر شرکت و استارت آپی مزایا و معایب خود را دارد. خوب است که پیش از تصمیم گیری از همه آنها آگاهی داشته باشید تا بهترین نتیجه را به دست آورید.