تصور کنید کسی از دهه 90 میلادی با ماشین زمان به امروز پرت شود و بخواهد به یک مرکز خرید سر بزند. احتمالا ترکیب الگوهایی مثل خرید آنلاین با تحویل درب منزل و اپلیکیشن هایی که به شما پیشنهاد خرید می دهند، مغز او را حسابی منفجر کند. هرچه باشد، صنعت خرده فروشی که روزگاری محدود به چند فروشگاه در خیابان اصلی بود، حالا به فضایی دیجیتال و فیزیکی تبدیل شده که در هم تنیده اند.
بی شک این تغییرات تنها به فناوری خلاصه نمی شوند. در دنیای امروز، مشتری ها دیگر به تجربه خریدی ساده رضایت نمی دهند. آنها به دنبال ترکیبی از راحتی دنیای دیجیتال و حس اعتماد و تعامل انسانی خرید حضوری هستند. در اینجا جادوی فیجیتال وارد میدان می شود. سوالی که اینجا پیش می آید، درباره ماهیت فیجیتال است. اصلا این مفهوم یعنی چه؟
فیجیتال یعنی تلفیق دو جهان متفاوت: تجربه های دیجیتال و فیزیکی. این مفهوم که از کلمات فیزیکی و دیجیتال شکل گرفته، به برندها کمک می کند تا در عصر جدید نیازهای متنوع مشتریان را به بهترین نحو پاسخ دهند، اما اگر فکر می کنید فیجیتال فقط یک شعار جذاب است، باید بگویم این مفهوم عملا به استراتژی بقای برندها تبدیل شده است.
وقعی از الگوی فیجیتال حرف می زنیم، در واقع ترکیب دنیای فیزیکی و دیجیتال برای ارائه تجربه خرید بهتر به مشتریان را مدنظر داریم. این یعنی کارآفرینان و بازاریاب ها هرچه در چنته دارند برای جلب نظر مشتری رو می کنند!
برای کسب وکارهایی که می خواهند در میدان رقابت باقی بمانند، اجرای درست این الگو حیاتی است. برندهایی که نمی توانند تجربه های آنلاین و حضوری خود را هماهنگ کنند، خطر حذف شدن از بازار را به جان می خرند. پس اگر می خواهید بدانید فیجیتال چطور بازی را تغییر می دهد و چرا این الگو از مهمترین مفاهیم عصر خرده فروشی است، با ما همراه باشید.
اولین قدم در مسیر آشنایی با الگوی فیجیتال فقط و فقط مرور مزایای آن است. خب تا وقتی مزایای یک استراتژی به طورکامل برای کارآفرینان روشن نشود، تلاش برای استفاده از آن بی نتیجه خواهد بود. این امر می تواند شرایط کارآفرینان در بازار را حسابی دشوار سازد. به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز همیشه معتقدیم کارآفرینان باید بهترین آشنایی ممکن از مزایای یک استراتژی را به دست بیاورند. ما در این بخش تلاش می کنیم بخش قابل ملاحظه ای از چنین آشنایی را با شما در میان بگذاریم. پس با ما همراه باشید تا نکات کلیدی در این رابطه را مثل آب خوردن یاد بگیرید.
مطلب مرتبط: خرده فروشی در دنیای شگفت انگیز واقعیت مجازی و افزوده
تجربه خرید یکپارچه و بدون وقفه
تصور کنید وارد فروشگاهی می شوید و به دنبال یک محصول خاص هستید. به جای پرسیدن از فروشنده، اپلیکیشن موبایل تان شما را مستقیما به محل دقیق محصول هدایت می کند. سپس با استفاده از بارکدخوان در گوشی، اطلاعات کاملی از محصول دریافت می کنید و حتی اگر در فروشگاه موجود نباشد، بلافاصله امکان سفارش آنلاین آن فراهم است. این تجربه ترکیبی دیجیتال و فیزیکی همان چیزی است که الگوی فیجیتال ارائه می دهد.
یکی از بزرگ ترین مزایای فیجیتال ایجاد تجربه خرید بدون مرز است. در این الگو، مشتریان می توانند به راحتی میان کانال های آنلاین و حضوری جابه جا شوند و از امکانات هر دو جهان بهره ببرند. برندهایی مثل آمازون گو این ایده را به شکلی چشمگیر به واقعیت تبدیل کرده اند. شما وارد فروشگاه می شوید، محصولات را انتخاب می کنید و بدون نیاز به صف پرداخت، از فروشگاه خارج می شوید؛ زیرا سیستم هوشمند خرید شما را ثبت کرده است.
این تجربه روان و بی دردسر نه تنها باعث صرفه جویی در زمان مشتریان می شود، بلکه احساس راحتی و لذت بیشتری را نیز به آنها منتقل می کند. چنین تجربه هایی، تعامل میان برند و مشتری را عمیق تر می کند و به آنها احساس ارزشمندی می دهد.
جالب اینجاست که برندهایی که این نوع تجربه ها را ارائه می دهند، در ذهن مشتریان متمایز می شوند. وقتی مشتری احساس کند فرآیند خرید آسان و لذت بخش است، احتمال بازگشت او به همان برند بسیار بیشتر خواهد بود. به همین دلیل، برندهایی که به این مزیت توجه نمی کنند، ممکن است به زودی از میدان رقابت حذف شوند. در نهایت، تجربه خرید یکپارچه، پلی است که فاصله میان دنیای آنلاین و حضوری را پر می کند و به مشتریان این امکان را می دهد که خرید خود را دقیقا به شیوه ای که می خواهند انجام دهند. این همان جادوی فیجیتال است که خرده فروشی را متحول کرده است.
افزایش تعامل و سرگرمی در خرید
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که خرید می تواند به جای یک وظیفه، یک سرگرمی لذت بخش باشد؟ الگوی فیجیتال دقیقا چنین امکانی را فراهم می کند. برندها با ادغام فناوری های تعاملی مثل واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR)، خرید را از یک فعالیت تکراری به یک تجربه هیجان انگیز تبدیل کرده اند.
برای مثال، برند لوازم آرایشی لورآل اپلیکیشنی ارائه کرده که به مشتریان اجازه می دهد از طریق دوربین گوشی، محصولات مختلف مثل رژ لب یا سایه چشم را روی چهره خود امتحان کنند. این فناوری، نه تنها تجربه خرید را جذاب تر می کند، بلکه به مشتریان این امکان را می دهد که تصمیم بهتری بگیرند.
این نوع تعامل مشتریان را بیشتر درگیر برند می کند. آنها نه تنها زمان بیشتری را صرف تعامل با محصولات می کنند، بلکه این تجربه منحصربه فرد در ذهن شان ماندگار خواهد شد. فروشگاه های حضوری هم می توانند از چنین فناوری هایی بهره مند شوند. آینه های تعاملی یا دستگاه هایی که محصولات را به صورت سه بعدی نمایش می دهند، مثال های دیگری از افزایش تعامل در خرید هستند. چنین تعاملاتی تنها برای مشتریان جذاب نیست، بلکه برای برندها نیز سودآور است. هرچه مشتریان بیشتر با برند تعامل کنند، احتمال خرید آنها افزایش می یابد. همچنین این تجربه ها باعث ایجاد حس تعلق به برند می شوند که برای وفاداری مشتریان حیاتی است.
شکی نیست که الگوی فیجیتال با ترکیب سرگرمی و خرید، تجربه ای را ارائه می دهد که مشتریان را به خرید دوباره ترغیب می کند. به جای خریدهای بی روح و تکراری، هر بار خرید می تواند به یک ماجراجویی تبدیل شود.
مطلب مرتبط: بهترین کمپین های بازاریابی واقعیت مجازی (VR)
شخصی سازی عمیق تر تجربه مشتریان
شخصی سازی در دنیای امروز به یک ضرورت تبدیل شده است. مشتریان دیگر به تجربه های عمومی و یکسان راضی نیستند. الگوی فیجیتال به برندها این امکان را می دهد که به طور دقیق نیازها و سلیقه مشتریان را شناسایی کنند و تجربه ای کاملا شخصی سازی شده ارائه دهند.
برای مثال، برند ورزشی نایک با فروشگاه های تعاملی خود این مفهوم را به کمال رسانده است. در این فروشگاه ها، مشتریان می توانند کفش های خود را مطابق سلیقه شخصی طراحی کنند، از رنگ گرفته تا نوع مواد. همچنین فناوری های دیجیتال به آنها کمک می کند که سایز مناسب یا محصولات مشابه را با پیشنهادات دقیق پیدا کنند.
شخصی سازی باعث می شود مشتریان احساس کنند برند، دقیقاً آنها را می شناسد و برای نیازهای شان ارزش قائل است. این حس ارزشمندی، وفاداری مشتریان را افزایش می دهد. وقتی مشتریان بدانند برند به صورت خاص برای آنها طراحی شده، احتمال خرید دوباره آنها به شدت افزایش می یابد.
جالب تر اینکه برندها می توانند از داده های جمع آوری شده برای بهبود مستمر تجربه مشتریان استفاده کنند. هر بار خرید، اطلاعات جدیدی در مورد رفتار مشتری ارائه می دهد که می تواند به تصمیم گیری های استراتژیک کمک کند. شخصی سازی تنها یک ویژگی نیست، بلکه یک مزیت رقابتی است که برندها را از دیگران متمایز می کند. فیجیتال به برندها این امکان را می دهد که این مزیت را به بهترین نحو اجرا کنند و تجربه ای به یادماندنی برای مشتریان خلق کنند.
گسترش دامنه مشتریان
یکی از چالش های بزرگ برای برندها، جذب مشتریان جدید و گسترش دامنه مخاطبان است. الگوی فیجیتال با ایجاد کانال های چندگانه، این امکان را به برندها می دهد که به مشتریانی دسترسی پیدا کنند که شاید پیش از این امکان خرید نداشتند. مثلا فروشگاه های کوچک محلی می توانند با ایجاد فروشگاه های آنلاین، مشتریانی از سراسر جهان را جذب کنند. در عین حال، تجربه حضوری در فروشگاه های فیزیکی، به آنها این امکان را می دهد که مشتریانی را که به خرید حضوری علاقه دارند نیز راضی نگه دارند.
این گسترش دامنه مشتریان تنها به افزایش درآمد ختم نمی شود. برندها می توانند با استفاده از داده ها و فناوری های فیجیتال، محصولات و خدمات خود را برای هر گروه مشتری بهینه سازی کنند. این به آنها کمک می کند که بازارهای جدیدی را فتح کنند و رقبا را پشت سر بگذارند.
احتمالا شما هم به این نتیجه رسیده اید که فیجیتال به برندها کمک می کند تا در دنیای پررقابت امروز، دامنه مخاطبان خود را گسترش دهند و به بازارهایی دسترسی پیدا کنند که پیش از این دور از دسترس بودند. این مزیت یکی از کلیدهای موفقیت در دنیای تجارت مدرن است.
مطلب مرتبط: بازاریابی و تبلیغات در آینه فناوری VR / پنج راهکار برای استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی در بازاریابی
حالا به بخش هیجان انگیز ماجرا رسیدیم. جایی که باید اجرای استراتژی فیجیتال را با هم مرور کنیم. خب اگر یک کسب و کار نتواند چنین استراتژی را به درستی اجرا کند، تمام زحماتش دودِ هوا خواهد شد. به علاوه، اعتماد مشتریان را نیز به سادگی آب خوردن از دست می دهد.
به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز سعی می کنیم برخی از مهمترین نکات برای بررسی هرچه دقیق و بهتر این استراتژی را با شما در میان بگذاریم. پس با ما همراه باشید تا برخی از نکات کلیدی در این رابطه را یاد بگیریم.
ترکیب فروشگاه فیزیکی و دیجیتال
وقتی به خرده فروشی های موفق فکر می کنید، اولین چیزی که به ذهن می آید شاید فروشگاه هایی باشد که در عین داشتن فضای فیزیکی جذاب، قابلیت خرید آنلاین بی نقصی هم دارند. ترکیب این دو دنیا در قلب الگوی فیجیتال قرار دارد. به عبارتی، فروشگاه های فیزیکی نباید تنها به عنوان مکانی برای نمایش محصولات باشند، بلکه باید تجربه ای منحصربه فرد برای مشتریان ایجاد کنند که در هماهنگی با کانال های دیجیتال باشد.
برند پوشاک زارا نمونه ای از این هماهنگی است. این برند به مشتریان اجازه می دهد که در فروشگاه محصول موردنظر را با کمک اپلیکیشن پیدا کنند یا حتی سفارش آنلاین دهند و در فروشگاه تحویل بگیرند. چنین ترکیبی، خرید را برای مشتریانی که زمان محدودی دارند، آسان تر می کند.
برای اجرای این روش، برندها باید روی طراحی فضای فروشگاهی که فناوری های دیجیتال را ادغام می کند، تمرکز کنند. از آینه های هوشمند که لباس ها را به صورت مجازی نمایش می دهند، گرفته تا سیستم های پرداخت بدون صف، همه این موارد می توانند تجربه حضوری را به دنیای دیجیتال متصل کنند.
از سوی دیگر، فروشگاه های آنلاین نیز باید با ارائه گزینه هایی مانند تحویل در فروشگاه، بازگشت محصول به صورت حضوری و حتی ارتباط ویدئویی با مشاوران فروش، حس ارتباط انسانی را تقویت کنند. این هماهنگی میان دنیای دیجیتال و فیزیکی، همان چیزی است که مشتریان امروز به آن نیاز دارند. ترکیب فروشگاه های فیزیکی و دیجیتال، نه تنها وفاداری مشتریان را افزایش می دهد، بلکه باعث می شود برندها به عنوان نوآوران صنعت شناخته شوند. این یک گام اساسی در اجرای موفق الگوی فیجیتال است.
بهره گیری از فناوری های تعاملی
تصور کنید وارد فروشگاهی می شوید و دستگاه های واقعیت افزوده به شما اجازه می دهند که محصولات مختلف را در همان لحظه امتحان کنید یا با اسکن یک کد کیو آر بتوانید تمام اطلاعات لازم درباره محصول را دریافت کنید. این فناوری ها باعث می شوند که خرید از یک کار ساده به یک تجربه جذاب تبدیل شود.
مطلب مرتبط: دوربین های واقعیت مجازی در حال تغییر همه چیز هستند / بازاریابی با چاشنی دوربین های VR
فناوری های تعاملی مثل واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) به برندها کمک می کنند که مشتریان خود را شگفت زده کنند. مثلاً برند لوازم آرایشی لورآل اپلیکیشنی ارائه داده که به مشتریان اجازه می دهد محصولات مختلف را روی چهره خود امتحان کنند. چنین فناوری هایی نه تنها جذابیت خرید را افزایش می دهند، بلکه اعتماد مشتریان را نیز جلب می کنند.
برای اجرای این فناوری ها، برندها باید ابتدا نیازها و انتظارات مشتریان را درک کنند. اگر فناوری ای استفاده شود که برای مشتری ملموس یا مفید نباشد، نه تنها سودی ندارد، بلکه می تواند به اعتبار برند آسیب بزند. بنابراین، تحقیق و توسعه در این زمینه اهمیت بالایی دارد. در عین حال، این فناوری ها باید به گونه ای طراحی شوند که استفاده از آنها برای مشتریان آسان و لذت بخش باشد. پیچیدگی یا نقص فنی در استفاده از فناوری های تعاملی می تواند تجربه مشتری را تخریب کند و آنها را از خرید منصرف کند.
در نهایت استفاده از فناوری های تعاملی در الگوی فیجیتال، راهی عالی برای ایجاد تفاوت و جلب توجه مشتریان است. این فناوری ها نه تنها تجربه خرید را بهبود می بخشند، بلکه برندها را به عنوان پیشگامان نوآوری معرفی می کنند.
ارائه شخصی سازی عمیق تر
در دنیای پررقابت امروز، مشتریان به دنبال تجربه هایی هستند که حس کنند برای آنها طراحی شده است. یکی از اصول اساسی الگوی فیجیتال، ارائه شخصی سازی عمیق تر در تمامی مراحل خرید است. برند نایک یکی از نمونه های عالی در این زمینه است. این برند به مشتریان خود این امکان را می دهد که کفش های شان را مطابق با سلیقه شخصی طراحی کنند. همچنین با استفاده از داده های خرید و فناوری های پیشرفته، پیشنهاداتی دقیق و متناسب با نیازهای مشتریان ارائه می دهد.
برای اجرای شخصی سازی، برندها باید از داده های مشتریان به طور هوشمندانه استفاده کنند. این داده ها می توانند شامل تاریخچه خرید، علایق و حتی تعاملات مشتری با کانال های دیجیتال باشند. با تحلیل این اطلاعات، برندها می توانند تجربه ای کاملا متناسب با نیازهای هر فرد ارائه دهند.
در کنار این موضوع، برندها باید ابزارها و امکاناتی را فراهم کنند که مشتریان بتوانند به راحتی محصولات را مطابق سلیقه خود تغییر دهند. این کار نه تنها باعث جلب رضایت بیشتر مشتریان می شود، بلکه حس تعلق آنها به برند را نیز افزایش می دهد. شخصی سازی تجربه مشتریان، نه تنها وفاداری آنها را تقویت می کند، بلکه به برندها کمک می کند که از رقبا پیشی بگیرند. در دنیای فیجیتال، این یک استراتژی کلیدی است که نباید نادیده گرفته شود.
بهینه سازی زنجیره تامین برای تطابق با فیجیتال
یکی از چالش های بزرگ در اجرای الگوی فیجیتال، بهینه سازی زنجیره تأمین برای پشتیبانی از تجربه های ترکیبی است. مشتریان انتظار دارند که چه در خرید آنلاین و چه در خرید حضوری، دسترسی سریع و آسان به محصولات داشته باشند.
برند آمازون نمونه ای عالی از این بهینه سازی است. با ترکیب انبارهای هوشمند، لجستیک پیشرفته و داده کاوی، این برند توانسته است محصولات را در کمترین زمان ممکن به مشتریان تحویل دهد. این نوع هماهنگی میان زنجیره تأمین و تجربه مشتری، برای موفقیت فیجیتال حیاتی است.
برای اجرای این راهکار، برندها باید ابتدا نقاط ضعف زنجیره تأمین خود را شناسایی کنند. آیا انبارها به اندازه کافی سریع عمل می کنند؟ آیا سیستم های توزیع قادر به پاسخگویی به تقاضاهای آنلاین و حضوری هستند؟ پاسخ به این سوالات می تواند به بهبود زنجیره تأمین کمک کند.
همچنین، استفاده از فناوری هایی مثل هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در مدیریت زنجیره تأمین می تواند به برندها کمک کند که تقاضای مشتریان را بهتر پیش بینی کنند و به آن پاسخ دهند. این فناوری ها می توانند حتی به کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری نیز کمک کنند. بهینه سازی زنجیره تأمین برای تطابق با فیجیتال، یکی از ستون های موفقیت در این الگو است. برندهایی که این بخش را جدی بگیرند، می توانند تجربه ای بی نقص برای مشتریان خود ارائه دهند و از رقبا جلو بزنند.
سخن پایانی
فیجیتال، فراتر از یک واژه جذاب، پلی میان دو دنیای واقعی و دیجیتال است که آینده خرده فروشی را شکل می دهد. این الگو نه تنها نیازهای فعلی مشتریان را برآورده می کند، بلکه مسیری برای نوآوری و تحول پایدار در صنعت خرده فروشی است.
برندهایی که بتوانند با این الگو همگام شوند، از تجربه ای متمایز برخوردار خواهند بود که نه تنها مشتریان را جذب می کند، بلکه وفاداری آنها را نیز تضمین می کند. آینده روشن است، اما تنها برای کسانی که به این واقعیت جدید خوشامد بگویند.
مطلب مرتبط: بازاریابی با فناوری واقعیت افزوده و مجازی
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی بهتر با الگوی فیجیتال کرده باشد. حالا دیگر همه چیز برعهده خودتان است. بهتر است همین حالا دست به کار شده و وضعیت را به سود خودتان تغییر دهید. هرجا هم به مشکل خوردید، کارشناس های ما مثل همیشه کنارتان هستند تا از عهده چالش موردنظر برآیید. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.
منابع: