بازاریابی با تمرکز بر اخبار مهم

استفاده از اخبار جنجالی در زمینه بازاریابی از گرایش های رایج بازاریاب ها محسوب می شود. امروزه اخبار بسیار زیادی در حوزه های مختلف در دسترس قرار دارد. بسیاری از بازاریاب ها فقط به دنبال تولید محتوا با استفاده از اخبار مربوط به برندشان هستند. این امر شاید در نگاه نخست رفتار بسیار حرفه ای محسوب شود، اما در بلندمدت امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را کاهش می دهد. مشتریان در زمینه تعامل با برندها سلیقه بسیار متفاوتی در مقایسه با چند دهه پیش دارند. این امر شامل تمایل برای مشاهده حضور برندها در رویدادهای مهم اجتماعی و همچنین موضع گیری های صریح‏ شان است. 

برخی از برندهای مهم در سراسر دنیا با استفاده از اخبار مهم و ایجاد ارتباط میان برندشان و آن ها در تلاش برای جلب نظر مخاطب هدف هستند. شاید این امر بیش از اندازه عجیب به نظر برسد، اما برخی از برندها با استفاده از این شیوه توانایی تاثیرگذاری بالایی بر روی مخاطب هدف پیدا کرده اند. مهمترین نکته در این میان انتخاب یک موضوع به اندازه کافی جنجالی و مورد توجه مخاطب هدف است. در غیر این صورت امکان تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف از بین خواهد رفت. 

نخستین تجربه در زمینه استفاده از اخبار مهم برای توسعه برند در ابتدای دهه گذشته میلادی نمایان شد. اغلب برندها در آن زمان از زمان هایی نظیر مسابقه سوپربال و همچنین مراسم اسکار برای جلب نظر مشتریان به برندشان استفاده می کردند. این امر با واکنش مثبت کاربران به کمپین های برندها همراه شد. درست به همین خاطر تا به حال در زمینه بازاریابی به عنوان یک الگوی رایج شناخته شده است. 

بدون تردید بسیاری از برندها نسبت به شیوه های استفاده از الگوی بازاریابی مورد بحث در این مقاله آگاهی دقیقی ندارند. همین امر مشکلات بسیار زیادی برای چنین برندهایی به همراه دارد. برخی از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیاز به استفاده از اخبار جنجالی و مهم دارند. این امر برندها را برای مدت زمانی مناسب در کانون توجه برندها قرار می دهد. یکی از جالب ترین نمونه های این اقدام بازاریابی از سوی موزه مادام توسو انجام شده است. بدون تردید اغلب ما اخبار مربوط به اختلاف میان خانواده سلطنتی انگلستان را شنیده ایم. این امر مربوط به اختلاف میان پرنس هری و مگان مارکل با خانواده سلطنتی و مهاجرت این زوج به ایالات متحده است. موزه مادام توسو در این میان با استفاده از فرصت ایجادشده اقدام به حذف تندیس هری و مگان از مجموعه مجسمه های مومی موزه اش کرد. این امر به نوعی موزه موردنظر را در کانون توجه رسانه ها قرار داد. شاید این امر عجیب به نظر برسد، اما موزه مادام توسو پس از تعطیلی طولانی مدت در دوره کرونا موفق به تاثیرگذاری بر روی رسانه ها شد. بسیاری از برندها در زمینه تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف درست به دنبال چنین امری هستند. 

مطلب مرتبط: شیوه های بازاریابی با تمرکز بر دانشجویان

یکی از نکات مهم در زمینه تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف با استفاده از الگوی بازاریابی با استفاده از اخبار مربوط به انتخاب رویدادهای مهم است. برخی از رویدادها امکان شوخی یا ریسک های بازاریابی را کاهش می دهد. این امر باید به دقت مدنظر برندها قرار گیرد. در غیر این صورت مشتریان به دلیل شوخی نامناسب برند با واکنش شدید شما را تنبیه خواهند کرد. متاسفانه شمار بسیار زیادی از برندها در طول زمان با این مشکل مواجه می شوند. اگر این نکته مدنظر برندها قرار داشته باشد، شانس شان برای بازاریابی با استفاده از این شیوه و تاثیرگذاری مناسب بر روی مشتریان به شدت افزایش خواهد یافت. در ادامه برخی از مهمترین نمونه های بازاریابی با استفاده از الگوی اخبار مهم را مورد بررسی قرار خواهیم داد. این نمونه‏ها تجربه مناسبی برای برندها در زمینه بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را فراهم خواهد کرد. 

کمپین سال در جست وجویِ گوگل

برند گوگل یکی از مهمترین غول های دنیای آنلاین محسوب می شود. این برند سالانه شمار بالایی از کاربران را در زمینه جست وجوی محتوا و همچنین استفاده از سرویس های کاربردی راهنمایی می کند بنابراین مشاهده نام این برند به عنوان نخستین برند فعال در این حوزه بازاریابی امر عجیبی نخواهد بود. گوگل در طول یک دهه گذشته به طور مداوم خدمات بازاریابی و تبلیغاتی اش را توسعه داده است. بسیاری از برندهای بزرگ دنیا به طور مداوم با گوگل دارای همکاری بازاریابی هستند. این امر درآمد بسیار بالایی برای این شرکت به ارمغان آورده است. همچنین موجب تاثیرگذاری بالا بر روی مشتریان و همچنین افزایش اعتبارش نیز شده است. 

گوگل در سال 2020 در واکنش به شیوع ویروس کرونا برنامه بسیار منظمی را دنبال کرد. این برند به طور مداوم در تلاش برای اطلاع رسانی نسبت به وضعیت بیماری موردنظر و کشورهای مختلف بود. همین امر موجب جلب نظر دامنه وسیعی از کاربران به سرویس اخبار گوگل شد. این امر در کنار شوخی با برخی از رویدادهای بزرگ در دنیا موجب برتری گوگل بر دیگر سرویس های خبری در طول سال های اخیر شده است. سابقه فعالیت گوگل به عنوان یک برند فعال در زمینه بازاریابی با استفاده از رویدادهای مهم به چند سال اخیر برمی گردد. این برند در زمینه واکنش ها نسبت به تغییرات اقلیمی، مرگ کوبی برایانت و همچنین انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری و شکستش در سال گذشته نیز فعالیت بسیار زیادی داشته است. همین امر گوگل را بدل به یکی از منابع مطمئن و جذاب اخبار و اطلاعات برای کاربران کرده است. 

گوگل به عنوان یک برند بزرگ با رویدادهای مختلف در سراسر جهان از زاویه شوخی نیز برخورد می کند. این امر در کمپین سال در جست وجو از سوی این برند به خوبی نمایان است. این کمپین با هدف تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف روانه بازار شد. شاید در نگاه نخست تلاش گوگل برای تولید محتوای بازاریابی عجیب به نظر برسد. این برند به اندازه کافی دارای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف هست بنابراین فعالیت بازاریابی اش بیش از هر برند دیگری عجیب خواهد بود. نکته مهم در این میان تلاش گوگل برای ایجاد رابطه ای نزدیک با مخاطب هدف و کاربرانش است. همین امر فعالیت بازاریابی این برند را توجیه می ‏نماید. بنابراین مشاهده ویدئوهای بازاریابی گوگل در یوتیوب، پلتفرم تحت مالکیتش، امری طبیعی خواهد بود. 

کمپین بازاریابی گوگل تحت عنوان سال در جست وجو به تلاش های این پلتفرم برای ارائه اطلاعات دقیق در مورد اخبار کرونایی و همچنین تحولات جهان در سالی که اغلب مردم در خانه های شان بوده اند، پرداخته است. یکی از اهداف گوگل برای نمایش چنین محتوایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف براساس نمایش محتوای بازاریابی هیجان انگیز بود. بدون تردید بسیاری از مردم در طول یک سال اخیر با رویدادهای ناگواری مواجه بوده اند. این امر از سوی گوگل به خوبی در کمپینش به نمایش درآمده است. پیام اصلی گوگل در این میان ضرورت همراهی مردم با هم برای بهبود شرایط است. این امر یکی از جذاب ترین کمپین های گوگل در رابطه با اخبار روز و اتفاقات جاری را به نمایش گذاشته است. 

مطلب مرتبط: بازاریابی مشتری مرکز با ترکیب فناوری های داده‏ محور

گوگل به خوبی از ماهیت حرفه ای زمینه اطلاع رسانی و همچنین مشکلات مربوط به بحران کرونا آگاهی دارد. این امر در کمپین بازاریابی این برند به خوبی منعکس شده است. همکاری نزدیک گوگل با رسانه های خبری در سراسر دنیا بر هیچ کاربری پوشیده نیست. گوگل در کمپینش بر روی همکاری گسترده با خبرگزاری ها و تلاش برای اطلاع رسانی سریع و دقیق اخبار به کاربران تمرکز داشته است. باتوجه به میزان بازخوردهای مثبت این کمپین ارزیابی موفقیت آمیز از کمپین گوگل امری دور از ذهن نیست. 

برگرکینگ و کمپین منوی بیک مکیش

استفاده از نام های تجاری خاص برای برندها و همچنین انحصار کاربردشان از سوی برندهای مختلف امر عجیبی نیست. بسیاری از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف اقدام به استفاده از الگوهای متنوعی می کنند. برخی از کسب و کارها در این میان از نام هایی شبیه به برندهای بزرگ برای جلب نظر مشتریان سود می برند. بدون تردید این امر در بسیاری از کشورها با وجود قوانین مربوط به مالکیت معنوی دشوار است. نکته مهم در این میان پرونده مک دونالد در کشور اسکاتلند است. یکی از رستوران های محلی در اسکاتلند با استفاده از نام سوپرمک شباهت بسیار زیادی با مک دونالد دارد. این امر موجب شکایت رسمی مک دونالد از رستوران موردنظر شد. دادگاه عالی اسکاتلند در رسیدگی به این پرونده حق را به رستوران اسکاتلندی داد. دلیل این امر استفاده صاحب رستوران از پسوند مک به عنوان بخشی از نام خانوادگی اش در نام رستوران بود بنابراین مک دونالد در رسیدگی به این پرونده با شکست مواجه شد. 

برگرکینگ با مشاهده وضعیت مک دونالد دست به اقدامی جالب زد. این برند یکی از نام های شبیه به برندش تحت عنوان بیگ مک را در سراسر اروپا ثبت کرد. این امر به معنای حق انحصاری برگرکینگ برای استفاده از این نام تجاری در اروپاست. برنامه این برند استفاده از شعبه های اروپایی اش در آینده تحت عنوان بیگ مک است بنابراین دیگر امکانی برای بروز مشکلات مالی و حقوقی میان این غول فست فود و برندهای محلی وجود نخواهد داشت. 

امروزه بسیاری از برندها نیاز به برنامه های بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مشتریان درست مانند مک دونالد دارند. این امر یکی از ایده های رایج در حوزه های بازاریابی را بازنمایی می کند. پیشگیری از مشکلات بازاریابی و حقوقی یکی از مهمترین نکات در زمینه تعامل با رقباست. برگرکینگ در منوی شعبه های اروپایی اش از چند سال گذشته اقدام به نام گاری براساس بیک مکیش کرده است بنابراین مشتریان این برند در پایان نام هر ساندویچ این برند پسوند بیگ مکیش را مشاهده می کنند. این امر نوعی تلاش برای پیشگیری از نامگذاری مشابه از سوی رقبا محسوب می شود. 

بدون تردید بسیاری از برندها در زمینه بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف از برندهای بزرگی نظیر برگرکینگ الگوبرداری می کنند. مهمترین مسئله در کمپین بیگ مکیش در این میان الگوبرداری برگرکینگ از مسئله مک دونالد است. بدون تردید مک دونالد با شکست در پرونده حقوقی در اسکاتلند شمار بالایی از مشتریانش را از دست داد. نکته مهم دیگر در این میان افزایش شهرت رقیب محلی مک دونالد در پی این رویداد بود. بسیاری از برندها در سراسر دنیا نسبت به تکرار چنین رویدادی برای کسب و کارشان نگران هستند. این امر بسیاری از برندها را نسبت به پیشگیری از رویدادهای مشابه ترغیب کرد. شاید در این میان هیچ برندی به اندازه برگرکینگ دارای توانایی تاثیرگذاری بر روی مشتریانش نباشد. این امر یکی از بهترین تجربه های بازاریابی با استفاده از اخبار و رویدادهای مهم را نمایش می دهد. 

بدون شک در مورد مسئله پیش آمده برای مک دونالد امکان مشاهده ارتباط میان حوزه کاری برگرکینگ و مسئله موردنظر مشهود است. این امر مسیر پیش روی برگرکینگ را بسیار ساده تر ساخت، با این حال سایر کسب و کارهای فعال در زمینه بازاریابی با حوزه های متفاوت فعالیت نیز از این رویداد استفاده کردند. این امر در طول یک دهه اخیر موج قابل ملاحظه ای از تلاش برای ثبت نام تجاری برند را به همراه داشته است. بسیاری از برندها این روند را به طور گسترده در تمام بازارها دنبال کرده اند. 

مطلب مرتبط: بازاریابی با تمرکز بر روی دامنه محدود مشتریان

تعامل تیم مایکروسافت و لیگ NBA

ویروس کرونا هرگونه فعالیت ورزشی در سراسر دنیا را برای مدت زمانی طولانی لغو کرد. بسیاری از لیگ های معتبر دنیا برای مدت زمانی طولانی تعطیل بودند. این امر واکنش های بسیار زیادی در سراسر دنیا نسبت به وضعیت ویروس کرونا را به همراه داشت. مسئله موردنظر در نهایت پس از چند ماه با شروع دوباره مسابقات ورزشی بدون تماشاگر پیگیری شد. این امر مشکلات مربوط به کرونا را همچنان در پی داشت، اما دست کم مسابقات ورزشی به عنوان یک سرگرمی به زندگی مردم بازگشته بود. مهمترین مسئله در این میان الزام لیگ های معتبر و باشگاه های ورزشی برای رعایت نکات مربوط به بهداشت و پیشگیری از کرونا بود. بسیاری از طرفداران نسبت به شیوه برگزاری مسابقات ورزشی در این میان تردیدهای بسیار جدی داشتند. درست در همین شرایط برند مایکروسافت وارد عرصه شد. این برند در همکاری با لیگ حرفه ای NBA اقدام به فراهم سازی تجربه حضور مجازی برای طرفداران ورزش بسکتبال کرد. 

حضور مجازی در رویدادهای مهم از چندین سال قبل به لطف فناوری واقعیت مجازی امکان پذیر شده است، با این حال تا زمان بحران کرونا کمتر کاربر و برندی به آن توجه ویژه ای نشان می دهد. برند مایکروسافت با شیوع ویروس کرونا از این فناوری برای حضور مجازی طرفداران در ورزشگاه‎های مختلف استفاده کرد. این امر موجب بهبود وضعیت مالی لیگ حرفه ای NBA و میزان تعاملش با طرفداران شد. بدون تردید بلیت فروش برای حضور طرفداران به صورت مجازی ایده جالبی نیست. درست به همین خاطر مایکروسافت و NBA در همکاری مشترک شان اقدام به جمع‎آوری کمک های مالی طرفداران برای تامین مالی لیگ و همچنین کمک به بیمارستان ها برای مقابله با کرونا کردند. این امر نقش مهمی در استقبال طرفداران از لیگ NBA در سال جدید داشته است. 

بسیاری از برندها در تعامل با مخاطب هدف در زمینه بازاریابی بر روی ایده های قدیمی تاکید دارند. نکته مهم در این میان ضرورت نوآوری و تعامل با مخاطب هدف به طور هماهنگ با شرایط کرونایی است. مایکروسافت به خوبی نسبت به کاربست یک فناوری نوین در زمینه مسابقات ورزشی به همکاری با لیگ NBA پرداخت. این همکاری در دوران اوج کرونا موجب حضور مجازی و بی خطر طرفداران در سالن های برگزاری مسابقات بسکتبال شد. ایده موردنظر در مدت زمانی کوتاه از سوی مایکروسافت برای دیگر رویدادهای ورزشی نیز دنبال شد. این امر اهمیت بسیار زیادی برای برندها از نقطه نظر بازاریابی و همچنین بهبود وضعیت مالی لیگ های ورزشی داشته است. 

مطلب مرتبط: بازاریابی و مسئله تمرکز بر روی جامعه کسب و کار

ژیلت و کمپین بهترین مردی که می توان بود

سال های 2018 و 2019 یکی از مهمترین بازه های زمانی برای طرح مسائل مربوط به آزار و اذیت جنسی در کشورهای غربی و به طور کلی سراسر دنیا بود. این امر با رسوایی اخلاقی هاروی وینستین و راه اندازی کمپین «من هم» شروع شد. این کمپین در تلاش برای دعوت از زنان در سراسر دنیا به منظور بیان تجربه شان از آزار و اذیت جنسی راه اندازی شد. در این میان برند ژیلت تلاش عمده ای برای ایجاد شرایط مناسب کرد. بدون تردید مردان در زمینه چنین آزارهایی فقط متهم نیستند بنابراین ژیلت با کمپین بهترین مردی که می توان بود در تلاش برای نمایش واقعیت های این حوزه بود. این امر مورد استقبال بسیاری از کاربران در سراسر دنیا قرار گرفت. 

بدون تردید مقابله سخت با کمپین «من هم» برای بسیاری از برندها امری غیرممکن محسوب می شود. برند ژیلت به جای دامن زدن بر دوگانه میان مردان و زنان در تلاش برای نمایش تجربه های مشترک آن ها بود. درست به همین خاطر از سوی دامنه وسیعی از مشتریان مورد تایید و تحسین قرار گرفت. دعوت از مردم برای بیان مشکلات شان باید از سوی تمام نهادها و همچنین بدون توجه به تفاوت ها صورت گیرد. این امر محور اصلی کمپین ژیلت در سال های 2018 و 2019 را شکل داد. 

تمایل برای ایجاد تغییر در وضعیت مشتریان یکی از اهداف اصلی ژیلت در طول سال های اخیر بوده است. این امر به خوبی از سوی برخی از مشتریان این برند درک شده است. با توجه به موفقیت این کمپین در طول سال های اخیر شاید مشاهده نمونه های دیگر از آن در طول سال های آتی نیز امری طبیعی باشد. 

توییت اورئو درباره منطقه 51

منطقه 51 نام یکی از امنیتی ترین مناطق در ایالات متحده است. اطلاع چندان زیادی از نحوه فعالیت دولت و نهادهای نظامی آمریکا در منطقه موردنظر در دسترس نیست. درست به همین خاطر شایعات در این رابطه افزایش پیدا کرده است. یکی از بازه های زمانی مهم در این میان پاییز 2019 بود. در این زمان شایعات و بحث ها در مورد این منطقه عجیب به نظر قابل ملاحظه ای افزایش پیدا کرد. برند اورئو به عنوان یکی از کسب و کارهای مهم در این میان تمایل بسیار زیادی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف با استفاده از بحث های مورد نظر نشان داد. در این میان اروئو با طرح یک پرسش عجیب خبرساز شد: «به نظر شما در منطقه 51 از چه ترکیباتی استفاده می کنند؟» 

مطلب مرتبط: بازاریابی در شبکه های اجتماعی با تمرکز بر صنعت بازی

بدون تردید پرسش فوق در ابتدا به ادعاها و شایعات درباره آزمایش های انسانی خطرناک در این منطقه اشاره دارد، با این حال اگر از طرفدارهای محصولاتی نظیر کلوچه و کیک باشید، به خوبی از شوخی اورئو آگاه خواهید شد. اغلب مشتریان این برند به خوبی از شوخی موردنظر اطلاع پیدا کردند بنابراین در مدت زمانی اندک شوخی های بسیار زیادی نسبت به این امر در منطقه 51 صورت گرفت. موفقیت اورئو در استفاده از رویداد موردنظر مثال زدنی است. این برند بدون تلاش برای ایجاد حاشیه های گسترده بر روی مخاطب هدف تاثیرگذاری داشته است. 

بسیاری از برندها در زمینه استفاده از الگوی بازاریابی با استفاده از رویدادهای مهم در عمل به سوی حاشیه های زیادی گرایش پیدا می کنند. این امر یکی از مهمترین اشتباهات ممکن محسوب می شود. هرگونه کمپینی در این حوزه باید در نهایت آرامش و تلاش برای تعامل بیشتر با مخاطب هدف صورت گیرد. در غیر این صورت شاید عواقب بسیار بدی برای کسب و کارها به همراه داشته باشد. استفاده از تجربیات مورد بحث در این مقاله راهکار مهمی برای برندها محسوب می شود.