هر آنچه در مورد برندسازی کارفرمایی باید بدانیم

هنگامی که یک فرد جویای کار به دنبال پیشنهادهای مناسب است، یکی از نخستین جست وجوهای وی در موتور جست وجوی گوگل به شرح ذیل خواهد بود: «برترین شرکت ها برای کار کردن در سال 2019». شاید هم عبارت جایگزینی مانند «برترین شرکت ها در صنعت فلان» مدنظر قرار گیرد.

بدون تردید اقدام برای یافتن برترین شرکت ها در هر صنعتی کاملا منطقی به نظر می رسد. در هر صورت، امروزه شهرت شرکت ها حرف اول را در عرصه های مختلف می زند. براساس پژوهش مرکز مطالعاتی Randstad 86درصد از کارمندان سراسر دنیا در صورت اطلاع ار شهرت بد یک شرکت هرگز اقدام به حضور در مصاحبه استخدامی آن نخواهند کرد. این امر در مورد کارمندان فعلی شرکت ها نیز صادق است. به این ترتیب در صورت بروز حادثه ای نامناسب احتمال خروج گسترده نیروی کار وجود خواهد داشت. نکته جالب اینکه منبع اصلی دریافت اطلاعات کارمندان یک شرکت یا افراد جویای کار فقط اینترنت و نظر کارشناس ها نیست. آنها صحبت های هیچ گروهی را مانند کارمندان سابق آن شرکت مهم تلقی نمی کنند. به این ترتیب کارمندان سابق شرکت مان نقش بسیار موثری در آینده کسب وکار ما خواهند داشت.

هر برند موفقی زمان و هزینه نسبتا بالایی را برای خلق داستان های جذاب با هدف پوشش محصولاتش اختصاص می دهد. بدون تردید این امر از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به هر حال مشتریان علاقه مند به داستان های جذاب هستند. با این حال آیا ما به فکر سایر بخش های مهم در برندسازی هستیم؟ به عنوان مثال، چقدر از زمان و هزینه خود را صرف مفهوم «برندسازی کارفرمایی» می کنیم. به عبارت دقیق تر، چقدر از زمان و هزینه برندمان را صرف هماهنگ سازی کارمندان با فرهنگ شرکت خواهیم کرد؟

در این مقاله هدف اصلی من بررسی معنا و مفهوم برندسازی کارفرمایی است. همچنین در بخش پایانی مقاله به بررسی چند نمونه از برندهای موفق در این زمینه نیز خواهم پرداخت. امیدوارم در طول بحث شما نیز شیوه های تاثیرگذار برندسازی کارفرمایی را به خوبی یاد بگیرید.

مطلب مرتبط: برندینگ یا برند سازی دقیقا به چه معناست؟ / ضرورت برندینک یا برند سازی

برندسازی کارفرمایی چیست؟

در پایه ای ترین معنای خود، برندسازی کارفرمایی یعنی شهرت شرکت مان به عنوان محلی برای کار. همچنین این مفهوم برداشت کارمندان ما نسبت به شرکت مان به عنوان کارفرما را نیز در بر می گیرد. به بیانی دیگر، برندسازی کارفرمایی شیوه های بازاریابی ما برای افراد جویای شغل است. به این ترتیب در صورت برندسازی کارفرمایی مناسب شمار بسیار زیادی از افراد متقاضی کار به سراغ ما خواهند آمد. هرچه مهارت شرکت ما در برندسازی کارفرمایی بیشتر باشد، احتمال جذب نیروی کار ماهر و بااستعداد افزایش خواهد یافت. البته برندسازی کارفرمایی فقط مربوط به جذب نیروی کار تازه نیست. این مفهوم در زمینه حفظ نیروی کار ماهر شرکت ها نیز کاربرد دارد. به این ترتیب با ارتقای جایگاه شرکت مان در ذهن کارمندان دیگر نیازی به نگرانی نسبت به ترک شرکت از سوی آنها وجود ندارد.

اجازه دهید بحث را با یک مثال جذاب پیگیری کنیم. فرض کنید که شرکت شما اقدام بسیار منحصر به فردی در زمینه ایجاد برندی قوی در ارتباط با کالا و خدمات خود انجام داده است. متاسفانه چنین اقدامی به تنهایی افراد را متقاعد به ماندن در شرکت شما یا حضور در مصاحبه استخدامی نخواهد کرد، اما به راستی چرا اینگونه است؟ مگر افراد از شرکت ها به غیر از پرداخت حقوق مناسب چیز دیگری هم می خواهند؟ نکته مهم دقیقا همینجاست. امروزه کارمندان علاوه بر دستمزد به المان های دیگری هم توجه دارند. بر این اساس ما نیازمند اجرای استراتژی برندسازی مشابهی در مورد شرکت مان به عنوان محل کار مناسب هستیم. هسته اصلی این مدل از برندسازی باید نمایش محیط کاری شرکت مان و تعهد آن به ارزش ها و فرهنگ خود باشد.

فرض کنید یکی از افراد جویای شغل در گفت وگو با یکی از کارمندان شرکت مان چنین پرسشی را مطرح کند: «کار کردن در اینجا چگونه است؟» بدون تردید پاسخ کارمند با نباید عبارتی شبیه به «ما در اینجا کالاهای بسیار عالی تولید می کنیم» باشد. در عوض وی باید به سراغ بیان شیوه مدیریت روز به روز شرکت، ارزش ها، محل کار و هنجارهای شرکت برود. سپس ما به منظور اطمینان از تاثیرگذاری قابل ملاحظه برندسازی کارفرمایی شرکت مان باید داستانی حیرت انگیز برای افراد متقاضی آماده کنیم.

اگرچه ماجرای برندسازی کارفرمایی بسیار عمیق تر از بیان یک داستان است، اما برای شروع باید گام به گام حرکت کرد. بدون تردید تلاش برای برندسازی کارفرمایی با بیان امکانات تفریحی شرکت مان برای کارمندان هرگز راهگشا نخواهد بود. به عنوان مثال، مصاحبه با خبرگزاری ها و داوطلبان استخدام پیرامون وجود میز پینگ پنگ برای کارمندان در سالن اصلی هرگز به معنای پیشبرد اهداف برندسازی کارفرمایی نیست.

تا اینجای بحث شاید شما بسیار تعجب کرده باشید و چنین پرسشی را برای خود مطرح کنید: «آیا برندسازی کارفرمایی واقعا به کار من و شرکتم خواهد آمد؟»

به عنوان پاسخی به چنین پرسش های شک برانگیزی باید به اهمیت اساسی فرآیند برندسازی کارفرمایی اشاره کرد. یک برند کارفرمایی به خوبی ساخته شده امکان کاهش 28درصدی خروج کارمندان از شرکت را فراهم می کند. همچنین هزینه های استخدامی را نیز تا 50درصد کاهش می دهد. در نهایت نیز متقاضیان استخدام در شرکت مان 50درصد بیشتر از هر زمان دیگری کیفیت مد نظر ما را ارائه خواهند کرد. این کیفیت شامل مهارت در کار و توانایی های مد نظر شرکت مان خواهد بود.

به طور پیشرفته، برندسازی کارفرمایی به ما امکان کاهش فوق العاده هزینه های استخدامی را می دهد. این در حالی است که کاهش چنین هزینه هایی همراه با درخواست استخدام افراد دارای مهارت و سابقه کاری بسیار بیشتر خواهد بود. به علاوه سطح فعالیت مفید و تلاش کارمندان فعلی ما نیز برای افزایش مهارت شان شدت خواهد گرفت. به طور کلی وقتی کارمندان فضای شرکت را محیطی بهتر برای کار تلقی کنند، انگیزه شان برای ادامه کار بیشتر خواهد شد. بدون تردید این امر فقط از طریق برندسازی کارفرمایی قابل دستیابی خواهد بود. نکته جالب در مورد برندسازی کارفرمایی عدم اختصاص آن به کارمندان یا افراد متقاضی استخدام در شرکت مان است.

تا اینجای کار بحث اصلی ما پیرامون اهمیت برندسازی کارفرمایی بود. از اینجا به بعد باید به سراغ کشف شیوه های اجرای یک استراتژی مطلوب برندسازی کارفرمایی در دنیای کنونی رفت.

استراتژی برندسازی کارفرمایی

یک استراتژی برندسازی کارفرمایی به ما اجازه کنترل و تغییر مثبت دیالوگ های اطراف شرکت مان را خواهد داد. به این ترتیب شهرت برندمان افزایش چشمگیری خواهد یافت. همچنین میزان تقاضای استخدام افراد ماهر نیز بیشتر از هر زمانی خواهد شد. در معنایی بسیار پایه ای و عمیق، برندسازی کارفرمایی معطوف به شیوه های نمایش شرکت مان برای افراد جویای شغل است. همچنین، همانطور که اشاره شد، این مفهوم در بر دارنده عقیده و نظر کارمندان فعلی ما پیرامون وضعیت شرکت مان به عنوان محلی برای کار و فعالیت است. بدون تردید سرمایه گذاری موفق روی این بخش از برندسازی در کوتاه مدت تاثیر بسیار عمیقی روی شرکت مان خواهد داشت. چرا که باعث حضور افراد هرچه ماهرتری در زمینه کسب وکارمان برای استخدام خواهد شد. همچنین هزینه های ما در زمینه تبلیغات استخدامی و از دست دادن نیروی کار به طور چشمگیری کاهش می یابد. اکنون اجازه دهید به برخی از راهکارهای مناسب در زمینه برندسازی کارفرمایی اشاره کنیم.

1. آگاهی از ارزش منحصر به فرد شرکت مان

به منظور ساخت یک برند کارفرمایی قدرتمند شروع کار از بخش ارزش ها، دیدگاه و فرهنگ شرکت مان اهمیت بسیار بالایی دارد. در حقیقت، آگاهی از نیازهای شرکت مان پیش از اقدام برای طراحی استراتژی برندسازی کارفرمایی بسیار مفید خواهد بود. به این ترتیب اطلاعات اولیه نسبتا مناسبی در اختیار ما قرار خواهد گرفت. به این ترتیب می توان به خوبی مرحله بعدی کار یعنی یافتن استعداد و مهارت های مورد نیاز را پیش برد. منظور من از استعداد و مهارت های مورد نیاز مربوط به پیش نیازهای دستیابی به اهداف برندسازی مان است.

مطلب مرتبط: اصول برندسازی

به عنوان نمونه ای عینی در این مورد، به شعار اصلی موسسه آموزش برای آمریکا توجه کنید: «یک روز، همه فرزندان این کشور فرصت بهره مندی از آموزش عالی را خواهند یافت.»

استفاده از عبارت فوق از سوی موسسه آموزش برای آمریکا فرصت فوق العاده ای برای بیان داستانی جذاب فراهم کرد. به این ترتیب کارمندان این موسسه به نوعی از فعالیت در آن رضایت خاطر داشتند. به هر حال آنها در راستای تحقق هدفی بسیار انسانی و بشردوستانه فعالیت می کردند. در کنار تمام تعهدات این موسسه، در زمینه رابطه با کارمندان آنها ارزش بسیار تاثیرگذاری را به اشتراک گذاشتند. بر این اساس کارمندان این موسسه همیشه فرصت ادامه تحصیل در هر مقطعی را خواهند داشت. بدون تردید پایبندی به چنین ارزشی برای یک برند فعال در زمینه توسعه آموزش کاملا ضروری است. وقتی کارمندان شرکت ما اقدام به ادامه تحصیل می کنند، علاوه بر تقویت انگیزه شان، داستان جذابی هم برای بازاریابی در دست خواهیم داشت. درست به همین دلیل برخی از کمپین های تبلیغاتی موسسه آموزش برای آمریکا پیرامون ادامه تحصیل کارمندانش شکل می گیرد.

موسسه آموزش برای آمریکا با اتخاذ شعاری همسو با هدفش و پایبندی به آن یکی از بهترین نمونه ها در زمینه طراحی و پیشبرد استراتژی برندسازی کارفرمایی است. در حقیقت شیوه فعالیت آنها به خوبی همسو با اهداف کسب وکارشان طراحی شده است. به این ترتیب با افزودن یک استراتژی برندسازی کارفرمایی مناسب همه چیز آماده دستیابی به اهداف شان خواهد بود.

2. ارزیابی وضعیت شرکت مان در زمینه برندسازی کارفرمایی

بدون تردید صاحبان یک کسب وکار هیچ وقت به خوبی از وضعیت شهرت برندشان در نزد افراد جویای شغل مطمئن نخواهند بود. این امر به دلیل تفاوت میان زاویه دید آنها و افراد جویای شغل روی می دهد. با این حال به هنگام طراحی استراتژی برای برندسازی کارفرمایی ما نیاز به اطلاع از وضعیت برندمان در نگاه افراد جویای شغل خواهیم داشت. خوشبختانه امروزه راهکارهای زیادی برای فهم این نکته وجود دارد. از جمله این راهکارها می توان به برگزاری نظرسنجی در داخل شرکت، نظرخواهی از کاربران در شبکه های اجتماعی، پیگیری وضعیت برندمان در سایت های کاریابی نظیر Glassdoor یا همکاری با آژانس های فعال در زمینه کمک به کسب وکارها اشاره کرد.

به طور پیشرفته، نظرخواهی ما از کارمندان شرکت باید به گونه ای باشد که آنها را در حالت اجبار قرار ندهد. به بیانی دیگر، به سراغ راهکارهای به روز برای نظرخواهی از کارمندان باشید. توصیه من استفاده از شیوه های غیرمستقیم است. نکته مهم در اینجا ناشناس ماندن هویت فرد مصاحبه شونده است. به این ترتیب کارمند مورد نظر به بیان آنچه واقعا بدان اعتقاد دارند، خواهد پرداخت. در ضمن مصاحبه با کارمندان هدف اصلی ما باید فهم نقطه قوت برندمان از نظرشان هم باشد. به این ترتیب در فرآیند برندسازی کارفرمایی ما فرصت تاکید بر روی آن نقطه قوت را خواهیم داشت. نکته مهم درخصوص تاکید روی جلوه مدنظر کارمندان بسیار روشن است. این امر برای سایر کارمندان نیز جذاب خواهد بود. همچنین برند ما را به سوی اتخاذ دیدگاهی نزدیک تر به کارمندان راهنمایی خواهد کرد.

3. تشویق کارمندان به ارائه پیشنهادهای ارزشی

پس از آنکه تحقیقات شرکت ما پیرامون ارزش ها و منفعت هایی که برای کارمندان فراهم می کند، پایان یافت، باید به سراغ دریافت ایده های بیشتر برویم. برای این کار یکی از بهترین راهکارها تلاش برای دریافت پیشنهادهای کارمندان در مورد ارزش های برندمان است. در هر صورت، هیچ کس به اندازه کارمندان برندمان نسبت به نقاط قوت و ضعف مان در زمینه ارزش ها و فرهنگ جاری اطلاعات ندارند. همچنین فقط اطلاعات آنها برای سایر کارمندان و افراد جویای کار اعتبار خواهد داشت. بسیاری از برندها برای دریافت ایده های جالب کارمندان شان اقدام به تعیین اضافه حقوق برای ایده پردازی می کنند. اگرچه این کار بسیار مفید خواهد بود، اما برند ما باید به طور طبیعی نیز کارمندان را ترغیب به ایده پردازی و بیان نقاظ ضعف مان نماید. این کار بدون تبدیل محیط کار به فضایی پویا شکل نمی گیرد. منظور من از پویایی ایجاد ارتباطی نزدیک میان کارمندان و مدیران سطوح مختلف است. به این ترتیب کارمندان خود را بخش مهمی از شرکت قلمداد خواهند کرد. به این ترتیب احساس تعلق بسیار بیشتری به برند ما نشان خواهند داد.

وقتی پیشنهادهای کارمندان (در اینجا پیشنهادهای مربوط به ارزش های برندمان) را دریافت کردیم، نوبت به ارزیابی آنها خواهد رسید. بدون تردید هیچ برندی توانایی اجرای تمام پیشنهادهای کارمندانش را نخواهد داشت، بنابراین پرداختن به شایع ترین آنها در نزد کارمندان باید در اولویت باشد. به این ترتیب فعالیت ما تاثیرگذاری به مراتب بیشتری پدید می آورد.

4. تاثیرگذاری روی کارمندان فعلی

هنگامی که افراد جویای شغل علاقه مند به آگاهی بیشتر پیرامون برندمان هستند، انتخاب نخست آنها آشنایی با کارمندان فعلی شرکت خواهد بود. گفت وگو با کارمندان هر شرکت اطلاعات دست اولی در اختیار ما قرار می دهد. به همین دلیل شهرت اصلی بسیاری از برندها در وهله نخست حاصل رضایت کارمندان شان از فعالیت آن شرکت است. یکی از بهترین راهکارها برای بهبود وضعیت شرکت مان برگزاری جلسات هم اندیشی با کارمندان به منظور آگاهی از وضعیت شرکت است. در چنین جلساتی بهترین موقعیت برای رقع نقطه ضعف های شرکت مان فراهم خواهد شد. پس از این مرحله نوبت به گفت وگو با کارمندان مان پیرامون ارزش ها و فرهنگ جاری در شرکت می رسد. بسیاری از برندها به منظور نمایش وضعیت مطلوب خود گزارش های ویژه ای در قالب فرمت های ویدئویی از گفت وگو با کارمندان شان ضبط می کنند. سپس آنها را در شبکه های اجتماعی با دیگران به اشتراک می گذارند.

یکی دیگر از راهکارهای ترغیب کارمندان به مشارکت در فرآیند برندسازی کارفرمایی درخواست بارگذاری اقدامات جالب و نوآورانه برندمان در شبکه های اجتماعی است. به این ترتیب اقدامات مثبت برندمان از زاویه دید کارمندان به اشتراک گذاشته خواهد شد. براساس یک اصل مشهور، گفته های کاربران عادی در شبکه های اجتماعی حجم تاثیرگذاری بسیار بیشتری نسبت به برندها دارد. به عنوان مثال، شاید شما ترتیب برگزاری یک همایش پیرامون کسب وکارتان را داده باشید. اطلاع رسانی در مورد این رویداد از طریق شبکه های اجتماعی یکی از اقدامات بسیار تاثیرگذار خواهد بود. با این حال اگر کارمندان ما نیز اقدام به بارگذاری مطالبی در مورد همایش مان کنند، فرآیند جلب نظر کاربران تکمیل خواهد شد. در حقیقت مردم علاقه بسیار زیادی به اطلاع از وضعیت برندها آن هم از زبان کارمندان شان دارند. به همین ترتیب در استراتژی برندسازی کارفرمایی باید چنین اصلی را مد نظر قرار داد.

5. توسعه برند طی فرآیندی شبانه روزی

براساس اینفوگرافی تهیه شده از سوی شرکت O.C. Tanner اغلب کارمندان علاقه مند به ادامه همکاری با یک شرکت برای سه سال (آن هم پس از مشاهده عملکرد عالی شان) هستند. سپس کارمندان به سراغ یافتن شغلی بهتر همراه با موقعیت کارآفرینی عالی تر خواهند رفت.

به طور پیشرفته، ارائه یک چهره جذاب از برندمان برای دیگران از یک فرآیند درونی شروع می شود. به همین خاطر جلب نظر کارمندان و تعامل آنها در فرآیند برندسازی کارفرمایی اهمیت بالایی دارد. به عنوان یک شرکت باید توانایی جلب نظر کارمندان مان نسبت به وظایف، موقعیت سازمانی و آزادی عمل شان در فرآیند برندسازی را داشته باشیم. در غیر این صورت همان بلایی به سرمان خواهد آمد که بر سر بسیاری از شرکت های دیگر می آید: از دست دادن کارمندان پس از گذشت چند سال. بدون تردید مشاهده خروج کارمندان برای هیچ شرکتی ساده نیست. به ویژه آنکه در طول مدت فعالیت آنها اقدام به برگزاری کارگاه های مهارت افزایی نیز کرده باشیم. به طور معمول پس از خروج کارمندان فرآیند جذب نیروی کار تازه و افزایش مهارت آنها به سطح کارمندان قبلی نیازمند هزینه و زمان زیادی خواهد بود. درست به همین خاطر حفظ رضایت کارمندان از شرکت مان اهمیت بالایی دارد. راهکار مناسب در این میان جلب همکاری آنها در فرآیند برندسازی و به ویژه برندسازی کارفرمایی است. به این ترتیب آنها همیشه فضای کافی رای کشف نکات تازه در دنیای کسب وکار را خواهند داشت.

6. فراهم سازی فرصت های رشد و یادگیری

در سال 2018 شمار قابل تاملی از مردم شغل های خود را به دلیل «کسل کنندگی» ترک کردند. در مصاحبه سایت INC با این دسته از افراد شمار بالایی از آنها علت اصلی ترک شغل خود را جست وجوی چالش های تازه عنوان کرده اند. متاسفانه آمار خروج کارمندان از شغل شان در سال های اخیر رو به رشد گذاشت است. به همین دلیل بسیاری از برندها نگران وضعیت آینده خود هستند. نکته جالب، امکان رفع مشکل خروج کارمندان با استفاده از شیوه های بسیار ساده است.

اگر شرکت ما به کارمندان فرصت مناسب برای یادگیری نکات تازه در حوزه کسب وکار و ترقی در فرآیند سازمانی را بدهد، تمایل آنها برای جست وجوی شغل جدید تا حد زیادی رفع خواهد شد. در حقیقت این فرآیند وفاداری ما به ارزش های برندمان را نشان می دهد. امروزه بسیاری از برندها شعارهای زیبایی در زمینه حمایت از آموزش و پیشرفت کارمندان شان ارائه می دهند. با این حال به هنگام عمل خبری از کوچک ترین فعالیت و اقدامی نیست. وقتی برند ما در زمینه تحقق اهداف و ارزش های خود ثابت قدم باشد، سطح کلی رضایت کارمندان افزایش خواهد یافت.

مطلب مرتبط: برند و برند سازی / مدل های مختلف برند

همچنین، در فرآیند افزایش توانایی ها و مهارت کارمندان آنها بدل به کارمندانی باارزش تر برای شرکت ما خواهند شد. به این ترتیب این فعالیت به نوعی برد- برد محسوب می شود.

7. استفاده از ویدئو، پست های وبلاگی، تصاویر و اسلاید شو برای بیان داستان شرکت مان

هنگامی که برند ما قصد برقراری ارتباط با مخاطب های هدف به منظور اطلاع رسانی پیرامون کالا یا خدمات تازه اش را دارد، از کانال های ارتباطی مختلفی استفاده خواهد کرد. نکته مهم این بحث عدم اتکای صرف روی یک کانال ارتباطی است. به این ترتیب، برند ما از انواع شبکه های اجتماعی و فرمت های اطلاع رسانی نظیر ویدئو، عکس، پادکست و اسلاید شو استفاده مفید خواهد کرد.

به طور مشابه، استفاده از تصاویر باکیفیت، ویدئوها و متن جذاب برای بیان داستان شرکت مان ضروری است. در این میان شاید شما به فکر تولید مجموعه ویدئوهایی با حضور کارمندان شرکت برای بیان هرچه بهتر ارزش های اساسی و فرهنگ برندتان نیز داشته باشید. هرچه در ذهن دارید، باید شامل تنوع ارتباطی با مخاطب باشد. فقط در این صورت برند ما امکان برقراری ارتباط با طیف وسیعی از مخاطب ها را خواهد داشت.

8. ایجاد ابتکاری قدرتمند و متنوع با نمونه های دیگر

اگر شما به دنبال خلق یک برند کارفرمایی قدرتمند هستید، باید تعهدتان نسبت به ایجاد یک تیم متنوع را نشان دهید. در حقیقت به منظور جلب رضایت مشتریان گوناگون تیم شرکت ما نیز باید دارای تنوع قابل ملاحظه ای باشد. مشاهده این حجم از تنوع برای مخاطب های برندمان اهمیت بالایی دارد. مزیت استفاده از تیم کارمندان دارای تنوع بالا در اصلی ترین جلوه خود ایده پردازی بهتر است. به عبارت ساده، وقتی کارمندان ما دارای مهارت ها و توانایی های متفاوتی هستند، موضوعات مختلف را به شیوه های متنوع تری مورد بررسی قرار خواهند داد. به این ترتیب ایده های کاملا متفاوتی نیز به دست خواهد آمد. این ایده های متنوع به ما در جلب نظر طیف های هرچه وسیع تری از مشتریان یاری خواهد رساند.

مثال های موفق در زمینه برند سازی کارفرمایی

1. استارباکس

برند استارباکس عملکرد فوق العاده ای در زمینه اثبات فرهنگ و ارزش های برندش در میان کارمندان خود داشته است. به عنوان مثال، آنها به کارمندان فعلی شرکت تحت عنوان «همکاران» اشاره می کنند. به این ترتیب نوعی احساس افتخار را در میان کارمندان تزریق می کنند. همچنین این برند در اینستاگرام و توییتر اکانت های منحصر به فردی به نام Starbucks Jobs برای توسعه برند کارفرمایی اش در تعامل بهینه با افراد جویای شغل ایجاد کرده است.

استارباکس با ایجاد اکانت ویژه کارمندان و افراد جویای شغل و همچنین استفاده از لفظ همکاران برای کارمندانش به خوبی تعهدات خود در زمینه های ارزشی و فرهنگ کسب وکار را به نمایش گذاشته است. در حقیقت آنها کار خود را به عنوان یک فروشنده قهوه آماده آغاز کردند. با این حال در سال های متمادی با تاکید روی ارزش های تجاری و انسانی مختلف نگاه مشتریان به خود را تغییر دادند. درست به همین دلیل اکنون آنها نقشی به مراتب بیشتر از یک برند برعهده دارند. شهرت بین المللی آنها نیز دقیقا به خاطر همین جهت گیری است. اگر با این برند آشنایی داشته باشید، یکی از تعهدات اساسی آنها فعالیت به مثابه اجتماعی فراتر از یک محصول است. به نظر می رسد با جهت گیری های چند سال اخیر استارباکس آنها به خوبی این هدف را محقق کرده اند.

برند استارباکس به جای بارگذاری تصاویری در مورد نوشیدنی های خود در شبکه های اجتماعی از اکانت های خود به منظور نمایش تحقق اهدافش در زمینه کسب وکار، تبریک به کارمندان در زمینه موفقیت های مختلف و بیان داستان منحصر به فرد هر کدام از کارمندانش استفاده کرده است. همچنین استارباکس از پلتفرم های اجتماعی به منظور نمایش تنوع کارمندان و فرآیند ایده پردازی درون سازمانی نیز استفاده می کند.

2. HubSpot

صفحه فرهنگی برند HubSpot به نام Culture Page با استفاده از داده هایی تحت عنوان کدهای فرهنگی کار خود را شروع کرد. کدهای فرهنگی شامل اهداف و دیدگاه هایی می شد که این برند قصد دستیابی به آنها را داشت. به این ترتیب آنها از اکانت خود به عنوان مکانی برای بیان اهداف شان استفاده می کردند.

اگر به محتوای این صفحه علاقه مند باشید، با اندکی جست وجو امکان یافتن فرصت های جالبی برای یادگیری و پیشرفت را خواهید داشت. همچنین در این صفحه مطالب مختلفی در مورد زمینه های مختلف فعالیت شرکت HubSpot وجود دارد. هر ماه نیز چند ویدئو مصاحبه با کارمندان شرکت منتشر می شود. به این ترتیب کاربران امکان مشاهده نحوه فعالیت کارمندان در شرکت را خواهند داشت. خبر خوش برای افراد جویای شغل امکان یافتن فرصت های شغلی در این صفحه است. به این ترتیب پست های ویژه تحت عنوان «اینگونه می توانیم به شما کمک کنیم» برای افراد جویای شغل وجود دارد. البته همه این کمک ها شامل ارائه فرصت های استخدامی نیست. گاهی اوقات محتوای آموزشی برای افزایش مهارت نیز در اختیار کاربران قرار می گیرد.

آخرین پست صفحه فرهنگی موسسه HubSpot مربوط به یکی از کارمندان به نام متیو واتکینز است. در این ویدئو که «روزی در زندگی» نام دارد، متیو به بررسی وعده ها و ارزش های HubSpot در زمینه تعامل با کارمندان و مشتریان و کمک به آنها در زمینه پیشرفت شخصی در امور مختلف می پردازد. اگر به بحث برندسازی کارفرمایی علاقه مند هستید، مشاهده محتوای صفحه فرهنگی HubSpot به شما در زمینه شروع کار کمک خواهد کرد.

مطلب مرتبط: 10 گام ایجاد برند

3. SoulCycle

برند SoulCycle فقط یک شرکت کارآفرین در زمینه تولید فضا های ورزشی قابل حمل نیست. آنها علاوه بر محصولات کاربردی هدف بزرگ تغییر فرهنگ همکاری سنتی را نیز دارند. به این ترتیب آنها پیشنهادهای وسوسه کننده ای را برای کارمندان شان فراهم می کنند. به این ترتیب سطح تعامل میان آنها فراتر از همکاری تجاری خواهد رفت. به عبارت دیگر، هدف اصلی SoulCycle تبدیل کارمندانش به شریک خود است. به این ترتیب انگیزه آنها برای کار خلاقانه و ایده پردازی افزایش چشمگیری خواهد یافت.

یک نمونه جالب پیرامون عملکرد برند SoulCycle ارائه حقوق دو روز کارمندی به کارمندان خود برای حضور در رویدادهای خیریه مختلف است. هدف اصلی شرکت از این اقدام امیدواری برای بهبود روحیه و شادی بیشتر کارمندان پس از حضور در رویدادهای خیریه است. به این ترتیب اهداف شرکت به بهترین شکل دنبال می شود.

علاوه بر رویدادهای خیریه، SoulCycle کلاس های آموزشی رایگان نیز در اختیار کارمندان خود قرار می دهد. نکته جالب امکان زمان بندی دلخواه کلاس هاست. به این ترتیب گروه های مختلف کارمندان در زمان های دلخواه در کلاس حاضر می شوند. کلاس های آموزشی این شرکت علاوه بر بحث های نظری به سلامت کارمندان نیز مربوط می شود. به این ترتیب کلاس های ورزشی متنوع نیز در برنامه SoulCycle قرار دارد. شاید عجیب باشد، اما با استخدام در SoulCycle امکان بهره مندی از کلاس های ورزشی رایگان وجود دارد.

در نظرسنجی های مختلف، برند SoulCycle بیشترین نمره را از سوی کارمندان خود دریافت کرده است. به عنوان مثال، در نظرخواهی موسسه Indeed آنها به عنوان برترین برند در زمینه تعامل با کارمندان شناخته شدند. آنها نمره 4.2 از 5 را دریافت کردند. نکته جالب اینکه در زمینه تعادل میان زندگی شخصی و حرفه ای این برند نمره شایان توجه 3.9 از 4 را دریافت کرده است.

4. Everbite

به منظور جذب ماهرترین نیروی کار ممکن برند Everbite صفحه های رسمی خود در شبکه های اجتماعی را به تعامل با افراد جویای کار اختصاص داده است. به این ترتیب افراد جویای شغل در این برند با مراجعه به صفحه رسمی Everbite امکان برقراری ارتباط با تیم استخدام را دارند. بیوگرافی صفحات این برند در شبکه های اجتماعی بسیار جالب و خنده دار است. همچنین بخش معرفی کارشناس های استخدام نیز به صورت طنز نوشته شده است.

علاوه بر اینها، تیم استخدام Everbite در بخش مربوط به استخدام و مصاحبه شغلی عبارت جالبی را ذکر کرده است: «مصاحبه های استخدامی نباید استرس آور باشد. این مصاحبه ها فرصتی برای شاد بودن و هم فکری است. گفت وگوی دوستانه و تبادل نظر مهم ترین دستاورد هر مصاحبه شغلی مناسبی است.»
بدون تردید نحوه نگارش متن در اکانت های Evertbite در شبکه های اجتماعی به خوبی بیانگر ارزش های اصلی آنهاست.

مطلب مرتبط: چگونه یک برند ماندگار داشته باشیم؟

5. جت

سایت فروش آنلاین جت اقدام به تولید ویدئوهای انگیزشی ویژه کارمندان خود کرده است. زمینه اصلی ویدئوهای این برند سرگرمی، تعامل بیشتر با کارمندان و تقویت انگیزه آنهاست. جذابیت اصلی این ویدئوها به خاطر حضور کارمندان واقعی این برند است. به این ترتیب کارمندان جت احساس نزدیکی با مدیران و کل بدنه شرکت را خواهند داشت.

ویدئوهای جت علاوه بر سرگرمی و مهارت افزایی محلی برای تقدیر از عملکرد کارمندان برتر نیز هست. به این ترتیب علاوه بر پاداش های مالی و سازمانی، مصاحبه ویژه ای نیز با کارمندان برتر صورت می گیرد.