یک تیزر آموزشی و فرهنگی بسیار زیبا برای آموختن رانندگی صحیح. برای آموختن فرهنگ و ادبیات رانندگی و تأثیر آن بر دیگران. در یک صحنه خالی که پسر کوچکی روی یک صندلی ماشین نشسته است و با یک فرمان خیالی در حال رانندگی است گاهی آینه را تنظیم میکند، فرمان را میچرخاند و گاهی انگار با راننده کناریاش درگیر میشود و حرفی هم به ا...
یک جنگ قرون وسطایی در حال رخ دادن است. همه سربازان با تمام توان به سمت دشمن حمله میبرند. جملهای در ابتدای تیزر نقش بسته است که در آن میگوید در فرانسه شش ماه دیرتر سریالهای آمریکایی روی آنتن میروند. یک لحظه تصویر میایستد. حرکتش کند میشود. تیر و کمان آتش به کندی از کنار چهره مردهای جنگجو میگذرند. همه چیز حکا...
دوربین در خیابان میچرخد و از آدمها گذر میکند. جملاتی بر تصویر نقش میبندد. من سالواتور هستم و 38 سالمه. او به گروهی ازمردان با کت و شلوار رسمی و سیاه میرسد. یکی از مردان اشاره میکند که به داخل بروند. آنها آمادهاند. دوباره جملات سالواتور در سکوت بر روی تصویر میآید. من میخواهم نامزدم را سورپرایز کنم. میخواهم به...
آگهی با مردی سیاهپوست شروع میشود که در اتوبوسی قدیمی نشسته است و به سوی مقصدی در حرکت است. نریشنها شنیده میشود.
مرد: مدتها بود من اون رو گم کرده بودم. باید میرفتم باهاش صحبت کنم. حتی یک دقیقه هم نمیتونستم تحمل کنم.
مرد از کوهها و دشتها میگذرد. مسیرها و مصائب دشواری را تحمل میکند.
مرد: این خیلی عجیبه و هم...
به حقایق ناراحتکننده خوش آمدید. حقایق ناراحتکننده نام یکی از سریالهای فرهنگی تبلیغی آنکوایت فیلم ساخته انگلستان است که این بار با شعار خوشامد گویی به حقایق ناراحتکننده بیننده را تشویق و البته کنجکاو به دیدن و دانستن میکند. گوینده با بیان اینکه خودش آدم راحتی است ما را دعوت به دیدن سه سناریوی مختلف میکند. مردی که...
خانوادهای مبهوت به نقطهای خیره شدهاند. خوراکیها در دستانشان مانده است و همه مبهوت صدای ناشناختهای به نقطهای خیره شدهاند. درختی داخل خانه شان افتاده و دیوار پشت سرشان خراب شده است. ماموران در حال بریدن درخت هستند. خانواده از جا جم نمیخورند. مامور پلیس با حیرت این وضعیت را از پشت شیشه خانه نظاره میکند. دوربین م...
کاملا مشخص است که سازمان دیدهبانی مراقبت از وزن دیگر نمیداند چه استراتژیای را انتخاب کند تا به همه بگوید مراقب وزنشان باشند، بنابراین چنین ایدهای را انتخاب میکند. درحالیکه افراد در حالتهای مختلف اسنکهای متفاوتی را میخورند صدای آواز شنیده میشود: اگه خیلی حالت خوبه و خودت هم میدونی اسنک بخور! اگه ناراحتی و خو...
یک آگهی انگلیسی بشاش و شاد و سرشار از فانتزی برای دعوت از همگان برای انتخاب کفش سورنزا... تبلیغ با یک دختر نوجوان شروع میشود که خانهای صورتی را در دفتر نقاشیاش نشان میدهد و میگوید که امروز اولین روزی است که قرار است به این خانه برود و باید یک کفش مناسب برای سوار شدن (پوشیدن)انتخاب کند. همه کفشهایش دور پایش حلقه م...
آگهی بازرگانی شرکت نوردنت شروع بینظیری دارد. مردی بسیار خوش قیافه و خوش صحبت در یک فضای خالی اما مدرن رو به دوربین شروع به صحبت میکند.
- مرد: من یه بازیگرم. به من 8هزار دلار پرداخت کردن تا به شما بگم که نوردنت چقدر از بقیه بهتره. و خب چرا من برای این کار انتخاب شدم؟ چون من از فلان بازیگر مشهور خوشقیافهترم و در ضمن...