یک آگهی انگلیسی بشاش و شاد و سرشار از فانتزی برای دعوت از همگان برای انتخاب کفش سورنزا... تبلیغ با یک دختر نوجوان شروع میشود که خانهای صورتی را در دفتر نقاشیاش نشان میدهد و میگوید که امروز اولین روزی است که قرار است به این خانه برود و باید یک کفش مناسب برای سوار شدن (پوشیدن)انتخاب کند. همه کفشهایش دور پایش حلقه میزنند. یکی انتخاب میشود. جعبه آینه جلو میآید و دختر وارد خانهای صورتی میشود که پلکانش کفش است و بهجای قهوه روی میزش کفش است و... و هر جا میروی کفش است... جعبههای کفش هم چون کبوتر به هوا فرستاده میشوند تا به دست مشتریها برسند...
این مجموع اتفاقی است که در آگهی سورانزا رخ میدهد. شبیه یک داستان پریان. سرشار از فانتری و جادو. سورانزا مثل اغلب آگهیهای مربوط به کفش برند موردنظر میخواهد در یک تبلیغ تمام محصولاتش را نشان دهد. اما برای به رخ کشیدن تمام کفشها و همین طور منحصر به فرد بودن و خاص بودنش با طراحی یک داستان فانتزی فارغ از معرفی تمام کفشهایش به شکل پلکان یا غیره با لحظه به لحظه جادوییترکردن فضا و نگاههای دیگران روی کفشهای دختر، راحتی کفشها و بعد چشمگیر بودن آن را نشان میدهد. در نهایت، وقتی دختر جلوی مدیر میرسد. مدیر فروشگاه ابتدا نگاهی به کفشهای دختر میاندازد و بعد با تأیید آن، پرده از قفسههایی مملو از کفش میاندازد و میگوید که به سورانزا خوش آمدی. همین رفتار مدیر نشان میدهد که سورانزا انتخاب مشکل پسندها نیز هست.
با انتخاب این نگاه، برند نشان میدهد که برندی قدیمی و مطرح است و پوشیدن کفشهایش مثل آگهیاش جادویی است. ما کفشها را حساس میکنیم. ما کفشها را دوست داریم. ما کفش هستیم. شعارهای جادویی سورنزا که روی جعبه کفش نمایان میشوند تا به همگان نشان دهند که سورنزا واقعا انتخاب مناسبی است چرا که کفشهایش خود احساس دارند، خودشان را دوست دارند و به کفش بودنشان مفتخرند! آنها بهترین انتخاب مشکلپسندان هستند.
* کارشناس تبلیغات