زندگی روزمره ما بیش از هر زمان دیگری با فناوری های دیجیتال گره خورده است. کافی است یک روز عادی را در نظر بگیرید که از اول صبح با چک کردن شبکه های اجتماعی شروع می شود و تا پایان روز با انواع و اقسام ابزارهای دیجیتال سپری می شود. در چنین وضعیتی صحبت از بازاریابی یک راست ذهن آدم را سراغ دیجیتال مارکتینگ می برد. انگار نه انگار که قبل از ظهور فناوری اینترنت هم بازاریابی وجود خارجی داشته است!
این روزها کمتر کسی سراغ بازاریابی سنتی را می گیرد؛ چراکه اینترنت طوری فاصله میان برندها و مخاطب را کاهش داده که کسی تا همین یک دهه قبل فکرش را هم نمی کرد. در چنین شرایطی صحبت از مزایای بازاریابی کلاسیک احتمالا خیلی ها را متعجب خواهد کرد.
ما در این مقاله قصد داریم برخلاف جریان اصلی در دنیای بازاریابی شنا کرده و کمی درباره مزایای بازاریابی کلاسیک در دوره و زمانه تماما دیجیتال کنونی حرف بزنیم. شاید فکر کنید چنین کاری اصلا منطقی نیست. خب در این صورت باید توجه تان را به الگویی مثل بازاریابی تلویزیونی جلب کنیم. هنوز هم بسیاری از برندها سرمایه گذاری کلانی بر روی بازاریابی و تبلیغات در تلویزیون انجام می دهند. کافی است به رقابت تنگاتنگ کسب و کارها برای نمایش تبلیغات در بین دو نیمه مسابقات فوتبال توجه کنید. آن وقت ادعای مرگ بازاریابی سنتی دیگر برایتان خیلی باورپذیر نخواهد بود.
اگر شما هنوز هم به روش های قدیمی باور دارید، اما برای استفاده از آنها درگیر شک و تردید هستید، این مقاله مخصوص شماست. ما در ادامه تعریفی دقیق درباره بازاریابی دیجیتال تحویل شما می دهیم و سپس مزایای آن در دنیای دیجیتال را بررسی خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید تا یک پرونده کامل برای بازاریابی کلاسیک باز کنیم.
مطلب مرتبط: بازاریابی دیجیتال یا بازاریابی سنتی؟ مقایسه ای برای کسب و کارها
ما برای اینکه تعریف دقیقی از بازاریابی کلاسیک تحویل شما دهیم، اول از همه سراغ دیجیتال مارکتینگ رفته ایم. کارآفرینان معمولا درک مناسبی از بازاریابی دیجیتال دارند. اگر بخواهیم بنا را بر همین درک روزمره بگذاریم بازاریابی دیجیتال هرگونه استفاده از ابزارهای دیجیتال به منظور پروموت کردن برند محسوب می شود. در نقطه مقابل بازاریابی سنتی بر روی استفاده از ابزارهای غیردیجیتال تاکید دارد. خب این مدل از بازاریابی زمانی پا گرفت که خبری از ابزارهای دیجیتال نبود. بنابراین طبیعی است در الگوهای آن هم خبری از فناوری هایی مثل اینترنت نباشد.
حالا که تعریف جمع و جوری از بازاریابی سنتی به دست آوردیم، نوبتی هم باشد، باید سراغ اصل مطلب برویم. آیا واقعا بازاریابی سنتی در دوران کنونی مزایایی برای کارآفرینان و بازاریاب ها دارد؟ این سوالی است که ما در این بخش روی آن تمرکز خواهیم کرد.
دسترسی گسترده به مخاطب
یکی از مهمترین مزایای بازاریابی سنتی، دسترسی گسترده آن است. بازاریابی سنتی به کسب وکارها امکان می دهد تا پیام خود را به طیف وسیعی از مخاطبان هدف برسانند. این امر برای کسب و کارهای کوچک و متوسط که بودجه محدودی برای بازاریابی دارند، بی نهایت مفید است.
یک مثال خوب درباره دسترسی گسترده به مخاطب مربوط به آگهی های مطبوعاتی است. روزنامه ها برای بسیاری از مردم دنیا منبع اصلی اطلاع از اخبار روز و همچنین محتوای نسبتا تخصصی محسوب می شود. هنوز هم با وجود توسعه اینترنت، کم نیستند کسانی که طرفدار پر و پا قرص برخی از روزنامه ها و مجلات هستند. بنابراین سرمایه گذاری برندها بر روی این الگوی از بازاریابی با هزینه ای اندک امکان دسترسی به مخاطب های گسترده را به همراه خواهد داشت.
یک نمونه ملموس تر در این میان وضعیت بیلبوردهای تبلیغاتی است. چنین بیلبوردهایی در همه جای شهر به چشم می خورد. اگر شما دامنه وسیعی از مشتریان را هدف قرار داده اید، استفاده از بیلبوردها حسابی کمک تان خواهد کرد؛ چراکه کمتر کسی خیلی بی تفاوت از کنار بیلبوردهای خلاقانه عبور می کند.
اثرگذاری بالا
بازاریابی سنتی هر چقدر هم از نظر تکنولوژی های روز دنیا از الگوی دیجیتال عقب باشد، در زمینه اثرگذاری بر روی مخاطب حرف های زیادی برای گفتن دارد. درست به همین خاطر همچنان طرفدارهای قابل توجهی در دنیا دارد.
اگر دقت کرده باشید، هنوز هم وقتی آدم ها سوار اتومبیل می شوند، فورا رادیو را روشن می کنند. چنین سرگرمی فرصت خوبی برای بازاریاب ها به منظور رساندن پیام شان به مخاطب هدف ایجاد می کند. در این میان شما می توانید حساب خودتان را از رقبا سوا کنید.
چند بار تا حالا برای تان پیش آمده بعد از مشاهده یک تبلیغ تلویزیونی سراغ خرید محصولی خاص بروید؟ بی شک همه ما چنین شرایطی را پشت سر گذاشته ایم. خب اگر قرار بود تبلیغات هیچ تاثیری روی مخاطب نداشته باشد، قطعا کارآفرینان سرمایه شان را از سر راه نیاورده اند که همینطور الکی هزینه کنند.
مطلب مرتبط: تکنیک های بازاریابی سنتی که هنوز کارایی دارند
جلب اعتماد سریع
بازاریابی سنتی به دلیل قدمت و سابقه طولانی خود از اعتمادپذیری بالایی برخوردار است. این امر می تواند به کسب وکارها کمک کند تا در ذهن مخاطبان خود به عنوان یک برند معتبر و قابل اعتماد شناخته شوند.
راستش را بخواهید، این روزها خیلی از کسب و کارها برای جلب اعتماد مخاطب با چالش های بی نهایت بزرگی رو به رو هستند. به طوری که گاها کمپین شان در شبکه های اجتماعی طوری از سوی کاربران بایکوت می شود که آدم حیرت می کند. شما را نمی دانم، ولی من که تا به یک برند اعتماد نکنم، اصلا دور و بر آن آفتابی نخواهم شد. این دقیقا همان اتفاقی است که اهمیت بازاریابی کلاسیک را دوچندان می سازد.
بی شک ادعای ما درباره اهمیت بازاریابی کلاسیک در ایجاد اعتماد به این سادگی ها باورپذیر نیست. به همین خاطر باید کمی بیشتر درباره اش توضیح دهیم. در اینجا پای نوستالژی به بحث باز می شود. اگر دقت کرده باشید، تبلیغات سنتی یک حس خاطره انگیز برای مخاطب به همراه دارد. همین حس در بلندمدت آدم را طوری تحت تاثیر قرار می دهد که نگو و نپرس. به همین خاطر بازاریابی سنتی در طول زمان محبوبیتش را کمابیش حفظ کرده است.
برای مثال، یک کسب وکار که به طور منظم در تلویزیون تبلیغ می کند، در ذهن مخاطبان به عنوان یک برند شناخته شده و معتبر جای می گیرد. این امر می تواند به افزایش فروش محصولات یا خدمات این کسب و کار کمک کند. کافی است در این مورد به تجربه روزمره تان در زمینه اعتماد به برندها فکر کنید. آن وقت متوجه سهم بازاریابی سنتی در این میان خواهید شد.
بازاریابی سنتی به درد چه کسب و کارهایی می خورد؟
بی شک هیچ استراتژی در دنیا برای همه کسب و کارها به یک صورت جواب نمی دهد. در حالی که خیلی از کسب و کارها همیشه دنبال استفاده از شبکه های اجتماعی برای بازاریابی هستند، شرکت های تولیدی انبوه معمولا سود زیادی از سرمایه گذاری در این حوزه نمی برند. این امر درباره استراتژی بازاریابی کلاسیک نیز مصداق دارد. به همین خاطر ما در این بخش سراغ کسب و کارهایی رفته ایم که بیشترین استفاده را از بازاریابی سنتی می برند.
کسب و کارهای کوچک
بازاریابی سنتی گزینه مناسبی برای کسب و کارهای کوچک محسوب می شود. اگر شما هم در بازار بودجه های بی نهایت محدودی دارید، نکات مورد بحث در این مقاله کاملا مخصوص شماست.
مطلب مرتبط: بازاریابی سنتی برای کسب و کارهای کوچک
فقط در یک مورد، تبلیغات محیطی از نظر هزینه برای کسب و کارهای کوچک بی نهایت جذاب است. به علاوه، شما به عنوان مدیر بازاریابی یک برند کوچک نیاز چندانی به تبلیغات بین المللی ندارید. بنابراین استفاده از بازاریابی کلاسیک در قالب تبلیغات محیطی ضرر زیادی برای تان به همراه نخواهد داشت. این در حالی است که برندهای بزرگ معمولا میانه خوبی با تبلیغات صرفا محلی ندارند. بنابراین طبیعی است که آنها خیلی از این گزینه استقبال نکنند.
کسب و کارهایی با کمپین شخصی سازی شده
شخصی سازی محتوا کاری است که خیلی از برندها در آن مشکلات جدی دارند. اینکه شما شناخت درستی از مخاطب داشته و آن را در قالب اطلاعات دست اول مطرح کنید، دست کمی از ماموریت غیرممکن ندارد.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم کسب و کارهایی که دنبال شخصی سازی محتوا هستند، خیلی راحت تر امکان استفاده از بازاریابی سنتی را دارند؛ چراکه این مدل از بازاریابی ماهیتا بر روی دامنه محدودی از مخاطب تمرکز دارد. به علاوه، شما فرصت های بیشتری برای اثرگذاری بر روی همین مخاطب محدود و شخصی سازی محتوا پیدا می کنید.
یکی از چالش های اصلی بازاریاب ها در استفاده از الگوی دیجیتال تلاش برای شخصی سازی کمپین با استفاده از ابزاری است که ماهیتا برای ارتباطات جمعی در مقیاس گسترده طراحی شده است. همین امر خیلی زود اوضاع را به هم ریخته و شخصی سازی را بدل به کاری غیرممکن می سازد.
کسب و کارهایی با محصولات پیچیده
آیا شما برای شرکتی کار می کنید که محصولات تخصصی و نسبتا پیچیده ای دارد؟ مثلا برندی را در نظر بگیرید که به طور تخصصی لنت ترمز خودروهای اسپرت را تولید می کند. در این صورت بازاریابی دیجیتال شاید بهترین گزینه برای چنین برندی نباشد. در عوض تمرکز بر روی نشریه های تخصصی حوزه خودرو یا حتی تبلیغات در میانه برنامه های مربوط به صنعت خودرو در تلویزیون ایده خوبی خواهد بود.
بازاریابی سنتی می تواند گزینه مناسبی برای کسب و کارهای صنعتی باشد که محصولات یا خدمات پیچیده ای را ارائه می دهند. این کسب و کارها می توانند با استفاده از ابزارهای بازاریابی سنتی مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی پیام خود را به مخاطبان هدف خود به گونه ای موثرتر منتقل کنند. اینطوری دیگر بخشی از هزینه شان الکی هدر نخواهد رفت.
یادتان باشد، وقتی پای محصولات پیچیده وسط باشد، خیلی ها حوصله توجه به کمپین شما را نخواهند داشت. آن وقت بدون یک برنامه دقیق برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف کلاه تان پس معرکه خواهد بود.
اشتباهی که بازاریاب ها معمولا به راحتی آب خوردن دچارش می شوند، تلاش برای فروش محصولات تخصصی به مخاطب عادی است؛ آن هم به هر قیمتی!
اگر نظر ما را بخواهید، محصولاتی که ماهیت پیچیده ای دارند، مشتریان خاص خودشان را هم خواهند داشت. بنابراین استفاده از بازاریابی دیجیتال در چنین مواردی نتیجه بخش نخواهد بود.
سازمان های خیریه
بازاریابی سنتی می تواند گزینه مناسبی برای سازمان های خیریه باشد؛ چراکه این مدل سازمان ها معمولا دنبال کسب سود در بازار نیستند. به علاوه دامنه فعالیت شان هم محدود به محله یا شهری خاص است. با این حساب دلیلی ندارد ولی پول بازاریابی در مقیاس جهانی دهند. به علاوه، مخاطب هدف این سازمان ها فقط کسانی که دم به دقیقه گوشی دست شان است، نیست. در عوض حتی آنهایی که میانه خوبی با شبکه های اجتماعی ندارند نیز در رادار سازمان های خیریه قرار دارند.
وقتی شما دنبال تعامل با مخاطب هدف تان هستید، باید معیارهای متعددی را در نظر داشته باشید. اینکه بقیه برندها صرفا دنبال شبکه های اجتماعی با الگوهای دیجیتال هستند، رفتار شما در بازار را توجیه نخواهد کرد. پس حواس تان را جمع کرده و الکی بودجه تان را بر باد ندهید.
مطلب مرتبط: نگاهی تحلیلی به بازاریابی سنتی تلفنی / از تلفن غافل نشویم!
سخن پایانی
بازاریابی سنتی و دیجیتال دو روی یک سکه هستند و هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. کسب و کارها باید با توجه به اهداف و نیازهای خود، از ترکیبی از این دو روش برای بازاریابی استفاده کنند.
شاید مباحث مورد بحث در این مقاله این تردید را در ذهن مخاطب ایجاد کند که بازاریابی دیجیتال اصلا به درد نمی خورد. خب در این صورت شما نگاه یکسویه ای ماجرا دارید. اوضاع از جایی خراب می شود که بازاریاب ها خودشان را در دو قطبی میان دیجیتال مارکتینگ و الگوی کلاسیک گرفتار می بینند. یک رویکرد بهتر در این میان استفاده از مزایای هر کدام از آنها در جای خود است. اینطوری شما با یک تیر چند نشان خواهید زد.
برای مثال، یک کسب وکار کوچک می تواند از بازاریابی سنتی برای افزایش آگاهی از برند خود و از بازاریابی دیجیتال برای جذب مشتری استفاده کند. پس اصلا نباید خودتان را به یکی از دو استراتژی مورد بحث محدود نمایید.
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با بازاریابی کلاسیک و مزایای آن کرده باشد. از اینجا به بعد این شما هستید که باید با سنجش موقعیت اقدام به استفاده از یکی از الگوهای مورد بحث کنید.
هرجا هم سوالی برای تان پیش آمد، ما در روزنامه فرصت امروز همیشه آماده کمک به شما هستیم. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.
منابع: