بازاریابی که نتواند در کمترین زمان ممکن به مخاطب هدفش دسترسی داشته باشد، دیر یا زود از گردونه رقابت کنار خواهد رفت. خب همه تلاش هایی که در دنیای مارکتینگ صورت می گیرد، باید نهایتا به مذاق مشتریان خوش آید. حالا اگر این وسط یک بازاریاب بلد نباشد چطور با مخاطب ارتباط بگیرد، کلاهش پس معرکه خواهد بود.
بحث درباره کانال های بازاریابی چند سالی است حسابی داغ شده است. از زمانی که شبکه های اجتماعی محبوبیت زیادی در بین مردم پیدا کرد، عرصه بر بازاریابی کلاسیک روز به روز تنگ تر شده است. به طوری که این روزها کمتر کسی سراغ رادیو یا تلویزیون می رود. در عوض شبکه های اجتماعی و به طور کلی دنیای اینترنت حسابی محبوب هستند. بنابراین سرمایه گذاری بازاریاب ها بر روی چنین ابزارهایی منطقی تر از گزینه های کلاسیک به نظر می رسد. البته ماجرا به همین نقطه ختم نمی شود؛ چراکه انتخاب کانال های بازاریابی مناسب بحثی نیست که به این سادگی ها درباره اش نظر دهیم.
ما در این مقاله قصد داریم مثل یک کارآگاه حرفه ای سراغ انواع کانال های بازاریابی رفته و تک تک آنها را مورد بررسی قرار دهیم. اگر شما هم درباره کانال های مناسب برای تولید محتوا و بازاریابی شک دارید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. پس با ما همراه باشید تا نگاهی دقیق تر به این ماجرا داشته باشیم.
مطلب مرتبط: کانال های بازاریابی اصلی کدامند؟
شما در این مقاله با موضوعات زیر آشنا خواهید شد:
• دسته بندی کانال های بازاریابی و تفاوت آنها با هم
• مزایا و معایب هر کانال بازاریابی
• راهنمای انتخاب بهترین کانال های ارتباطی براساس اوضاع برند
کانال های بازاریابی: مقدمه ای کوتاه
هر کاری در این دنیا اگر اصولی انجام شود، نتیجه دلخواه را به همراه خواهد داشت. وگرنه باید دائما نگران نتیجه نهایی کار بوده و احتمالا به جای موفقیت های بزرگ با شکست های حیرت انگیز رو به رو خواهید شد. به همین خاطر ما در این مقاله کارمان را با یک تعریف اساسی از کانال های بازاریابی شروع می کنیم. منظور ما از این مفهوم به هر جایی که امکان تعامل با مخاطب هدف وجود داشته باشد، است. به زبان خودمانی، هر فضای مناسبی که به بازاریاب ها فرصت پروموت محتوا، کسب و کار یا محصول شان را بدهد، کانال بازاریابی محسوب می شود.
پس جای تعجب ندارد که این روزها کلی کانال بازاریابی دم دست من و شما باشد!
خیلی از بازاریاب ها فکر می کنند کانال های مناسب برای ارتباط با مخاطب هدف باید ویژگی های عجیبی داشته باشند. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید کاملا ناامیدتان کنیم؛ چراکه در دنیای واقعی اصلا از این خبرها نیست. در عوض شما می توانید به راحتی کلی گزینه مناسب پیدا کنید. البته اینکه کدام یک از این گزینه ها واقعا به درد برندتان می خورد، بحث دیگری است.
ما در ادامه کارمان را با یک دسته بندی دقیق از کانال های بازاریابی ادامه خواهیم داد. پس قلم و کاغذتان را آماده کنید تا کم کم برویم سراغ اصل مطلب.
انواع کانال های بازاریابی
کانال های بازاریابی به طور کلی به دو گروه کلاسیک و غیرکلاسیک (دیجیتال) تقسیم می شود. وقتی درباره کانال های بازاریابی کلاسیک حرف می زنیم، در واقع تمام شیوه های بازاریابی و تبلیغات قبل از دوران ظهور اینترنت مدنظرمان است. این شیوه ها قبلا کلی طرفدار داشته اما حالا کمتر کسی سراغ شان می رود. البته این به معنای مرگ چنین روش هایی نیست؛ چراکه هنوز هم کلی طرفدار دوآتیشه دارند. مهمترین مثال ها درباره بازاریاب کلاسیک شامل موارد زیر است:
• تلویزیون
• رادیو
• مطبوعات چاپی
به طور کلی هر گزینه بازاریابی و تبلیغاتی که آفلاین محسوب شود، در قالب کلاسیک قرار می گیرد. این دقیقا همان مرزی است که الگوی کلاسیک را از دیجیتال سوا می کند. اگر بخواهیم برخی از مهمترین مثال ها درباره بازاریابی دیجیتال را با هم مرور کنیم، موارد زیر بهترین گزینه ها هستند:
• شبکه های اجتماعی
• سرویس های ایمیل
بی شک مرز میان بازاریابی کلاسیک و دیجیتال از چند کیلومتری قابل درک است. بنابراین لازم نیست درباره اش توضیحات اضافه ای بدهیم. همین که شما تفاوت میان این دو دسته بندی را بلد باشید، کافی خواهد بود. خب حالا تا دیر نشده اجازه دهید برویم سراغ بخش بعدی ماجرا.
بهترین کانال های بازاریابی؛ فهرستی طلایی
امیدوارم تا اینجای کار خیلی خسته تان نکرده باشیم؛ چراکه اصل ماجرا تازه قرار است شروع شود. ما در این بخش قصد داریم برخی از مهمترین کانال های بازاریابی را زیر ذره بین ببریم. پس با ما همراه باشید تا بدل به یکپا کارشناس همه فن حریف در زمینه کانال های بازاریابی شوید.
مطلب مرتبط: کانال های بازاریابی برای توسعه خرده فروشی آنلاین
سئو محلی: گزینه ای در سایه
میانه شما با سئو چطور است؟ خیلی از کارآفرینان تا صحبت از سئو می شود، ترس همه وجودشان را فرا می گیرد. انگار که سئو سخت ترین کار دنیاست. اگر شما هم با تعجب عملکرد برخی از افراد در زمینه سئو را نظاره می کنید، نوبتش رسیده تا خودتان هم بدل به یک متخصص سئو شوید.
این روزها همه درباره سئو حرف می زنند، اما کمتر کسی به سئو محلی به عنوان یکی از گزینه های کلیدی توجه می کند. براساس گزارش گوگل سال 2022 نزدیک به 46 درصد از جست وجوی کاربران با اولویت مکانی صورت گرفته است. این یعنی کاربران در جست وجوی شان دنبال نتایجی هستند که نه تنها بومی بلکه تا حد امکان نزدیک خودشان باشد. اجازه دهید با یک مثال خودمانی بحث را بیشتر باز کنیم. فردی را در نظر بگیرید که قصد خرید موتورسیکلت دارد. احتمالا این مشتری اول از همه سراغ گوگل خواهد رفت. وقتی هم در گوگل مشغول پرسه زنی است، انتظارش مشاهده فروشگاه هایی است که در نزدیکی اش قرار دارند، وگرنه حسابی ناامید خواهد شد.
مثال بالا به خوبی اهمیت سئو محلی را نشان می دهد. خب گوگل که کف دستش را بو نکرده تا فروشگاه های نزدیک به کاربر را فهرست کند. در عوض این استفاده از کلیدواژه ها و عبارت های مناسب است که کار را مدیریت می کند. بنابراین اولین کانال بازاریابی که ما به شما توصیه می کنیم، سئو محلی است. اینطوری حداقل در بازارهای هدف تان حرف اول را خواهید زد.
اشتباه برخی از بازاریاب ها تلاش برای تولید محتوا با تمرکز بر روی مخاطب جهانی است. در چنین شرایطی شما نه تنها شانسی برای اثرگذاری بر روی مخاطب نخواهید داشت، بلکه خیلی زود با شکست های سنگین از لیگ قهرمانان کسب و کار حذف می شوید. بد نیست قبل از اینکه دست به کار تولید محتوا شوید، نیم نگاهی هم به اوضاع برندتان داشته باشید. اگر شما هنوز در بُعد محلی مشغول فعالیت هستید، بد نیست از نظر سئو هم خودتان را به همین موقعیت محدود کنید. خب بلندپروازی بیش از اندازه چندان منطقی به نظر نمی رسد، مگر نه؟
ما برای اینکه کار شما از نقطه نظر سئو محلی راحت شود، چند تا توصیه کلیدی در این زمینه برای تان کنار گذاشته ایم:
• بهینه سازی سایت برند: شما باید همیشه مطمئن باشید سرعت بارگذاری صفحات سایت در عالی ترین وضعیت قرار دارد. به علاوه، استفاده از مطالبی که نیاز روز مشتریان محلی باشد، مهمترین نکته برای خلق یک سایت همیشه جذاب است. پس این نکته را جدی بگیرید.
• بهبود تجربه کاربران: توجه به سلیقه و خواست مخاطب در رابطه با تولید محتوا همیشه جواب می دهد. البته شما اینجا باید به نیازهای مشتریان محلی توجه نشان دهید. پس دور بلندپروازی هایی مثل ترندهای جهانی را خط بکشید. در عوض سعی کنید پازل بازاریابی تان را آهسته و آرام جلو ببرید.
• ایجاد اکانت شخصی سازی شده: شما قرار نیست برای تعامل با همه مشتریان تان در شبکه های اجتماعی روی یک اکانت حساب کنید. این روزها برندهایی مثل کوکاکولا علاوه بر اکانت رسمی برای هر منطقه یک اکانت جداگانه نیز طراحی می کنند. اینطوری کار تولید محتوای شخصی سازی شده بی نهایت راحت خواهد شد. خب منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و ماجراجویی تان را شروع کنید.
شبکه های اجتماعی: محبوب ترین کانال بازاریابی دنیا
شبکه های اجتماعی این روزها در اوج شهرت قرار دارند. به همین خاطر هم کمتر بازاریابی شجاعت لازم برای کنار گذاشتن آنها از استراتژی بازاریابی اش را دارد. براساس گزارش موسسه ورد استریم (Word Stream) شبکه های اجتماعی به طور میانگین 3.7 میلیارد کاربر فعال در طول ماه دارند. با این حساب حذف پلتفرم های اجتماعی از عرصه بازاریابی به معنای شکستی تکرار نشدنی خواهد بود. پس اصلا منطقی نیست چنین کاری را با آینده کسب و کارمان انجام دهیم.
وقتی درباره شبکه های اجتماعی حرف می زنیم، خیلی ها انتظار دارند فهرستی طلایی از بهترین پلتفرم های دنیا را ارائه کنیم. راستش را بخواهید، ما در روزنامه فرصت امروز اصلا میانه خوبی با چنین گزینه هایی نداریم. در عوض ما همه چیز را به سلیقه خودِ بازاریاب ها و صدالبته اوضاع مشتریان شان واگذار می کنیم. خب اگر بیشتر مشتریان شما در اینستاگرام یا یوتیوب حضور دارند، دیگر نباید سراغ گزینه هایی مثل توئیتر بروید. اینجا مسئله شناخت هرچه بهتر از مشتریان مطرح می شود. پس به جای اینکه وقت تان را تلف کنید، کمی بیشتر روی بهبود ارتباط تان با مشتریان کار کنید. قبول دارم این کار سخت است اما شما برای موفقیت در شبکه های اجتماعی چاره دیگری ندارید.
شما در شبکه های اجتماعی به طور کلی دو گزینه برای بازاریابی دارید. گزینه اول بازاریابی ارگانیک (Organic Marketing) است. در این حالت بدون اینکه دست به جیب شوید، تمام تلاش تان را برای تولید محتوای جذاب و جذب مخاطب هدف خواهید کرد.
اگرچه این روش خیلی دیر ثمر می دهد اما شهرت حاصل از آن به این سادگی ها از بین نخواهد رفت.
گزینه بعد که باید روی آن فکر کنید، همکاری با پلتفرم های اجتماعی است. در این حالت شما به جای اینکه دست روی دست گذاشته و بدون هزینه های گزاف شروع به تولید محتوا کنید، عملا از پروموت پولی محتوا استفاده خواهید کرد. به طوری که در عرض مدت زمانی محتوای تان به دست مخاطب هدف می رسد. خوشبختانه این روزها اغلب شبکه های اجتماعی امکان شخصی سازی کمپین برای دامنه مشخصی از کاربران را پشتیبانی می کنند. این یعنی شما لازم نیست محتوای تان را برای همه کاربران طراحی و عرضه کنید. به علاوه، صرفه جویی قابل ملاحظه ای در هزینه های جاری برندتان نیز روی خواهد داد.
نکته مهم درباره شبکه های اجتماعی توجه به بودجه در دسترس برند است. بی شک استارت آپ هایی که با محدودیت شدید بودجه رو به رو هستند، نباید سراغ بلندپروازی های عجیب و غریب در این فضا بروند؛ چراکه با این دست فرمان وسط راه بودجه شان تمام شده و اعتبارشان زیر سوال خواهد رفت.
مطلب مرتبط: 5 کانال بازاریابی برتر
بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouse): تمرکز روی مشتریان
تعریف و تمجید مشتریان درباره یک محصول چقدر روی نظر شما برای خرید تاثیر دارد؟ شما را نمی دانم، ولی من که هر وقت محصولی رضایت بالای مشتریان را به همراه داشته باشد، خیلی زود برای خریدش مجاب خواهم شد. خب هرچه باشد رضایت دیگر مشتریان که شوخی نیست.
گاهی اوقات بازاریاب ها برای اینکه مشتریان را وادار به خرید کنند، اغراق های زیادی در رابطه با محصولات به کار می برند. اینطور وقت ها خرید برای آدم بیشتر بدل به نوعی تله خواهد شد. البته زمانی که تایید خریداران قدیمی یک محصول در دسترس باشد، دیگر مشکل چندان بزرگ نخواهد بود؛ چراکه مشتریان با هیچ برندی تعارف ندارند. بنابراین اگر از کیفیت خوب یک محصول تعریف می کنند، حتما واقعیت همین است!
نکته کلیدی که در این رابطه وجود دارد، نحوه استفاده از بازاریابی دهان به دهان است. خب مشتریان که به همین سادگی برای شما تبلیغ نخواهند کرد. پس باید یک استراتژی کامل برای اجرای نقشه تان داشته باشید. در این رابطه به نکات زیر توجه کنید:
• بهبود کیفیت خدمات مشتری: ارتباط شما با مشتریان فقط مربوط به معامله فروش نیست. گاهی اوقات برای اینکه اثرگذاری بهتری بر روی مخاطب تان داشته باشید، باید کمی به جزییات هم فکر کنید. وگرنه تابلوی نهایی که از ارتباط شما با مشتریان به دست می آید، کلی ایراد خواهد داشت. منظور ما از جزییات در این بخش توجه به بهبود کیفیت خدمات مشتری است. شما با این کار مسیر بی نهایت ساده تری برای اثرگذاری بر روی مشتریان خواهید داشت. به علاوه، تمایل آنها برای توصیه محصولات تان به دیگران هم افزایش چشمگیری پیدا می کند.
• طراحی برنامه معرفی برند: پیشنهاد شما به مشتریان در صورت معرفی برندتان به دیگران چیست؟ خیلی از کارآفرینان برای این بخش از کارشان هیچ برنامه ای ندارند. در این صورت تعجبی ندارد شاهد استقبال سرد مشتریان از بازاریابی دهان به دهان باشیم.
توصیه ما در این بخش تعیین جایزه هایی کوچک اما جذاب برای اثرگذاری بر روی مشتریان است. این طوری استقبال بهتری از کمپین برندتان صورت خواهد گرفت.
بازاریابی مشترک: یک دست صدا ندارد
بازاریابی به تنهایی کاری نیست که هر کسی از پس آن برآید. خیلی وقت ها یک شرکت نیرو یا حتی سرمایه کافی برای طراحی یک کمپین بزرگ را در اختیار ندارد. در این صورت شما برای اثرگذاری بهتر بر روی مخاطب تان باید دنبال یک شریک مطمئن باشید. اشتباه نکنید، منظور ما بهبود روابط با رقبا نیست. در عوض باید سراغ برندی بروید که زنجیره مشترک مشتریان با شما دارد. مثلا اگر کارتان تولید گوشی هوشمند است، همکاری بازاریابی با برندی که در زمینه ارائه خدمات اینترنت یا لوازم جانبی گوشی فعالیت دارد، ایده خوبی خواهد بود.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم همکاری های بلندمدت بین برندها فقط در صورتی امکان پذیر خواهد بود که بازار و مشتریان مشترک داشته باشند. خب دو رقیب مستقیم دیر یا زود سر جزییات دعوای شان خواهد شد. این در حالی است که دو برند که محصولات شان مکمل یکدیگر است، خود به خود همکاری شان تقویت می شود. پس همیشه این نکته کلیدی را مدنظر داشته باشید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود.
باور کنید یا نه، دوره قهرمان بازی در بازار دیگر به پایان رسیده است. حالا کسب و کارها بیش از هر زمان دیگری به بازاریابی مشترک نیاز دارند. پس به جای اینکه الکی در برابر چنین موضوعی مقاومت کنید، خودتان را برای یک همکاری ساده آماده سازید. برخی از مهمترین اصول بازاریابی مشترک به این ترتیب است:
• درک متقابل: بازاریابی مشترک فقط درباره نیازهای شما نیست. به همین خاطر باید نیم نگاهی هم به شریک تان داشته باشید. اصولا همکاری های بادوام ریشه در شناخت درست طرفین از یکدیگر و تلاش برای رسیدن به راهکاری مشترک دارد. بنابراین اگر شما چنین نکته ای را مورد توجه قرار ندهید، خیلی زود همه از دست تان خسته خواهند شد.
• برنامه ریزی مشترک: بازاریابی مشترک به معنای سپردن همه کارها به طرف های دیگر نیست. این اشتباه اغلب اوقات از سوی کارآفرینان روی می دهد. آنها فکر می کنند همکاری با دیگران به معنای فرصتی برای در رفتن از زیر کارهاست. درست به همین خاطر فرآیند بازاریابی مشترک از سوی آنها اغلب کم دوام است.
اگر شما تا حالا تجربه بازاریابی مشترک نداشته اید، قبل از شروع کار باید در جلسه ای مشترک تمام وظایف را روشن سازید. اینکه هر کسی در فرآیند بازاریابی چه نقشی برعهده دارد، کاری نیست که فقط درباره شرکت خودتان انجام دهید. خب هرچه باشد، اینجا پای برندهای دیگری هم در میان است. مگر نه؟
بازاریابی رویدادمحور (Event Marketing): الگویی قدیمی در قالبی نو!
سالانه مراسم های متنوعی در سراسر دنیا در حوزه کسب و کار برگزار می شود. برخی از این مراسم ها از سوی یک برند و برخی دیگر با مشارکت شرکت های گوناگون طراحی می گردد. شکل مدیریت مراسم ها هر طور که باشد، نتیجه نهایی از قبل مشخص است: تلاش انبوهی از برندها برای جلب نظر مشتریان و همکاری نزدیک تر با کسب و کارهای دیگر. در چنین شرایطی استفاده از موقعیت رویدادهای مختلف بیانگر هنر یک کارآفرین در بازاریابی اصولی خواهد بود.
برخی از کارآفرینان فکر می کنند فقط باید بر رویدادهایی که خودشان طراحی کرده اند، متمرکز شوند. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید حسابی ناامیدتان کنیم؛ چراکه این روزها هر کسی در بازار دنبال فرصتی برای پروموت برندش است. بنابراین فرقی ندارد شما کجای برگزاری یک رویداد ایستاده اید. همین که استفاده مناسب از آن ببرید، کافی است. درست مثل تیم فوتبالی که حتی اگر در ورزشگاه حریف هم بازی کند، فقط و فقط دنبال برد خواهد بود!
اگر شما عزم تان را جزم کرده اید تا در یک رویداد حضور پیدا کنید، باید قبل از اینکه مراسم شروع شود، حسابی درباره اش با مخاطب تان حرف بزنید. از آنجایی که این روزها دسترسی به مخاطب هدف در شبکه های اجتماعی راحت تر از هر زمان دیگری است، توصیه ما پیگیری این ماموریت در پلتفرم های اجتماعی است.
بعد از اینکه حسابی در شبکه های اجتماعی درباره رویداد موردنظر و مشارکت تان در آن حرف زدید، نوبت به تعیین معیارهایی برای سنجش عملکردتان است. خب انتظار ندارید که حضورتان در یک مراسم فقط در کمی بازاریابی و گپ با مخاطب خلاصه شود؟
مطلب مرتبط: انواع بازاریابی که باید بشناسید
معیارهایی مثل تاثیر حضور در رویدادها بر روی فروش، میزان رضایت حاضران از عملکرد کلی برند در مراسم و همچنین تغییرات مربوط به دامنه مشتریان وفادار از جمله نکاتی است که باید همیشه گوشه ذهن داشته باشید. یادتان نرود، بازاریابی رویدادمحور بدون ارزیابی نتایج مثل گم شدن در هزارتویی بی پایان است. پس قبل از اینکه با عجله وارد گود شوید، خوب فکرهای تان را کرده و چند تا معیار دقیق برای ارزیابی نتیجه کار طراحی کنید. قبول دارم این کار خیلی سخت یا حتی کسل کننده به نظر می رسد اما وقتی کمپین تان تمام شود، تازه اهمیت این معیارها در ارزیابی نهایی کار را درک خواهید کرد. پس تنبلی را کنار گذاشته و همین حالا دست به کار شوید.
منابع: