من به عنوان یک بازاریاب و کارشناس تبلیغات علاقه بسیار زیادی به سینما دارم. فیلم مورد علاقه من «سرزمین رویاها» دارای یک دیالوگ بسیار ماندگار است: «اگر چیزی را بسازی، دیگران برای تماشای آن خواهند آمد.» متاسفانه چنین توصیه ای در زمینه بازاریابی چندان صادق نیست. در بسیاری از مواقع ما ترکیب ساختار بازاریابی محتوایی را از یاد می بریم. بازاریابی محتوایی شامل دو کلیدواژه عمده است: بازاریابی و محتوا. معمولا خلق محتوا سرگرم کننده ترین بخش بازاریابی محسوب می شود. با این حال تولید محتوا فقط گام نخست در راستای کسب موفقیت است. وقتی محتوای ما مورد مشاهده مخاطب قرار نگیرد، هیچ شانسی برای موفقیت نخواهیم داشت. در نهایت نیز خبری از حضور دیگران برای تماشا (در اینجا خرید) محصولات برندمان نخواهد بود.
در این مقاله هدف اصلی من کمک به بازاریاب ها و برندها در راستای یافتن کانال بازاریابی مناسب به منظور ارائه محتوای شان است. با این کار فرصت بهینه ای برای برندها در راستای جلب نظر مخاطب هدف پدید می آید. تمرکز اصلی من در نگارش مقاله کنونی بررسی کانال های بازاریابی برتر در سال 2019 است. همچنین سهولت استفاده و کاربرد از سوی برندها نیز مدنظر قرار گرفته است.
1. بازاریابی محاوره ای
براساس پژوهش موسسه Social Media Today، فقط 4درصد از مردم به بازاریاب ها و کمپین های بازاریابی اعتماد دارند. با این حساب وقتی مخاطب هدف به ما اعتماد ندارد، به عنوان بازاریاب چه کاری باید انجام دهیم؟ راهکار طلایی برندها در چنین موقعیتی اتکا به توصیه های مشتریان شان به عنوان تکنیک بازاریابی است.
مردم اعتماد بیشتری به مشتریان یک برند در مقایسه با بازاریاب های آن دارند. دلیل آن نیز واضح است. بازاریاب ها دارای ابزارهای حرفه ای و ارتباط های وسیع به منظور جلب نظر مخاطب هستند. با این حال مشتریان یک برند سود عینی از تبلیغ یک محصول کسب نمی کنند. تنها انگیزه مشتریان برای توصیه یک محصول کیفیت بالای آن است.
با توجه به آنچه گفته شد، ایجاد فرآیند بازاریابی محاوره ای یکی از ایده های کاربردی در دنیای کسب و کار مدرن محسوب می شود. پیش نیازهای توسعه بازاریابی محاوره ای چیست؟ یک برند در وهله نخست باید توانایی تولید محصولات باکیفیت را داشته باشد. وقتی محصول ما فاقد کیفیت لازم باشد، مشتریان تجربه مطلوبی از خریدشان کسب نمی کنند. به همین دلیل عدم علاقه شان به تبلیغ و توصیه محصولات برندمان کاملا طبیعی خواهد بود. از سوی دیگر، کیفیت مطلوب محصولات بدون نیاز به هرگونه تلاشی از سوی برندمان موجب توصیه اش از سوی مشتریان خواهد شد، بنابراین بازاریابی محاوره ای به جای تمرکز بر روی اقدامات جانبی یک برند، حول محور کیفیت محصولات شکل می گیرد.
به عنوان قاعده ای کلی، در بازاریابی محاوره ای ابتدا باید به نیاز مشتریان توجه کرد. سپس در مرحله بعد نوبت نیازها و اهداف برندمان خواهد رسید. تنها در این صورت شما توانایی ارتقای سطح رابطه تان به مرحله ای تازه تر را خواهید داشت. نکته مهم در اینجا توصیه محصولات برند ما از سوی مشتریان وفادار است. مفهوم مشتری وفادار به آن دسته از خریدارها با سابقه حداقل شش ماه رابطه نزدیک با برند مورد نظر اشاره دارد. بدون تردید هیچ کدام از ما علاقه ای به توصیه محصولات یک برند ناآشنا نخواهیم داشت، بنابراین باید تا جای ممکن سطح رابطه مان با مشتریان فعلی را افزایش دهیم.
مطلب مرتبط: بررسی 5 کمپین بازاریابی برتر تمام دوران ها
2. پادکست ها
با توجه به مطالعه موسسه ادیسون و تریتون دیجیتال پیرامون فرمت های محتوایی، مردم بالای 12 سال به طور مداوم در طول هفته به فایل های صوتی گوش می دهند. شاید این آمار در نگاه نخست بسیار عجیب باشد. پس اجازه دهید با بیان آماری دقیق تر موجب تعجب بیشتر شما شوم. به گزارش سایت Contently، امروزه مردم سراسر جهان به طور میانگین 17 ساعت در هفته به انواع پادکست، فایل و کتاب صوتی گوش می دهند. همچنین در همین چند ماه نخست سال 2019 تعداد مخاطب های پادکست 14 میلیون نفر افزایش یافته است. بدون تردید این افزایش بسیار چشمگیر و امیدوارکننده است. مشاهده رونق هرچه بیشتر حوزه تولید پادکست در سال جاری به هیچ وجه محل تردید نیست. نکته جالب اینکه آمار رشد مخاطب های پادکست در سال جاری بیش از جمعیت کشور گینه است.
در سال های اخیر تقاضا برای محتوای صوتی به طور بی سابقه ای افزایش یافته است. به همین دلیل برخی از کارشناس ها از انفجار علاقه به فرمت صوتی صحبت می کنند. معنای چنین حادثه ای برای برندها لزوم توجه بیشتر به بازاریابی مبتنی بر پادکست و سایر فرمت های صوتی است. وقتی مردم تمایل بیشتری به شنیدن پیدا کرده اند، تاکید بر روی المان های دیگر به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد. پرسش اصلی در اینجا پادکست های مورد علاقه مخاطب هدف برندهاست. در حقیقت، آیا مخاطب هدف برندها حوصله شنیدن پادکست های تجاری را دارند؟ نکته مهم در اینجا توجه مخاطب به پادکست های جذب برندهاست، بنابراین باید از المان ها محتوای جذاب برای مخاطب هدف مان در پادکست مورد نظر استفاده کنیم. در غیر این صورت، تولید یک پادکست معمولی و مانند دیگر نمونه ها فقط موجب افزایش آلودگی صوتی در فضای اینترنت می شود.
یکی از بهترین ایده ها برای تولید پادکست های جذاب برگزاری سلسله گفت وگوهای داستان محور است. در این سلسله گفت وگوها باید ایده ها و محتوای جذاب برای مخاطب بیان شود. وقتی از ایده های جذاب برای مخاطب صحبت می کنیم، وارد حوزه خطرناکی می شویم. بسیاری از برندها به دلیل شناخت غلط از سلیقه مخاطب متحمل ضررهای سنگین شده اند. توصیه من در اینجا تمرکز بر روی زندگی حرفه ای و مسیر کسب موفقیت افراد بزرگ در صنعت کسب وکارمان است. چنین پادکست هایی همراه با حضور افراد موفق کسب وکارمان همیشه با استقبال مناسب مخاطب مواجه می شود.
براساس مطالعات موسسه HubSpot در زمینه علوم اعصاب و تاثیرش در زمینه بازاریابی، داستان سرایی یکی از جذاب ترین شیوه ای تبلیغاتی برای مخاطب هدف است. داستان سرایی به راحتی توجه مخاطب را جلب و فرآیند انتقال پیام به آنها را صورت می دهد. همچنین در زمینه دریافت بازخورد از مخاطب، علاقه مردم نسبت به نمایش واکنش به پادکست های داستان محور بسیار زیاد است. چنین امری به دلیل تمایل ساختار مغز ما به داستان ها و تاثیر آن بر روی سیستم شنوایی ماست. به این ترتیب شنیدن یک داستان تاثیر بسیار بیشتری در مقایسه با مطالعه اش بر جای می گذارد.
3. ایمیل
آیا قرار بر مرگ کامل ایمیل در سال جاری نبود؟ سال های قبل نیز چنین خبری مبنی بر مرگ ایمیل در پایان سال شنیده می شد. هر چقدر بازاریاب ها بیشتر بر روی مرگ نهایی سرویس های ایمیلی تاکید می کنند، اطلاعات رسمی بیانگر واقعیتی خلاف ادعای آنهاست. آمارهای رسمی حتی خبر اندکی هم از کاهش محبوبیت سرویس های ایمیلی مخابره نمی کند. در آمریکا آمار استفاده از ایمیل سال به سال در حال افزایش است. هم اکنون نیز نزدیک به 91درصد از کاربران آمریکایی به ایمیل دسترسی دارند. بدون تردید چنین آماری هیچ بیانی از کاهش محبوبیت و مرگ سرویس های ایمیلی بیان نمی کند.
اکنون دریافت پیام های مهم از طریق ایمیل بدل به یکی از عادت های رایج کاربران اینترنت شده است. کاربران دیگر برندهای خود را از طریق سایت رسمی شان دنبال نمی کنند. عضویت در خبرنامه برندها و مشاهده مطالب شان در شبکه های اجتماعی گزینه نخست بسیاری از مردم محسوب می شود. از نقطه نظر کسب وکار، ترغیب کاربران به عضویت در خبرنامه برندمان بسیار راهگشا خواهد بود. امروزه بسیاری از خریدهای مردم از دل پیشنهادهای ویژه برندها صورت می گیرد. این امر به معنای کاهش علاقه مردم به جست وجوی کالای مورد نظرشان در فرشگاه هاست. درست به همین دلیل فروشگاه های آنلاینی نظیر آمازون نیز اکنون از گزینه پیشنهادهای ویژه به طور وسیع استفاده می کنند. فرمت ایمیل به دلیل ساختار منحصر به فرد خود امکانات بیشتری را به برندها در راستای بازاریابی و فروش آنلاین می دهد. این امر با معرفی سرویس خرید درون برنامه ای در ایمیل ها رونق بیشتری گرفته است.
در اینجا نیز تبدیل مخاطب معمولی خبرنامه برندمان به طرفدار پر و پا قرص آن اهمیت بالایی دارد. این امر فقط از طریق افزایش کیفیت کلی محتوا و جذابیت آن برای مخاطب صورت می گیرد. نکته مهم، ایجاد رابطه ای نزدیک و احساسی میان مخاطب و برندمان است. با این کار وابستگی و علاقه آنها به برند ما افزایش خواهد یافت. وقتی هم که علاقه مخاطب به برندمان افزایش یابد، تمایلش برای خرید بیشتر می شود. این امر به معنای موفقیت برند ما در زمینه بازاریابی و فروش مستقیم به مشتریان خواهد بود. فروش مستقیم به ویژه برای برندهایی که محصولات خود را با واسطه به دست مشتری می رسانند، بسیار مفید خواهد بود.
4. شبکه های اجتماعی
امروزه استفاده از شبکه های اجتماعی رونق بسیاری گرفته است. تا همین یک دهه سال پیش شمار بسیار محدودی از مردم در پلتفرم های اجتماعی عضویت داشتند. با این حال اکنون تقریبا همه مردم با شبکه های اجتماعی آشنا هستند. یکی از دلایل علاقه بسیار زیاد مردم به شبکه های اجتماعی جست وجوی راهکاری برای فرار از زندگی روزمره است. همچنین ایجاد سرگرمی و ارتباط با شمار هرچه بیشتری از مردم نیز در میان اهداف اصلی مردم جای دارد. برندها همیشه باید اهداف اصلی مردم از حضور در شبکه های اجتماعی را مدنظر داشته باشند. متاسفانه گاهی اوقات برندها دلیل اصلی حضور مردم در شبکه های اجتماعی را فراموش می کنند. به این ترتیب فرآیند بازاریابی و تبلیغات شان با مشکل رو به رو می شود. اشتباه برندها در چنین مواقعی تلاش برای نمایش محتوای برندشان به شمار هرچه بیشتری از کاربران بدون توجه به سلیقه شان است.
امروزه میلیون ها برند در شبکه های اجتماعی در تلاش برای جلب نظر مخاطب هدف شان هستند. البته اقدام آنها در راستای اختصاص بودجه به فعالیت در شبکه های اجتماعی کاملا منطقی است. به هر حال پلتفرم های اجتماعی با 2.7 میلیارد کاربر فعال بازار هدف بسیار جذابی از نظر تجاری محسوب می شود. توجه به ویژگی های منحصر به فرد هر پلتفرم کلید موفقیت برندها در زمینه جلب نظر مخاطب است. به عنوان مثال، نحوه فعالیت برند ما در توییتر با اینستاگرام باید دارای تفاوت معناداری باشد. دلیل اصلی آن متن محوری توییتر در برابر تصویرمحوری اینستاگرام است. عدم درک چنین نکته هایی از سوی بازاریاب ها و برندها موجب شکست پروژه های بازاریابی شان می شود.
اگر بازاریابی در شبکه های اجتماعی امر ساده ای بود، ما شاهد حضور شمار بسیار زیادی از برندهای موفق در پلتفرم های اجتماعی بودیم. با این حال واقعیت حاکی از فعالیت موفقیت آمیز چند برند محدود در زمینه بازاریابی آنلاین است. بدون اغراق، بقیه برندها در حال اتلاف وقت خود و کاربران هستند.
باتوجه به دشواری های جلب نظر مخاطب و فعالیت موفق در شبکه های اجتماعی، چگونه باید استراتژی بازاریابی برندمان را طراحی کنیم؟ بدون تردید هیچ برندی علاقه مند به شهرت در زمینه اتلاف وقت کاربران نیست. یک استراتژی مناسب در راستای جلب نظر مخاطب، تولید محتوای باب میل شان است. این امر نیازمند جمع آوری اطلاعات کامل در ارتباط با سلیقه مخاطب خواهد بود. در اینجا فعالیت درست بخش توسعه و تحقیقات برندمان راهگشاست. همچنین باید به ماهیت غیرمستقیم بازاریابی در شبکه های اجتماعی توجه داشت. تلاش برای فروش مستقیم محصولات مان به مشتریان همیشه با شکست همراه خواهد بود. در عوض، تولید محتوای جذاب تاثیر بسیار بیشتری بر روی تصمیم گیری مخاطب هدف خواهد داشت. به عنوان آخرین توصیه این بخش، هرگز اهمیت آمارهای جانبی شبکه های اجتماعی نظیر Instagram Insights را فراموش نکنید. با استفاده از اطلاعات این بخش امکان بازاریابی کاربردی و هدفمند فراهم می آید.
5. موتورهای جست وجو
موتورهای جست وجو بهترین کانال بازاریابی برای جلب نظر مخاطب محسوب می شود. بسیاری از مردم برندهای تازه مدنظر خود را از طریق گوگل پیدا می کنند. در حقیقت بنا به گزارش گوگل، 89درصد از خریدارهای شرکت های B2B و 81درصد از خریدارهای آنلاین محصولات تازه را از طریق گشت و گذار در موتورهای جست وجو پیدا می کنند.
مطلب مرتبط: بازاریابی بصری با 5 استراتژی برتر
موتورهای جست وجو یکی از مهم ترین کانال های بازاریابی از نظر ترغیب مخاطب به خرید نیز محسوب می شود. این امر به دلیل جست وجوی کاربران در موتورهایی نظیر گوگل برای یافتن پاسخ پرسش های شان است. کاربران به طور معمول تمایل بسیار زیادی به دانلود راهکارهای گوگل برای مشکلات و نیازهای شان دارند. در چنین مواقعی پیشنهاد محصول یا راهکار برندمان بیش از هر زمان دیگری مورد توجه مخاطب قرار خواهد گرفت.
به منظور جلب نظر مخاطب به محصولات برندمان باید به فکر پاسخگویی به نیاز آنها باشیم. بهترین راهکار در این میان ایجاد وبلاگی حرفه ای است. هدف اصلی از چنین کاری نگارش مقالات کاربردی برای پاسخگویی به نیازهای مخاطب است. به این ترتیب مقالات ما به مخاطب در زمینه رفع نیازش راهنمایی سازنده خواهد کرد. در کنار این راهنمایی نیز محصولات مختلف مان را معرفی می کنیم. در چنین شرایطی شانس ما برای فروش محصولات مان به شدت افزایش خواهد یافت.
بدون تردید همه برندها در تلاش برای نمایش سایت شان در رتبه های بهتر نتایج جست وجوی گوگل هستند. این امر به دلیل توجه بیش از اندازه کاربران به صفحه نخست نتایج است. در حقیقت، کاربران به نتایج صفحات بعد جست وجوهای خود توجه چندانی ندارند، بنابراین به عنوان یک برند علاقه مند به جلب نظر مخاطب باید توجه ویژه ای به وضعیت برندمان در رتبه بندی نتایج گوگل داشته باشیم.