وقتی صحبت از شبکه های اجتماعی می شود، محال است فکر آدم یک راست سراغ اینستاگرام نرود. بی شک تا قبل از ظهور این پلتفرم رقبای سرسختی مثل فیس بوک و توییتر بازار را قبضه کرده بودند، اما مدیران هیچ کدام از این پلتفرم ها حتی خواب طراحی یک شبکه اجتماعی اختصاصی برای گوشی های هوشمند را هم نمی دیدند. شاید چنین ادعایی در این دوره و زمانه خیلی بی ربط به نظر برسد، اما وقتی اینستاگرام تازه قدم های اولش را برمی داشت، نه تنها خبری از محبوبیت گسترده اسمارت فون ها نبود، بلکه کسی 100 سال هم حاضر نمی شد دل از مانیتورهای بزرگ کامپیوترها بکند و خودش را با صفحه های نمایش بی نهایت کوچک گوشی ها سرگرم کند!
انقلابی که اینستاگرام در عرصه شبکه های اجتماعی ایجاد کرد، از بسیاری جهات مثل نوآوری نتفلیکس در دنیای سینما بود. اگر تا همین یک دهه قبل پیش فیلم بازهای حرفه ای درباره تماشای آنلاین جدیدترین آثار اسکورسیزی یا بقیه بزرگان سینما حرف می زدید، احتمالا با یک لبخند مصنوعی جواب تان را می دادند و شاید هم کلی از دست تان ناراحت می شدند. به هر حال در اینجا صحبت از پرده نقره ای نوستالژیک و حس و حال تماشای فیلم در سینماست. با این حال مدیران نتفلیکس در یک چشم به هم زدن زیر و بم قواعد بازی را به هم زدند و حالا هم سالانه میلیاردها دلار پول به جیب می زنند. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید که امروزه دیگر کمتر کسی حوصه تماشای فیلم در سینما را داشته باشد؛ به ویژه آنکه تقریبا همه فیلم ها در نتفلیکس فقط و فقط با یک کلیک در دسترس است.
از وقتی اینستاگرام مثل بمب در بین کاربران صدا کرد و میلیاردها کاربر فعال برای خودش دست و پا کرد، سر و کله برندها هم مثل جویندگان طلا پیدا شد. البته در اینجا کسی دنبال طلا نبود، بلکه گنج اصلی بازاریابی برای میلیاردها انسان در گوشه و کنار دنیا بود. اگر به این ماجرا آرزوی قدیمی بازاریاب ها برای دسترسی به مخاطب هدف نامحدود را هم اضافه کنیم، آن وقت اینستاگرام دیگر همان تگه گم شده پازل بازاریابی خیلی از برندها خواهد شد؛ به همین سادگی.
همانطور که درک تماشاگران یک مسابقه فوتبال با سرمربی های حرفه ای از زمین تا آسمان فرق دارد، ارزیابی بازاریاب های کاربلد هم از کمپین های اینستاگرامی با کاربران عادی هیچ شباهتی به هم نخواهد داشت. بی شک برای شما هم پیش آمده که از کنار یک کمپین فوق العاده پرهزینه بازاریابی بدون هیچ توجهی رد شوید؛ انگار که اصلا هیچ زحمتی برای این کمپین کشیده نشده و یک عالمه سرمایه گذار با کلی امید و آرزو در پشت صحنه منتظر نیستند. اشتباه نکنید، در چنین شرایطی شما هیچ تقصیری ندارید، بلکه متهم ردیف اول بازاریاب هایی هستند که چشم بسته وارد دنیای اینستاگرام شده اند و برای موفقیت های بزرگ حتی یک دقیقه هم صبر و تحمل ندارند.
مطلب مرتبط: بازاریابی در استوری اینستاگرام با هک های طلایی
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کاری باید اصولی انجام شود. وگرنه دست آخر شما با کلی آرزوی بر باد رفته و از همه بدتر کوهی از طلبکارها تنها خواهید ماند. در این بین اصلا فرقی ندارد شما خوابی برای مشتریان دیده اید، تا وقتی که نتوانید کاملا بی عیب و نقص کارتان را پیش ببرید، خواب های تان حتی رنگ واقعیت هم را به خود نخواهند دید. پس به جای اینکه همینطور بی مقدمه وارد دنیای بازاریابی در اینستاگرام شوید، کمی روی صبر و تحمل تان کار کنید تا آخر سر سنگ روی یخ نشوید. البته لازم نیست خیلی به خودتان سخت بگیرید و سال های سال دنبال فرمول های طلایی بازاریابی در این پلتفرم باشید. در عوض اگر تا انتهای این مقاله با ما همراه شوید، سیر تا پیاز بازاریابی در اینستاگرام را برای تان روی دایره خواهیم ریخت. این کار را هم اول از همه با بررسی مزایای بازاریابی در اینستاگرام و نکات کلیدی از بازاریاب های بزرگ برای موفقیت در هزارتوی این شبکه اجتماعی دنبال خواهیم کرد. پس اگر شما هم دوست دارید یک بار برای همیشه از شر کابوس شکست بازاریابی در اینستاگرام خلاص شوید، هیچ جوره این مقاله را از دست ندهید.
چرا بازاریابی در اینستاگرام پرسود است؟
کارگردان سینمایی را در نظر بگیرید که سال های سال با دوربین های سونی فیلم ساخته و اتفاقا کلی هم جایزه ریز و درشت در کارنامه هنری اش دارد. حالا اگر یک روز تهیهکننده آخرین اثرش به او پیشنهاد استفاده از یک دوربین جدیدتر را بدهد، به نظرتان چه واکنشی خواهد داشت؟
قبول دارم در وضعیت بالا هر کسی برای خودش یک نظری دارد و شاید خیلی ها هم اصلا حوصله تجربه کار با ابزارهای جدید را نداشته باشند. اگر شما هم این طور فکر می کنید، احتمالا برای اینکه یک استراتژی تازه بازاریابی را قبول کنید باید کلی برای تان دلیل و مدرک آورد. دقیقا به همین خاطر ما قبل از اینکه کارمان را با معرفی تکنیک های حرفه ای بازاریابی در اینستاگرام شروع کنیم، قصد داریم کمی هم درباره بازاریابی در این فضا با شما حرف بزنیم. اینطوری حتی بدون اینکه لازم به دعوت رسمی از شما به دنیای بازاریابی در اینستاگرام باشد، شما خودتان ته توی ماجرا را درمی آورید. ما در روزنامه فرصت امروز سعی می کنیم در ادامه جوابی آبرومند برای این سوال که «چرا بازاریابی در اینستاگرام پرسود است؟» پیدا کنیم.
دسترسی به مخاطب هدف وسیع
دسترسی به مخاطب گسترده یکی از آرزوهای قدیمی بازاریاب ها در سراسر دنیا محسوب می شود. در این بین هم اصلا فرقی میان کارکشته های این حوزه یا کسانی که تازه دو روز از ورودشان به دنیای پررمز و راز بازاریابی گذشته وجود ندارد. اجازه دهید برای درک بهتر این مسئله از یک مثال دم دستی استفاده کنیم. اگر شما از طرفدارهای دو آتیشه فوتبال باشید، خیلی خوب می دانید پیدا کردن سرمربی که هم رابطه خوبی با بازیکن ها داشته باشد و هم تک تک جام ها را درو کند، مثل یافتن سوزن در انبار کاه است. حالا اگر در این بین سرمربی قصه ما رابطه خوبی هم با طرفدارهای تیم داشته باشد، دیگر جای هیچ حرف و حدیثی باقی نخواهد ماند. اینستاگرام برای بازاریاب ها دقیقا نقش همین سرمربی افسانه ای را دارد. به هر حال اینجا پای پلتفرمی وسط است که هم کاربران عاشقش هستند، هم کلی امکانات ریز و درشت برای بازاریاب ها دارد.
در حالی که خیلی از شبکه های اجتماعی برای پیدا کردن کاربران تازه خودشان را به آب و آتش می زنند، اینستاگرام همین حالا هم روزانه 700 تا یک میلیارد کاربر فعال دارد. این یعنی شما در دور افتاده ترین نقاط دنیا هم شانس بازاریابی برای مشتریان را دارید. شما را نمی دانم، ولی من که هیچ جوره از چنین ابزار بازاریابی قدرتمندی دست نمی کشم. البته مگر اینکه کلا دور دنیای دیجیتال را خط بکشم و بخواهم به شیوه عصر حجر بازاریابی کنم!
بازاریابی تصویری قدرتمند
آیا تا به حال فکر کرده اید چرا اینستاگرام برای عکاس ها و تولیدکنندگان محتوای بصری تا این اندازه جذاب است؟ همانطور که قبل از این هم گفتیم، وقتی اینستاگرام وارد گود رقابت بر سر کاربران شد، فیس بوک، توییتر و حتی پینترست کلی گرد و خاک برای خودشان کرده بودند. با این حال اینستاگرام تقریبا از همان روز اول میلیون میلیون کاربر فعال برای خودش جذب می کرد و هیچ کس هم حریفش نبود. اگر نظر ما را بخواهید، رمز موفقیت اینستاگرام درک این نکته فوق العاده مهم بود که آینده اینترنت کاملا تحت سلطه محتوای تصویری و فیلم است. این نکته طلایی حتی برای پینترست هم تقریبا قفل بود. چراکه رابط کاربری بی نهایت پیچیده ای داشت و تازه هر کسی هم با روش های انتشار محتوا در آن آشنا نبود. ماجرا جالب شد، نه؟
اگر شما در حوزه بازاریابی دستی بر آتش داشته باشید، احتمالا خیلی خوب با شعار قدیمی «یک عکس اندازه هزاران کلمه ارزش دارد» آشنا هستید. شاید پیش خودتان فکر کنید این ضربالمثل خیلی بی ربط و حتی اغراق آمیز است، اما اگر گشت و گذاری کوتاه در دنیای آمار و ارقام داشته باشید، نظرتان کاملا تغییر خواهد کرد. جست و جوی ما در روزنامه فرصت امروز درباره این مسئله به سهم حیرت انگیز 80 درصدی محتوای تصویری از دنیای اینترنت ختم شده است. این یعنی شبکه های اجتماعی که پشتیبانی خوبی از این فرمت ها داشته باشند، مثل سوپراستارهای سینمایی پیش هر کاربری محبوب و شناخته شده خواهند بود. خب اگر بازاریابی را سراغ دارید که با این شرایط دست رد به بازاریابی در اینستاگرام می زند، ما را هم بی خبر نگذارید!
مطلب مرتبط: ترندهای بازاریابی در اینستاگرام برای سال 2022
دسترسی گسترده به آمارهای دقیق و بازخورده ای صادقانه
دنیایی را در نظر بگیرید که در آن حتی یک نفر هم حاضر به اظهارنظر درباره محتوای بازاریابی نبود. قبول دارم چنین تصویرسازی بیشتر کار رمان نویس های حرفه ای مثل داستایوفسکی است، اما اگر یک لحظه هم که این شرایط آخرالزمانی را در نظر بگیرید، به خوبی اهمیت اینستاگرام را درک خواهید کرد. حتما می پرسید چگونه؟ پس اجازه دهید اندکی بحث را بیشتر باز کنیم.
تا قبل از دوران اوج اینستاگرام یکی از مشکلات اساسی بازاریاب ها بی میلی کاربران برای ارائه بازخورد درباره کمپین ها و حتی محتوای دم دستی شان بود. این یعنی خیلی وقت ها بازاریاب ها همین طور شانسی و با اتکای محض به تجربه شان دست به کار طراحی کمپین می شدند. فکر می کنم لازم به توضیح نباشد که چنین کمپین هایی هیچ جوره شانسی برای موفقیت در دنیای بازاریابی نداشتند. مزیت مهم اینستاگرام در این بین ارائه آمار و اطلاعات طبقه بندی شده درباره هر کمپین و پست کاربران است. به علاوه، شما می توانید مطمئن باشید در پلتفرمی سرمایه گذاری کرده اید که کاربرانش عاشق محتوای بازاریابی هستند. به زبان خودمانی، کاربران در اینستاگرام به راحتی آب خوردن نظرشان درباره محتوای بازاریابی را بیان می کنند. اینطوری شما می توانید با بررسی نظرات صادقانه کاربران در یک چشم به هم زدن کمپین تان را به روز رسانی کرده و دستی به سر و گوش آن بکشید.
ارزیابی وضعیت رقبا در یک نگاه
یکی از نوستالژی های قدیمی همه انسان ها روزهای امتحان در دوران مدرسه است. احتمالا اغلب افراد چنین خاطراتی را با کلی آب و تاب در کنار حسرت روزهای خوش گذشته تعریف کنند، اما بی شک درس و استرس امتحان به مذاق هیچ کس خوش نمی آید. اینطور وقت ها آدم دوست دارد هر طور شده سری به نمره بقیه دوستانش بزند تا دیگر استرسی بابت نمره خود نداشته باشد. اگر فکر می کنید چنین رفتاری فقط در دوران کودکی حسابی طرفدار دارد، کاملا در اشتباهید.
ماجرای فوق درباره دنیای بازاریابی آنلاین هم مصداق دارد. خب تا وقتی یک برند بزرگتر در بازار هست که اتفاقا خیلی خوب راه و چاه طراحی کمپین های درجه یک را بلد است، مگر می شود حتی یک بازاریاب دیگر هم با خیال راحت خوابش ببرد؟
از آنجایی که فعالیت برندها در اینستاگرام به طور کاملا عمومی صورت می گیرد، شما می توانید هر وقت که دل تان خواست سری به اکانت رقبای تان بزنید. این طوری هم از آخرین ایده بازاریابی آنها مطلع می شوید، هم بدون اینکه دست به سیاه و سفید بزنید کلی الگوی تازه برای تولید محتوا جلوی پای تان قرار می گیرد. باور کنید یا نه، حتی بعضی از برندهایی که اکانت رسمی در اینستاگرام هم ندارند، برای بررسی وضعیت رقبا یک راست می روند سراغ این پلتفرم دوست داشتنی. پس منتظر چه هستید؟ همین الان دست به کار شوید و با مراجعه به اینستاگرام رقبا را زیر ذره بین قرار دهید. قول می دهم با این کار دیگر حتی یک نفر هم در کورس رقابت بازاریابی به گرد پای تان هم نخواهد رسید.
تکنیک های بازاریابی در اینستاگرام: چطور و چگونه
حالا که با اهمیت بازاریابی در اینستاگرام و دلایل سوددهی اش آشنا شدید، دیگر لازم نیست با تردید به این فضا نگاه کنید. شما الان مثل همان کارگردانی هستید که در بخش قبل مثالش را زدیم. با این تفاوت که خیلی خوب متوجه مزایای دوربین های نسل جدید شده اید و دیگر مدل های قدیمی حتی به چشم آن هم نمی آید. تنها کاری که در این بین باید انجام دهید، آشنایی با تکنیک های فیلمبرداری با دوربین های دیجیتال و به روز است. به زبان خودمانی، الان باید کم کم با بعضی از تکنیک های درجه یک بازاریابی و تولید محتوا در اینستاگرام آشنای تان کنیم. اجازه دهید بدون هیچ حرف اضافه ای برویم سراغ اصل مطلب. این شما و این هم نکات کلیدی بازاریابی در اینستاگرام!
ایجاد حساب تجاری (Business Account): شروع مقتدرانه بازاریابی در اینستاگرام
وقتی شما برای سفر به یک مقصد توریستی بلیت هواپیما تهیه می کنید، از همان لحظه اول فرق بین خدمه پرواز و مسافران عادی را متوجه خواهید شد. کافی است به سادگی نگاهی به لباس فرم خدمه پرواز بیندازید تا متوجه حضور آنها شوید. شاید فکر کنید این مثال حسابی بی ربط است و داریم از بحث اصلی منحرف می شویم، اما این داستان به ظاهر انحرافی در عرصه بازاریابی هم کاربرد دارد. باور کنید یا نه، اولین نکته که نظر کاربران را در تعامل با برندها جلب می کند، وضعیت حساب کاربری شان است. به زبان خودمانی، آنها دنبال مشاهده اکانت های تجاری هستند. پس اگر دوست دارید از همان اول کار چهره ای حرفه ای و همه فن حریف برای مشتریان رو کنید، حتما اکانت تان را به حالت تجاری تغییر دهید.
شما برای تغییر وضعیت اکانت برندتان در اینستاگرام به تجاری لازم نیست خیلی خودتان را به زحمت بیندازید. کافی است در بخش تنظیمات (Setting) به سراغ گزینه اکانت (Account) بروید. در این بخش گزینه تغییر به حالت تجاری (همان Switch to Business Acoount) را لمس کنید. اینطوری بدون هیچ دردسر اضافه ای و تنها در عرض چند ثانیه اکانت تان از وضعیت عادی به تجاری تغییر خواهد کرد.
مطلب مرتبط: بازسازی برند با بازاریابی ویدئویی در اینستاگرام
اجازه دهید قبل از اینکه خیلی صاف و ساده از کنار این بخش عبور کنیم، عینک بدبینی را به صورت مان بزنیم و چند تا سوال درباره دلیل استفاده از اکانت تجاری مطرح کنیم. اصلا بر فرض تغییر اکانت اینستاگرام به حالت تجاری ساده ترین کار دنیا، اصلا چرا چنین کاری تا این اندازه مهم است که آن را در صدر فهرست طلایی مقاله مان قرار داده ایم؟ اگر شما هم چنین سوالاتی در سرتان پرسه می زند، خب به این نکات توجه کنید:
• دسترسی به آمارها و اطلاعات دقیق اینستاگرام فقط در حالت اکانت تجاری امکان پذیر است.
• استفاده از گزینه طراحی و نمایش تبلیغات اینستاگرام به غیر از اکانت های تجاری برای بقیه کاربران در دسترس نیست.
• راه اندازی فروشگاه درون اینستاگرام برای اکانت های تجاری فقط با داشتن یک اکانت معتبر در فیس بوک و به راحتی انجام می شود.
• اکانت های تجاری فرصت طلایی دسته بندی پیام ها به اصلی و جانبی را دارند.
فکر می کنم نکات بالا به اندازه کافی برای قانع کردن بازاریاب ها به استفاده از اکانت تجاری در اینستاگرام تاثیرگذار باشد. پس یک لطفی به خودتان و کاربران اینستاگرام بکنید و از همان لحظه اول دور اکانت های خصوصی و عادی را خط بکشید. اینطوری دست کم با آمادگی کامل وارد دنیای بازاریابی اینستاگرام شده اید.
تعیین اهداف: کار بی برنامه جایی در بین بازاریاب ها ندارد!
هر کسی در طول زندگی دست کم یک بار این توصیه قدیمی که «کار بی برنامه فایده ای ندارد» به گوشش خورده است. قبول دارم خیلی وقت است نسل چنین توصیه های خاک خورده ای منقرض شده و دیگر کسی هم حوصله شنیدن شان را ندارد، اما این یک بار را هم که شده باید نصیحت بالا را آویزه گوش تان کنید. وگرنه یکهو به خودتان می آیید و همه زحمات تان در دنیای بازاریابی را نقش برآب خواهید دید؛ به همین سادگی.
همانطور که خیلی از فیلم های اکران شده در سینماها دست آخر در گیشه با شکست کامل رو به رو می شوند، بسیاری از بازاریاب ها هم بعد از نمایش کمپین شان باید دنبال راه حلی برای صاف کردن بدهی های شان باشند. البته شما در این بین لازم نیست خیلی نگران وضعیت کمپین تان باشید، چراکه ما با توصیه های طلایی کنارتان هستیم. تکنیک کاربردی هم که در این بخش برای تان کنار گذاشته ایم، تعیین اهداف بازاریابی قبل از شروع به بارگذاری پشت سر هم پست های رنگارنگ است.
اگر همین الان از یک کارشناس بازاریابی درباره نحوه تعیین اهداف دست اول سوال کنید، احتمالا کلی برای تان سخنرانی می کند و یک هزارتوی پیچیده هم برای تعیین اهداف پیش روی تان قرار می دهد. از آنجایی که ما در روزنامه فرصت امروز اصلا میانه خوبی با چنین توصیه های بی سر و تهی نداریم، یک میانبر بی نهایت ساده برای تان تدارک دیده ایم. شما به عنوان یک بازاریاب کافی است قبل از شروع به بازاریابی در اینستاگرام با دقت تمام به این سوال کلیدی جواب دهید: چرا برندتان در اینستاگرام حضور دارد؟
اشتباه نکنید! ما در این بخش قصد نداریم از زیر بار مسئولیت مان شانه خالی کنیم. سوال بالا هر چقدر هم که ساده به نظر برسد، وقتی برای جواب دادن به آن آستین ها را بالا بزنید تبدیل به سخت ترین سوال کنکوری دنیا می شود. نکته طنز ماجرا این است که خیلی از برندها اصلا روح شان هم از چنین سوالی خبر ندارد و همینطور بدون وقفه مشغول انتشار محتوای به اصطلاح بازاریابی هستند. شما را نمی دانم، ولی من که با چنین شرایطی به کاربران حق می دهم همیشه با لنز بدبینی به برندها نگاه کنند!
اگر فکر کرده اید ما در این بخش چند تا هدف حاضر و آماده برای تان کنار گذاشته ایم، باید حسابی ناامیدتان کنیم، چراکه در دنیای امروز هیچ راه حل بی چون و چرایی برای همه برندها وجود ندارد. در عوض شما باید با توجه به شرایط منحصر به فرد برندتان دست به انتخاب اهدافی شخصی سازی شده بزنید. این طوری دست کم خیال تان بابت پیگیری اهداف درست در دنیای شلوغ اینستاگرام راحت خواهد بود.
در حالی که بعضی از برندها شش دانگ حواس شان در اینستاگرام به فروش بیشتر جمع شده، بعضی از موسسات خیریه دنبال جلب توجه مردم به کارهای عام المنفعه هستند. در گوشه دیگر اینستاگرام هم برندهایی تازه کار با آرزوی آشناسازی کاربران با ماهیت کسب و کارشان به چشم می خورند. بی شک این فهرست را می شود تا صبح ادامه داد، اما نکته اساسی تلاش شما برای شناسایی و انتخاب اهداف مناسب با وضعیت برندتان است. پس لطفا هر فکر و خیالی درباره کپی برداری ناشیانه از روی دست دیگر برندها را همین الان دور بریزید.
شناخت مخاطب هدف: چه کسی محتوای شما را می بیند؟
آیا تا به حال درباره اینکه چه کسی محتوای بازاریابی شما را خواهد دید، فکر کرده اید؟ قبول دارم این سوال در اولین نگاه خیلی عجیب به نظر می رسد، اما اگر اندکی حس کارآگاهی تان گل کند، جواب های حیرت انگیزی برای آن پیدا خواهید کرد.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم بازاریابی با هدف جلب نظر همه کاربران اینستاگرام درست مثل دایناسورها منقرض شده است. خب اگر فکر می کنید در دنیایی که کاربران یک عالمه سلیقه رنگارنگ دارند بازهم جایی برای بازاریابی توده ای (Mass Marketing) باقی مانده، فقط چند سانتی متر با یک سقوط آزاد تمام عیار فاصله دارید؛ به همین راحتی!
اگر یک روز برندی مثل مرسدس بنز را مشغول بازاریابی برای علاقه مندان به کفش های کوهنوردی ببینید، چه احساسی خواهید داشت؟ شما را نمی دانم، ولی من که هیچ جوره باورم نمی شود در دنیای واقعی یک همچین اتفاق سورئالی را دیده باشم. دلیلش هم مثل روز روشن است؛ هر برندی در دنیای بازاریابی با شناختی که از مشتریانش دارد دست به تولید محتوا می زند. در این بین هم اصلا خبری از هدف گذاری بر روی همه مشتریان نیست. پس همین حالا هر فکر و خیالی درباره بلندپروازی با هدف گذاری بر روی همه کاربران داشته اید، دور بریزید.
مطلب مرتبط: چگونه فروش بالاتری در اینستاگرام داشته باشیم؟
همانطور که هر ورزشکاری در یک رشته خاص مهارت دارد، شما هم به عنوان بازاریاب فقط بعضی از شبکه های اجتماعی به کارتان خواهد آمد. این یعنی سرمایه گذاری بر روی همه شبکه های اجتماعی چیزی به غیر از استقبال از یک شکست تمام عیار، آن هم با آغوش باز، نیست. اگر همین اواخر فکر بازاریابی در اینستاگرام به سرتان زده است، بد نیست با وضعیت کلی کاربران این پلتفرم آشنا شوید. اینطوری می توانید با خیال راحت درباره نحوه حضور در این پلتفرم تصمیم بگیرید. البته برای این کار لازم نیست سری به آمار و ارقام پراکنده بزنید، چراکه ما مهمترین آمارهای این حوزه را برای تان گردآوری کرده ایم:
• اغلب کاربران فعال اینستاگرام بین 18 تا 29 سال سن دارند.
• ایالات متحده بزرگترین بازار هدف اینستاگرام را تشکیل می دهد. بعد از آن هم هند و برزیل در رتبه های بعدی قرار دارند.
• شهرنشینان حضور بی نهایت پررنگ تری در اینستاگرام نسبت به مردم حاشیه شهرها دارند. در این بین سهم ساکنان روستاها حتی از شهروندان حاشیه شهر هم کمتر است.
• کاربران اینستاگرام به طور میانگین روزانه 28 دقیقه در این اپ حضور دارند و پیش بینی می شود در طول سال جاری این زمان بیشتر هم بشود!
اگر مخاطب هدف شما حداقل یک یا دو ویژگی بالا را دارد، می توانید با خیال راحت شروع به بازاریابی در اینستاگرام کنید. وگرنه باید قبل از به باد دادن تمام بودجه تان فکری به حال مخاطب هدف تان کنید. البته مگر اینکه دوست داشته باشید حس و حال مالک تیم فوتبالی را تجربه کنید که تمام خریدهایش در همان اولین مسابقه فصل مصدوم شده اند!
آنالیز وضعیت رقبا: وقتی باید نیم نگاهی به دیگران داشت
شما نمی توانید در عرصه کسب و کار سرتان در برف فرو برده و تصور کنید هیچ کس شما را نمی بیند. هرچه باشد وقتی پای این همه کاربر فعال در اینستاگرام وسط باشد، یکی از نتایجش ارزیابی دقیق وضعیت شما از سوی آنهاست. حتما شما هم انواع و اقسام میم ها درباره برندهای عجیب و غریب را دیده اید، مگر نه؟ پس اگر دوست ندارید برندتان سوژه میم ها و محتوای طنز کاربران اینستاگرام باشد، باید قبول کنید در این بازار بزرگ تنها نیستید.
وقتی یک دونده صفر کیلومتر وارد مسابقه ماراتن می شود، قبل از هر کاری شش دانگ حواسش پیش قهرمان های قبلی و کاردرست این رشته ورزشی است. خب اگر دونده قصه ما مو به موی کارهای حرفه ای ها را انجام دهد، کم کم خودش هم تبدیل به یک پا قهرمان حرفه ای خواهد شد. حالا اگر جای دونده قصه مان را با یک بازاریاب عوض کنیم، کل توصیه ما در این بخش مثل روز روشن می شود!
اگر شما از قبل رقبای اصلی تان در بازار را می شناسید، لازم نیست حتی یک ثانیه هم وقت تان را تلف کنید. در چنین شرایطی باید خیلی زود سری به اکانت رقبا بزنید و ببینید آنها چطور مشغول بازاریابی و تعامل با کاربران هستند. یادتان باشد شما قرار نیست تک تک پست های بقیه برندها را موشکافی کنید، بلکه فقط پست هایی که لایک یا کامنت زیادی دارند باید در رادارتان قرار گیرند. این طوری فقط تکنیک های کاربردی و ایده هایی که کاربران دوست دارند، شناسایی خواهید کرد.
بعد از اینکه با دقت فراوان اکانت رقبای تان را زیر و رو کردید، باید مثل یک منتقد کاربلد فرصت هایی که آنها از دست داده اند را هم پیدا کنید. به زبان خودمانی، به غیر از الگوبرداری از رقبا، باید حواس تان به ایده هایی که از دست شان در رفته هم باشد. اینطوری همان برندی خواهید شد که کاربران اینستاگرام مدت هاست انتظارش را می کشند.
حضور مداوم در اینستاگرام: بازاریابی در افق بلندمدت
وقتی یک تیم فوتبال مثل منچستر سیتی در لیگ برتر قهرمان می شود، حتما در تمام طول فصل کیفیت عالی داشته و رقبا را یکی بعد دیگری پشت سر گذاشته است. در این بین هم تیم هایی که فقط یک یا دو هفته عالی بازی کرده اند، معمولا خیلی شانس بیاورند فصل بعد هم با هزار زحمت در لیگ باقی می مانند و اصلا خبری از کسب افتخارات مهم از سوی آنها نخواهد بود. چنین ماجرایی در دنیای بازاریابی هم مصداق دارد؛ به ویژه وقتی پای اینستاگرام هم وسط باشد. ماجرا به بخش حساسش رسید، نه؟
مطلب مرتبط: بازاریابی در اینستاگرام و چالش جذب فالوور بیشتر
گاهی اوقات یک برند در عرض چند ماه حسابی در بازار گرد و خاک می کند. به طوری که آدم فکر می کند دیگر هیچ برندی توانایی رقابت با این کسب و کار جدید را ندارد. اگر از ما بپرسید، به شما می گوییم چنین کسب و کارهایی معمولا با همان سرعتی که در بازار مشهور می شوند، یکهو غیب شان خواهد زد. قبول دارم این ماجرا خیلی مشکوک به نظر می رسد، اما کاملا واقعی است.
خیلی از بازاریاب ها فکر می کنند همین که چند تا کمپین و محتوای بازاریابی مناسب در اینستاگرام منتشر کنند، دیگر باید هر لحظه منتظر سیل مشتریان باشند. اگر شما هم چنین فکر و خیالاتی در سرتان دارید، باید از شما بخواهیم فورا پای تان را روی ترمز قرار دهید، چراکه این قبیل افکار نتیجه ای بهتر از سقوط آزاد برای برندتان نخواهد داشت؛ به همین سادگی!
ما در روزنامه فرصت امروز باور داریم هر برندی که مایل به بازاریابی در اینستاگرام است، باید در وهله اول شخصیت خودش را رُک و پوست کنده برای مشتریان توضیح دهد. این یعنی شما باید تا کوچکترین جزییات مربوط به برندتان را هم در قالبی جذاب و هیجان انگیز برای مشتریان توضیح دهید. فقط در این صورت فرصتی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان خواهید داشت. وگرنه در یک چشم به هم زدن تبدیل به برندی کلیشه ای در بازار می شوید.
شخصیت یک برند از طریق محتوایی که در اینستاگرام یا بقیه شبکه های اجتماعی منتشر می کند، شناخته می شود. پس اگر شما خیلی زود به فکر طراحی درست و اصولی محتوای تان نباشید، شاید نه کاربری به برندتان جلب شود و نه انگیزه ای برای ادامه کارتان پیدا کنید. شما از این نظر مثل کارگردانی هستید که همه حرف دلش را باید از طریق فیلمش بزند و اگر چند سال پشت سر هم هیچ اثری برای عرضه نداشته باشد، کم کم از یاد همه عاشقان پرده نقره ای محو خواهد شد.
افزایش تعداد فالوورها: آرزوی هر بازاریابی در دنیای آنلاین
همانطور که هر بازیگری در دنیای سینما دوست دارد یک روز کلی طرفدار داشته باشد و با بهترین کارگردان های دنیا کار کند، بازاریاب ها هم وقتی پای فعالیت در شبکه های اجتماعی باشد هیچ جوره از رویای فالوورهای بی شمار نخواهند گذشت. خب مگر کسی هم هست که بتواند از کنار فالوورهای میلیونی با کلی بازگشت سرمایه در دنیای بازاریابی خیلی راحت و بی خیال عبور کند؟
احتمالا شما تا به حال آنقدر توصیه های گوناگون درباره افزایش فالوور در اینستاگرام به گوش تان خورده که دیگر حوصله یک سری حرفه ای کلیشه ای را ندارید. شما را نمی دانم، ولی من که اغلب اوقات توصیه های بازاریابی برای افزایش فالوور را فقط یک شوخی بی مزه تلقی می کنم. اگر شما هم چنین نظری دارید، فرمول طلایی ما در این بخش وضعیت تان در اینستاگرام را از این رو به آن رو خواهد کرد. تنها کاری که باید انجام دهید، رعایت توصیه های زیر و انجام مو به موی آنها در فرآیند بازاریابی در اینستاگرام است:
• انتخاب نام کاربری ساده می تواند شما را در کانون توجه کاربران قرار دهد. اینطوری دیگر لازم نیست خودتان را برای دیده شدن اکانت برند به آب و آتش بزنید.
• بهینه سازی پروفایل کاربری در اینستاگرام یکی از ضرورت های اساسی کار هر تیم بازاریابی محسوب می شود. کافی است خودتان را به جای مشتریان بگذارید تا اهمیت مشاهده یک اکانت تجاری با بیوگرافی و آدرس دقیق سایت و دفتر مرکزی را متوجه شوید.
• دنبال کردن اکانت های مرتبط با حوزه کاری تان شاید یک توصیه طلایی نباشد، اما به شما برای افزایش اعتبار کسب و کارتان و معرفی آن به عنوان یک برند ویژه کمک خواهد کرد. اینطوری به مرور زمان تبدیل به برندی دوست داشتنی برای تمام مشتریان خواهید شد و همه مثل کف دست شان با محصولات شما آشنا خواهند بود.
اگر شما موارد بالا را قدم به قدم دنبال کنید، خیلی زود تعداد فالوورهای تان رشد تصاعدی پیدا می کند. آن وقت دیگر حتی یادتان نمی آید زمانی به خاطر تعداد فالوورهای اندک کلی نگرانی و استرس داشتید.
سخن پایانی
بازاریابی در اینستاگرام مثل هدایت کشتی در اقیانوسی توفانی با کلی قایق بزرگ و کوچک در اطراف تان است. اگر شما ناخدای خوبی نباشید، احتمالا هنوز ماجراجویی تان شروع نشده باید دنبال کمک گرفتن از دیگران برای نجات خدمه کشتی تان باشید. البته چنین نگرانی دست کم در زندگی شما دیگر جایی ندارد، چراکه الان خیلی خوب مزایای بازاریابی اصولی در اینستاگرام و تعدادی تکنیک اساسی در این رابطه را یاد گرفته اید.
مطلب مرتبط: چگونه بازاریابی بهتری در اینستاگرام داشته باشیم
یادتان باشد ما در روزنامه فرصت امروز همیشه از دریافت نظرات و سوالات شما خوشحال می شویم. پس لطفا تعارف را کنار گذاشته و هر سوالی درباره بازاریابی در اینستاگرام دارید، همین جا با ما به اشتراک بگذارید تا در کوتاه ترین زمان ممکن جوابی حرفه ای برای آن پیدا کنیم.
منابع: