هر مغزی ساختار منحصر به فرد خود را دارد. این عبارت، یعنی اینکه شما باید روش هایی را بیابید که با نحوه یادگیری مختص خودتان تناسب داشته باشند. فرآیند یادگیری و برقراری ارتباط در افراد مختلف متفاوت است.
به گزارش مدیر اینفو، در هر سبک یادگیری، از بخش های مختلف مغز استفاده می شود. به عنوان مثال، کسانی که به طور شنیداری چیزی را فرا می گیرند از شنیدن برای پردازش اطلاعات استفاده می کنند در حالی که افراد بصری، برای یادگیری متکی بر دیدن هستند. اگر می خواهید از یک تجرب یادگیری، حداکثر استفاده را ببرید بهترین راه این است که استراتژی های یادگیری چند بعدی را پیدا کنید.
هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست
در واقع، دانش جدید براساس اطلاعات موجود در مغز ساخته می شود، بنابراین هرچه بیشتر بدانید به همان اندازه قادر به یادگیری بهتر در آینده خواهید بود. به یاد داشته باشید که یادگیری، مستلزم کارهای هدف دار و قابل تکرار است. اگر هدفی خاص دارید و می توانید کارهای قابل تکرار را ترکیب کنید، حافظه تان تقویت می شود و عملکردتان بهبود می یابد. رهبران برای رشد خود و زیردستان شان می توانند این روش را به کار گیرند. دیگران را به چالش بکشید تا از فرصت های جدید استفاده کنند.
فعالیت فیزیکی، برای سلامت روان مفید است
مغز به مواد شیمیایی مثل اندورفین نیاز دارد که از طریق ورزش کردن آزاد می شود. فعالیت فیزیکی باعث آزاد شدن عوامل رشد (مواد شیمیایی موثر بر سلامت سلول های مغز، رشد عروق خونی جدید، سلول های مغزی جدید و بقای آنها) می شود و مغز را به گونه ای تغییر می دهد که از حافظه و مهارت های تفکر محافظت کند. مهم ترین نکته این است که ورزش و تمرین های خود را به طور مستمر و باثبات انجام دهید. فعالیتی را که دوست دارید بیابید تا در طول زندگی تان بتوانید از آن لذت ببرید.
مغز، نخستین شبکه اجتماعی است
نورون های آینه ای، سلول هایی از مغز هستند که وقتی شخص کاری را انجام می دهد و همان عمل را در دیگری هم می بیند، فعال می شوند.
سیستم اقدام، اجرا و مشاهده، به توانایی های میزان سازی دقیق مثل همدلی کمک می کند. اگر نمی توانید خودتان را جای کس دیگری بگذارید، هرگز رهبر موثری نخواهید بود. سعی کنید مهارت های همدلی و خودآگاهی تان را از طریق گوش دادن فعال، خواندن یا توجه به دیدگاه دیگران، پرورش دهید. اگر به تنهایی نمی توانید این مهارت ها را در خود تقویت کنید از یک مربی کمک بگیرید.
هر مغزی، دارای محرک های احساسی است
درحالی که مغز هر انسانی قادر به استدلال است، هیچ مغزی را پیدا نمی کنید که تمام تصمیماتش عاقلانه و منطقی باشد. تاثیر احساسات به گونه ای ا ست که حتی می توانند تفکر منطقی را از بین ببرند.
در سیستم های تنبیه و پاداش هم از احساسات استفاده می شود. بازخورد مثبت، محرک بهتری نسبت به ترس یا خجالت است. بازخورد منفی می تواند موجب مخالفت و ناسازگاری یا کناره گیری شود که بر عملکرد شما یا کارمندان تان تاثیر می گذارد. در موقعیتی جدید، دشوار یا پر از استرس، یاد بگیرید ابتدا گوش بدهید و سوالات را درک کنید. فوری پاسخ ندهید، بلکه به خاطر داشته باشید، ابتدا خودتان احساسات تان را تنظیم کنید. در این صورت در موقعیت بهتری برای تصمیم گیری منطقی قرار خواهید گرفت. اگر بیاموزید که چگونه احساسات دیگران تفکرات شان را تحت تاثیر قرار می دهد، بهتر خواهید توانست آنها را متقاعد کرده یا به آنها انگیزه بدهید.
کارشناس ارشد MBA