در کشور ما مشکلات اقتصاد نشر باید در چند بخش مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که یک نویسنده، مولف یا محقق نمیتواند زندگی خود را از راه قلم تامین کند، آنچنان انگیزهای برای تالیف ندارد و از همین رو، در حوزه کتاب آثار قابل توجهی که به روز باشد، کمتر به چاپ میرسد و بنابراین بخشی از آثار ماندگار به گذشته مربوط است.
از سوی دیگر، یکی دیگر از مشکلات پیشروی ناشران بحث صدور مجوز از سوی وزارت ارشاد است. اطاله زمان صدور مجوز برای کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موجب شده که مردم حالت بیاعتمادی نسبت به این موضوع پیدا کنند و خودبهخود انگیزهای برای خرید و خواندن کتاب نداشته باشند.
طولانی شدن پروسه اعطای مجوز به کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی انگیزه را از کتابخوانهای حرفهای نیز گرفته است. در حال حاضر، بازار ملزومات کتاب مانند کاغذ، فیلم و زینک دچار نوسان و تیراژ بسیاری از کتابها پایین است که بخشی از آن به اقتصاد نشر، بخشی به مسائل حقوقی نشر و بخشی دیگر به پدیدآورندگان حوزه فرهنگ مکتوب مربوط است.
مشکل دیگر به تخفیفهایی مربوط است که برخی از ناشران در جریان برگزاری نمایشگاههای کتاب قائل میشوند. بهعنوان مثال در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برخی از ناشران با هیاهو و تبلیغات بسیار 40 تا 50 درصد تخفیف برای کتابهای خود در نظر میگیرند و هیچ شخص یا نهادی از این ناشران سوال نمیکند از کجا و چگونه تامین میشوند که تا این اندازه تخفیف میدهند. در واقع اقدام این قبیل ناشران اعتبار نشر کتاب را زیر سوال میبرد و اگر در این شرایط یک ناشر 10 درصد تخفیف قائل شود، بیاعتبار میشود. نمونه دیگری از این موضوع نمایشگاه یار مهربان است که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری و با همکاری وزارت آموزشوپرورش برگزار میشود و در این نمایشگاه به ناشران اجبار میشود که باید 40 درصد تخفیف برای کتابها در نظر بگیرند. متاسفانه برخوردهای این چنینی با ناشران از جمله عواملی است که باعث بدبینی و تخریب ارزشهای فرهنگی یک کتاب میشود.
بخشی از مشکلات به دلیل عملکرد دولت در عدم پرداخت مطالبات ناشران است. بهعنوان مثال، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ناشران، کتاب خریداری میکند و در پروسه خرید 30 درصد از قیمت آن هم کم میکند اما با تاخیر بسیار زیاد به پرداخت مطالبات ناشران اقدام میکند.
مشکل دیگر به توزیع کتاب مربوط است، زیرا باندهای بسیاری بهعنوان مراکز پخش کتاب فعال هستند که چالشهای زیادی را برای ناشران به وجود میآورند. این باندهای توزیع چکهای مدتدار به ناشران میدهند و معمولا این چکها نقد نمیشود. ناگفته نماند که وضعیت توزیع کتاب در شهرستانها بهمراتب بدتر است.
موضوع دیگر پایین بودن گردش مالی کتاب در کشور ما است که به هیچوجه قابل مقایسه با سایر کشورها نیست. یکی از دلایل این موضوع آن است که ناشران نقدینگی لازم در اختیار ندارند و از همین رو مجبور هستند که کاغذ را 30 تا 35 درصد گرانتر خریداری کنند. این در حالی است که اگر کتاب را یک کار فرهنگی و تجاری در نظر بگیریم، باید نقدینگی لازم در اختیار ناشران باشد. در کنار تمام این موارد پس از انتشار کتاب، بهراحتی پول و سرمایه ناشر بازنمیگردد. اما با وجود مشکلات بسیاری که در مرحله فروش کتاب وجود دارد، لیتوگراف و چاپخانه برای انجام کار فقط پول نقد از ناشر قبول میکنند.
این در حالی است که باید حمایتهای همهجانبه از ناشران کتاب صورت گیرد. البته همیشه بحث حمایت مالی مطرح نیست و در بسیاری مواقع ناشران نیازمند حمایتهای دولت در زمینه اعطای مجوز و برخورد یگانه و یکسان و نه تبعیضآمیز هستند. در این میان انتظار ناشران این است که اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خرید کتاب اقدام میکند، به تمام ناشران به دید یکسانی بنگرد و در این زمینه گزینش عادلانه داشته باشد.
نکته بسیار مهم دیگر این است که ناشرانی که در شهرستانها فعالیت میکنند، با مشکلات و چالشهای بیشتری نسبت به ناشران تهرانی مواجه هستند. به هر حال، در تهران امکانات و شرایط دسترسی به وزارتخانهها هموارتر است و اگر قرار باشد تسهیلات به ناشران اختصاص بیابد یا خرید کتاب صورت گیرد، ناشران تهرانی در دسترس بیشتری هستند. این در حالی است که در اغلب شهرستانها سازمانها و ادارات حتی یک جلد کتاب نیز برای کتابخانههای خود خریداری نمیکنند، اما در تهران در بیشتر مواقع وزارتخانهها و سازمانها نمایشگاه کتاب برگزار میکنند و یارانه و بن کتاب اعطا میکنند و به شکلی خرید از ناشران دارند. در مجموع مشکلات و درددل یک ناشر شهرستانی بیشتر است اما با این وجود باز هم به انتشار کتاب اقدام میکنند.
* مدیر انتشارات نوید شیراز