سمپلینگ شیوهای از بازاریابی و تبلیغات است که اکثر شرکتهای تولیدکننده موادغذایی یکبار هم که شده آن را امتحان کردهاند. در این شیوه، نمونهای از محصولات تازه شرکتها به مشتریان داده میشود و مشتریان با تست و چشیدن آنها یا علاقهمند به ادامه مصرف میشوند یا اینکه برای همیشه قید استفاده آن محصول را میزنند. معمولا شرکتهایی که با هدف این کار را انجام میدهند، هنگام سمپلینگ، تحقیقاتی نیز از مشتریان به عمل میآورند.
مرحله تحقیقات در اکثر مواقع در قالب چند سوال طراحی میشود، مشتریان با پاسخ به آنها هنگام مصرف میتوانند به بهتر شدن محصول در آینده کمک کنند. شرکتهای باهوش بعد از دریافت پاسخها تمامی آنها را روی محصول خود منعکس میکنند و از این طریق مشکلات محصول را از بین میبرند. برای مثال وقتی مشتریان همگی عقیده داشته باشند که نمک محصول باید کمتر باشد، مطمئنا شرکت با اجرای آن میتواند در آینده به فروش بیشتر خود کمک کند. معمولا شرکتها این شیوه تبلیغات را مقابل فروشگاههای بزرگ انجام میدهند. جایگاهی که شرکتها این شیوه را اجرا میکنند، مشخص است و همگی آنها از میزهای کانتری شبیه بههم استفاده میکنند. روی اکثر میزهای کانتر برچسبی که تصویری از محصول است قرار میگیرد و در بیشتر مواقع چند فروشنده آموزش دیده بخشی از محصولات را به مشتریان تعارف میکنند.
با وجود وفور روشهای مرسوم، در سالهای اخیر شاهد اجرای شیوههای متفاوت از سمپلینگ بودهایم. بهعنوان مثال، سمپلینگ مربوط به یکی از شرکتهای داخلی تولیدکننده ماکارونی و پاستا شرایط نسبتا متفاوتی داشت. شرکت از این طریق میخواست محصول تازه پاستای خودش را به مشتریان معرفی کند. نکته جالب اینکه این شرکت مقابل فروشگاههای بزرگ را برای اجرای سمپلینگ انتخاب نکرده و به سراغ سوپرمارکتهای محلی رفته بود. شرکت در واقع با این کار فضای صمیمانهتری را با مشتریان ایجاد کرده و مشتریان محلی وقتی میخواستند وارد سوپرمارکت شوند با این صحنه مواجه میشدند.
علاوه براین، شرکت از میز کانتر معمول سمپلینگ استفاده نکرده و ماشین کابینداری را برای انجام این کار مقابل سوپرمارکت قرار داده بود. در بخش کابین ماشین یک اجاق گاز و وسایل پخت و پز نیز قرار گرفته بود. فروشندگان این سمپلینگ دو سرآشپز بودند که با پاستای تازه تولید شده توسط شرکت غذاهای مختلفی میپختند و در اختیار مخاطبان قرار میدادند. مخاطبان علاوه براینکه پاستای تازهای را میچشیدند، شیوه نویی نیز از پخت این غذا را آموزش میدیدند. در واقع سرآشپزها هنگام پختن، با صدای بلند شیوه کار خود را برای مخاطبان بازگو میکردند. پس از مصرف، مخاطبان بستهای پاستا دریافت و به نظر با رضایت کامل محل را ترک میکردند.
پاستا از محصولات قدیمی و دوست داشتنی خانوادههای ایرانی است. محصولی که خانمهای ایرانی ترکیب پخت آن را به ندرت تغییر میدهند درحالی که این محصول قابلیت استفاده در غذاهای مختلف را دارد. این شرکت با اجرای این شیوه، علاوه برمعرفی محصول تازه، میخواست سبک پخت و پز مشتریان خود را نیز تغییر دهد. به هرحال این شرکت به بسیاری از شرکتهای هم راستای خود آموخت که نباید محصول را خشک و بدون تغییر به دست مشتریان دهند، چون ماکارونی مانند پنیر یا شیر نیست که مشتریان در همان مکان، امکان تست آن را داشته باشند و شاید فقط آن را از فروشندگان بگیرند و به خانه ببرند و در قفسه بگذارند که شاید روزی روزگاری آن محصول را بپزند. اجرای چنین شیوههایی علاوه برافزایش فروش باعث ایجاد ارتباط بهتر با مشتریان نیز میشود. ارتباطی که به نظر برخی از شرکتهای ایرانی بیتفاوت از کنار آن میگذرند و انگار برای خودشان محصول تولید میکنند و به فکر دریافت بازخوردهایی از طرف مشتریان نیستند. مطمئنا اجرای این روشها به رشد جایگاه شرکتهای تولیدکننده در بازار نیز کمک خواهد کرد.