بازاریابی عصبی (Neuromarketing): آشنایی با آینده مارکتینگ

بازاریابی در طول دهه های اخیر بیشتر از اینکه یک حوزه جدی برای کارآفرینان باشد، بیشتر شبیه تکنیکی بود که از آن برای دستیابی به اهداف موردنظرشان استفاده می کردند. راستش را بخواهید، این تکنیک در طول ده های اخیر خیلی خوب جواب داده، اما در طول سال های اخیر به دلیل تنوع بیش از اندازه سلیقه مشتریان و گستردگی بازارها در سطح جهان نیاز به تغییراتی اساسی در آن حس می شود. احتمالا شما هم صحبت هایی مبنی بر اینکه بازاریابی دیگر علم است، شنیده اید. شاید در وهله نخست این امر خیلی عجیب به نظر برسد. خب مگر می شود بازاریابی هم مثل جامعه‎شناسی یا فیزیک نوعی علم در نظر گرفت؟

اگر بخواهیم جوابی ساده برای سوال بالا پیدا کنیم، باید گفت بازاریابی هم دقیقا مثل سایر رشته های علمی پتانسیل کسب این جایگاه را دارد. البته به شرط اینکه تغییراتی اساسی در آن روی دهد. باور کنید یا نه، بازاریابی عصبی در طول چند سال اخیر این جایگاه را به دست آورده است. این یعنی حالا ما دو دسته بازاریاب داریم. دسته نخست همان کسانی هستند که مثل دوران باستان مشغول فعالیت در دنیای کسب و کار بوده و به شیوه های کلاسیک اکتفا کرده اند. گروه دیگر اما به سراغ حوزه های علمی رفته و سعی کرده اند کارشان را مثل دانشمندان جلو ببرند. این دسته اخیر در گروه بازاریابی عصبی جای می گیرند. 

ما در روزنامه فرصت امروز آینده دنیای مارکتینگ را در پیوند با علم می دانیم. این یعنی شما باید هرچه زودتر اسباب و اثاثیه تان را جمع کرده و وارد این حوزه هیجان انگیز شوید. بی شک ورود به هر حوزه تازه ای برای انسان ها همراه با احساسات ناخوشایند خواهد بود. درست به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز یک راهنمای کامل برای شما آماده کرده ایم. اگر شما هم دوست دارید در این حوزه حسابی خوش درخشیده و از خجالت رقبای تان درآیید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. 

بازاریابی عصبی دقیقا چیست؟

اول از همه باید کارمان را با یک تعریف ساده از بازاریابی عصبی شروع کنیم. اصلا این اصطلاح چیست که این همه گرد و خاک در بازار به راه انداخته است؟ 

اگر بخواهیم ساده ترین تعریف ممکن را در نظر بگیریم، باید گفت بازاریابی عصبی در واقع پیوند میان حوزه بازاریابی و علم روانشناسی و عصب شناسی است. این امر با هدف شناخت و درک هرچه بهتر رفتار مشتریان در بازار صورت می گیرد. البته هدف نهایی در این میان اثرگذاری بر روی رفتار مشتریان خواهد بود. به طوری که یک برند فرصت فروش هرچه بهتر محصولاتش به مشتریان را پیدا کند. 

مطلب مرتبط: نقش بازاریابی عصبی در برندینگ

اگر دقت کرده باشید، رشته های علمی معمولا دلایل محکمی درباره رفتار انسان ها ارائه می دهند. این در حالی است که بازاریاب ها بیشتر بر تجربه یا حتی سلیقه شخصی بازاریاب اتکا دارند. درست به همین خاطر استفاده از اصول علمی برای شناسایی روندهای مشخص در رفتار مشتریان امری اساسی محسوب می شود. این امر به شما کمک خواهد کرد تا اثرگذاری بهتری بر روی مخاطب داشته و تجربه بهتری از نظر تعامل با مخاطب برای تان به وجود آید. با این حساب باید همه به دنبال بازاریابی عصبی باشند، مگر نه؟

نکته جالب اینکه بازاریابی عصبی هنوز در دنیا آنطور که باید شناخته شده نیست. به همین خاطر اگر شما همین حالا استفاده از آن را در دستور کار قرار دهید، حسابی از سایر رقبا جلو خواهید افتاد. این در حالی است که شاید در غیر این صورت شانس اندکی برای رقابت با برندهای بزرگ برای تان باقی بماند. 

چرا باید از بازاریابی عصبی استفاده کنیم؟

اینکه یک استراتژی بازاریابی تازگی دارد، به تنهایی دلیل کافی برای استفاده از آن محسوب نمی شود. خب بسیاری از استراتژی های به درد نخور نیز در بازارهای مختلف تازگی داشته اند، اما در نهایت چیزی به غیر از شکست برای کارآفرینان به همراه نیاورده اند. این امر به سادگی فرصت بروز بحران های عجیب برای یک برند را خواهد داشت. درست به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز استفاده از شیوه های منطقی و اصول اساسی به منظور اثرگذاری بر روی مخاطب را ضروری می دانیم. 

شما در این بخش با برخی از مزایای اساسی بازاریابی عصبی آشنا خواهید شد. این امر به شما برای درک بهتر تحولات در این حوزه کمک شایانی خواهد کرد. پس بد نیست با ما همراه شده و اوضاع را کمی به سود خود تغییر دهید. این امر در بلندمدت مزایای بسیار زیادی برای تان به همراه خواهد داشت. دست کم با این دست فرمان یکهو بی گدار به آب نمی زنید. 

درک بهتر رفتار مشتریان

چند بار تا حالا به خاطر محاسبه اشتباه درباره رفتار مشتریان تمام تلاش تان دود هوا شده است؟ این طور وقت ها آدم حس می کند تمام سعی و تلاشش در دنیای کسب و کار با مشکل رو به رو شده و دیگر نمی تواند کاری در دنیای کسب و کار انجام دهد. ماجرا از این قرار است که درک رفتار مشتریان، به ویژه در طول دو دهه اخیر، بدل به امری بی نهایت سخت شده است. 

اشتباه نکنید، ما اصلا قصد نداریم الکی موضوع را پیچیده کنیم. ماجرا از این قرار است که در طول دو دهه اخیر به دلیل دسترسی به فناوری های دیجیتال و توسعه ارتباطات مشتریان فرصت آگاهی بهتر از محصولات و همچنین امکانات در دسترس شان را پیدا کرده اند. همین امر انتظارات آنها از برندها را به طور فزاینده ای افزایش داده است. پس طبیعی است که کسب و کارها برای تحقق انتظارات فزاینده مشتریان با مشکلات زیادی رو به رو شوند. این در حالی است که گاهی اوقات شما برای اثرگذاری بر روی مخاطب نیاز به یک استراتژی فوری دارید. وگرنه خیلی زود ورشکسته خواهید شد. 

بازاریابی عصبی به شما کمک می کند تا در کوتاه ترین زمان ممکن درک درستی از رفتار مشتریان در بازار پیدا کنید. این امر شاید در وهله نخست بسیار ساده به نظر برسد، اما در طولانی مدت کارتان را ساده تر خواهد کرد؛ چراکه دیگر نیازی نیست نسبت به شناخت تان از رفتار مشتریان مردد باشید. 

اثرگذاری بهتر بر روی مخاطب

هر استراتژی در این دنیا باید موجب اثرگذاری بهتر بر روی مخاطب شود. این امر به شما کمک می کند تا فرآیند تعامل با مخاطب تان را بسیار ساده تر دنبال کنید. این امری است که به شما برای فروش بیشتر و بهتر در بازار نیز کمک شایانی خواهد کرد. به همین دلیل باید همیشه حواس تان به آن باشد. 

اثرگذاری درست بر روی مخاطب کاری نیست که به این سادگی ها روی دهد. درست به همین دلیل شما باید همیشه خودتان را آماده تعامل با مخاطب هدف نگه دارید. این فرآیندی است که بازاریابی عصبی در آن به کمک تان خواهد آمد. شاید به همین خاطر خیلی از بازاریاب ها در طول سال های اخیر به سوی استفاده از این شیوه گرایش پیدا کرده اند. 

شخصی سازی بهتر محتوا

وقتی شما درک بهتری از رفتار و سلیقه مخاطب تان داشته باشید، فرصت های بهتری برای شخصی سازی محتوای تان خواهید داشت. این در حالی است که اگر به این نکته به طور اصولی توجه نکنید، شاید همیشه با چالش های اساسی رو به رو شوید. خب شخصی سازی در طول یک دهه اخیر حرف اول و آخر در دنیای بازاریابی را زده است. به همین خاطر اگر نتوانید کارتان را به طور اصولی پیش ببرید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود. ماجرا جالب شد، نه؟

شخصی سازی همیشه نیازمند استفاده از اطلاعات دست اول است. بازاریابی عصبی با ارائه راهکارهای متنوع به منظور پیگیری رفتار و تغییرات آن از سوی مشتریان به شما برای شخصی سازی بهتر کمک خواهد کرد. پس طبیعی است در این حوزه باید کمی جدی تر کارتان را دنبال نمایید. ماجرا جالب شد، نه؟

تولید محتوای باکیفیت تر

آیا بازاریابی را سراغ دارید که از تولید محتوای باکیفیت بالا استقبال نکند؟ همه بازاریاب ها در دنیا به دنبال تولید محتوایی حیرت انگیز برای مخاطب هستند. این در حالی است که گاهی اوقات این محتوا ایرادات خاص خودش را هم دارد. بنابراین آدم درگیر یک فرآیند بی پایان از بهبود کیفیت محتوا خواهد شد. این در حالی است که اصلا نباید حوزه موردنظر را دست کم گرفت. پس چه بهتر که تولید محتوا با اصول دقیق همراه شود.

اگر از مخاطب های پر و پاقرص ما در روزنامه فرصت امروز باشید، خیلی خوب می دانید ما همیشه بر روی استفاده از تمام ظرفیت های موجود برای تولید محتوا تاکید داریم. یکی از این ظرفیت ها و ابزارهای کلیدی نیز بازاریابی عصبی است. خب وقتی شما شناخت دقیق از رفتار و سلیقه مخاطب تان داشته باشید، تولید محتوای باکیفیت دیگر امری سخت نخواهد بود، مگر نه؟

قبول دارم گاهی اوقات کمپین های بازاریابی با همه سعی و تلاش بازاریاب ها بازهم با شکست رو به رو می شود، اما این دیگر بخش غیر قابل پیش‎بینی ماجراست. خب حتی بهترین تیم های بسکتبال دنیا نیز هرچند وقت یکبار شکست های غیرمنتظره‎ای را تجربه می کنند. نکته کلیدی در این میان کاهش نرخ شکست با استفاده از بازاریابی عصبی است. پس اصلا نباید ماجرا را دست کم بگیرید. 

مثال هایی از بازاریابی عصبی

این بخش هیجان انگیز ماجراست؛ چراکه در این بخش قصد داریم برخی از مثال های کاربردی در زمینه بازاریابی عصبی را با شما در میان بگذاریم. بی شک خیلی از بازاریاب ها برای اثرگذاری بر روی مخاطب هدف نیاز به استفاده از روش های عجیب یا حتی غیر قابل باور دارند. درست به همین خاطر شما باید برای خودتان یک روش اثرگذار در نظر بگیرید. راستش را بخواهید، هر چقدر روش مورد استفاده بازاریاب ها عجیب تر می شود، شانس شان برای موفقیت نیز کاهش پیدا خواهد کرد. به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم شما باید روش متفاوتی برای خودتان در پیش بگیرید. 

مطلب مرتبط: همه چیز درباره بازاریابی عصبی

اجازه دهید بدون مقدمه چینی کلیشه ای یک راست برویم سراغ اصل ماجرا. این شما و این هم مثال هایی از کاربرد بازاریابی عصبی در دنیای واقعی.

کنار هم گذاشتن 2 عدد عجیب

ذهن انسان رابطه بسیار خوبی با اعداد دارد. درست به همین خاطر استفاده از اعداد در بازاریابی یا حتی فروش گزینه ای بی نهایت جذاب محسوب می شود. متاسفانه بسیاری از بازاریاب ها در طول سال های اخیر با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده اند. این در حالی است که گاهی اوقات راه حل ساده تر از آن چیزی است که حتی فکرش را می کنیم. مثلا ماجرا کنار هم قرار دادن دو عدد عجیب را در نظر بگیرید. فکر می کنم این ایده به اندازه کافی ساده باشد که هر کسی را حیرت زده کند. مگر نه؟

ماجرا از این قرار است که ذهن انسان رابطه خوبی با اعداد منظم دارد. یعنی مثلا اعداد موردنظر باید جفت بوده یا در کنار هم طوری قرار گیرند که رابطه معناداری ایجاد کنند. درست به همین خاطر خیلی از افراد اعداد زوج را بیشتر دوست دارند. فکر می کنم برای شما هم پیش آمده هنگام دستکاری ولوم تلویزیون آن را روی یک عدد رند قرار دهید. خب این به خوبی اثر اعداد بر روی ذهن آدم را نشان می دهد. 

هنر شما در این میان تلاش برای عملکرد خارج از چارچوب خواهد بود. به زبان خودمانی، شما باید سعی کنید طوری عمل نمایید که روند اثرگذاری بر روی مخاطب را خارج از چارچوب های جاری صورت دهید. این امر برای تان اهمیت بی نهایت زیادی خواهد داشت. 

وقتی شما دو عدد مثل 11 و 4 را کنار هم قرار دهید، ذهن انسان از دیدن این دو عدد که هیچ ربط منطقی یا ریاضی با هم ندارند، تعجب خواهد کرد. مثلا می توانید یک تیتر این مدلی طراحی کنید: «از هر 11 نفری که از ما خرید کرده اند، چهار نفر اصلا قیمت های مان را باور نکردند و هیجان زده شدند». این ادعا شاید در ابتدا خیلی ساده به نظر برسد، اما ترکیب اعداد نامتوازن در آن ذهن مخاطب را حسابی درگیر خواهد کرد. به طوری که ماندگاری اعداد مورد نظر در ذهن مخاطب به طور حیرت انگیزی افزایش یافته و دیگر لازم نیست خودتان را خیلی به زحمت بیندازید. ماجرا جالب شد، نه؟

طرح سوال در تیتر جانبی

سوالات همیشه ذهن انسان را جذب کرده و فرآیند تعامل میان افراد را ساده تر می سازد. درست به همین خاطر برخی از نویسنده های بزرگ دنیا رمان شان را با طرح سوال شروع می کنند. اینطوری مخاطب نیز از همان ابتدا با جریان رمان همراه شده و دیگر لازم نیست خیلی نگرانی از این بابت داشته باشید. 

یادتان باشد، در طول سال های اخیر بسیاری از افراد در فرآیند تعامل با مخاطب هدف شکست خورده اند. این یعنی نرخ شکست در تعامل با مخاطب بی نهایت افتضاح است. خب ما در دنیایی زندگی می کنیم که همه چیز روی دور تند جریان دارد. با این حساب تلاش برای کاهش سرعت مورد نظر امر بی نهایت عجیب یا غیرممکنی خواهد بود. به همین دلیل ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم کمپین های بازاریابی باید در سریع ترین شکل ممکن ساماندهی شده و بسیار خلاصه باشد، در غیر این صورت شما شانسی برای تعامل با مخاطب تان نخواهید داشت. 

یادتان باشد، محتوای بازاریابی کوتاه همیشه ماندگاری بیشتر در ذهن مخاطب دارد. به علاوه، این مدل از محتوا فرآیند جلب توجه مخاطب را نیز توسعه می دهد. به همین خاطر ضروری است شما در فرآیند مورد نظر همیشه پیشگام باشید. به همین خاطر اگر نتوانید کارتان را در مدت زمان کوتاهی به سرانجام برسانید، همیشه با مشکلات اساسی رو به رو خواهید شد. 

هرچه سوالات شما ارتباط بیشتری با دغدغه های مخاطب داشته باشد، کارتان ساده تر می شود. درست به همین خاطر بد نیست گاهی اوقات فرآیند طرح سوالات را با دغدغه های اصلی مشتریان هماهنگ سازید. این امر به خوبی به شما برای اثرگذاری بهتر بر روی مخاطب کمک خواهد کرد. ماجرا جالب شد، نه؟

اگر دقت کرده باشید، برند نایک معمولا کمپین های بازاریابی اش را با یک سوال اساسی شروع می کند. این سوال در ارتباط با داستان قهرمان های دنیا و همچنین مناسب برای پیگیری آن در عمل است. درست به همین خاطر همیشه کمپین های مورد نظر هیجان و جذابیت زیادی برای مخاطب به همراه خواهد داشت. 

روش سقراطی در معرفی برند

سقراط یکی از فیلسوف های کلاسیک یونان باستان محسوب می شود که داستان های مختلفی درباره اش وجود دارد. تکنیک این بخش به خاطر شباهت به شیوه استدلال سقراط به این اسم شناخته می شود. ماجرا از این قرار است که شما در این شیوه خودتان را با سه تا سوال اساسی معرفی می کنید. مثلا برند سامسونگ معمولا برای معرفی محصولاتش سه تا سوال کلیدی مطرح می کند. به این نمونه دقت کنید: «آیا از شارژ کم موبایل تان اذیت می شوید؟ صفحه کوچکش آزارتان می دهد؟ با دوربینش مشکل دارید؟». این سه سوال به خوبی ذهن مخاطب را درگیر می کند. به طوری که حتی اگر کاربری با گوشی موبایلش مشکلی هم نداشته باشد، باز توجه اش به این حوزه جلب می شود. خب وقتی شما کلی مشکل با گوشی تان داشته باشید، دیگر نیازی به این سوال ها نیست. با این حال خیلی از افراد متوجه مشکلات یا ایرادات محصولات دم دست شان نیستند. به همین خاطر یادآوری آن اهمیت بی نهایت زیادی دارد. 

معرفی برند به شیوه سقراطی بیشتر درباره محصولات کاربرد دارد. با این حال اگر شما کمی خلاقیت را چاشنی کارتان کنید، به خوبی فرصت معرفی برند براساس روش سقراطی را نیز خواهید داشت. در این رابطه باید بر روی خدمات اصلی برند و تفاوت آن با دیگران تاکید کنید. 

اینطوری مشتریان متوجه ساده تر شدن زندگی شان با استفاده از برند شما خواهند شد. نتیجه این امر استقبال بی نظیر آنها از برند شما خواهد بود. ماجرا حسابی جالب شد، نه؟

قدرت محتوا و افعال حال!

اگر دقت کرده باشید، موفق ترین کمپین های بازاریابی دنیا همیشه از افعال حال استفاده کرده اند. این در حالی است که شاید برخی از بازاریاب ها استفاده از افعال آینده را به خاطر امیدآفرینی در میان مخاطب ترجیح دهند. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان در این میان درگیر تعارضات زیادی هستند؛ چراکه توانایی انتخاب آگاهانه در این مسیر را ندارند. 

راستش را بخواهید، ما در روزنامه فرصت امروز همیشه استفاده از روش های درست و دقیق را ترجیح داده ایم. این کار مثل آن است که شما ترکیب تیم تان را با دقت فراوان حتی درباره جزییات بچینید. در این صورت احتمالا شانس تان برای بردن بازی بی نهایت افزایش خواهد یافت، مگر نه؟

اگر نیاز به کمک در زمینه استفاده از افعال دارید، بد نیست نگاهی به کمپین های برند دوریتوس یا چیپوتل بیندازید. این دو برند که در صنعت مواد خوراکی فعالیت دارند، همیشه حس و حال جاری را برای مخاطب شان زنده می کنند. به همین خاطر نرخ موفقیت شان در عمل بی نهایت بالاست. اگر شما هم دوست دارید در طول سال های اخیر میزان موفقیت بالایی را تجربه کنید، بد نیست از این روش به سود خود بهره ببرید. خب در این صورت شانس تان برای تعامل با مخاطب هدف به طور حیرت انگیزی افزایش خواهد یافت. 

افعال حال به مخاطب کمک می کند تا جریان تغییرات در زمان کنونی را بهتر درک کنند. به علاوه، آنها را نسبت به شرایط کنونی شان آگاه تر می سازد بنابراین ضروری است شما در این رابطه بر روی افعال مورد نظر تاکید بیشتری داشته باشید؛ چراکه به شما برای استفاده دقیق از فرصت های تان کمک خواهد کرد. به علاوه، در این رابطه شما همیشه امکان یادآوری گذشته به مخاطب تان را نیز خواهید داشت. این در حالی است که در برخی از روش ها این فرصت به طور مداوم از مخاطب دریغ می شود. پس بهتر است قبل از اینکه همه چیز با چالش های اساسی رو به رو شود، فکری به حال بهبود وضعیت برندتان کنید. این امر به شما برای تعامل بهتر با مخاطب تان کمک شایانی خواهد کرد. 

نکته پایانی که در این بخش باید بدان توجه نشان دهید، قدرت محتواست. شما نمی توانید به سادگی از کنار محتوا عبور کرده و انتظار داشته باشید تاثیر مناسبی بر روی مخاطب تان داشته باشد. خب محور اصلی تعامل در این راستا باید خودِ محتوا باشد. پس اصلا بعید نیست در الگوی بازاریابی عصبی شما نیاز به اصلاح چند باره محتوا پیدا کرده و ساختار اثرگذاری تان بر روی مخاطب نیز حسابی تغییر کند. نکته کلیدی در این میان تلاش شما برای اثرگذاری بر روی مخاطب با استفاده از تکنیک های مورد بحث است. این امر به شما قدرت فوق العاده ای برای ترکیب تکنیک های بازاریابی عصبی با نوآوری در تولید محتوا می دهد. این طوری علاوه بر طراحی کمپین های حیرت انگیز، بدل به یک کارشناس حرفه ای در زمینه بازاریابی نیز خواهید شد که احتمالا همه به دنبال همکاری با شما خواهند بود. ماجرا جالب شد، نه؟

مطلب مرتبط: آشنایی با ابزارهای بازاریابی عصبی

در دنیای امروز بازاریابی بدل به یک حرفه تخصصی شده که هر برندی نیازمند استفاده از آن است. درست به همین خاطر اگر نتوانید فرآیند تعامل با مخاطب تان را به خوبی مدیریت کنید، کارتان با مشکلات زیادی رو به رو می شود. درست به همین خاطر ما در طول این مقاله سعی کردیم تکنیک هایی برای استفاده درست از استراتژی بازاریابی عصبی را به شما یاد دهیم. پس دیگر لازم نیست نگران چیزی باشید. فقط سعی کنید به طور مداوم از تکنیک های مورد بحث در این مقاله به سود خودتان استفاده کنید. این امر به شما برای تجربه ای بی دردسر از تعامل با مخاطب کمک شایانی خواهد کرد. 

سخن پایانی

بازاریابی عصبی در طول یک دهه اخیر ظهور و رشد داشته است. درست به همین خاطر هنوز خیلی از بازاریاب ها نسبت به آن گارد سفت و سختی دارند. دسته دیگری هم که اصلا این شیوه را نمی شناسند. درست به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز در پی استفاده از تکنیک های مورد نظر برای بهبود روند فعالیت برندها هستیم. خب شما با استفاده از این روش زودتر از رقبا وارد کارزار رقابتی شده و موفقیت بیشتری را نیز تجربه می کنید. به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز سعی کردیم تکنیک های اساسی مبتنی بر تجربه برندها را به ساده ترین شکل ممکن با شما در میان بگذاریم. حالا شما آمادگی لازم برای خودنمایی در این حوزه را دارید. 

من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله به شما برای آشنایی هرچه بهتر با بازاریابی عصبی کمک کرده باشد. مثل همیشه اگر سوال یا مشکلی در زمینه اجرای استراتژی مورد بحث داشتید، کارشناس های ما همیشه آماده کمک به شما هستند. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید. قول می دهم جواب سوالات تان در کوتاه ترین زمان ممکن به دست تان برسد. 

منابع:

https://www.wordstream.com

www.techtarget.com