رنگ، زبانی جهانی است که می تواند احساسات و عواطف انسان را به شکلی عمیق تحت تاثیر قرار دهد. این زبان، در بازاریابی و تبلیغات نیز نقشی حیاتی ایفا می کند. مثلا وقتی آدم از خانه بیرون می زند، به طور معمول بیلبوردهای تبلیغاتی خیلی نظرش را جلب نمی کند. با این حال وقتی رنگی مثل قرمز یا مشکی در پس زمینه بیلبورد به کار رفته باشد، ناخودآگاه آدم بدان خیره می شود. شاید فکر کنید چنین نتیجه ای فقط درباره تبلیغات برندهای بزرگ به دست می آید. خب در این صورت باید شما را با اهمیت رنگ در تبلیغات آشنا کنیم. با استفاده از رنگ های مناسب، می توان توجه مخاطبان را جلب کرد، پیام های برند را به شکلی مؤثرتر منتقل کرد و احساسات مثبتی را در آنها ایجاد کرد. راستش را بخواهید، سه هدف بالا تقریبا برای هر بازاریابی غیر قابل دسترسی به نظر می رسد. بنابراین بد نیست کمی بیشتر به این نکته توجه کنیم.
براساس مطالعه پژوهشگران در دانشگاه هاروارد، محققان دریافتند که 90 درصد از قضاوت های اولیه در مورد یک محصول، براساس رنگ آن صورت می گیرد. این بدان معناست که انتخاب رنگ مناسب برای محصولات و برندها، می تواند تأثیر قابل توجهی بر میزان فروش داشته باشد. خب اگر کارآفرینی را سراغ دارید که میانه خوبی با فروش بالا ندارد، ما را هم بی خبر نگذارید!
هر رنگ، پیام و احساس خاص خود را منتقل می کند. مثلا، رنگ قرمز اغلب با هیجان، اشتیاق و انرژی همراه است. رنگ آبی با آرامش، اعتماد و ثبات ارتباط دارد. رنگ سبز با طبیعت، رشد و تعادل مرتبط است و رنگ زرد با شادی، گرما و امید همراه است. ماجرا از جایی پیچیده می شود که بازاریاب ها به طور تصادفی از رنگ های مختلف در تبلیغات استفاده کرده و انتظار دارند نتایج فوق العاده ای نیز دریافت کنند. اگر شما هم دوست دارید کمی کارتان در زمینه رنگ ها را بهبود بخشیده و تبلیغات مناسبی پیش روی مخاطب تان قرار دهید. این مقاله مخصوص شماست.
مطلب مرتبط: چطور از روانشناسی رنگ در کسب و کار استفاده کنیم؟
البته، تأثیر رنگ ها می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی، مانند فرهنگ، جنسیت و سن باشد. این بدان معناست که شما نباید خیلی باعجله و با اتکای صرف به چند توصیه خشک و خالی دل به دریا بزنید. با این حال، درک کلی از معنای رنگ ها، می تواند به بازاریابان و تبلیغات چیان کمک کند تا از آنها به شکلی موثرتر استفاده کنند. این دقیقا همان کاری است که ما در روزنامه فرصت امروز قصد داریم انجامش دهیم.
شما در این مقاله یاد می گیرید که:
• چطور باید از رنگ های درست در تبلیغات استفاده کرد
• هر رنگ چه پیام و مفهومی در ذهن مخاطب ایجاد می کند
• اشتباهات رایج بازاریابی در روانشناسی رنگ و استفاده از آن در تبلیغات چیست؟
• چطور میانبرهای سریع و بی دردسر برای انتخاب رنگ های درست برای کمپین پیدا کنید
رنگ ها می توانند به شما کمک کنند تا توجه مخاطبان خود را جلب کنید، اما اگر از آنها به شکلی نامناسب استفاده کنید، ممکن است آنها را فراری دهید. پس دقت کنید که از رنگ ها با احتیاط استفاده کنید، وگرنه ممکن است خودتان را در دردسر بیندازید. نگران نباشید، برای این کار لازم نیست با گرز و شمشیر به مبارزه اژدهایی افسانه ای بروید. در عوض کافی است تا انتهای این مقاله با ما همرا باشید تا یک بار برای همیشه تکلیف روانشناسی رنگ در تبلیغات را روشن کنیم.
روانشناسی رنگ دقیقا چیست؟
این روزها صحبت های زیادی درباره چیستی روانشناسی رنگ میان بازاریاب ها و صدالبته روانشناس های حرفه ای در جریان است. از آنجایی که بازاریاب ها دوست دارند همه چیز را به اسم خودشان سند بزنند، اصرار دارند که روانشناسی رنگ از ابداعات آنهاست. با این حال اگر بخواهیم کمی دقیق تر به ماجرا نگاه کنیم، مطالعه تاثیر رنگ بر روی ذهن انسان نخستین بار در سال 1875 توسط دکتر پونزا شروع شد. او آدم های مختلف را در اتاق هایی که نور از دل شیشه هایی با رنگ های مختلف به داخل می تابید، قرار داد. نتیجه مطالعه پونزا نشان داد نوع رنگ بر روی درک و دریافت هر فرد از محیط پیرامون و همچنین نحوه تجزیه و تحلیل اطلاعات تاثیر دارد.
از آن زمان تا به حال مطالعه درباره رنگ ها با شدت بیشتری ادامه داشته است. به طوری که این روزها خیلی ها خودشان را یکپا روانشناس رنگ می دانند. با این حال هنوز نتیجه مطالعه پونزا کاملا روشن است: رنگ ها نوع درک و دریافت مردم از محیط پیرامون را عوض می کند!
نکته بالا در طی دهه های متمادی به خوبی از سوی مدیران و صدالبته بازاریاب ها رعایت شده است. درست به همین خاطر این روزها انتخاب رنگ برای لوگو برند و همچنین کمپین های تبلیغاتی یکی از نکات کلیدی محسوب می شود.
همانطور که رنگ لباس یک تیم ورزشی نقش مهمی در ذهنیت طرفدارانش دارد، برندها هم نمی توانند دم به دقیقه رنگ کمپین شان را عوض کنند. این روزها معمولا رنگ های اصلی در کمپین های تبلیغاتی از رنگ های به کار رفته شده در لوگو هر برند استخراج می شود. مثلا اگر دقت کرده باشید، در تبلیغات برند اپل همیشه ترکیب رنگ سیاه و سفید غلبه دارد. در مثالی دیگر برندهایی مثل مک دونالد به طور مداوم از ترکیب رنگ قرمز و زرد استفاده می کنند. دلیل این امر واکنش شیمیایی بدن انسان در برابر رنگ های قرمز و زرد است که موجب گرسنگی می شود.
فکر می کنم حالا دیگر دلیل گرسنگی دائمی وقتی کمپین رستوران را می بینید، درک کرده باشید.
مطلب مرتبط: روانشناسی رنگ ها در بازاریابی و برندینگ: همراه با تحلیل رنگ های پرطرفدار!
اشتباهات رایج در استفاده از رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات
رنگ ها، ابزاری قدرتمند در بازاریابی و تبلیغات هستند. آنها می توانند توجه مخاطبان را جلب کنند، پیام های برند را به شکلی مؤثرتر منتقل کنند و احساسات مثبتی را در آنها ایجاد کنند. با این حال، استفاده نادرست از رنگ ها نیز می تواند تأثیر منفی بر بازاریابی و تبلیغات داشته باشد.
این کار دقیقا مثل نوع رفتار یک جراح با چاقوی در دستش است. اگر جراح قصه ما ناشی باشد، احتمالا بیمار را روانه آن دنیا می کند و خودش را هم به دردسری بزرگ می اندازد. با این حال یک جراح حرفه ای طوری از چاقو سود می برد که در نهایت همه راضی باشند و آمار مرگ و میر هم افزایش پیدا نکند.
ما در روزنامه فرصت امروز با درس های خشک و خالی درباره بازاریابی حسابی مخالفیم. خب هرچه باشد چنین کلاس هایی نهتنها خروجی مناسب ندارد، بلکه مخاطب را حسابی خسته می کند. به همین خاطر در این بخش اول از همه سراغ اصولی رفته ایم که شما و هر بازاریابی دیگری باید دور آنها را خط بکشد. به زبان خودمانی، ما در این مقاله سراغ برخی از اشتباهات رایج در زمینه استفاده از رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات رفته ایم. پس با ما همراه باشید تا با برخی از اشتباهات دم دستی و صدالبته ظریف در این حوزه آشنا شوید. این امر مقدمه ای مناسب برای شما به منظور آشنایی بهتر با روانشناسی رنگ ها در بازاریابی خواهد بود.
عدم توجه به مخاطبان: اشتباهی نابخشودنی
قبل از انتخاب رنگ ها، مهم است که به مخاطبان خود فکر کنید. چه رنگ هایی برای آنها جذاب و معنادار است؟ اگر رنگ های مناسبی را برای مخاطبان خود انتخاب نکنید، پیام های شما ممکن است به درستی منتقل نشود. مثلا برندی را در نظر بگیرید که قصد دارد احساس آرامش در مخاطبش ایجاد کند. اول از همه این برند باید مطمئن شود حوزه کسب و کارش ارتباطی با این احساس دارد. خب برندی مثل رد بول که نمی تواند دنبال ایجاد حس آرامش در مشتریانش باشد؛ چراکه ماهیت فعالیت این برند با چنین جهتگیری هایی در تضاد است. پس بهتر است شما در کارتان کمی احتیاط به خرج داده و دور این نوع کنجکاوی ها را خط بکشید. وگرنه بدجور پیش مشتریان سنگ روی یخ خواهید شد.
نظرخواهی از مخاطب همیشه ایده خوبی محسوب می شود. از دورترین زمان ها مشتریان تمایل زیادی برای واکنش در برابر نظرخواهی یا فرم های قدیمی مربوط به کسب و کارها داشته اند. البته شما نباید این فرآیند را خیلی دست کم بگیرید. چراکه بدون استفاده عملی از نتایج نظرسنجی فقط مشتریان وفادارتان را از دست می دهید. آن وقت دیگر نمی توانید نظر آنها را جلب کرده یا اعتبارتان در بازار را دوباره به دست بیاورید. این مشکلی است که خیلی از کسب و کارها به طور دائمی با آن دست و پنجه نرم می کنند. اگر شما هم قصد دارید از مشتریان نظرخواهی کرده و بعد همه چیز را فراموش کنید، بهتر است از همان اول دور روانشناسی رنگ را خط بکشید؛ چراکه در نهایت سرتان بی کلاه مانده و باید جواب هزاران مشتری ناراضی را بدهید.
استفاده بیش از حد از رنگ ها: زیاده روی ممنوع!
استفاده بیش از حد از رنگ ها می تواند گیج کننده و آزاردهنده باشد. سعی کنید از رنگ ها به صورت هماهنگ استفاده کنید و از استفاده بیش از حد از رنگ های مختلف خودداری کنید. این کار دقیقا مثل آن است که یک سخنران از لحن صدای بلند فقط در مواقعی که قصد تاکید روی یک نکته مهم را دارد، استفاده کند. بی شک سخنرانی که همه تُن صدای بالایی دارد، هیچ وقت مورد توجه مخاطب قرار نخواهد گرفت؛ چراکه اصولا مخاطب توجهی به این نکته کلیدی نخواهد کرد و پیش خودش فکر می کند چنین مخاطبی کاملا به سرش زده است!
هر کاری در این دنیا راه و رسم خاص خودش را دارد. ما در روزنامه فرصت امروز رعایت اعتدال را یکی از نکات کلیدی برای هر بازاریابی می دانیم. شما نمی توانید همینطور بی مقدمه روی یک استراتژی تاکید کرده و انتظار داشته باشید هیچ مشکلی در این حوزه برای تان پیش نیاید. این فرآیندی است که برای خیلی از کارآفرینان مشکل ساز می شود.
مطلب مرتبط: انتخاب رنگ برای برندینگ: اشتباهاتی که ممکن است برای شما هم اتفاق بیفتد!
فرمول ما در روزنامه فرصت امروز بی نهایت ساده است: شما باید نهایتا از دو یا سه رنگ در کمپین تبلیغاتی تان استفاده کنید. اینطوری ذهن مخاطب آمادگی پذیرش پیام های مربوط به هر رنگ را خواهد داشت. اگر یک وقت هوس استفاده از رنگ های بیشتر به سرتان زد، باید دور تاثیرگذاری بر روی مخاطب را کاملا خط بکشید؛ چراکه ذهن انسان به طور ناخودآگاه به رنگ های متعدد بی توجهی می کند. بنابراین خبری از اثر روانشناختی هر رنگ بر ذهن مخاطب هم نخواهد بود. ماجرا حسابی جالب شد، نه؟
عدم توجه به روانشناسی رنگ ها: اشتباهی قدیمی
هر رنگ، پیام و احساس خاص خود را منتقل می کند. اگر به روانشناسی رنگ ها توجه نکنید، ممکن است پیام های شما را به اشتباه منتقل کنید. برای مثال، استفاده از رنگ قرمز برای یک برندی که می خواهد حس آرامش را منتقل کند، اشتباه است؛ چراکه رنگ قرمز اصلا پیامی مبنی بر آرامش تحویل مخاطب تان نمی دهد. این نکته می تواند معماهای زیادی برای شما مطرح کرده و اوضاع کاری تان را حسابی به هم بریزد. این روزها کم نیستند کارآفرینانی که به خاطر بی توجهی به روانشناسی رنگ ها چند صد دلار از بودجه برندشان را دودِ هوا می کنند.
در اینجا چند نکته برای جلوگیری از اشتباهات رایج در استفاده از رنگ ها در حوزه تبلیغات را مرور می کنیم.
اول از همه شما باید تحقیقات کاملی در رابطه با طیف رنگ های موردنظرتان انجام دهید. خیلی از بازاریاب ها بدون اینکه حتی از یک نفر درباره تاثیر رنگ ها بر روی مخاطب سوال کنند، براساس تجربه یا سلیقه شخصی گروهی از رنگ ها را کنار هم قرار می دهند. برخی دیگر نیز به طور کاملا تصادفی این فرآیند را دنبال می کنند. راستش را بخواهید، ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هیچ چیز در این دنیا تصادفی نیست. بنابراین شما نباید همینطور بی مقدمه کارتان را با شانس و اقبال گره بزنید.
بعد از اینکه تحقیقات تان در زمینه رنگ ها به پایان رسید، نوبت به مرحله جذاب آزمایش می رسد. مثلا اگر فهمیدید رنگ سبز در مخاطب ایجاد آرامش می کند، نباید فورا دست به کار شوید. در عوض بهتر است کمی به خودتان فرصت دهید و اثرات این رنگ را آزمایش کنید. چه بسا این رنگ تاثیرات مخفی دیگری هم داشته باشد که تا حالا کسی بدان فکر نکرده است. در این صورت این تاثیر منفی می تواند تمام برنامه تان را نقش بر آب کند.
معمای بالا در ظاهر بی نهایت پیچیده به نظر می رسد، با این حال ما در روزنامه فرصت امروز راه و رسم خاص خودمان برای حل این بحران را داریم. کافی است گروهی از کارمندان یا مشتریان وفادارتان را انتخاب کرده و آزمایش تان را با آنها جلو ببرید. تاکید ما بر روی استفاده از کسانی است که مطمئن هستید پاسخ های صادقانه به شما خواهند داد. اینطوری فرآیند طراحی کمپین بی نهایت ساده تر شده و می توانید به نتایج کار حسابی دل خوش کنید. متاسفانه خیلی از کارآفرینان این نکته کلیدی را مثل آب خوردن از یاد می برند.
وقتی شما بازخوردهای مخاطب را دم دست داشته باشید، دیگر هیچ کاری برای تان سخت نخواهد بود. به طوری که می توانید در مدت زمانی کوتاه رنگ های درست برای تبلیغات را پیدا کرده و تخته گاز به سوی موفقیت بروید.
اصول استفاده درست از رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات
در بخش های قبلی، به اهمیت رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات و اشتباهات رایج در استفاده از آنها پرداختیم. حالا نوبتی هم باشد، باید به برخی از نکات کلیدی برای استفاده درست از رنگ ها اشاره کنیم. خب انتظار ندارید که ما شما را با چند تا اشتباه معمولی در ارتباط با روانشناسی رنگ ها در هزارتویی بزرگ تنها بگذاریم؟
شما در بخش های آینده با راه و چاه استفاده از روانشناسی رنگ ها آشنا خواهید شد. نگران نباشید، ما سعی کرده ایم تمام اصطلاحات پیچیده دنیای روانشناس ها را به زبانی ساده و خودمانی برای شما درآوریم. پس شش دانگ حواس تان را جمع کنید تا تبدیل به یک پا بازاریاب- روانشناس شوید!
مطلب مرتبط: روانشناسی رنگ و تاثیر و اهمیت آنها در برندهای مختلف
به مخاطبان خود فکر کنید
اولین و مهمترین اصل در استفاده از رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات، توجه به مخاطبان است. آیا تا حالا پیش خودتان فکر کرده اید چه طیفی از رنگ ها نزد مخاطب تان بیشترین طرفدار را دارد؟ گاهی اوقات برندها سال های سال با مشتریان شان ارتباط دارند، اما هیچ چیزی درباره رنگ های مورد علاقه آنها نمی دانند.
قبول دارم گردآوری نکاتی مثل سن یا موقعیت اجتماعی هر مشتری اهمیت بالایی دارد، اما شما باید گاهی به نکات کلیدی تر نیز توجه کنید. اینطوری همیشه آمادگی لازم برای اثرگذاری بر روی مخاطب تان را خواهید داشت. متاسفانه برخی از بازاریاب ها فکر می کنند کمپین شان از دماغ فیل افتاده و مخاطب در هر صورت باید آن را روی دست ببرد. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، دیر یا زود با شکستی بی نهایت سنگین رو به رو خواهید شد. آن وقت دیگر نمی توانید در بازار سر بلند کرده و خودتان را جمع و جور کنید.
اجازه دهید از یک مثال کاربردی در این بخش استفاده کنیم؛ اگر مخاطبان شما جوانان هستند، می توانید از رنگ های شاد و پرانرژی مانند قرمز، زرد و نارنجی استفاده کنید. اگر مخاطبان شما افراد مسن هستند، می توانید از رنگ های آرام و ملایم مانند آبی، سبز و بنفش استفاده کنید.
همانطور که می بینید، عامل سن در انتخاب رنگ ها نقش مهمی دارد. بنابراین باید اطلاعات گردآوری شده از سوی برندتان را با استفاده از این نکات به روز رسانی کنید. وگرنه خیلی زود اوضاع تان در بازار به هم ریخته و دیگر نمی توانید حتی روی یک نفر هم تاثیر بگذارید. آن وقت مشتریان یکی بعد از دیگری دور برندتان را خط کشیده و سراغ بقیه برندها می روند.
توجه به اهداف برند
علاوه بر توجه به مخاطبان، باید به اهداف خود نیز فکر کنید. چه احساساتی را می خواهید در مخاطبان خود ایجاد کنید؟ اصلا احساسات موردنظر شما در قالب رنگ ها بیان شدنی است؟
گاهی اوقات بازاریاب ها فکر می کنند هر کاری را با کمی سختکوشی می شود انجام داد. با این حال در عمل خیلی از کارها نشدنی به نظر می رسند. مثلا اگر شما دوست دارید احساسات خیلی پیچیده و چندوجهی در مخاطب تان ایجاد کنید، تکیه صرف بر رنگ ها ریسک بزرگی خواهد بود. این کاری است که دقیقا برخی از برندها انجام می دهند و وقتی کمپین شان به فنا می رود، عالم و آدم را مقصر جلوه می دهند!
اجازه دهید باز هم سراغ دنیای شیرین مثال ها برویم. اگر می خواهید احساس هیجان و اشتیاق را در مخاطبان خود ایجاد کنید، می توانید از رنگ های قرمز و نارنجی استفاده نمایید. به طور مشابه، ایجاد احساس آرامش نیازمند توجه به طیف رنگ سبز و آبی است. از طرف دیگر، حس غرور معمولا با رنگ مشکی، سفید و بنفش منتقل می شود. این کاری است که شما در طول زمان باید در آن مهارت پیدا کنید. پس اگر فکر کرده اید یک شبه راه 100 ساله را می روید، حسابی در اشتباهید.
مطلب مرتبط: روانشناسی رنگ ها در برندسازی
استفاده هماهنگ از رنگ ها
در این دنیا جایی برای آدم های شلخته نیست؛ چراکه فقط دنیا را به کام خود و دیگران تلخ می کنند. مثلا همین روانشناسی رنگ ها را در نظر بگیرید؛ خیلی از برندها با استفاده از ترکیب های عجیب و غریب رنگ عملا کار را برای خود و دیگران طوری سخت می کنند که نگو و نپرس. درست به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم روانشناسی رنگ ها باید شما را به انتخاب گروهی از رنگ ها هدایت کند که اتفاقا با هم هماهنگی کاملی هم دارند. وگرنه گردآوری مجموعه ای تصادفی از رنگ ها که کاری ندارد!
برای انتخاب رنگ های هماهنگ، می توانید از چرخه رنگ ها کمک بگیرید. چرخه رنگ ها، ترکیب های رنگی مختلفی را ارائه می دهد که می توانید از آنها استفاده کنید. احتمالا شما هم بارها و بارها چرخه رنگ ها را دیده اید. این چرخه طیف های هماهنگ رنگ ها را در کنار هم قرار می دهد. شما را نمی دانم، ولی من که وقتی برای اولین بار با چرخه رنگ ها آشنا شدم، تازه فهمیدم کلی رنگ در دنیا هست که حتی روحم هم از آنها خبر نداشت.
ترکیب رنگ ها با سایر عناصر بصری
یک رنگ هر چقدر هم که جذاب باشد، بدون هماهنگی با سایر بخش های کمپین اصولا اثرگذاری لازم را به همراه ندارد. شما در کمپی تان علاوه بر رنگ، محتوای دیگری هم دارید. مثلا در ایمیل مارکتینگ معمولا متن هم اهمیت بالایی دارد. درست به همین خاطر شما باید هماهنگی میان متن و رنگ را به خوبی درک کنید. مثلا اگر از رنگ نارنجی استفاده می کنید، متن تان هم باید کمی هیجان و شور داشته باشد. وگرنه مخاطب خیلی زود از مطالعه آن ناامید خواهد شد. این تاثیر مهمی است که رنگ ها بر روی ذهنیت و ارزیابی مخاطب می گذارند. پس سعی کنید یا توجه به عناصر دیگر محتوا این تاثیر اولیه را تقویت کنید. وگرنه چه بسا خیلی زود تاثیر موردنظر جای خودش را به شک یا حتی بی حوصلگی بدهد. آن وقت شما هیچ شانسی برای اثرگذاری درست بر روی مخاطب تان نخواهید داشت.
معمولا بازاریاب ها واکنش خوبی در قبال استفاده از رنگ ها به طور هماهنگ با بقیه بخش های کمپین نشان نمی دهند. دلیل این امر نیز تمایل بالا برای در رفتن از زیر کارهای سخت است. البته از آنجایی که تمام مخاطب های ما در روزنامه فرصت امروز بازاریاب های کاردرست هستند، مطمئن هستیم که این مشکل برای شما اصلا مفهومی ندارد.
آزمون و خطای دائمی
روانشناسی رنگ ها کاری نیست که شما یک بار برای همیشه انجام دهید. در عوض باید به طور مداوم نیم نگاهی به این بخش داشته باشید؛ چراکه خیلی وقت ها بازاریاب ها عملا خودشان را از مزایای دریافت بازخورد از بازار محروم می کنند. از قدیم گفته اند آدم باید همیشه نیم نگاهی به پشت سرش داشته باشد. این توصیه در دنیای بازاریابی و به ویژه روانشناسی رنگ ها مصداق دارد. خب سلیقه مشتریان که همیشه ثابت نمی ماند. پس بد نیست هر از گاهی نگاهی مجدد به اوضاع انداخته و اوضاع را دوباره بازرسی کنید. اینطوری وضعیت تان در بازار خیلی بهتر از قبل خواهد شد.
مطلب مرتبط: تولید محتوا و اهمیت رنگ ها در بازاریابی
جمع بندی
روانشناسی رنگ ها کار مهمی است که معمولا مورد بی توجهی اهالی کسب و کار قرار می گیرد. اگر دقت کرده باشید، برندهای بزرگ همیشه با وسواس خاصی رنگ های اصلی در کمپین شان را انتخاب می کنند. این دقیقا همکان کاری است که شما هم باید با دقت بالا دنبال کنید. اگر فکر کرده اید روانشناشی رنگ ها یک بار برای همیشه تمام می شود، سخت در اشتباهید. در عوض باید خودتان را برای کار بر روی این حوزه به طور مداوم آماده کنید. این دقیقا همان کاری است که به شما فرصت درخشش در دنیای کسب و کار را خواهد داد. خب منتظر چه هستید؟ از توصیه های مورد بحث در این مقاله استفاده کنید تا کارتان سریع تر از هر زمان دیگری جلو برود.
منابع: