بازاریابی بین کانالی و اشتباهات رایج بازاریاب ها

دنیای بازاریابی فقط محدود به یک یا دو کانال خاص نیست. امروزه بسیاری از برندها برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیازمند استفاده از کانال های مختلف هستند، در غیر این صورت شاید حتی امکان جلب نظر مشتریان به محصولات شان را هم پیدا نکنند. 

امروزه تنوع شبکه های اجتماعی و به طور کلی کانال های ارتباطی برای کارآفرینان نوعی دردسر محسوب می شود. اینکه شما همیشه از بهترین کانال های ارتباطی برای تعامل با مشتریان استفاده نمایید، چالشی همه جانبه است که شاید حتی پاسخ درستی هم برای آن پیدا نشود. برخی از کارآفرینان در این شرایط فقط بر روی یک یا دو کانال ارتباطی سنتی سرمایه گذاری می کنند. شاید شما بازاریابی در پلتفرم های موردنظر را به خوبی بلد باشید، اما محدودیت فرآیند بازاریابی تان همیشه یک دردسر بزرگ باقی خواهد ماند. 

استفاده از استراتژی بازاریابی بین کانالی (Cross Channel Marketing) به بازاریاب ها فرصت عالی برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان در گوشه و کنار فضای آنلاین می دهد. نکته مهم اینکه بسیاری از برندها در کمپین های بازاریابی شان اصلا به مخاطب هدف دسترسی پیدا نمی کنند. این امر به دلیل هدف گذاری نادرست بر روی مخاطب هدف و ناتوانی برای پیدا کردن مخاطب درست است. با این حساب اگر شما به دنبال تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به طور متفاوت از رقبای تان هستید، باید به طور قابل ملاحظه ای مهارت های تان در زمینه بازاریابی بین کانالی را تقویت نمایید. اولین گام در این مسیر تلاش برای پرهیز از برخی اشتباهات رایج است. بسیاری از بازاریاب ها در تلاش برای استفاده از الگوی بازاریابی بین کانالی اشتباهات تکراری را مرتکب می‎شوند. اگر شما توانایی پرهیز از مشکلات موردنظر را داشته باشید، به سادگی هرچه تمام تر امکان تاثیرگذاری بر روی مشتریان را پیدا خواهید کرد. 

هدف اصلی در این مقاله بررسی برخی از اشتباهات رایج در زمینه اجرای استراتژی بازاریابی بین کانالی از سوی کسب و کارهای مختلف است. این امر به شما برای تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف و همچنین پیشبرد بهینه کمپین تان کمک خواهد کرد. در ادامه برخی از مهم ترین اشتباهات در این زمینه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

مطلب مرتبط: 5 کانال بازاریابی برتر در سال 2019

انتقال پیام های ناپایدار

پایداری در دنیای بازاریابی اهمیت بسیار زیادی دارد. شما باید همیشه پیام اصلی تان در حوزه بازاریابی را برای کاربران به طور مداوم ارسال نمایید، در غیر این صورت شاید هرگز فرصت تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان را پیدا نکنید. برخی از برندها در این میان برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف اقدام به ایجاد تغییرات اساسی در پیام اصلی بازاریاب شان می کنند. این امر شامل تغییر پیام اصلی بازاریابی در هر کمپین است. بدون تردید در چنین شرایطی کمتر کسی حتی به کمپین های شما توجه هم نشان خواهد داد. 

امروزه مشتریان به دنبال برندهایی با میزان بالایی از ثبات و پایداری در زمینه بازاریابی هستند. بنابراین شما باید به خوبی هرچه تمام تر در تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان باشید. اولین اشتباهی که باید از آن دوری کنید هم تنوع بیش از اندازه در پیام اصلی بازاریابی تان است. شما باید خیلی ساده و شفاف به مشتریان درباره پیام تان توضیح دهید. اگر مخاطب هدف برای فهم پیام بازاریابی شما نیاز به وقت بالایی داشته باشد، آن کمپین به احتمال زیاد تاثیر مثبتی برای برندتان به همراه نخواهد داشت.

نکته مهم دیگر در رابطه با ثبات برندها در بازاریابی بین کانالی توجه به تمام پلتفرم ها به یک اندازه است. اگر شما فقط در یک شبکه اجتماعی یا سایت رسمی تان فعالیت داشته باشید، هرگز امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را پیدا نخواهید کرد. این امر مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کارتان به همراه خواهد داشت. با این حساب باید به طور قابل ملاحظه ای در تلاش برای مدیریت همزمان و مناسب کانال های بازاریابی مختلف تان باشید. 

ارائه پیشنهاد یکسان در تمام کانال ها

هر کانال ارتباطی دارای شرایط ویژه ای است. بسیاری از بازاریاب ها به خوبی از این نکته آگاهی دارند، اما در عمل بدان بی توجه هستند. نتیجه این امر ناتوانی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف در هر کدام از پلتفرم های خاص است. ساده ترین مثال در این رابطه تفاوت های بین اینستاگرام و توییتر به عنوان دو تا از بزرگ ترین شبکه های اجتماعی هستند. اگر شما به تفاوت این دو پلتفرم بی توجه باشید، امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف در هر دو آنها را از دست می دهید. 

یکی از نمونه های موفق در زمینه ارائه پیشنهادهای متفاوت در هر کانال ارتباطی مربوط به برند لیتموس است. این برند در زمینه خدمات بازاریابی و به طور ویژه ایمیل مارکتینگ فعالیت دارد. این برند پیشنهاداتش در هر پلتفرم را به طور منحصر به فرد عرضه می کند. درست به همین خاطر همه کاربران به همکاری با آن علاقه نشان می دهند. اگر شما هم در تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف مشکلات بسیار زیادی دارید، باید هرچه زودتر نسبت به ایجاد تنوع در پیشنهادات برندتان براساس ویژگی های هر کانال ارتباطی توجه نشان دهید، در غیر این صورت هیچ شانسی در مقایسه با رقبای بزرگ تان نخواهید داشت. 

وقتی مشتریان شما در یک کانال ارتباطی حضور دارند، معنای آن سلیقه منحصر به فرد آنهاست. با این حساب شما باید ویژگی های کانال موردنظر را برای ارائه یک پیشنهاد جذاب در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اگر مخاطب هدف شما در لینکدین حضور دارد به احتمال زیاد تجربه ای در زمینه کارآفرینی دارد. همین امر ارائه پیشنهاد به وی را بدل به امری مهم و تاثیرگذار خواهد کرد. با این حساب شما باید به طور قابل ملاحظه ای در تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان براساس چنین روندی باشید. 

مطلب مرتبط: بازاریابی در شبکه های اجتماعی با 10 مهارت اساسی

کمک گرفتن از برندهای بزرگ برای طراحی پیشنهادات مختلف در هر کانال ارتباطی همیشه ایده جذابی محسوب می شود. با این حساب بسیاری از برندهای بزرگ در عمل تمایلی برای تعامل مستقیم با برندهای کوچک تر ندارند. شما در اینجا باید خودتان برای ارزیابی وضعیت عملکرد برندهای بزرگ تر دست به کار شوید. این امر به شما فرصت عالی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف خواهد داد. به هر حال برندهای بزرگ دارای مهارت و دانش بسیار بیشتری در مقایسه با رقبای کوچک ترشان هستند. همین امر به شما فرصت عالی برای استفاده از تجربه دیگر برندها و موفقیت در زمنیه تاثیرگذاری بر روی آنها را می دهد. 

تعریف اهداف منحصر به فرد

بازاریابی بین کانالی به معنای طراحی اهداف مشخص برای هر کانال است. یکی از اشتباهات بازاریاب ها در این رابطه تلاش برای ارزیابی وضعیت تمام کانال های ارتباطی براساس معیارهای واحد است. این امر تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را به طور قابل ملاحظه ای دشوار خواهد کرد. 

همانطور که پیش از این بیان کردیم، هر کانال ارتباطی دارای ویژگی های خاص خودش است. همچنین کاربران نیز در هر کدام از این کانال ها سلیقه خاص خودشان را دارند. با این حساب شما باید تلاش گسترده ای برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف براساس تعریف اهداف منحصر به فرد در هر کانال ارتباطی داشته باشید. این امر شما را به طور محسوسی نسبت به دیگر رقبا متمایز خواهد کرد. 

امروزه مشتریان به برندهای متفاوت از دیگران توجه بسیار زیادی نشان می دهند. اگر شما در میان انبوهی از برندهای کلیشه ای توانایی تاثیرگذاری بهتر بر روی مخاطب هدف را داشته باشید، شانس تان برای بازگشت هرچه بیشتر سرمایه در حوزه بازاریابی افزایش پیدا خواهد کرد. 

صرف نظر از اهداف متمایز در رابطه با بازاریابی بین کانالی باید به دعوت به عمل (CTA) های متمایز نیز توجه نشان داد. بدون تردید هدف تمام برندها از بازاریابی فروش بیشتر است، اما این امر بدون مقدمه چینی و تعامل مناسب با مشتریان امکان پذیر نخواهد بود. درست به همین خاطر دعوت به عمل هایی نظیر بازدید از سایت، مقایسه محصولات یا حتی عضویت در خبرنامه برند برای کسب و کارها اهمیت بسیار محوری دارد. اگر شما هم در تلاش برای تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف تان هستید، این نکته را باید مدنظر قرار دهید، در غیر این صورت شاید هرگز شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان پیدا نکنید. 

بدون تردید طراحی هدف منحصر به فرد و دعوت به عمل خاص برای هر کانال بازاریابی امر سختی خواهد بود. با این حال شما برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان چاره دیگری نخواهید داشت. درست به همین خاطر باید در تلاش برای تحمل این سختی ها باشید. البته دشواری موردنظر فقط در ابتدای راه احساس خواهد شد و به محض اینکه در این کار حرفه ای شوید دیگر مشکلی پیش روی تان نخواهد بود. 

تعیین بودجه های سفت و سخت

اغلب اوقات بازاریاب ها برای هزینه های شان در بازاریابی برنامه ریزی دقیق دارند. به عنوان مثال، شاید برنامه شما شامل بودجه ای 50 هزار دلاری باشد و مایل به صرف 20 هزار دلار بر روی فیس بوک، 25 هزار دلار بر روی موتورهای جست وجو و 5 هزار دلار بر روی لینکدین باشید. این برنامه در نگاه نخست بسیار جذاب به نظر می رسد. با این حساب نباید هیچ مانعی پیش روی شما برای دستیابی به موفقیت باشد. 

مطلب مرتبط: بازاریابی در شبکه های اجتماعی با برنامه ریزی

نکته مهم در رابطه با طراحی بودجه برای بازاریابی بین کانالی ضرورت انعطاف پذیری در آن است. بودجه های سفت و سخت اغلب اوقات هیچ تاثیرگذاری مناسب بر روی وضعیت برندها ندارد. درست به همین خاطر اغلب برندها در عمل آن را نادیده می گیرند. اگر شما در تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به طور متمایز هستید، باید در درجه اول اندکی انعطاف پذیری در بودجه تان به خرج دهید و مقداری هم بودجه اضطراری داشته باشید. 

بدون تردید صرف هزینه بالا در حوزه بازاریابی هرگز ایده جذابی نیست، اما گاهی اوقات در یک ماه رویدادهای مهمی وجود دارد و شما امکان جلب نظر مشتریان با سرمایه گذاری بر روی آنها را دارید. توصیه ما در این شرایط تلاش برای سرمایه گذاری بیشتر بر روی رویدادهای مختلف بازاریابی و بازاریابی بین کانالی با بودجه اضطراری است. شاید این امر در نگاه نخست بسیار نگران کننده باشد، اما مزایای چنین اقدامی به خوبی کسب و کار شما را بهره مند خواهد ساخت. با این حساب هیچ مشکلی پیش روی شما برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان تان نخواهد بود. 

نکته مهم دیگر در رابطه با طراحی بودجه توجه به ضرورت به روز رسانی مداومش است. شما باید به طور مداوم بودجه تان را براساس عملکرد هر کانال به روز رسانی کنید، در غیر این صورت شاید هزینه بسیار زیادی بر روی بخشی که هیچ سودی برای تان ندارد، انجام دهید. این امر تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را بدل به فرآیندی غیرممکن خواهد کرد. با این حساب شما باید همیشه یک برنامه منسجم از نحوه عملکرد کانال های بازاریابی تان داشته باشید، در غیر این صورت بخش گسترده ای از بودجه تان بدون کمترین بازگشت سرمایه ای از بین خواهد رفت. 

هدف گذاری غیرمنظم بر روی مخاطب 

شما باید مخاطب هدف تان را خیلی خوب مورد شناسایی قرار دهید، در غیر این صورت تغییر مداوم تیپ مشتری هدف تان هرگز کمکی به موفقیت کمپین های تان نخواهد کرد. ایراد برخی از برندها تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف با هدف گذاری غیرمنظم است. این امر شامل تغییر مخاطب هدف به طور مداوم به امید نتیجه بخشی بهتر هر برنامه خواهد بود. نکته مهم در این رابطه عدم کارایی چنین ایده هایی است. بنابراین شما باید به بهترین شکل ممکن در تلاش برای هدف گذاری منظم بر روی مخاطب تان باشید. این امر شامل طراحی یک تیپ شخصیتی برای مخاطب هدف و سپس پیروی از برنامه موردنظر برای تعامل با مخاطب هدف در کانال های مختلف است. 

شما باید همیشه به یاد داشته باشید که مخاطب هدف در هر کانالی که باشد، در نهایت مشتری تان است. بنابراین نیازی نیست خیلی ماجرا را پیچیده و سخت کنید هدف اصلی شما در بازاریابی بین کانالی دسترسی به مشتریان مختلف و عدم جا انداختن گروه های مختلف آنهاست. بنابراین هدف گذاری شما بر روی مخاطب هدف در هر کانالی که باشد باید به طور دقیق صورت گیرد. همچنین یکپارچگی هدف گذاری شما بر روی مخاطب هدف نیز امر بسیار مهمی خواهد بود. چنین امری به شما برای دسترسی بهینه با تمام مشتریان ممکن در بازار کمک شایانی خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: بازاریابی در شبکه های اجتماعی و مسئله زمان

بی توجه به ابزار گوگل آنالیتیکس

گوگل آنالیتیکس یکی از ابزارهای کاربردی برای دسترسی به اطلاعات دقیق درباره وضعیت بازاریابی برند است. این امر کسب و کار شما را نسبت به نقاط قوت و ضعف کمپین هایش آگاه خواهد کرد. امروزه بسیاری از برندها در عمل هیچ توجهی به آمارهای دقیق و کاربردی ندارند. درست به همین خاطر وضعیت بازاریابی شان به طور مداوم بدتر می شود. اگر مشکلی در زمینه بازاریابی شما وجود دارد، باید اول از همه آن را با داده های دقیق حل کنید. 

صرف نظر از بروز مشکلات مختلف در زمینه بازاریابی تلاش برای آگاهی از تازه ‏ترین ترندهای حوزه بازاریابی نیز نکته مهمی محسوب می شود. این ترندها به طور معمول فقط با بررسی اطلاعات جدید در حوزه بازاریابی به دست می آید. بنابراین شما در هر حالتی به ابزار گوگل آنالیتیکس نیاز پیدا خواهید کرد. اگر شما مایل به استفاده از ابزار موردنظر در فرآیند بازاریابی تان نیستید، باید تجدیدنظر اساسی در نحوه فعالیت تان صورت دهید، در غیر این صورت به احتمال زیاد شانسی برای جلب نظر مشتریان نخواهید داشت. 

نکته جالب درباره استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس امکان دسترسی رایگان به بخش عمده ای از اطلاعات آن است. با این حساب شما صرفه جویی قابل ملاحظه ای هم در زمینه بازاریابی بین کانالی انجام خواهید داد. اگر شما هم نسبت به هزینه های بالای استفاده از ابزارهای مختلف در حوزه بازاریابی احساس نگرانی می کنید، گوگل آنالیتیکس بهترین گزینه برای شما خواهد بود. 

توجه بیش از اندازه به نرخ تبدیل

همه بازاریاب ها در کانال های ارتباطی مختلف به دنبال تبدیل مخاطب هدف به مشتریان وفادار برندشان هستند. این امر هدف بسیار مهم و سودآوری محسوب می شود، اما تمام ماجرا محدود به آن نیست. شما هرگز نباید کانال های ارتباطی مشهور را به دلیل اینکه نرخ تبدیل پایینی دارند، رها کنید. این امر شما را در آینده به دردسرهای بزرگی خواهد انداخت. تنها معیار برای ارزیابی موفقیت یک کانال بازاریابی مربوط به میزان نرخ تبدیلش نیست. با این حساب شما باید خودتان را برای حضور در کانال های مختلف آماده کنید. این امر تصویر منسجم و حرفه ای از برندتان در ذهن مشتریان ایجاد خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: بازاریابی در شبکه های اجتماعی برای کسب و کارها

امروزه بسیاری از برندها در شبکه های اجتماعی، نه برای افزایش نرخ تبدیل، بلکه نمایش وجهه حرفه ای شان حضور دارند. بنابراین ارزیابی شما از کانال های مختلف بازاریابی براساس نرخ تبدیل هر کدام به تنهایی ایده جذابی نخواهد بود. شما باید به جای چنین عملکردی در تلاش برای تعامل با مشتریان براساس اهداف بلندمدت کسب و کارتان باشید، در غیر این صورت شاید هرگز فرصتی برای تاثیرگذاری بر روی آنها پیدا کنید. همچنین ذهنیت مشتریان نیز نسبت به شما در طول زمان تغییرات منفی بسیار زیادی خواهد کرد. 

بدون تردید بازاریابی بین کانالی استراتژی ساده ای نیست. با این حال راهکارهای زیادی برای برندهای علاقه مند به چنین الگویی از بازاریابی وجود دارد. اگر شما هم مایل به استفاده از چنین استراتژی ای هستید، تلاش برای پرهیز از اشتباهات مورد بحث در این مقاله گام ابتدایی خوبی برای کسب و کارتان خواهد بود.