اغلب افراد نکات مختلفی در مورد اهمیت محتوای جذاب در دنیای بازاریابی شنیده اند. تعریف هایی این چنینی به طور معمول در قالب «محتوا پادشاه است» بیان می شود. کاربرد اصلی بازاریابی در معنای عام برای برندها ایجاد تمایز میان خود و رقباست. به این ترتیب امکان جلب نظر مشتریان به طور ویژه فراهم می شود. وقتی در مورد وضعیت کسب و کارها در دوران کنونی صحبت می کنیم، باید به تغییر و تحولات عرصه کسب و کار نیز توجه داشته باشیم. این امر موجب نگاه انتقادی به وضع موجود کسب و کارها می شود. الگوی بازاریابی محتوایی براساس نیاز تازه برندها در قرن جدید شکل گرفته است. بر این اساس فرآیند بازاریابی محتوایی ارزش های ما و سلیقه مشتریان را ترکیب می کند. این امر با هدف ایجاد پیوند نزدیک میان برند و مشتری صورت می گیرد. در نتیجه امکان تعامل سازنده میان هر دو طرف فراهم خواهد شد.
بدون تردید الگوی بازاریابی محتوایی شباهت بسیار زیادی به شیوه جذب مخاطبِ «ربایشی» دارد. این الگو مبتنی بر شناسایی سلیقه گروه های مختلف مشتری برندمان و تلاش برای استفاده از اطلاعات مان پیرامون سلیقه شان برای تولید محتوای بازاریابی جذاب است. درست به همین خاطر امروزه محتوای باکیفیت در حوزه بازاریابی و تبلیغات دارای اهمیت بسیار زیادی است. این نکته به طور ویژه برای کارآفرینان جوان و صاحبان کسب و کارهای نوپا اهمیت دارد.
بازاریابی محتوایی یکی از الگوهای رایج و آشنا برای صاحبان کسب و کارهاست. براساس یک نگاه کلی، بازاریابی محتوایی زیرشاخه بازاریابی دیجیتال محسوب می شود. هدف اصلی در اینجا تولید محتوای جذاب به شیوه دیجیتال و انتشار آن از طریق کانال های ارتباطی نظیر شبکه های اجتماعی است. مزیت اصلی این الگو کاهش چشمگیر هزینه برندها در زمینه تبلیغات و بازاریابی است بنابراین مشاهده جهت گیری بسیاری از برندها در راستای استفاده از این الگو جای تعجب ندارد.
یکی از نکات مهم در زمینه بازاریابی محتوایی بحث شکل دهی به محتوا پیش از تلاش برای یافتن ابزارهای مناسب در راستای انتشار بهینه اش است. اشتباه اغلب برندها پیگیری همزمان این دو موضوع است. نتیجه این امر ناکامی در زمینه مدیریت هر دو مفهوم خواهد بود. به این ترتیب ما نتیجه دلخواه از فرآیند بازاریابی مان کسب نخواهیم کرد. توصیه من در بخش شکل دهی به محتوای بازاریابی معطوف به راهکارهای استفاده از ساختارهای مناسب برای نمایش محتوای بازاریابی است. در ادامه برخی از موارد مهم در این زمینه را بررسی خواهیم کرد.
مطلب مرتبط: اهمیت بازاریابی محتوا در چیست؟
بارگذاری محتوا در شبکه های اجتماعی
مردم در طول روز محتوای آنلاین بسیار زیادی مشاهده می کنند. حجم وسیعی از این محتواها در شبکه های اجتماعی بارگذاری می شود. نتیجه این امر اهمیت روزافزون شبکه های اجتماعی در زندگی ماست. وقتی یک ابزار و فناوری نوین در زندگی مردم نفوذ عمیقی پیدا می کند، جلب توجه برندها طبیعی خواهد بود. حضور شرکت های مختلف در پلتفرم های اجتماعی نظیر اینستاگرام با استفاده از این نکته قابل تبیین است.
امروزه اغلب برندها دارای سایت و اکانت رسمی در شبکه های اجتماعی هستند. نکته مهم در این میان تلاش برای تولید محتوا در قالب پست ها یا استوری های اینستاگرام یا هر پلتفرم مدنظرمان است. این امر انسجام و قدرت تاثیرگذاری بیشتری به ما خواهد داد. متاسفانه بسیاری از برندها تفاوت های قالب محتوا در شبکه های اجتماعی مختلف را به خوبی درک نمی کنند. به همین خاطر محتوای آنها در شبکه های اجتماعی گوناگون در عمل هیچ فرقی با هم ندارد. مخاطب به هنگام مشاهده محتوای سایت یا اکانت رسمی برند ما به دنبال کسب اطلاعات کاربردی و موردنیازش است، بنابراین باید محتوای مورد نیاز مخاطب در قابی مناسب به وی ارائه شود. در غیر این صورت رابطه ما با مخاطب هدف از پایداری مطلوبی برخوردار نخواهد شد.
نقش وبلاگ ها
شاید راه اندازی وبلاگ برای کسب و کار در نگاه نخست بیش از حد ساده به نظر برسد. نکته مهم درخصوص ساختار وبلاگ امکان نگارش و به اشتراک گذاشتن محتوای طولانی تر است. فضای شبکه های اجتماعی و سایت رسمی برندها کشش لازم برای بارگذاری محتوای بلند را ندارد. همین امر ضرورت راه اندازی وبلاگ را دوچندان می کند. نکته مهم در اینجا ضرورت بررسی مسائلی فراتر از سطح برندمان است. به عبارت دیگر، وبلاگ ما نباید بدل به سایت خبری برندمان شود. استفاده از تحلیل های کاربردی و همکاری با کارشناس های ماهر به منظور تولید محتوا ایده جذابی محسوب می شود.
براساس تجربه اغلب برندهای بزرگ، راه اندازی وبلاگ رسمی برای کسب و کار وضعیت مدیریت سئو برندها را نیز بهبود می بخشد، بنابراین تولید و انتشار محتوا در این قالب نیز مناسب خواهد بود.
تولید و انتشار محتوای ویدئویی
امروزه محتوای ویدئویی از محبوبیت بسیار زیادی میان مردم برخوردار است. براساس گزارش موسسه فوربس تا سال 2023 بیش از 80درصد از کل ترافیک آنلاین سراسر دنیا به تماشای ویدئو اختصاص خواهد یافت. بدون تردید تولید محتوای ویدئوی جذاب نقش مهمی در جلب نظر مشتریان هدف دارد. مزیت اصلی محتوای ویدئویی جلب به مراتب بیشتر نظر و تعامل مشتریان است. به همین خاطر باید راه اندازی این بخش در تیم بازاریابی مان را مدنظر داشته باشیم.
شیوه های جهت بخشی به کسب و کار از سوی بازاریابی محتوایی
1. افزایش شهرت برند
کسب اعتبار و شهرت مناسب در دنیای کسب و کار اهمیت بسیار زیادی دارد. بی تردید شهرت و اعتبار یک شبه حاصل نمی شود، بنابراین ما نیازمند استفاده از ابزارهای مناسب در این راستا هستیم. یکی از ابزارها و شیوه های مناسب برای افزایش شهرت برند معطوف به بازاریابی محتوایی است. نکته مهم در این بحث ماهیت بلندمدت کسب موفقیت در دنیای بازاریابی است. متاسفانه بسیاری از برندها در تلاش برای کسب نتایج کوتاه مدت هستند. این امر موجب ناتوانی شان در برنامه ریزی بلندمدت و سپس شکایت از عدم دستیابی به نتایج دلخواه می شود.
مهم ترین نکته در زمینه جهت دهی به کسب و کار از طریق بازاریابی محتوایی ایجاد احساس اعتماد دوجانبه میان برند و مشتریان است. اگر مشتریان به برند ما اعتماد نداشته باشند، تمام سعی و تلاش ما بی نتیجه باقی می ماند. مفهوم اعتماد در دنیای کسب و کار در طول زمان شکل می گیرد بنابراین باید صبر و شکیبایی لازم برای تحقق هدف مورد نظر به خرج داد.
2. تقویت انگیزه گفت وگو پیرامون برند
یکی از معیارهای موفقیت کمپین های بازاریابی و تبلیغات برندها افزایش میزان گفت وگوی آنلاین درباره محصولات یا خودشان است. امروزه گفت وگوهای آنلاین و واقعی بسیار زیادی پیرامون برندهای بزرگ مانند اپل جریان دارد. مزیت این امر برای برند اپل یادآوری مداوم نام و محصولاتش در ذهن مخاطب است.
شاید تا همین چند سال پیش توسعه گفت وگوها پیرامون برند امری معطوف به انگیزه مشتریان محسوب می شد، اما در طول یک دهه اخیر الگوی تازه ای از تقویت گفت وگو و بحث پیرامون برند شکل گرفته است. براساس الگوی موردنظر وظیفه اصلی برندها تقویت گفت وگوها نیست، بلکه باید بر روی مدیریت گفت وگو تمرکز کرد. این امر موجب افزایش توان برندها برای تعامل با مشتریان می شود. وقتی بحث پیرامون برند ما هدفمند و همراه با مدیریت غیرمستقیم بازاریاب های مان باشد، ترغیب مشتریان به سوی خرید یا تعامل بیشتر آسان تر خواهد بود.
3. افزایش ترافیک سایت
تولید مداوم محتوای بازاریابی در سایت، شبکه های اجتماعی و وبلاگ برند موجب افزایش ترافیک نیز می شود. به این ترتیب ما فرصت معرفی برندمان به دامنه هرچه وسیع تری از مخاطب را خواهیم داشت. نکته مهم در اینجا مقایسه محدودیت های جلب نظر گروه وسیعی از مشتریان در گذشته با شرایط کنونی است. امروز به لطف اینترنت و شبکه های اجتماعی امکان تبادل اطلاعات در مدت زمانی اندک فراهم شده است، بنابراین دیگر نیازی به استفاده از شیوه های سنتی بازاریابی نیر رسانه های تلویزیونی نیست. مزیت شبکه های اجتماعی فراهم سازی محتوای مورد علاقه مشتریان همراه با امکان مشاهده آن در هر زمان دلخواه است.
مطلب مرتبط: بازاریابی محتوا به زبان ساده
اگر شما نیز به دنبال افزایش ترافیک سایت برندتان هستید، استفاده از الگوی تولید محتوای بازاریابی در سایت، شبکه های اجتماعی و وبلاگ را مدنظر داشته باشید.
4. شکل دهی به اعتبار و قدرت برند با محتوای ارزشمند
شکایت بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی نسبت به تبلیغات برندها سطح پایین کیفیت شان است. این امر علاوه بر ایجاد بی اعتمادی کلی نسبت به برندها، جایگاه پلتفرم مورد نظر را هم در نظر خدشه دار خواهد کرد. منظور من از کاربرد اصطلاح اعتبار و قدرت برند معطوف به سطح توانایی برندها برای تاثیرگذاری روانی بر روش مشتریان موجب اعتماد آنهاست. بدون تردید این امر اهمیت بسیار زیادی دارد. بدون جلب اعتماد مشتریان هیچ فرآیندی به سرانجام نخواهد رسید.
یکی از راهکارهای جالب برای کسب اعتبار و قدرت برای برند تعامل دوجانبه با مشتریان است. متاسفانه هنوز هم بسیاری از برندها عرصه بازاریابی و تبلیغات را محلی برای تک گویی تلقی می کنند. فعالیت تجاری و مدیریت کسب و کار در عصر کنونی نیازمند بازنگری در بسیاری از مفاهیم و پیش فرض های کارآفرینان است. یکی از این مفاهیم مربوط به ماهیت یکجانبه تعامل برند با مشتریان است. اگر در طول زمان شرایط تعامل دوجانبه مشتریان را فراهم نکنیم، مشاهده مهاجرت مشتریان مان به سوی سایر برندها امر عجیبی نخواهد بود.
5. ارتقا به جایگاه کارشناس حوزه تخصصی
برخی از برندها به دلیل اعتبار، سابقه و تخصص شان در حوزه کسب و کار در نگاه مشتریان جایگاهی فراتر از فروشنده صرف محصولات پیدا می کنند. توجه به برندهای بزرگ در این زمینه ضروری است. به عنوان مثال، برند مایکروسافت را مدنظر قرار دهید. این غول دنیای IT از چند جهت توان تاثیرگذاری انکارناپذیر بر روی مشتریان را دارد. وجه نخست ماجرا معطوف به سابقه مایکروسافت در زمینه تولید نرم افزار و رایانه های شخصی است. این برند از همان روزهای نخست توسعه رایانه ها و فناوری های پیرامونش در بازار حضور داشته است. مشتریان به همین خاطر نام مایکروسافت را طی دهه های اخیر همیشه در ذهن داشته اند.
وقتی مشتریان در تلاش برای خرید محصول مورد علاقه شان هستند، دسترسی به اطلاعات و توصیه های کاربردی را مدنظر قرار می دهند. این امر با هدف انجام خریدی بهتر پیگیری می شود. اگر برند ما توانایی ارائه توصیه های کاربردی به مشتریان را داشته باشد، آنگاه دیگر یک فروشنده صرف نخواهد بود. مشتریان به چنین برندهایی به عنوان مشاوری مطمئن و کارشناس حرفه ای نگاه می کنند بنابراین چنین برندهایی امکان فروش محصولات و خدمات در سطحی بسیار وسیع را خواهند داشت. همچنین فرآیند فروش آنها در مقایسه با برندهای عادی بسیار ساده تر می شود.
6. حضور طولانی مدت کاربران در سایت برند
مدت زمان حضور کاربران در سایت ها معیاری مناسب برای ارزیابی موفقیت کمپین بازاریابی یا تبلیغات آنها محسوب می شود. فرض اصلی در اینجا حضور بیشتر کاربران در سایت یک برند در پی علاقه شان به محتوایش است. هر کسب و کاری در ابتدای مسیر فعالیت آنلاین مخاطب اندکی در کنار خود دارد. این امر طبیعی محسوب می شود. کسب شهرت جهانی و گسترده از همان روزهای نخست امر غیرممکنی محسوب می شود. بنابراین نباید دامنه انتظارات مان را بیش از حد گسترده تعریف کنیم.
تولید محتوا براساس الگوی بازاریابی محتوایی در صورت ارزیابی درست سلیقه مشتریان موجب افزایش مدت زمان حضور کاربران در سایت ما خواهد شد. شاید این فرآیند در نگاه نخست ساده به نظر برسد، اما دشواری و پیچیدگی های بسیار زیادی دارد. از آنجایی که مدت زمان توجه کاربران اینترنتی به محتوای آنلاین، به طور ویژه تبلیغات، بسیار اندک است، باید ساز و کار مشخصی برای جلب نظر آنها داشته باشیم. این ساز و کار شامل الگوهای افزایش جذابیت بصری محتوا و بهبود وضع کیفی متن خواهد بود. فقط در این صورت امکان دستیابی به موفقیت برای ما فراهم خواهد شد.
7. بهبود وضعیت مدیریت سئو
مفهوم مدیریت سئو در طول دو دهه اخیر در کانون توجه بازاریاب ها و صاحبان کسب و کار قرار داشته است. این مفهوم شامل تمام ساز و کارها و الگوهای بهبود رتبه سایت برندمان در موتورهای جست وجو است. وقتی از موتورهای جست وجو صحبت می کنیم، به طور مشخص گوگل مدنظر قرار می گیرد. امروزه موتورهای جست وجوی بسیار زیادی در حال ارائه سرویس به کاربران هستند، اما هیچ کدام به اندازه گوگل شهرت ندارند. بنابراین سرمایه گذاری بر روی مدیریت سئو در گوگل اقدام منطقی خواهد بود.
مطلب مرتبط: 3 تغییر اساسی در دنیای بازاریابی محتوایی
الگوریتم طبقه بندی لینک های مختلف در گوگل براساس تحلیل سطح کاربرد کلیدواژه های مورد علاقه کاربران، مدت زمان حضور کاربران یک ماه اخیر در سایت و نظرات کاربران پیرامون هر پست سایت است بنابراین ما باید معیارهای چندگانه ای برای مدیریت سئو کسب و کارمان در دنیای آنلاین مدنظر داشته باشیم. خوشبختانه ایده پردازی خلاق برای تولید محتوا بخش قابل توجهی از این مشکلات را حل و فصل می کند، بنابراین تمرکز اصلی ما در فرآیند بازاریابی محتوایی و مدیریت سئو باید بر روی دستیابی به ایده های خلاقانه و نوآورانه باشد.
8. دستیابی به مخاطب هدف
فعالیت در دنیای کسب و کار بدون تعیین مخاطب هدف دشواری های بسیار زیادی دارد. مفهوم برنامه ریزی و تعیین استراتژی برای بازاریابی و تبلیغات در طول چند دهه اخیر اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. بی توجهی به این امر اغلب موجب سردرگمی برندها در فرآیند تولید محتوای بازاریابی می شود. گام نخست در تولید محتوای بازاریابی برنامه ریزی دقیق برای جلب نظر دامنه مشخصی از مشتریان است. هیچ کمپینی توان جلب نظر تمام مشتریان موجود در بازاری خاص را ندارد، بنابراین باید به طور هدفمند به دنبال مشتریان مناسب برندمان باشیم. بحث پیرامون هدف گذاری بر روی دامنه مشخصی از مشتریان یکی از نتایج مثبت بازاریابی محتوایی برای کسب و کارها محسوب می شود.
اشتباه بزرگ برخی از برندهای تازه کار عدم تعریف مشتری هدف پیش از اجرای کمپین بازاریابی است. به این ترتیب ما هیچ معیاری برای ارزیابی وضعیت کمپین ما و نحوه تاثیرگذاری اش بر روی مشتریان در اختیار نخواهیم داشت. خوشبختانه تعریف مشتری هدف کار چندان دشواری نیست. نکته مهم در این میان شناخت نحوه تاثیرگذاری محصولات برندمان بر روی مشتریان است. این امر به ما در راستای شناخت مشتریان دارای نیاز به محصول مان کمک خواهد کرد. به همین سادگی امکان دسترسی به مشتریان هدف و علاقه مند به برندمان فراهم خواهد شد.
9. تقویت روحیه رقابت پذیری
وقتی ما در حوزه بازاریابی فعالیت چندانی نداریم، به تدریج روحیه رقابت پذیری مان از دست می رود. این امر با بررسی روند شکست بسیاری از برندهای بزرگ و تجزیه شان به برندهای کوچک تر قابل مشاهده است. وقتی ما در رقابت مداوم با دیگر برندها در راستای تولید محتوای بازاریابی و محصولات بهتر هستیم، همیشه احساس آماده باش در قبال تغییرات احتمالی خواهیم داشت. همین سطح هوشیاری بالا موجب پاسخگویی مناسب به حوادث پیش رو و تغییرات مختلف حوزه کسب و کار می شود.
بدون تردید وسوسه خروج از دنیای رقابت بازاریابی برای اغلب کارآفرینان و صاحبان کسب و کار وجود دارد. اگر ما خود را ملزم به طراحی مداوم کمپین های بازاریابی محتوایی کنیم، دیگر با احتمال خروج از حوزه رقابت مواجه نخواهیم شد. ضرورت تقویت انگیزه رقابت در برندمان به طور مداوم همکاری با بازاریاب های حرفه ای به منظور تولید محتوای جذاب است. متاسفانه بسیاری از برندها در عمل طراحی و تولید محتوای بازاریابی به طور مداوم را بدل به فرآیند انتشار محتوای بی کیفیت می کنند. همین امر موجب شکل گیری انواع ذهنیت های منفی درباره برندمان نزد مشتریان خواهد شد.
10. ایجاد تمایز میان برندمان با رقبا
طراحی جلوه ای خاص و منحصر به فرد از برند آرزوی تمام شرکت ها محسوب می شود. شرکت های مختلف سالانه هزینه های سرسام آوری برای ایجاد تمایز چشمگیری میان خود با دیگر رقبا صورت می دهند. نکته جالب اینکه بسیاری از سرمایه گذاری های این حوزه در عمل هیچ سود قابل مشاهده ای برای برندها ندارد. این امر ناشی از فقدان برنامه منسجم برای سرمایه گذاری بر روی برندمان است. ما برای ایجاد تفاوت میان برندمان و رقبا نیازمند ایده های جذاب و منحصر به فرد هستیم. صرف اختصاص بودجه کلان موفقیت در این حوزه را تضمین نمی کند. جمع آوری اطلاعات کاربردی در مورد وضعیت حوزه کسب و کار، برندمان و مشتریان نقش مهمی در ایجاد تمایز دارد. منظور من از شناخت وضعیت کسب و کار به طور مشخص آگاهی از نقش رقبا در بازار و استراتژی شان برای موفقیت در تعامل با مشتریان است.
مطلب مرتبط: 15 مهارت ضروری برای بازاریابی محتوایی
11. کارایی در تمام حوزه های کاری
یکی از نکات جالب الگوی بازاریابی محتوایی مربوط به کارایی اش در اغلب زمینه های کاری است. امروزه اغلب الگوهای بازاریابی برای گونه خاصی از کسب و کارها مناسب تشخیص داده می شود بنابراین در چنین فضایی اتکا بر روشی همه گیر مزیت اصلی برندها محسوب خواهد شد. یکی از نگرانی های صاحبان کسب و کارهای مختلف عدم کارایی الگوی بازاریابی محتوایی در مورد برندشان است. تجربه من در این زمینه کارایی این الگو برای برندهای فعال در حوزه ورزش تا صنعت فولاد و تولید مصالح ساختمان را نشان می دهد. تنها نکته مهم در اینجا یافتن ایده ای مناسب برای ترکیب فعالیت کسب و کارمان با آن است. به عنوان مثال، برند نایک با انتخاب شعار «فقط انجامش بده» به خوبی زمینه اصلی فعالیتش در حوزه تولید لوازم ورزشی را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است.
نتیجه گیری
استارت آپ ها به طور معمول علاقه ای به صرف هزینه گزاف برای ساماندهی بخش بازاریابی ندارند. این امر نتیجه منطقی شروع تازه فعالیت در دنیای کسب و کار است. وقتی ما با محدودیت بودجه مواجه هستیم، باید راهکارهایی برای کاهش هزینه ها پیدا کنیم. یکی از اشتباهات برندها صرف نظر کلی از حوزه بازاریابی است. توصیه من در این بخش توجه به الگوهای کم هزینه بازاریابی است. با توجه به بحث های آتی درباره جهت دهی به استارت آپ ها و کسب و کارها با استفاده از الگوی بازاریابی محتوایی انتخاب شیوه ای کم هزینه نیاز به تامل چندانی ندارد. مزیت اصلی الگوی بازاریابی محتوایی در کنار انطباق پذیری با کسب و کارهای مختلف امکان ساماندهی آن با بودجه اندک است. به همین خاطر استفاده از آن گزینه مناسبی برای استارت آپ ها محسوب می شود.