صاحبان کسب و کار هر روز تصمیم های زیادی می گیرند. بدون تردید اهمیت تمام تصمیم های ما در دنیای کسب و کار یکسان نیست. برخی از تصمیم های ما دارای اهمیت به مراتب بیشتری در مقایسه با دیگر موارد است. این امر از طریق ارزیابی تاثیر تصمیم موردنظر بر روی سرنوشت کسب و کارمان قابل فهم خواهد بود. اغلب صاحبان کسب و کار به هنگام مواجهه با تصمیم های دشوار پاسخ های از پیش تعیین شده ای ندارند. همین امر فرآیند تصمیم گیری را مهم جلوه می دهد. بدون شک تلاش برای تصمیم گیری براساس معیارها یا مبانی غیرمطمئن ایده مناسبی نخواهد بود. همه برندها در تلاش برای کاهش میزان ریسک های موجود هستند بنابراین در زمینه تصمیم گیری نیز باید از الگوی مشابهی استفاده کرد.
مواجهه با تصمیم های مهم و دشوار موجب ایجاد نگرانی و استرس زیادی در صاحبان کسب و کار می شود. این امر توانایی ما در زمینه اتخاذ تصمیم های درست را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. اغلب مدیران و مسئول های تصمیم ساز در برندهای بزرگ گاهی اوقات با شرایط دلهره آوری در زمینه اتخاذ تصمیم های مهم مواجه شده اند. این شرایط به طور معمول همراه با نگرانی زیادی نسبت به نتیجه نهایی تصمیم موردنظر است.
هدف اصلی مقاله کنونی کمک به کارآفرینان و صاحبان کسب و کار برای تصمیم گیری بهتر است. این امر با بررسی سه پرسش اساسی در زمینه کسب و کار دنبال خواهد شد.
هدف اصلی برند ما چیست؟
ما توانایی تعیین اهداف بسیار زیادی برای کسب و کارمان داریم. کارآفرینان به طور معمول در طول روز افکار پراکنده بسیار زیادی دارند. تلاش برای تبدیل افکار پراکنده به ایده های تجاری اغلب موجب افزایش سریع اهداف کاری می شود. بسیاری از مواقع اهداف کاری موجب ایجاد شرایط تصمیم گیری دشوار برای افراد می شود.
مطلب مرتبط: سؤالاتی که پیش از تصمیم گیری های بزرگ باید از خودتان بپرسید
نکته مهم در این میان پرسش درباره دلیل تصمیم گیری درباره موضوع موردنظر است. بسیاری از اوقات کسب و کار ما با تصمیم گیری های غیرضروری دچار مشکل می شود. این امر نتیجه طبیعی افزایش گزینه های پیش روی برندمان برای فعالیت است. اغلب برندهای بزرگ در شروع یک یا دو هدف اصلی داشته اند. این امر به فعالیت آنها نظم منحصر به فردی بخشیده است. ما نیز باید از افزایش سریع اهداف کاری برندمان پرهیز کنیم. در غیر این صورت به طور مداوم با تصمیم گیری های دشوار مواجه خواهیم شد.
نکته مهم در زمینه تصمیم گیری توجه به منابع در دسترس است. گاهی اوقات یک پاسخ مناسب به شرایطی دشوار نیازمند استفاده از منابع بسیار زیادی است. اگر برند ما دارای بودجه محدودی باشد، امکان پیگیری مناسب پاسخ پرهزینه را نخواهد داشت. توجه به این نکات به هنگام تصمیم گیری اهمیت بسیار زیادی دارد.
تصمیم گیری براساس ترس یا باور؟
برخی از کارآفرینان در شرایط دشوار و دلهره آور مجبور به اتخاذ تصمیم های مهم می شوند. این امر بر روی کیفیت تصمیم گیری های آنها تاثیر انکارناپذیری دارد. وقتی ما از سر ترس اقدام به تصمیم گیری می کنیم، شرایط را به طور مناسب مورد بررسی قرار نخواهیم داد. این امر موجب کاهش کیفیت تصمیم گیری ما خواهد شد. حفظ اعتماد به نفش نقش مهمی در اخذ تصمیم های مهم دارد. همچنین باید استفاده از راهنمایی های دیگران را نیز مدنظر قرار داد. اغلب اوقات ما دارای تخصص کامل در زمینه تصمیم گیری نیستیم. بنابراین استفاده از راهنمایی افراد دارای تخصص و تجربه مناسب ضروری خواهد بود.
تصمیم گیری براساس باور و اعتماد به نفش بالا بدون آگاهی از شرایط پیش رو امکان ناپذیر است. اغلب مدیران موفق به هنگام مواجهه با شرایط تصمیم گیری دشوار اقدام به شناخت هرچه بهتر شرایط می کنند. به این ترتیب تصمیم گیری آنها براساس باور عمیق به راهکارهای مناسب خواهد بود.
کارآفرینان اغلب در فرآیند تصمیم گیری های مهم دچار مشکل می شوند. این امر همراه با اتلاف وقت گسترده در زمینه تصمیم گیری های دارای اهمیت است. به این ترتیب در عمل یک تصمیم مهم در مدت زمانی طولانی اتخاذ خواهد شد. نکته جالب اینکه در نهایت نیز مدیران موردنظر باور عمیقی به تصمیم گرفته شده ندارند.
چه کسی مسئولیت تصمیم موردنظر را برعهده دارد؟
امروزه فرآیند تصمیم گیری در شرکت ها معطوف به یک نفر نیست. این امر ناشی از ایجاد بخش های مختلف در شرکت و نیاز به همکاری نزدیک اعضای شرکت برای اتخاذ تصمیم های مهم است، بنابراین در عمل افراد مختلفی در فرآیند تصمیم گیری های مهم شرکت دارند. نکته مهم در این میان تعیین فرد مسئول در زمینه تصمیم موردنظر است. وقتی مسئولیت تصمیم متوجه یک نفر باشد، وی براساس شناخت تخصصی از مسئله اقدام به استفاده از ابزارهای کمکی خواهد کرد. وقتی تجربه یک نظر در زمینه ای خاص بیشتر است، تصمیم گیری با مسئولیت وی نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت.
مطلب مرتبط: شیوه های تصمیم گیری
گاهی اوقات ما در شرایط تصمیم گیری بدون ارتباط با مهارت مان قرار می گیریم. این امر اغلب موجب بروز خطا در فرآیند تصمیم گیری می شود. اغلب ما شجاعت لازم برای اعلام عدم تخصص در یک حوزه تصمیم گیری را نداریم. همین امر موجب اخذ تصمیم حتی در شرایط عدم آگاهی از مسئله موردنظر می شود. توصیه نهایی من در این مقاله واگذاری مسئولیت تصمیم های مهم و خارج از محدوده تخصص مان به دیگران است. این امر بیانگر میزان تعهد ما نسبت به شرکت و نقش مان در آن خواهد بود.