یکی از مهم ترین سرمایه های هر برندی سطح تعاملش با کاربران در دنیای آنلاین است. این امر حتی از نرخ رشد فالوورهای اکانت مان در شبکه های اجتماعی نیز ارزش بیشتری دارد. اگرچه وضعیت برندمان در شبکه های اجتماعی اهمیت بسیار زیادی دارد، اما وضعیت تعامل مخاطب با محتوای برندمان در دنیای آنلاین بیانگر میزان انطباق آن با سلیقه مخاطب خواهد بود. به همین خاطر توجه به میزان جذب تعامل محتوای برندمان اهمیت بسیار بالایی دارد.
براساس گزارش مشترک گوگل و AdAge میزان تعامل کاربران با محتوای هر برند نقش انکارناپذیری در افزایش فروش آن دارد. وقتی مشتریان از محتوای یک برند خوش شان بیاید، تمایل بیشتری به خرید محصولات آن برند خواهند داشت. امروزه یکی از چالش های اصلی هر برندی تلاش برای فروش آنلاین محصولاتش است. توانایی یک برند در زمینه اقناع مخاطب مهم ترین گام برای فروش آنلاین محسوب می شود. به همین دلیل برندهای بزرگ و معتبر مشکل چندانی برای فروش آنلاین محصولات شان ندارند. چالش اصلی پیش روی برندهای متوسط و کوچک است. چنین برندهایی اعتبار و شهرت بالای غول های دنیای کسب و کار را ندارند. به همین خاطر جلب تعامل مخاطب برای آنها دشوارتر خواهد بود.
بدون شک برخی از الگوهای تولید محتوا توان جذب مخاطب بیشتری خواهد داشت. این امر به خوبی در واکنش کاربران به انواع مختلف محتوای آنلاین مشخص می شود. اگر ما به دنبال دستیابی به مخاطب هدف در دامنه ای وسیع هستیم، باید نسبت به استفاده از الگوهای تاثیرگذاری تولید محتوای جذاب حساسیت نشان دهیم. فقط در این صورت امکان موفقیت ما در دنیای بازاریابی و فروش فراهم خواهد شد. در ادامه پنج راهکار مناسب را در این زمینه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
مطلب مرتبط: چگونه محتوای جذاب تری برای مخاطب تولید کنیم؟
1. نمایش اشتیاق برای ایجاد ارتباط
برندها شیوه های مختلفی برای جلب توجه و تعامل مخاطب به کار می برند. بدون تردید بررسی تمام شیوه ها در مقاله کنونی امکانپذیر نیست، بنابراین باید به بررسی بهترین الگو اکتفا کرد. من نمایش اشتیاق برندمان برای تعامل هرچه نزدیک تر با مشتریان را راهکار مناسبی قلمداد می کنم. بر این اساس کاربران به خوبی علاقه و تمایل برند ما به تعامل نزدیک را مشاهده خواهند کرد. ایراد اصلی اغلب برندها فعالیت فاقد روح و انگیزه در راستای جلب توجه مخاطب است. بی تردید هیچ کس واکنش مطلوبی به یک کمپین یا تبلیغ فاقد هیجان نشان نخواهد داد. با افزودن هیجان به اقدامات برندمان امکان جلب نظر مخاطب فراهم خواهد شد.
بی شک دنیای کسب و کار همراه با شکست های فراوانی است. کارآفرینان بزرگ همیشه تجربه شکست های متعدد دارند. همین امر آنها را بدل به کارآفرینانی بهتر می کند. در مقیاسی وسیع تر، ما باید به دنبال درس گرفتن از اشتباهات و شکست های برندمان باشیم. افزایش توان و قدرت برندمان در برابر آسیب پذیری و شکست اهمیت بسیار بالایی دارد. بهترین نمونه در این میان برند نایک است. این برند در طول دوران فعالیتش بارها شکست خورده، اما هیچ گاه تسلیم نشده است.
2. نمایش اعتبار و توجه به تغییر سلیقه مشتریان
کسب و کار در پیوند عمیق با سلیقه مشتریان قرار دارد. برندهای معتبر همیشه سلیقه مشتریان را به خوبی پیش بینی می کنند. این امر به آنها فرصت تولید محصولات مختلف مطابق با میل مشتریان را می دهد. نکته مهم در اینجا نمایش اعتبار برندمان از طریق شناخت درست مشتریان است. امروزه بسیاری از برندها در عمل پیشنهادهای نه چندان جذاب برای مشتریان آماده می کنند. ریشه این مشکل طراحی محصول بر پایه سلیقه تیم مدیریتی شرکت است. همیشه احتمال تفاوت نظر تیم مدیریتی با سلیقه عمومی مشتریان وجود دارد. به همین خاطر اغلب برندهای کوچک با مشکلات عمده ای در زمینه تعامل با مشتریان مواجه هستند.
اعتبار یک برند طی فرآیندی بلندمدت پدید می آید. اشتباه برخی کارآفرینان تلاش برای طی این مسیر در مدت زمانی کوتاه است. بر این اساس برندها مجبور به پذیرش ریسک های بزرگی می شوند. اغلب اوقات نتیجه چنین ریسک هایی شکست برندها در دستیابی به اهداف شان خواهد بود.
3. توسعه برند با برگزاری طرح های پژوهشی
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، شناخت مشتریان اهمیت بسیار زیادی دارد. شناخت مشتریان امکان برنامه ریزی و طراحی استراتژی های کاربردی را فراهم می سازد. برندهای بزرگ همیشه استراتژی های دقیقی برای جلب نظر مشتریان دارند. به همین خاطر هیچ گاه با چالش های عمیق در زمینه ارتباط با مشتریان مواجه نمی شوند. پرسش اصلی بسیاری از مدیران در برندهای تازه کار نحوه دستیابی به دانش و تجربه ای برابر با برندهای بزرگ است. توصیه من در این بخش توجه به بخش توسعه و تحقیقات است. متاسفانه بسیاری از برندهای کوچک به این بخش نگاه جدی ندارند، بنابراین در عمل برندهای کوچک هرگز به سوی راه اندازی بخش توسعه و تحقیق نمی روند.
وقتی ما از بخش توسعه و تحقیقات کارآمد برخوردار باشیم، امکان ارائه اطلاعات دقیق به مشتریان فراهم می شود. براساس مطالعه موسسه Venngage بر روی مشتریان آمریکایی 40درصد از آنها مشاهده نمودارهای گرافیکی را همراه با سطح بالایی از تاثیرگذاری در تصمیم گیری برای خرید ارزیابی کرده اند. این امر در راستای افزایش تاثیرگذاری محتوای بصری در حوزه کسب و کار و بازاریابی قابل تحلیل است. به هر حال هدف اصلی برندها در این بخش کاملا مشخص است: تلاش برای دستیابی به اطلاعات کاربردی درباره مشتریان از طریق توسعه بخش تحقیقات.
4. تولید محتوای آموزشی برای مشتریان
امروزه مردم از اینترنت استفاده های بسیار زیادی می کنند. یکی از استفاده های کاربردی کاربران یافتن محتوای آموزشی است. ما به عنوان یک برند نوآور باید توجه ویژه ای به تولید محتوای آموزشی داشته باشیم. به این ترتیب توجه مخاطب به حضور برند ما در دنیای آنلاین جلب خواهد شد.
نکته جالب در مورد تولید محتوای آموزشی عدم نیاز به طراحی آن براساس نیاز مستقیم کاربران است. گاهی اوقات ما باید مهارت های کاربردی را بدون توجه به وضعیت عمومی کاربران به آنها آموزش دهیم. این امر همراه با مقداری عنصر غافلگیری خواهد بود. به همین خاطر تاثیر مطلوبی بر روی مخاطب دارد.
مطلب مرتبط: 5 نمونه از جذاب ترین محتوا در شبکه های اجتماعی
5. تقویت روحیه مخاطب برای تبدیل شدن به انسانی بهتر
امروزه اغلب مردم در تلاش برای بهبود شخصیت شان هستند. در این میان هیچ چیز به اندازه فعالیت برندها برای تقویت این روحیه تاثیرگذار نیست. ما باید همیشه در کنار مشتریان مان باشیم. بخشی از این وظیقه شامل کمک به آنها برای تقویت مهارت ها و کسب ارزش های اخلاقی است. بخش دیگر نیز تقویت مداوم انگیزه آنها خواهد بود. در این مسیر همکاری با مربی های ماهر در زمینه ارتقای توانمندی های شخصیتی گزینه مناسبی خواهد بود. وقتی مخاطب برند ما بدل به فردی بهتر شود، همیشه کمک های برند ما را به یاد خواهد داشت، بنابراین نام برند ما در ذهن مخاطب جاودانه می شود.