بازاریابی هوشمندانه در شبکه های اجتماعی: 9 هدفی که همه باید دنبال کنند!

اگر با دقت به اطراف تان نگاه کنید، همه چیز به سرعت نور در حال هوشمند شدن است. از موبایل گرفته تا ساعت و حتی دستیارهای ریز و درشت، همه و همه در تب هوشمندسازی قرار گرفته اند. انگار که هر چیزی در این دنیا که پسوند هوشمند را یدک نکشد، متعلق به عصر حجر است. در این بین بازاریاب ها هم چاره ای به غیر از همراهی با این موج بزرگ ندارند. هرچه باشد بخش اصلی کار بازاریاب ها شناسایی ترندهاست. وقتی هم صحبت از هوشمندسازی باشد، بی شک هیچ کس توانایی مقاومت در برابر آن را نخواهد داشت. 

بی شک بازاریابی هوشمندانه هیچ شباهتی به نصب سیستم عامل اندروید روی بازاریاب ها ندارد (خب مگر اینجا لوکیشن فیلم های علمی- تخیلی است؟). در عوض تمرکز اصلی روی انتخاب اهداف درست قرار دارد؛ اهدافی که با کمترین هزینه ممکن شما را به سرمنزل مقصود برساند. اینطوری نه ولخرجی زیادی کرده اید، نه خیلی اعصاب تان خورد شده است. تازه کلی از رقبا هم جلو خواهید افتاد؛ به همین سادگی.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کاری در این دنیا باید هوشمندانه انجام شود. البته منظور ما فقط یک اسم خشک و خالی نیست، بلکه انتخاب متفاوت اهداف در عرصه بازاریابی است؛ چراکه شما نمی توانید در بازار کلاغ سیاه را رنگ کرده و به جای قناری بفروشید. وقتی هم درباره بازاریابی هوشمند فکر می کنیم، احتمالا اول از همه شبکه های اجتماعی به ذهن آدم می رسد. هرچه باشد این روزها مردم بیشتر در اینستاگرام یا یوتیوب زندگی می کنند تا دنیای واقعی. پس اگر دوست دارید یک بار برای همیشه اهداف بازاریابی ‏تان را هوشمندسازی کنید و در پلتفرم های اجتماعی خوش بدرخشید، آب دست تان است زمین گذاشته و با ما همراه شوید. 

مطلب مرتبط: استراتژی های بازاریابی هوشمندانه برای کسب و کارهای خانگی

اسمارت مارکتینگ در شبکه های اجتماعی

استادی را در نظر بگیرید که سر کلاس هنر درباره نقاشی صحبت می کند. بی شک الگوهای بی نهایت زیادی در دنیا برای نقاشی وجود دارد، اما سر کلاس باید همه الگوها را با هم جمع بست. وگرنه حتی یک دقیقه هم امکان مدیریت کلاس وجود نخواهد داشت. ماجرا در عرصه شبکه های اجتماعی هم دقیقا این طوری است. اگر قرار باشد شما برای هدف گذاری در هر شبکه اجتماعی یک دوره آموزشی 15 ساعته طی کنید، دست آخر وقتی شروع به مارکتینگ خواهید کرد که ماراتن اصلی تمام شده و مدال ها نیز بین برندگان توزیع شده است!

ما در این مقاله قصد داریم به جای وقت تلف کردن با تاکید وسواس گونه بر روی انواع شبکه های اجتماعی یک راست برویم سر اصل مطلب. پس هر پلتفرمی که چشم تان را گرفته با اهداف مورد بحث ما در ادامه هماهنگی خواهد داشت. اجازه دهید بدون هیچ مقدمه چینی کلیشه ای برویم سراغ اصل کار.

افزایش آگاهی مشتریان از برند: هدفی همیشه هوشمند

چند نفر در بازار اسم برند شما را شنیده اند؟ این سوال شاید خیلی ناگهانی به نظر برسد، اما اگر نتوانید جواب مطمئنی به آن بدهید، اوضاع تان حسابی به هم خواهد ریخت. این روزها خیلی از برندها میلیون ها دلار در سال برای بازاریابی هزینه می کنند. قبول دارم آرزوی هر بازاریابی داشتن چنین بودجه هایی است، اما حتی اگر شما تا این حد خوش شانس هم باشید دلیل نمی شود همینطور الکی ولخرجی کنید. شاید مشتریان در بازار به خوبی برند شما را می شناسند. شاید هم اعتمادشان به شما در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. اگر این فرض ها را گوشه ذهن داشته باشیم، آن وقت بریز و بپاش در دنیای مارکتینگ فقط پول هدر دادن است؛ نه چیزی بیشتر!

یک هدف هوشمندانه به جای ولخرجی های سنتی در بازار تلاش برای افزایش آگاهی مشتریان از برند است. همانطور که یک قهرمان ورزشی به مرور زمان اسمش سر زبان ها می افتد، شما هم قرار نیست یک شبه اسم تان چهار گوشه دنیا را پر کند. پس کمی روی صبر و تحمل تان کار کنید. در این بین هم سه معیار کاملا ساده برای ارزیابی میزان آگاهی مشتریان از برندتان در شبکه های اجتماعی هست که باید از بر شوید:

•    تعداد فالوورهای برندتان در شبکه های اجتماعی

•    مقدار تعامل روزانه، هفتگی و ماهانه کاربران با محتوای بازاریابی برند شما

•    نرخ افزایش به اشتراک گذاری محتوای شما، منشن و ری توییت محتوای برندتان

اگر سه معیار بالا به طور مداوم رو به رشد هستند، شما در وضعیت بی نهایت خوبی قرار دارید. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم سری که درد نمی کند، هیچ وقت نباید دستمال بست. پس فقط وقتی اوضاع تان ایده آل نیست سراغ تغییر در اهداف بازاریابی ‏تان بروید. یادتان باشد هرچه مشتریان بیشتر شما را بشناسند، دور و بر برندتان شلوغ تر خواهد بود. برای این کار هم به جای تبلیغات هزینه بردار باید سراغ تبدیل مشتریان به سفیران برندتان بروید. به زبان خودمانی، شما با ارائه خدمات عالی به مشتریان فعلی عملا کاری می کنید آنها دوستان شان را به سمت شما هدایت کنند. نتیجه کار هم سود بیشتر خواهد بود؛ نه چیزی دیگر.

مطلب مرتبط: بازاریابی هوشمندانه در رسانه های اجتماعی

افزایش ترافیک سایت: آماده بازگشت امپراتوری سایت ها باشید!

خیلی ها فکر می کنند با ظهور شبکه های اجتماعی دیگر سایت ها از مد افتاده اند. راستش را بخواهید تا همین یک دهه قبل تمام بازاریاب ها اینطوری فکر می کردند، اما ماجرا اینقدرها هم ساده نیست. هنوز هم تولید محتوای تخصصی در سایت برند یا حتی وبلاگ ‏ها طرفداران پر و پاقرصی دارد. به علاوه، فروش آنلاین بعد از پاندمی کرونا رشد تصاعدی دارد. پس اگر شما دور سایت تان را خط بکشید، دو دستی فروش تان را با سر به زمین زده اید. 

دومین هدف هوشمندانه ای که ما برای بازاریابی پیشنهاد می کنیم، افزایش ترافیک سایت است. با این کار نه تنها فروش شما بیشتر می شود، بلکه یک بار برای همیشه از شر معمای سئو هم خلاص خواهید شد. اگر حرف ما را قبول ندارید، کافی است سری به سایت برندهای بزرگ بزنید. خب اگر داشتن سایت اینقدر بی فایده بود، بی شک ایلان ماسک یا جف بزوس خیلی زودتر از اینها سایت تسلا یا آمازون را تعطیل می کردند. فکر می کنم کم کم باور سنتی تان درباره انقراض سایت ها در حال ترک خوردن است، مگر نه؟

اگر شما مطمئن شده‎اید مدیریت سایت در این روزگار هدف بی خودی نیست، ما چند تا معیار دست اول برای ارزیابی آن داریم:

•    تعداد بازدیدکنندگانی که از اکانت تان در شبکه های اجتماعی به سایت منتقل شده اند

•    درصد رشد ترافیک سایت بعد از به اشتراک گذاری لینکش در شبکه های اجتماعی

•    تغییر در میانگین زمان حضور کاربران در سایت (ترجیحا به دقیقه)

سه معیار طلایی بالا به شما اطلاعات خوبی برای ارزیابی میزان موفقیت تان در دستیابی به این هدف هوشمند می دهد. اگر شما هم سایت تان آرام آرام در حال تجربه مرگ تدریجی است، استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند جان تازه ای به آن بدهد. البته یادتان باشد قرار نیست شما در اینستاگرام یا توییتر فقط درباره سایت تان حرف بزنید. در عوض گاهی اوقات کارتان را متفاوت تر پیش برده و به مشتریان فرصت مشاهده محتوای دلخواه شان را بدهید. وگرنه خیلی زود اکانت تان هم مثل سایت رسمی سوت و کور خواهد شد. 

تعامل بیشتر کاربران با برند: به وقت سئو در شبکه های اجتماعی

وقتی صحبت از سئو می شود، همه فکر می کنند باید مطابق میل گوگل رفتار کنند. انگار که سئو اصلا از سوی کارشناس های گوگل طراحی شده و هیچ کس نباید دست از پا خطا کند. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید بگوییم کاملا دراشتباهید؛ چراکه سئو فقط مخصوص گوگل یا حتی موتورهای جست وجو نیست. این روزها شبکه های اجتماعی هم الگوریتم های پیشرفته ای برای جست وجوی محتوا از طرف کاربران دارند. پس اگر شما دوست دارید همیشه برند شماره یک مشتریان باشید، باید سئو در یوتیوب، توییتر و ده ها پلتفرم دیگر را در گوشه ذهن تان داشته باشید. 

مطلب مرتبط: بهترین استراتژی های بازاریابی شبکه های اجتماعی

همانطور که در یک مسابقه فوتبال معیار اصلی برای تعیین برنده تعداد گل هاست، در سئو شبکه های اجتماعی هم معیار اصلی میزان تعامل کاربران با هر اکانت است. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید انتخاب تعامل بیشتر با کاربران به عنوان یک هدف کاملا هوشمند است، مگر نه؟

وقتی شما تعامل بیشتری با کاربران دارید، کم کم الگوریتم آن پلتفرم شما را در اکسپلور یا نتایج جست وجو بالاتر از بقیه نشان می دهد. البته این تعامل باید دوجانبه باشد. وگرنه شما با زیاده روی در این جاده یکطرفه عملا تبدیل به مزاحمی همیشگی برای کاربران خواهید شد.

ما در روزنامه فرصت برای ارزیابی میزان موفقیت در افزایش تعامل کاربران با برند چندتا معیار صاف و ساده داریم. اگر شما مدت هاست دنبال معیارهایی برای این کار هستید، کافی است شش دانگ حواس تان را به این سه تا معیار بدهید:

•    نرخ ماهانه تعامل کاربران با اکانت تان

•    نرخ به اشتراک گذاری یا بازنشر محتوای برند از سوی کاربران

•    نرخ تعامل کاربران با اکانت برند براساس بازه های زمانی (برای شناسایی بهترین زمان انتشار محتوا)

سه معیار بالا نه تنها توضیحات خوبی درباره وضعیت سئو اکانت تان می دهد، بلکه راز زمان طلایی برای انتشار محتوا را هم رو می کند. خب وقتی شما هم وضعیت فعلی هم زمان درست برای انتشار محتوا را دم دست داشته باشید، مگر دیگر دلیلی برای شکست در شبکه های اجتماعی باقی می ماند؟

ارتقای کیفیت خدمات مشتری: پیش به سوی دیجیتالی شدن

زمانی نه چندان دور مردم برای خرید جدیدترین نسخه آیفون ساعت ها پشت درهای اصلی این فروشگاه صف می کشیدند. شما را نمی دانم، ولی من که هنوز دلیل این همه عجله برای خرید از اپل را نمی دانم. هرچه باشد این محصولات به زودی در همه فروشگاه ها موجود می شود. پس چرا باید این همه عجله کرد؟ احتمالا بازاریاب های خبره در سراسر دنیا به فکر دغدغه های ذهنی امثال من بوده اند، چراکه چند سالی هست بخش فروش و از همه مهمتر خدمات مشتری را به شبکه های اجتماعی منتقل کرده اند. این یعنی دیگر خبری از معطلی های دور و دراز پشت خط های تلفن یا راهروهای شرکت های بزرگ نخواهد بود.

همانطور که تصور یک فیلم بدون بازیگران ممکن نیست، بخش خدمات مشتری هم بدون حضور کارشناس های خبره همیشه یک چیزی کم دارد؛ البته نه در دنیای مدرن! باور کنید یا نه، از 6-5 سال قبل به این طرف دیگر خبری از کارشناس های حرفه ای پشت سیستم های خدمات مشتری نیست. در عوض ربات های چت با هوش مصنوعی مثال زدنی آماده جواب دادن به سخت ترین سوال های دنیا هستند. از وقتی هم یادگیری ماشینی وارد بازار شده، ربات های چت حتی اگر جواب سوالی را بلد نباشند، مثل پژوهشگران حرفه ای جواب را از زیر سنگ هم که شده بیرون می کشند. با این حساب انتخاب خدمات مشتری بهتر با هوش مصنوعی به عنوان یک هدف هوشمندانه در زمینه مارکتینگ نباید خیلی دور از ذهن باشد، مگر نه؟

این روزها مشتریان دیگر حوصله گشت و گذار در قفسه فروشگاه های مختلف یا حتی انتظار طولانی برای دریافت خدمات مورد نیازشان را ندارند. انگار که همه چیز روی دور تند قرار گرفته و هر کسی از این دوی سرعت جا بماند، حتی یک پنی هم فروش نخواهد داشت. با این حساب شما باید حواس تان به تمام جزییات باشد. انتقال خدمات مشتری به شبکه های اجتماعی می تواند مهمترین گام در مسیر تبدیل شدن به قهرمان مشتریان باشد. اگر شما هم عزم تان را جزم کرده اید تا در این مسیر حرکت کنید، معیارهای ذیل به کارتان خواهد آمد:

•    سرعت پاسخگویی تان به پیام های مشتریان

•    تعداد سوالات دریافتی از مشتریان در شبکه های اجتماعی

•    میانگین رضایت کاربران از عملکرد تیم خدمات مشتری در شبکه های اجتماعی

وقتی شما معیارهای بالا را به خوبی اندازه گیری کنید، تکلیف تان با هدف هوشمند مربوط به خدمات مشتری روشن می شود. اگر از ما می‎شنوید، تا وقتی کارتان از همه رقبا بهتر نشده، حتی یک ثانیه هم نباید به درآوردن کفش های مسابقه تان فکر کنید، چراکه مشتریان یکپا منتقد بی رحم هستند. کافی است یک لحظه تنبلی کنید تا طوری دورتان را خط بکشند که نگو و نپرس.

مطلب مرتبط: 4 پرسش ضروری برای بهبود بازاریابی شبکه های اجتماعی

درک نیازهای مشتریان: بازاریابی هوشمندانه بر مدار مشتریان!

آیا تا به حال فکر کرده اید مشتریان از شما چه می خواهند؟ خب مردم که عاشق چشم و ابروی شما نیستند که همیشه اطراف تان پرسه بزنند. در عوض آنها نیازهایی دارند و اگر شما توانایی رفع آنها را داشته باشید، به تالار برندهای محبوب شان راه پیدا خواهید کرد. نکته کمدی ماجرا بی خبری یک عالمه کارآفرین از این مسئله مهم است. دقیقا به همین خاطر هم اغلب اوقات مشتری را مثل آب خوردن از دست می دهند. 

یکی از اهداف حرفه ای و صدالبته هوشمندانه برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی درک بهتر از مشتریان است. قبول دارم هر بازاریابی یک شناخت حدودی از مشتریان دارد، اما این اصلا دلیل خوبی برای بی خیالی نسبت به تغییر رفتار مشتریان نیست. هرچه باشد انتظارات و سلیقه مشتریان روز به روز تغییر می کند. پس به جای اینکه دست روی دست بگذارید، از ابزار شبکه های اجتماعی برای رمزگشایی از خواسته های مشتریان سود ببرید. اینطوری دیگر مشتریان مثل یک بمب ساعتی از دست تان منفجر نمی شوند (امیدوارم مثال ما خیلی شما را یاد بازی کانتر ننداخته باشد!).

شما برای کامل کردن پازل نیازهای مشتریان کافی است چندتا معیار دست اول داشته باشید. این معیارها به شما نقشه گنج مطمئنی برای کشف نیازهای به روز مشتریان هدیه می دهد. پس شش دانگ حواس تان را جمع کرده و معیارهای زیر را ارزیابی کنید:

•    آن مدل پست هایی که کاربران بیشتر از بقیه دوست دارند

•    شکایت ها و دغدغه های پرتکرار آنها که در کامنت ها یا فضای عمومی آنلاین مطرح می شود

•    انتظاراتی که در قالب پیام خصوصی با شما به اشتراک می گذارند

اگر شما به موارد بالا توجه کافی داشته باشید، خیلی زود قلق مشتریان دست تان می آید. آن وقت دیگر لازم نیست صبح تا شب نگران فروش نرفتن محصولات تان باشید. به علاوه، تصور سفارش های پی در پی و خالی شدن سریع انبار کالاهای تان هم خیلی دور از ذهن نخواهد بود. 

ارزیابی دقیق منشن ها: چه کسانی درباره شما حرف می زنند؟

فرض کنید شما در تیم بازاریابی با یکی از مدیران ارشد بخش فروش کار دارید. در این صورت احتمالا شماره داخلی او را گرفته و یک مکالمه دوستانه خواهید داشت. این مکالمه دوستانه در شبکه های اجتماعی معمولا در قالب منشن کردن کاربران روی می دهد. مثلا وقتی کسی در اینستاگرام یکی از دوستانش را زیر پستی خنده دار منشن می کند، یعنی دوست دارند او هم این محتوا را مشاهده کرده و از آن لذت ببرد. دقیقا به همین خاطر در شبکه های اجتماعی باید نام کاربری ساده ای انتخاب کرد. وگرنه هیچ کس حوصله منشن کردن شما زیر محتوای دیگران یا حتی خودش را نخواهد داشت. 

مطلب مرتبط: دنیای رنگارنگ بازاریابی شبکه های اجتماعی

یکی از اهداف هوشمندانه برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی سرک کشیدن در نظرات کاربران درباره برندتان است. اینکه دیگران چه نظری درباره شما دارند، فقط دغدغه ای مخصوص زندگی شخصی نیست. برندها هم باید مراقب تصویرشان در نگاه دیگران باشند. وگرنه خیلی زود اوضاع شان به هم خواهد ریخت. 

وقتی شما بدانید چه کسانی و کجا درباره برندتان صحبت می کنند، کارتان در بازار بی نهایت راحت می شود. هرچه باشد این موضوع از دو حالت خارج نیست. در وضعیت اول کاربران فقط از شما تعریف و تمجید می کنند. با این حساب ارزیابی منشن ها به شما فرصت خوبی برای آشنایی با مشتریان وفادارتان می دهد. در سناریوی دوم، کاربران حسابی از دست برندتان ناراضی هستند. در این صورت شما دست کم مشتریان ناراضی تان را پیدا می کنید. از این مرحله به بعد تمام فکر و ذکر شما باید بازیابی مشتریان از دست رفته باشد؛ درست مانند شخصیت اصلی بازی های ویدئویی که بعد از یک سقوط آزاد تمام عیار باید دوباره همه چیز را گل و بلبل کند!

افزایش تولید لید (Lead Generation): چه کسی مشتری بیشتر نمی خواهد؟

تولید لید یا به قول فرنگی ها لید جنریشن برای خیلی از کارآفرینان همیشه معمایی حل ناشدنی بوده است. ما در روزنامه فرصت امروز تولید لید را فرآیند جلب نظر مشتریان به محصولات برند تعریف می کنیم. به زبان خودمانی، هر کاری که شما برای جذاب تر ساختن محصولات برندتان انجام می دهید، نوعی تلاش برای تولید لید است. اگر شما مثل یک کارآگاه کارکشته در این زمینه عمل کنید، احتمالا خیلی زود محصولات تان حسابی دل مشتریان را خواهد برد. آن وقت بدون حتی یک قدم تکان خوردن از سر جای تان کلی فروش خواهید داشت. 

اگر شما هم دوست دارید در شبکه های اجتماعی دستی به سر و گوش تولید لیدتان بکشید، کافی است اول از همه اطلاعات تماس کاربران را کنار هم قرار دهید. اینطوری همه شرایط برای بازاریابی بی دردسر آماده می شود. در وهله بعد باید از تمام امکانات تعاملی شبکه های اجتماعی مثل انواع نظرسنجی ها به خوبی استفاده کنید. نتیجه چنین کاری آشنایی با سلیقه مشتریان است. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید از اینجا به بعد دیگر همه چیز به خلاقیت تیم های بازاریابی برای تولید لید بستگی دارد، مگر نه؟

سخن پایانی

تبدیل الگوی سنتی بازاریابی در شبکه های اجتماعی به یک نمونه کاملا هوشمند کار ساده ای نیست؛ مخصوصا برای آنهایی که سال های سال به روش های قدیمی عادت کرده اند. ما در این مقاله همه تلاش مان آشنایی شما با راه و رسم هدف گذاری هوشمند در عرصه بازاریابی بود. البته نه هر نوع بازاریابی، بلکه بازاریابی در شبکه های اجتماعی. من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدوارم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با بازاریابی هوشمند کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی داشتید، کافی است از طریق یکی از پُل‎ های ارتباطی با ما در تماس باشید. 

مطلب مرتبط: بهبود بازاریابی شبکه های اجتماعی با اقداماتی 5 دقیقه ای

منابع: 

https://blog.hubspot.com

https://rockcontent.com