در جهان کسب و کار استارت آپ ها بیشتر شبیه به پرنده های کوچکی هستند که تازه از لانه بیرون زده اند. پر از انگیزه، آرزو و چشم اندازهایی که گاهی حتی بزرگ تر از توان شان به نظر می رسد، اما واقعیت این است که مسیر پرواز برای شان همیشه صاف و آفتابی نیست. بیشتر استارت آپ ها حتی با ایده هایی درخشان و تیم هایی پرانرژی خیلی زود با یک دشمن جدی روبه رو می شوند: کسری بودجه.
این مشکل درست مثل وزنه ای است که به پای یک دونده بسته شده باشد. شما می خواهید سریع حرکت کنید، بازار را فتح کنید، محصول تان را توسعه دهید و دل مشتری را به دست آورید، اما همیشه کمبود منابع مالی، گام های تان را کند می کند. در بسیاری از موارد، کارآفرینان جوان تا زمانی که کار به بحران نکشد، متوجه عمق مشکل مالی نمی شوند. تصور اینکه فروش بالا در آینده همه چیز را جبران می کند، مانند امید بستن به باران در دلِ کویر است. کسری بودجه اگر به موقع شناسایی و مدیریت نشود، می تواند چرخ های یک استارت آپ را از حرکت بازدارد.
واقعیت این است که اگر نتوانید مشکل کسری بودجه را حل کنید، تمام استراتژی ها، مدل های کسب و کار و حتی نوآوری های تان مثل ساختمانی روی شن سست خواهد بود. هیچ مسیر روشنی بدون پایه های مالی مستحکم وجود ندارد.
ما در این مقاله قرار است به شما نشان دهیم چگونه می توان با روش هایی عملی، منطقی و قابل اجرا، از باتلاق کسری بودجه خارج شد. آماده اید؟ بیایید دست به کار شویم. البته این کار را به روش خاص خودمان در روزنامه فرصت امروز خواهیم کرد. یعنی به شما کمک می کنیم تا بدون هیچ گونه دردسری و به زبانی کاملا خودمانی با نکات کلیدی در حوزه مدیریت کسری بودجه آشنا شوید. خب اجازه دهید هرچه زودتر برویم سراغ اصل ماجرا!
مدیریت کسری بودجه امری نیست که به این سادگی قابل جبران باشد. درست به همین خاطر ما اولویت مان را بر روی تمرین مهارت هایی برای جلوگیری از این کار گذاشته ایم. خب از قدیم گفته اند «پیشگیری بهتر از درمان است» و این امر در دنیای کسب و کار بیشتر از هر جای دیگری کاربرد دارد.
مطلب مرتبط: تعیین بودجه در گوگل ادز برای استارت آپ ها
اگر شما تا حالا با مشکلات مالی در دنیای تجارت رو به رو نشده اید یا خیلی خوش شانس هستید یا اینکه اصلا دست به سیاه و سفید نزده اید. خب هر کسی در دنیای کسب و کار با مسائل مالی رو به رو شده. نکته کلیدی در این میان نحوه حل و فصل این مشکلات است. این دقیقا همان کاری است که ما در ادامه قصد انجامش را داریم. اگر آماده اید تخته گاز کارمان را شروع کنیم.
اولویت بندی هزینه ها: چراغی در تاریکی مالی
اولین گام برای مقابله با کسری بودجه در هر استارت آپی، بازنگری در هزینه هاست، اما نه به طور کلی و سطحی. منظور از بازنگری بررسی موشکافانه همه هزینه ها و سپس اولویت بندی آنهاست. بسیاری از استارت آپ ها به دلیل هیجان و شتاب بالا هزینه هایی را می پردازند که در مقطع فعلی نه تنها ضروری نیست، بلکه به نوعی تجمل هم به حساب می آید.
تصور کنید کسب وکار نوپایی هستید با بودجه محدود. آیا بهتر است بخش عمده بودجه را صرف طراحی دفتر شیک یا تبلیغاتی پرزرق و برق کنید یا اینکه روی محصول و رضایت مشتری سرمایه گذاری نمایید؟ جواب روشن است. اولویت بندی یعنی تشخیص تفاوت میان «نیازهای ضروری» و «خواسته های بلندپروازانه». ماجرا جالب شد، نه؟
شما برای این کار باید تمام هزینه ها را لیست کنید. از اجاره دفتر گرفته تا خرید لایسنس نرم افزارها، تبلیغات، حقوق تیم، خدمات مشاوره و حتی هزینه های پذیرایی جلسات. حالا کنار هر مورد، باید مشخص کنید این هزینه تا چه حد در تحقق اهداف اصلی شما نقش دارد. این تمرین ساده، چشم انداز تازه ای از ساختار مالی به شما می دهد.
در این فرآیند هزینه هایی را خواهید یافت که شاید در ابتدا ضروری به نظر می رسیدند، اما حالا می فهمید بدون آنها هم می توان کار را جلو برد. حتی می توانید از مدل معروف «هزینه باید دو برابر ارزش ایجاد کند» استفاده کنید. اگر هزینه ای انجام می دهید، باید مطمئن شوید بازدهی آن حداقل دو برابر است.
بی شک اولویت بندی هزینه ها، مثل روشن کردن چراغ در اتاق تاریک است. تا وقتی همه چیز در ابهام باشد، ممکن است به چیزی برخورد کنید یا زمین بخورید، اما با روشن شدن فضا، می دانید از کجا شروع کنید، به کجا بروید و چه چیزی را فعلا کنار بگذارید.
جذب سرمایه به موقع: نه زود، نه دیر
در دنیای استارت آپ ها جذب سرمایه مانند اکسیژن است، اما نکته اینجاست که اکسیژن هم اگر زیاد باشد، ممکن است فاجعه آفرین شود و اگر دیر برسد، باعث خفگی می شود. پس هنر اصلی در زمان بندی و چگونگی جذب سرمایه نهفته است. بسیاری از استارت آپ ها یا خیلی زود به دنبال جذب سرمایه می روند و خود را وابسته به سرمایه گذار می کنند یا آنقدر دیر اقدام می کنند که دیگر انگیزه ای برای سرمایه گذار باقی نمی ماند.
جذب سرمایه موفق نیازمند شناخت دقیق از موقعیت فعلی استارت آپ، مسیر پیش رو و میزان واقعی نیاز مالی است. شما باید بدانید دقیقا چه مبلغی برای چه مرحله ای از توسعه نیاز دارید. آیا سرمایه برای ساخت محصول است؟ شاید هم توسعه تیم در میان باشد. این شفافیت نه تنها مسیر شما را روشن می کند، بلکه باعث اعتماد بیشتر سرمایه گذار نیز خواهد شد.
مطلب مرتبط: معمای بودجه بندی در گوگل ادز
یکی از اشتباهات رایج، جذب سرمایه صرفا برای رفع بحران است. این رویکرد ممکن است کوتاه مدت پاسخگو باشد، اما در بلندمدت کسب و کار را از تعادل خارج می کند. سرمایه گذاری باید براساس برنامه ریزی باشد، نه بر پایه ترس یا اضطرار. در واقع، هر جذب سرمایه باید بخشی از یک استراتژی رشد باشد، نه تنها راه حل یک مشکل.
برای هوشمندانه جذب کردن سرمایه، بهتر است از مدل های مختلف جذب سرمایه آگاه باشید: سرمایه گذار فرشته، صندوق های سرمایه گذاری جسورانه، سرمایه گذاری جمعی یا حتی دریافت وام های هوشمند با بهره پایین. انتخاب درست، بسته به مرحله استارت آپ و نوع فعالیت شما متفاوت است. درک این تفاوت ها، قدرت تصمیم گیری شما را بالا می برد.
یادتان نرود، جذب سرمایه به موقع و هدفمند نه تنها مشکل کسری بودجه را حل می کند، بلکه به نوعی مهر تأییدی بر قابلیت های استارت آپ شماست. وقتی یک سرمایه گذار باهوش حاضر می شود پولش را در استارت آپ شما قرار دهد، یعنی به مدل، تیم و آینده شما ایمان دارد. این اعتماد از هر تزریق مالی ارزشمندتر است.
مدل درآمدی پایدار و متناسب با واقعیت: رئالیسم استارت آپی!
یکی از ریشه های اصلی کسری بودجه در استارت آپ ها نداشتن مدل درآمدی مشخص یا واقع گرایانه است. بسیاری از استارت آپ ها با تصورات خوش بینانه ای از سودآوری وارد میدان می شوند، اما در عمل می بینند که درآمدها بسیار کمتر از انتظارات است. طراحی یک مدل درآمدی پایدار، یعنی پاسخ دقیق به این سوال: قرار است از کجا و چطور پول درآوریم؟
مدل درآمدی فقط یک پیش بینی نیست، بلکه ستون فقرات استراتژی مالی هر کسب وکار است. شما باید مشخص کنید منبع درآمدتان چیست، چقدر پایدار است و چه عواملی بر آن تأثیر می گذارد. آیا قرار است از فروش مستقیم محصول درآمد داشته باشید؟ یا اشتراک ماهانه؟ یا شاید مدل درآمدی شما ترکیبی است؟ این سوالات پایه گذار تصمیم های مالی بعدی هستند، اما نکته مهمتر این است که مدل درآمدی باید متناسب با واقعیت بازار باشد، نه رویاهای بنیانگذاران. برای این کار، مطالعه رقبا، نیاز بازار و رفتار مشتریان حیاتی است. شما باید با داده و تحلیل تصمیم بگیرید، نه با حدس و گمان. اگر در ابتدا درآمد کم است، باید این واقعیت را در ساختار هزینه ها لحاظ کنید.
داشتن مدل درآمدی مشخص به شما کمک می کند تا پیش بینی های مالی واقعی تر داشته باشید. این پیش بینی ها، پایه تنظیم بودجه، جذب سرمایه و مدیریت هزینه ها خواهد بود. هرچه این مدل شفاف تر و واقع گرایانه تر باشد، احتمال بروز کسری بودجه کاهش می یابد. در مجموع، مدل درآمدی مناسب، مثل نقش های است که به شما نشان می دهد کجا باید خرج کنید، کجا باید صبر کنید و از کجا می توانید پول دربیاورید. اگر این نقشه دقیق نباشد، دیر یا زود مسیرتان به بن بست مالی خواهد رسید.
مذاکره برای پرداخت ها: هنر مدیریت پول در گردش
زمانی که بودجه در استارت آپ محدود است، هر سنت هم حکم اکسیری نایاب دارد. در چنین شرایطی یکی از بهترین ابزارها برای مدیریت جریان نقدی، مذاکره با تامین کنندگان، شرکا و حتی کارمندان برای پرداخت های منعطف و هوشمندانه است. این تکنیک نیاز به هوش، صداقت و اعتماد دارد، اما اگر درست اجرا شود، می تواند از بروز بحران مالی جلوگیری کند.
مطلب مرتبط: اصول تعیین بودجه برای کسب و کارهای کوچک
مثلا تصور کنید با تامین کننده ای طرف هستید که پرداختی شما را نقدی می خواهد. در حالی که فروش تان هنوز نقد نشده است. در این حالت، مذاکره برای پرداخت مرحله ای یا ایجاد اعتبار یک ماهه می تواند بودجه شما را نجات دهد. نکته مهم این است که شفاف باشید و از همان ابتدا ساختارهای پرداختی را مشخص کنید. در مورد تیم و نیروی انسانی نیز می توانید با ارائه سهام یا پاداش های آینده دار توافق هایی داشته باشید که فشار نقدی را کاهش دهد. بسیاری از استارت آپ ها از مدل هایی استفاده می کنند که بخشی از حقوق در قالب ارائه سهام شرکت به عنوان بخشی از حقوق پرداخت می شود. این نه تنها باعث صرفه جویی در هزینه جاری می شود، بلکه انگیزه تیم را هم بالا می برد.
در بعضی مواقع، حتی می توانید با مشتریان بزرگ مذاکره کنید تا بخشی از پرداخت را پیش از تحویل نهایی محصول انجام دهند. اگر بتوانید ارزش واقعی خدمات یا محصول تان را شفاف بیان کنید، احتمال پذیرش این پیشنهاد بیشتر می شود. مشتری راضی، سرمایه گذار غیررسمی شماست.
در نهایت، مدیریت هوشمندانه پرداخت ها، نوعی جراحی دقیق بر روی جریان نقدی است. نه نیازی به سرمایه گذار جدید دارد، نه برنامه ریزی پیچیده. فقط باید بتوانید مذاکره کنید، اعتمادسازی کنید و زمان بخرید. در دنیای استارت آپ ها، گاهی تنها چیزی که می خواهید، همین زمان است.
بازبینی مستمر عملکرد مالی: قطب نمایی در دریای نوسان
هیچ استارت آپی، حتی با دقیق ترین برنامه های مالی، نمی تواند آینده را بدون تغییر و نوسان تصور کند. بازار متغیر است، مشتریان بی ثباتند و هزینه ها گاهی بدون هشدار بالا می روند. در چنین شرایطی اگر بودجه ریزی و بررسی مالی صرفا یکبار و در ابتدای مسیر انجام شده باشد، مثل این است که قطب نما را یک بار تنظیم کنید و بعد چشم بسته به دل دریا بزنید. نتیجه اش معمولا گم شدن در میان امواج است.
راهکار مقابله با این مشکل بازبینی مداوم عملکرد مالی و بودجه ریزی پویاست. این یعنی نه تنها باید به طور منظم صورت های مالی خود را بررسی کنید، بلکه باید آمادگی داشته باشید که براساس تغییر شرایط، بودجه و مسیر مالی خود را به روز کنید. این بازبینی می تواند ماهانه یا حتی هفتگی انجام شود، بسته به میزان نوسانات و شرایط خاص هر استارت آپ. در این بازبینی ها باید به چند شاخص کلیدی توجه ویژه ای داشت: درآمد واقعی، هزینه های واقعی، سود یا زیان خالص و همچنین نقدینگی در دسترس. مقایسه این داده ها با پیش بینی های اولیه، به شما نشان می دهد که آیا در مسیر درستی حرکت می کنید یا نه. اگر روند درآمد نزولی است یا هزینه ها از کنترل خارج شده اند، زمان آن است که وارد عمل شوید.
بودجه ریزی پویا یعنی همیشه آماده اید تا براساس اطلاعات جدید، تصمیم های تازه بگیرید. اگر قرار است فروش کمتر از حد انتظار باشد، باید به جای تعهدات بزرگ، به دنبال قراردادهای کوچک تر بروید. اگر یک فرصت غیرمنتظره در بازار ظاهر شد، شاید لازم باشد برخی هزینه ها را جابه جا کنید تا از آن فرصت استفاده کنید. این انعطاف پذیری، درست همان چیزی است که کسب وکار شما را زنده نگه می دارد. بی شک بازبینی مستمر و بودجه ریزی پویا، مثل معاینه منظم بدن برای یک ورزشکار است. حتی اگر ظاهراً سالم باشید، چکاپ منظم شما را از آسیب های پنهان نجات می دهد. برای یک استارت آپ هم، این معاینه مالی، شرط لازم برای بقا، رشد و موفقیت است. بدون آن، هر لحظه ممکن است درگیر بحرانی شوید که به راحتی قابل پیشگیری بوده است.
سخن پایانی
کسری بودجه شاید یکی از معمول ترین چالش های استارت آپ ها باشد، اما نباید آن را به عنوان پایان مسیر در نظر گرفت. آنچه مهم است، نوع مواجهه با این چالش است. با اولویت بندی هزینه ها، جذب سرمایه هوشمندانه، ساخت مدل درآمدی پایدار، مدیریت پرداخت ها و نظارت دائمی بر عملکرد مالی می توان این مانع را به سکوی پرتاب تبدیل کرد.
مطلب مرتبط: راهکارهای تعیین بودجه برای کسب و کارهای کوچک
استارت آپ ها موجوداتی انعطاف پذیر و خلاقند. اگر درست هدایت شوند می توانند حتی در سخت ترین شرایط، راهی به بیرون پیدا کنند. کافی است ابزار مناسب را در اختیار داشته باشند، نگاه واقع بینانه ای به وضعیت خود داشته باشند و از کمک مشاوران و تجربه دیگران بهره بگیرند.
به یاد داشته باشید، هیچ مشکلی تا زمانی که شناسایی و مدیریت نشود، خودش حل نخواهد شد. کسری بودجه بدون شک یکی از آن مشکلاتی است که اگر به حال خودش رها شود، می تواند بزرگ ترین ایده ها را در نطفه خفه کند. پس با تدبیر، صبر و تصمیم گیری های هوشمندانه، راه خود را روشن نگه دارید.
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با تکنیک های اساسی در زمینه مدیریت کسری بودجه کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی در این رابطه داشتید، کارشناس های ما آماده کمک به شما هستند.
منابع: