اگر یک مدیر بازاریابی هستید احتمالا با اهمیت فراگیری مهارت های بازاریابی آشنا هستید. مدیریت بازاریابی عبارت است از فرآیند کنترل جنبه های بازاریابی، تعیین اهداف یک شرکت، سازماندهی گام به گام برنامه ها، تصمیم گیری برای شرکت و اجرای آن ها برای به دست آوردن حداکثر گردش مالی با برآوردن خواسته های مصرف کنندگان. طبیعتا یادگیری چنین مهارت هایی برای مدیران بازاریاب بسیار اهمیت دارد.
همانطور که گفته شد مدیریت بازاریابی به فرآیند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیت های بازاریابی سازمان اشاره دارد. همچنین، مدیریت بازاریابی یکی از گرایش های رشته پرطرفدار MBA نیز هست که مهارت های لازم را برای شروع و رشد یک کسب وکار آموزش می دهد. هدف نهایی مدیریت بازاریابی افزایش فروش و سود از طریق ایجاد تصویری مثبت برای سازمان و ایجاد روابط قوی با مشتریان است.
همچنین طرح های بازاریابی ، کمپین ها و تاکتیک های مورد استفاده برای ایجاد و برآورده کردن تقاضای مشتریان هدف برای افزایش سود است. مهارت های بازاریابی از آنجایی اهمیت دارد که مدیران از درستی تصمیمات خود اطمینان حاصل کنند و از تحقیقات بازار برای درک بهتر شرایط و برآورده شدن نیازهای خود استفاده کنند. تحقیقات بازار شامل تحقیقات رقابتی، جمعیت شناسی کلیدی، قیمت گذاری و اجرای بهترین تبلیغات جهت جذب مشتری است.
مدیریت بازاریابی برای کسب وکارها بسیار مهم است؛ زیرا به آن ها کمک می کند نیازها و خواسته های مشتریان را شناسایی و برآورده کنند. با ایجاد استراتژی ها و کمپین های بازاریابی مؤثر، کسب وکارها می توانند خود را از رقبا متمایز کنند و به طور مؤثرتری به مخاطبان هدف خود دست یابند. مدیریت بازاریابی موفق همچنین به کسب وکارها کمک می کند تا آگاهی و وفاداری از برند را ایجاد کنند، حفظ مشتری را افزایش دهند و رشد بلندمدت خود را افزایش دهند.
مدیریت بازاریابی برای پیشرفت یک کسب وکار برای درآمدزایی، ایجاد یک برند و درک بهتر نیازهای مشتریان حیاتی است. مدیریت بازاریابی برای اطمینان از سودآوری یک شرکت از طریق به دست آوردن مشتریان جدید، افزایش سود از طریق مشتری، ایجاد شهرت یک شرکت و بهبود تعاملات با مشتری عمل می کند. برخی از عملکردهای ضروری بازاریابی مدیریت بازاریابی شامل مدیریت، تجزیه و تحلیل و هم سویی با اهداف شرکت است.
هدف مدیریت بازاریابی ایجاد انسجام و جهت گیری برای کمپین ها یا سایر تلاش های بازاریابی است. این یک سیستم مبتنی بر داده و برنامه ریزی استراتژیک است که توسط متخصصانی که در مدیریت بازاریابی کار می کنند نظارت می شود. در ادامه برخی از کارکردهای مدیریت بازاریابی را خواهیم خواند تا بیشتر با اهمیت آن آشنا شویم.
فروش یک محصول یا یک خدمت تنها دلیل وجود یک سازمان است و جزئی اساسی از فرآیند مدیریت بازاریابی است. هدف این فرآیند متقاعد کردن مشتریان بالقوه و جلب اعتماد آن ها برای خرید کردن است. فروش در تصمیم گیری برای موفقیت کمپین بازاریابی و دستیابی به اهداف بزرگ تر سازمان بسیار مهم است.
حرفه ای ها باید از اطلاعات موجود در بازار و رقبا اطمینان حاصل کنند. این به سازمان ها اجازه می دهد تا وضعیت را بسنجند و فرصتی برای تنظیم برنامه ای فراهم می کند که به آن ها دست برتر می دهد.
این جنبه با قیمت، فروشنده ، هدف و مقدار خرید سازمان سروکار دارد. خریدها معمولا برای کاهش هزینه ها یا افزایش ارزش فروش انجام می شود. جنبه های مهم این عملکرد کیفیت، قیمت و خدمات است. اکثر خریدها با در نظر گرفتن مشتریان و ترجیحات آن ها انجام می شود.
این عامل ممکن است در مورد سازمان هایی که محصولات آماده برای فروش خریداری می کنند، صدق نکند؛ چراکه مونتاژ به قطعات مهم مختلف برای تشکیل محصول نهایی اشاره دارد. بااین حال، هر سازمانی در این مرحله قصد دارد اتلاف را از نظر مواد، زمان و تلاش به حداقل برساند.
ذخیره سازی محصولات در شرایط بکر و مناسب برای فروش، عملکردی است که اکثر سازمان ها برای اطمینان از ایمنی آن هزینه های زیادی را صرف می کنند. به خصوص برای محصولاتی که برای حفظ شکل خود به دمای اتاق و سطوح رطوبت خاصی نیاز دارند، ذخیره سازی یک عملکرد ضروری به عنوان محصولات بدون فرسودگی فروش بالاتر و رضایت مشتری بهتر را فراهم می کند.
لجستیک عملکردی است که حمل و نقل ایمن کالا از خط مونتاژ یا کارخانه به انبار یا مشتریان را تضمین می کند. در عصر اینترنت، جایی که مدیریت بازاریابی دیجیتال به طور استثنایی برجسته است، حمل و نقل نقش مهمی ایفا می کند؛ زیرا مشتریان محصولاتی را که روی صفحه نمایش خود مشاهده می کنند را بیشتر در لیست خرید خود اضافه می کنند و تنها زمانی که محصول تحویل داده می شود آن ها را به صورت فیزیکی تجربه می کنند. بنابراین، حمل و نقل ایمن محصول از مکان های متعدد عاملی است که باید در هنگام تنظیم یک کمپین مورد توجه قرار گیرد.
عملکرد مالی مایه حیات هر فعالیت تجاری یا سازمانی است. این عملکرد تضمین می کند که منابع مالی مورد نیاز برای مدیر بازاریابی آزاد می شود تا یک کمپین را مدیریت کند، سرنخ ها را پیدا کند، آن ها را به یک فرصت فروش تبدیل کند و محصول به دست مصرف کننده نهایی برسد.
در اصطلاح بازاریابی، ریسک به ضرر ناشی از موقعیت های پیش بینی نشده یا نامطلوب اشاره دارد. این ریسک می تواند به حجم کالاهایی که بیش از تقاضا نگهداری می شوند، فساد یا آسیب به محصول یا هر شرایط دیگری که خارج از کنترل سازمان است، مربوط باشد.
در یک بازار اشباع، کسب وکارها باید خود را از رقبا متمایز کنند تا مزیت رقابتی به دست آورند. مدیریت بازاریابی به کسب وکارها اجازه می دهد تا ارزش های پیشنهادی منحصربه فرد، استراتژی های موقعیت یابی و تکنیک های موثر برندسازی را توسعه دهند. بدین ترتیب با برقراری ارتباط موثر نقاط فروش منحصربه فرد خود به مخاطبان هدف، کسب وکارها می توانند در بازار برجسته شوند و مشتریان بیشتری را جذب کنند که منجر به مزیت رقابتی پایدار می شود.
بدون کسب سود، یک شرکت نمی تواند در بازار دوام آورد؛ چراکه کسب سود ستون فقرات یک شرکت محسوب می شود. کسب سود برای رشد، تنوع بخشیدن به یک کسب و کار و همچنین حفظ آن ضروری است. برای این منظور یک شرکت باید بداند مدیریت بازار چیست؟ و چگونه می توان به این اهداف بازار دست یافت؟ تیم مدیریت یک شرکت با سرگرم کردن مشتریان قدیمی و قابل اعتماد خود و جذب مشتری جدید برای کسب حداکثر سود برای حداکثر رشد، بازاریابی را در مسیر خود نگه می دارد.
حال که با اهمیت مدیریت بازاریابی آشنا شدیم، زمان آن فرا رسیده است که مهارت های کلیدی برای این مدیریت را بشناسیم. در ادامه برای شما برخی از مهارت های بازاریابی را جمع آوری کرده ایم تا شما را بیشتر با این حوزه آشنا کنیم.
یکی از مهارت های مهمی که یک مدیر بازاریابی به آن نیاز دارد، آشنایی با تحقیقات بازار است . مدیران بازاریابی باید نیازها و نکات مربوط به خرید مشتریان را درک کنند. علاوه براین، یک مدیر بازاریابی باید بتواند بازار هدف محصول یا خدمات خود را در میان بسیاری از مشتریان بالقوه تعیین کند. تحقیقات کمی و کیفی می تواند به مدیران در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مختلف با استفاده از روش های مختلف کمک کند. این تحقیقات شامل رسیدن به پاسخ بسیاری از سوالات مختلف می شود و بدین شکل درک مشتریان صورت می گیرد.
وب سایت یک برند نقطه تماس مشتری با آن کسب وکار است که مدیران بازاریابی باید به چنین خدماتی توجه کافی را نشان دهند. بنابراین یادگیری اصول طراحی تجربه کاربری یا UX برای مدیران بازاریاب اهمیت دارد.
یک تجربه مثبت در یک وب سایت برند می تواند کاربران را جذب کند، به آن ها اجازه دهد در صفحات برند برای کسب اطلاعات بیشتر تحقیقاتی انجام دهند و آن ها را متقاعد به خرید کند. بنابراین، یک مدیر بازاریابی باید بداند که چه چیزی طراحی UX را عالی و قانع کننده می کند. بدین ترتیب کاربران به جای اینکه به سایت های مختلف سر بزنند، در سایت همان برند باقی می مانند.
جدا از دانستن اینکه چه چیزی یک وب سایت را جذاب می کند، یک بازاریاب باید مهارت های SEM را نیز داشته باشد. این مهارت باعث می شود کاربران بیشتری از اینترنت به وب سایت یک کسب وکار دسترسی پیدا کنند و به راحتی برند مربوطه را پیدا کنند. تکنولوژی SEM یک دنیای پویا محسوب می شود بنابراین یک مدیر باید با آخرین تغییرات الگوریتم و بهترین شیوه ها هماهنگ باشد.
فروش سخت و مداوم ممکن است باعث شود مشتریان بالقوه از دست بروند. به همین دلیل است که مهارت های بازاریابی محتوا برای مدیران بازاریابی مفید است. محتوای باکیفیت و مفید می تواند به یک برند کمک کند تا مخاطبان به آن کسب وکار اعتماد کنند، روابط خود را تقویت کنند و مشتریان جدید و وفادار به دست آورند.
یکی دیگر از راه های عالی برای تعامل با مشتریان بالقوه و مشتریان از طریق بازاریابی رسانه های اجتماعی است که آن را به یکی از مهارت های فنی مورد نیاز برای بازاریابی تبدیل می کند. بازاریابی رسانه های اجتماعی فراتر از پست گذاشتن در اینستاگرام یا تبلیغات در آن است. یادگیری این مهارت شامل آشنایی با پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی ، شناخت علایق مشتریان مجازی ، افزایش شهرت برند و موارد دیگر است.
تجزیه و تحلیل داده ها به مدیران امکان می دهد اثرات تغییراتی را که در استراتژی بازاریابی خود ایجاد کرده اند را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب به مدیران بازاریابی کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه ای بگیرند.
چه یک مدیر بازاریابی با یک تیم کوچک یا بزرگ کار کند، مهارت های رهبری برای هر مدیری مفید خواهد بود. مدیران بازاریابی در شرکت های بزرگ باید با ایجاد انگیزه و راهنمایی اعضای تیم رشد تیم را به سمت موفقیت هدایت کنند. تیم های بازاریابی ناب تر همچنین از مدیران می خواهند که مهارت های رهبری مانند تعیین اهداف و واگذاری وظایف را به فریلنسرها یا آژانس ها نشان دهند.
از آنجایی که مدیران بازاریابی با افراد زیادی ارتباط برقرار می کنند، مهارت های ارتباطی ضروری است و اکثر مدیران مهارت های ارتباطی را یکی از حیاتی ترین مهارت های نرم برای بازاریابی می دانند.
مهارت های ارتباط مؤثر همچنین به مدیران بازاریابی کمک می کند تا با تیم یا آژانس هایی که با آن ها کار می کنند همکاری کنند، با مشتریان ارتباط برقرار کنند و به نظرات و انتقادات مشتریان خود گوش دهند.
مدیران بازاریابی مسئولیت های گسترده ای دارند؛ یکی از این مسئولیت ها چک کردن مداوم پروژه ها است. مهارت های سازمانی به مدیران کمک می کند تا ضرب الاجل های قابل دستیابی را برنامه ریزی کنند و نقاط عطف مهم را پیگیری کنند.
تا اینجای مطالب با اهمیت مدیریت بازاریابی آشنا شدیم. اما برای کسب چنین آموزش هایی باید چه کنیم؟ همانطور که در ابتدا گفته شد، مهارت های بازاریابی زیرشاخه ای از رشته MBA هستند. رشته MBA که به معنای ارشد رشته مدیریت کسب وکار است برای به کارگیری دانش بر محیط کسب وکار تمرکز دارد.
یادگیری MBA برای هر مدیری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هر حوزه شغلی ای می تواند مفید باشد. بنابراین، اگر مدیر شرکتی هستید و قصد دارید از مهارت های بازاریابی را نیز کسب کنید، به شما پیشنهاد می کنیم در دوره MBA بازاریابی که توسط دانشگاه تهران برگزار می شود، شرکت کنید.
در مطالب گذشته با مدیریت بازاریابی و کاربرد و اهمیت آن آشنا شدیم. مدیریت بازاریابی که یکی از زیرشاخه های رشته معروف MbA است، به مدیران یک کسب وکار کمک می کند که بازار و شرایط موجود در آن را بهتر بشناسند، مشتریان خود را پیدا کنند و از رقبا عقب نمانند.