در دنیای امروز دیگر نمی توان قدرت اقتصادی را تنها به چند کشور محدود کرد. سال ها بود که اقتصادهای بزرگی مانند ایالات متحده، آلمان و ژاپن بر بازارهای جهانی حکمرانی می کردند، اما به مرور زمان ورق برگشت و کشورهایی از نقاط دیگر دنیا وارد صحنه شدند.
اصطلاح «اقتصادهای نوظهور» به این دسته از کشورها اشاره دارد؛ کشورهایی که با سرعتی باورنکردنی در حال جلب توجه جهانی اند و نظم اقتصادی سنتی را به چالش کشیده اند. نکته جالب اینکه خیلی از استارت آپ ها و حتی برندهای بزرگ نیز از دل همین اقتصادها پا به بازار می گذارند.
این اقتصادهای نوظهور مثل هند، برزیل و کشورهای آسیای جنوب شرقی، در آغاز راه با مشکلات متعددی مواجه بودند. فقر گسترده، زیرساخت های ضعیف و نبود سیاست های اقتصادی مناسب، موانعی بودند که به راحتی می توانستند هر اقتصادی را از پا درآورند. با این حال آنها به این سادگی از میدان به در نشدند. آنها با اتکا به نیروی انسانی، سیاستگذاری های خلاقانه و جذب سرمایه گذاری های خارجی توانستند این موانع را به فرصت تبدیل کنند.
فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید ما در دهه های اخیر دیده ایم که این اقتصادها نه تنها توانستند جایگاه خود را در بازارهای جهانی تثبیت کنند، بلکه در بسیاری از زمینه ها از رقبای سنتی خود پیشی بگیرند. صنایع فناوری اطلاعات در هند، کشاورزی و صادرات در برزیل و تولیدات صنعتی در کشورهای آسیای جنوب شرقی، همگی نمونه هایی از موفقیت های این اقتصادهاست.
چنین تغییراتی نشان می دهد که قدرت اقتصادی دیگر محدود به کشورهای غربی نیست. امروزه کسب و کارهای بین المللی نه تنها به دنبال فرصت های سرمایه گذاری در بازارهای سنتی اند، بلکه نگاه شان به سمت این اقتصادهای نوظهور جلب شده است. این تغییر مسیر تنها یک پیام دارد: دنیای اقتصاد دیگر متعلق به یک منطقه خاص نیست و آینده در دستان کسانی است که بتوانند با هوشمندی از این تغییرات بهره برداری کنند.
بی شک صحبت از اقتصادهای نوظهور در شرایطی که خیلی از کارآفرینان هنوز درگیر رقابت در بازارهای سنتی هستند، تازگی بسیار زیادی دارد. این نکته ای است که شما باید به طور قابل ملاحظه ای در توسعه کسب و کار با حتی آینده شغلی تان بدان توجه کنید.
مطلب مرتبط: ریسک ها و مزایای سرمایه گذاری در بازارهای نوظهور
ما در این مقاله قصد داریم نکات کلیدی درباره بازارهای نوظهور را با شما در میان بگذاریم. محور اصلی بحث مان درس هایی است که تجربه چنین اقتصادهایی می تواند برای کارآفرینان به همراه داشته باشد. اگر نشان هم دوست دارید سر یک کلاس درس کاملا حرفه ای حضور داشته باشید، به هیچ وجه نکات مورد بحث در این مقاله را از دست ندهید. ما در ادامه سعی می کنیم برخی از نکات کلیدی در این رابطه را با شما در میان بگذاریم.
بازارهای نوظهور تعریف های خیلی زیادی دارند. به طوری که گاهی اوقات همین تعریف های رنگارنگ کار دست افراد می دهد. خب اجازه دهید در این بخش قبل از اینکه سراغ چالش های چنین بازارهایی در مراحل مختلف شان برویم، از یک مثال ساده برای درک بهتر مطلب استفاده کنیم.
این روزها لیگ فوتبال عربستان حسابی سر و صدا به پا کرده است. این در حالی است که تا همین چند سال قبل کسی حتی اسم این لیگ را هم نشنیده بود. ماجرا از این قرار است که مسئولان این لیگ با جذب سرمایه و خرید بازیکنان، مربی و مدیران حرفه ای رنگ و بوی تازه ای به صنعت فوتبال در این کشور داده اند. نتیجه ماجرا هم حضور ستاره هایی رونالدو و نیمار در این فضاست.
بی شک مثال بالا کمی عجیب به نظر می رسد، اما نکات ارزشمندی برای درک وضعیت بازارهای نوظهور دارد. ما در ادامه سعی می کنیم برخی از مهمترین نکات درباره چالش های این مسیر را با شما در میان بگذاریم.
چالش فقر و نابرابری اقتصادی
فقر و نابرابری اقتصادی از بزرگ ترین موانعی است که بسیاری از اقتصادهای نوظهور، از جمله هند، با آن مواجه بوده اند. این کشور در دهه های گذشته شاهد تفاوت های چشمگیر درآمدی بین مناطق شهری و روستایی بود. در حالی که کلانشهرهایی مانند بمبئی و دهلی به مراکز رشد و نوآوری تبدیل شدند، بسیاری از روستاها با کمبود امکانات اولیه دست و پنجه نرم می کردند.
نکته مهم اینکه برای مقابله با این مسئله هند برنامه های رفاهی و زیرساختی متعددی را به اجرا گذاشت. طرح هایی مانند آدهار با ارائه کارت های شناسایی بیومتریک به میلیون ها نفر کمک کرد تا دسترسی به خدمات دولتی بهبود یابد. این طرح ها باعث شدند که منابع بهتر و عادلانه تر توزیع شوند و دسترسی به خدمات عمومی برای اقشار کم درآمد تسهیل شود.
علاوه بر این، سرمایه گذاری در آموزش و ایجاد فرصت های شغلی در حوزه فناوری اطلاعات نیز به کاهش نابرابری ها کمک کرد. به عنوان مثال، مراکز آموزشی در مناطق روستایی تاسیس شد تا جوانان از مهارت های مدرن برخوردار شوند. این اقدامات، تحرک اجتماعی را افزایش داده و زمینه های اقتصادی جدیدی را ایجاد کرد.
یکی دیگر از ابزارهای کاهش نابرابری، اجرای پروژه های توسعه ای در بخش کشاورزی بود. با بهبود سیستم های آبیاری و ارائه تسهیلات مالی به کشاورزان، درآمد روستاییان افزایش یافت و وابستگی آنها به اقتصاد سنتی کاهش پیدا کرد.
در نهایت، دولت هند با ترکیب سیاست های حمایتی و نوآورانه، توانست به تدریج شکاف اقتصادی میان مناطق مختلف را کاهش دهد. این رویکردها نه تنها برای هند بلکه برای بسیاری از اقتصادهای نوظهور دیگر نیز به عنوان الگویی موفق عمل کرده است.
وابستگی به صادرات کالاهای اولیه
برزیل به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ نوظهور مدت ها به صادرات کالاهای اولیه مانند سویا، قهوه و مواد معدنی وابسته بود. این وابستگی باعث می شد که اقتصاد این کشور به شدت تحت تاثیر نوسانات قیمت جهانی این کالاها قرار گیرد. هر بار که قیمت کالاها در بازارهای بین المللی کاهش می یافت، برزیل دچار بحران اقتصادی می شد. برای مدیریت این چالش برزیل تلاش کرد تا تنوع اقتصادی را به عنوان یک استراتژی بلندمدت در پیش بگیرد. دولت این کشور با سرمایه گذاری در صنایع تولیدی و خدماتی، به ویژه بخش هایی مانند خودرو و فناوری، تلاش کرد تا درآمدهای خود را از منابع مختلف تامین کند.
این تنوع بخشی نه تنها برزیل را در برابر نوسانات قیمت کالاهای اولیه مقاوم تر کرد، بلکه فرصت های شغلی بیشتری ایجاد کرد. کارگران از بخش کشاورزی و معدن به صنایع دیگر منتقل شدند و این تغییرات به کاهش نرخ بیکاری کمک کرد. علاوه بر این، برزیل با افزایش مشارکت در زنجیره تامین جهانی، توانست از موقعیت جغرافیایی خود به عنوان یک مرکز حمل و نقل منطقه ای بهره ببرد. این کشور با ایجاد بنادر مدرن و تقویت زیرساخت های لجستیکی، مسیرهای تجاری جدیدی را ایجاد کرد.
مطلب مرتبط: در مسیر اقتصادهای نوظهور
بی شک تنوع بخشی اقتصادی برزیل به عنوان یک درس کلیدی برای سایر اقتصادهای نوظهور عمل می کند. این رویکرد نشان می دهد که اقتصادهای وابسته به منابع طبیعی می توانند با برنامه ریزی و سرمایه گذاری استراتژیک، به مسیرهای پایدارتر و متنوع تری حرکت کنند.
زیرساخت های ناکافی
یکی از مهمترین چالش های اقتصادی در کشورهای آسیای جنوب شرقی کمبود زیرساخت های اساسی بود. کشورهایی مانند ویتنام و اندونزی با سیستم های حمل و نقل ناکارآمد و بنادر قدیمی دست و پنجه نرم می کردند. این کمبودها نه تنها تجارت داخلی را محدود می کرد بلکه توانایی جذب سرمایه گذاری خارجی را نیز کاهش می داد. به منظور حل این مسئله دولت های این کشورها اقدام به اجرای پروژه های عظیم زیرساختی کردند. ساخت بزرگراه های جدید، توسعه بنادر مدرن و بهبود سیستم های ریلی، از جمله اقداماتی بود که به سرعت اقتصاد این کشورها را تغییر داد. به عنوان مثال، پروژه های جاده ای ویتنام به بهبود ارتباطات بین شهری کمک کرده و هزینه های حمل و نقل را کاهش داده است.
چنین تغییرات تاثیرات مثبتی بر بخش تولید و صادرات نیز داشت. بسیاری از شرکت های چندملیتی که پیشتر از کمبود زیرساخت ها شکایت داشتند، حالا با اطمینان بیشتری به سرمایه گذاری در این مناطق پرداختند. افزایش سرمایه گذاری ها به افزایش تولید و صادرات منجر شد و درآمدهای ارزی این کشورها را بهبود بخشید. از سوی دیگر، این پروژه ها به ایجاد شغل های جدید نیز کمک کردند. هزاران نفر از مردم محلی در پروژه های زیرساختی استخدام شدند و درآمدهای پایدار برای خانواده های خود به دست آوردند. نکته کلیدی اینکه توسعه زیرساخت ها نه تنها به بهبود شرایط اقتصادی کمک کرد بلکه این کشورها را به مراکز تجاری منطقه ای تبدیل کرد.
درس هایی از اقتصادهای نوظهور
حالا که برخی از چالش های مربوط به اقتصادهای نوظهور را بررسی کردیم، نوبتی هم باشد باید سراغ درس های طلایی آنها برای کارآفرینان و حتی اقتصاددان ها برویم. این بخش به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از فرآیند تعامل میان کسب و کارها و وضعیت اقتصاد جهانی به دست بیاورید. پس با ما همراه باشید تا نکات اساسی در این میان را بهتر مرور کنیم.
اهمیت سرمایه گذاری در نیروی انسانی
یکی از بزرگ ترین درس هایی که می توان از اقتصادهای نوظهور گرفت، تاکید بر نیروی انسانی به عنوان یکی از مهمترین منابع توسعه است. هند به خوبی نشان داد که چگونه سرمایه گذاری در آموزش و توسعه مهارت ها می تواند به ایجاد نیروی کار ماهر و رقابتی منجر شود.
برای مثال، بخش فناوری اطلاعات هند یکی از نتایج مستقیم این رویکرد است. دولت هند با سرمایه گذاری در آموزش فناوری و ایجاد مراکز آموزشی در سراسر کشور، توانست یک نیروی کار جهانی ایجاد کند. امروزه بسیاری از شرکت های فناوری بزرگ، دفاتر خود را در هند مستقر کرده اند تا از این نیروی کار بهره برداری کنند.
این سرمایه گذاری ها نه تنها به افزایش بهره وری منجر شد بلکه باعث شد هند به یکی از صادرکنندگان بزرگ خدمات فناوری تبدیل شود. این رویکرد نشان می دهد که حتی در مواجهه با محدودیت های منابع، می توان با توسعه نیروی انسانی، به موفقیت های بزرگی دست یافت.
مطلب مرتبط: بازارهای نوظهور و تکرار مدل های کسب وکار
تنوع بخشی به منابع درآمدی
برزیل تجربه ای ارزشمند در زمینه تنوع بخشی به منابع اقتصادی دارد. این کشور نشان داد که وابستگی به یک بخش خاص می تواند اقتصاد را در برابر شوک های خارجی آسیب پذیر کند. به همین دلیل، برزیل به طور استراتژیک به توسعه بخش های مختلف اقتصادی پرداخت.
از جمله این اقدامات می توان به توسعه صنایع خودروسازی و کشاورزی اشاره کرد. این تنوع بخشی نه تنها به کاهش خطرات اقتصادی کمک کرد بلکه برزیل را به یکی از پیشروهای منطقه ای در صنایع متنوع تبدیل کرد.
وقتی منابع درآمدی در یک منطقه یا حتی کسب و کار محدود باشد، افراد برای سرمایه گذاری یا توسعه کسب و کارشان همیشه درگیر مشکلاتی خواهند بود. این مسئله ای است که ما در روزنامه فرصت امروز مانعی اساسی در مسیر توسعه کسب و کار می دانیم. درست به همین خاطر تنوع بخشی به حوزه های کاری یا حتی جذب سرمایه متنوع امری ضروری خواهد بود.
توسعه زیرساخت های کلیدی
یکی از مهمترین درس های تجربه شده از کشورهای آسیای جنوب شرقی تاکید بر توسعه زیرساخت های کلیدی است. این کشورها نشان دادند که زیرساخت های قوی، از حمل و نقل گرفته تا فناوری اطلاعات، می توانند محرک اصلی رشد اقتصادی باشند. بدون این زیرساخت ها، هیچ اقتصادی قادر به رقابت در سطح جهانی نخواهد بود.
مثلا ویتنام و اندونزی در دهه های اخیر سرمایه گذاری های هنگفتی در زیرساخت های حمل و نقل انجام داده اند. این پروژه ها به کاهش زمان و هزینه های حمل و نقل کمک کرده و زمینه را برای افزایش صادرات فراهم کرده است. همچنین، شبکه های ارتباطی پیشرفته در این کشورها به شرکت ها اجازه داده اند که به صورت موثرتر با بازارهای جهانی ارتباط برقرار کنند.
این تجربه نشان می دهد که توسعه زیرساخت ها، نه تنها به افزایش کارایی کسب و کارها کمک می کند بلکه اعتماد سرمایه گذاران را نیز جلب می کند. برای کسب وکارها و کارآفرینان، ایجاد زیرساخت های داخلی مانند استفاده از فناوری های مدرن یا ایجاد زنجیره تأمین کارآمد، می تواند یکی از کلیدهای موفقیت باشد.
ضرورت انعطاف پذیری و نوآوری
اقتصادهای نوظهور به خوبی نشان داده اند که انعطاف پذیری و نوآوری در مواجهه با چالش ها و فرصت ها، یکی از عوامل کلیدی موفقیت است. هند، برزیل و کشورهای آسیای جنوب شرقی توانسته اند با اتخاذ سیاست های اقتصادی منعطف و ایجاد محیطی نوآورانه، رشد اقتصادی خود را حفظ کنند.
به عنوان نمونه، هند با تغییرات سریع در قوانین کسب و کار محیطی مناسب برای کارآفرینان و استارت آپ ها فراهم کرده است. این انعطاف پذیری به کارآفرینان امکان داده تا ایده های نوآورانه خود را با کمترین موانع اجرا کنند. همچنین، اقتصادهایی مانند اندونزی با پذیرش فناوری های نوظهور مانند فین تک و تجارت الکترونیک، توانسته اند بازارهای جدیدی را ایجاد کنند.
این درس برای کارآفرینان حیاتی است. شرکت هایی که می توانند به سرعت با تغییرات بازار سازگار شوند و راه حل های نوآورانه ارائه دهند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند.
اگر شما به عنوان یک کسب و کار قصد ورود به بازارهای نوظهور را دارید، باید حواس تان به تغییرات سریع در این بازارها و شرایط پویای شان باشد. این یعنی برای هر تصمیم، هر چقدر هم کوچک باید حسابی حواس تان را جمع کنید. این مسئله می تواند برای برخی از کارآفرینان حسابی چالش برانگیز باشد. پس قبل از اینکه با عجله وارد یک بازار شوید، بد نیست به طور کامل این نکات را بررسی و ارزیابی کنید.
مطلب مرتبط: آنچه اقتصادهای نوظهور به دست آورده اند برای ما هم به دست آمدنی است
سخن پایانی
این روزها همه جا صحبت از بازارهای نوظهور است. با این حال کمتر کسی درسی از تجربه چنین اقتصادهایی گرفته و از آن برای توسعه کسب و کارش استفاده می کند. ما در این مقاله سعی کردیم برخی از نکات کلیدی در این رابطه را به اتفاق شما مورد ارزیابی قرار دهیم.
حالا شما آشنایی بهتری با ماهیت این بازارها داشته و حتی می توانید اولین قدم ها برای حضوری معنادار در این عرصه را بردارید.
یادتان باشد، اقتصادهای نوظهور تغییرات سریعی را تجربه می کنند. بنابراین اگر نتوانید خودتان را با این تغییرات هماهنگ سازید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود. به زبان ساده تر برای موفقیت در این بازارها باید کمی هم که شده فعالیت تان را تغییر دهید؛ چراکه با فرمول عادی توانایی کسب موفقیت در چنین شرایطی را نخواهید داشت.
منابع: