برخی معتقدند:
1- مدل نمادی از واقعیت است که مهمترین ویژگیهای دنیای واقعی را بهصورتی ساده و کلی بیان میکند و میتوان به کمک آن به درکی از واقعیت البته نه کل آن بلکه بخش مفید و قابل فهم آن دست یافت.
2- مدلها کمک میکنند تا توانایی درک پدیدههای پیچیده را از راه سادهسازی آن پدیده به دست آوریم.به زبان سادهتر کوشش میشود که از مدل برای یادآوری و بهیادسپاری مفاهیم ساده یا پیچیده استفاده شود.
در مدیریت نیز مدلهای فراوانی را پژوهشگران گوناگون توسعه دادهاند. در این نوشته ما میخواهیم یک مدل مناسبتی را بهواسطه آغاز سال نو توسعه و معرفی کنیم. لازم به یادآوری است که هیچ مدلی نمیتواند اینگونه ادعا کند که کلید راهگشای همه مشکلات است. در این مدل ما میخواهیم بیان کنیم که روابط میان پارامترهای تاثیرگذار بر مدیریت بازاردانی (مارکتینگ) چیست و تاثیر و تاثر آن پارامترها بر هم چگونه است.
در برداشتی از تعاریف کلاسیک مدیریت بازردانی (Marketing management)میتوان بازاردانی را اینگونه تعریف کرد:بازاردانی فرآیندی است منطقی که در آن روابط میان محیط و شرکت با عاقلانهترین شیوه ممکن بیان میشود و در آن کوشش میشود که با شناخت درست بازار هدف، آمیخته بازاردانی (Marketing mix) مناسب و منطقی را برای آن تنظیم کرد. برای علاقهمندان به مدیریت باید افزود که مدیران چارهای جز منطقی فکر کردن و نگاه همهنگر به موضوعات ندارند (هر چند بسیاری غیر از این فکر میکنند).
همانگونه که در شکل روابط میان اجزای مدل پیداست گام نخست در آن محاسبه و تحقیق است که در ادبیات معتبر مدیریت بازاردانی (مارکتینگ) به آن Marketing research میگویند و مراد از آن شناخت عوامل درون سازمانی و برون سازمانی برای ساخت یا توسعه محصولی مناسب بازار هدف است که این محصول میتواند کالا، خدمت، ایده یا مانند این باشد و بعد شناخت قیمت مناسب برای آن محصول مطرح میشود و سپس شناخت شیوه و روش عرضه محصول در بازار و سرانجام شناخت نحوه معرفی و تبلیغ محصول در بازار است.
الگوی آمیخته بازاریابی
گام دوم، یکپارچگی در اجراست که به زبانی ساده یعنی آنچه بهصورت نوشته و برنامه در بخش نخست آمد را به اجرا درآوردن و عینی کردن. در این بخش نیازمند مدیران قوی و کوشا هستیم.گام سوم، مداومت و پیگیری در اجراست که در آن کوشش میشود پیش از آنکه محصول و عناصر دیگر خاصیت خود را از دست دهند محصول در بازار به ثمر برسد.
گام چهارم، وفاداری به اخلاق در مدیریت است که از گذشته تا بهحال مهمترین عامل ماندن کسبوکارهای اصولی و خردمندانه بوده است که به ماندن و رشد کسب و کارهای کوچک و بزرگ کمک فراوان داشته، دارد و خواهد داشت. و سرانجام گام پنجم، نگهداری دستاوردها و یافتهها و کوشش برای رشد آن گام نهایی در این مدل مدیریتی است. بدیهی است که این چرخه دوباره تکرار میشود و روابط میان عناصر در آن متقابل و تاثیرگذار است. در پایان یادآور میشود که مدل یاد شده الگویی منطقی از روابط است که در بسیاری از امور دیگر زندگی قابلیت پیادهسازی و اجرا را دارد. اندیشمندانه بیندیشیم.
DBA با گرایش بازاردانی (مارکتینگ)