بسیاری از کارشناسان و متخصصان امور آب در کشور بر این باورند که برای کنترل و مدیریت بحران آب، دیگر برنامههای متمرکز و از بالا به پایین کارایی ندارد و حکمرانی آب نباید تنها در دست دولت و سازمانهای دولتی باشد. براساس قانون، وزارت نیرو متولی آب و منابع آبی در کشور است و بهعنوان نماینده دولت و حاکمیت، حکمرانی آب را در اختیار دارد. درحالیکه بخش کشاورزی و کشاورزان بهعنـــوان پــرمصرفتــرین بهـــرهبرداران آب شیــرین معــرفی میشوند، بــرخی مسئولان این وزارتخانه نیز خواهان بخشی از حکمرانی آب در کشور هستند. برنامههای کوتاه و بلندمدتی نیز از سوی هر دو سازمان برای کاهش مصرف آب ارائه شده اما تغییر محسوسی در میزان برداشت آب در سالهای اخیر مشاهده نشده است.
ناتوان از حل بحران آب
انوش اسفندیاری، رییس اندیشکده تدبیر آب ایران، در گفتوگو با «فرصت امروز»، برنامههای وزارت نیرو در زمینه مدیریت منابع آب را ناکارآمد میداند و میافزاید: برنامههای مدیریت منابع آب در وزارت نیرو، تنها در مدیریت مصرف خلاصه میشــود و از مشتـــرکان میخواهد که مصرف را کاهش دهند. این وزارتخانه تاکنون موفقیتی در مدیریت منابع آب به دست نیاورده است و ردپای تکنوکراتها هنوز در بخش مدیریت سازهای آب در این وزارتخانه دیده میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در مدیریت منابع آب بهرهبرداران چگونه است، میگوید: وزارت جهاد کشاورزی نیز مدیریت منابع آب را در اجرای آبیاری تحت فشار از سوی کشاورزان و بهرهبرداران میداند. در مجموع گویا هیچ عزم و اراده راسخی برای مدیریت منابع آب، کاهش برداشتها، آبخوانداری و غیره در مسئولان وجود ندارد.
مدیریت آب وزارت جهاد کشاورزی با کدام پشتوانه؟
این کارشناس مسائل آب درخصوص خواسته مسئولان وزارت جهاد کشاورزی برای در اختیار گرفتن مدیریت آب در این بخش، تصریح میکند: وزارت جهاد کشاورزی با کدام پشتوانه مدیریتی و عملکرد در بخش آب چنین خواستهای دارد؟! تصمیمگیریهای متمرکز چه از سوی وزارت نیرو و چه از سوی وزارت جهادکشاورزی اعمال شود، غلط است. این کار، مسئله اصلی را به بیراهه میکشاند و بوروکراسی و تصمیمگیریهای متمرکز را افزایش میدهد. درحالیکه ما به دنبال کاستن از بوروکراسیها و برنامههای متمرکز دولتی در حکمرانی آب هستیم. اسفندیاری، با اشاره به برنامهها و اسناد جهانی و ملی توسعه پایدار، تاکید میکند: مدیریت منابع آب باید به مطالبات اجتماعی و عمومی در جامعه تبدیل شود درحالیکه چنین نیست. افراد جامعه ما نسبت به این موضوع مهم واکنشی نشان نمیدهند و مدیریت درست را از حاکمیت مطالبه نمیکنند.
حفظ منافع بینالمللی اساس توسعه پایدار
هدایت فهمی، معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، در نشست تخصصی حکمرانی آب و سطوح مختلف آن، به بیان برخی مفاهیم در حکمرانی پایدار آب پرداخت. وی اظهار کرد: برخی کشورهای توسعهیافته، از حکمرانی خوب عبور کرده و به حکمرانی پایدار رسیدهاند. البته در کشورهایی که قوانین خوب دارند، تضمینی وجود ندارد که حکمرانی خوب داشته باشند. وی ادامه میدهد: در حکمـــرانی آب مســائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیـــاسی در بـــالاترین سطوح حاکمیتی قرار دارد و تا حکمرانی خوب وجود نداشته باشد نمیتوان انتظار حکمرانی پایدار آب را داشت. معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، مهمترین اصل توسعه پایدار را حفظ منافع بینالمللی میداند و میافزاید: حکمرانی پایدار فراتر از حکمرانی خوب و توسعه پایدار است و هر دو نتیجهگرا هستند. شوربختانه در کشور ما حکمرانی متمرکز حاکم بوده است.
بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در راه است
وی هشدار میدهد: در عبور از بحران آب، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی سنگینی در راه است چنانچه در تاریخ ایران همواره بحران آب وجود داشته و بحرانهای اجتماعی نیز از جمله پیامدهای آن بوده است. بنابراین کشور با بحرانهای بزرگی روبهرو خواهد شد و چارهای جز اینکه مشارکتهای عمومی و نهادهای مردمی را در حکمرانی آب دخیل کند، ندارد. برای نمونه ما در بحران آبی که میان دو استان یزد و اصفهان شاهد بودیم، دو استان ایران مانند دو کشور متخاصم به تاسیسات هم حمله کردند.
فهمی میگوید: یکی از کلیدیترین و حیاتیترین راهکارها، مدیریت حوضهای آبریزها و تشکیل شوراهای حوضههای آبریز است. ما در وزارت نیرو سعی کردیم این مسئله را در شورای حوضه آبریز زایندهرود به مسئولان بقبولانیم. این شورا شکل دولتی دارد و تا زمانی که وزیر نیرو یا هر فرد دولتی دیگر در رأس این شوراها باشد، موفقیتی به دست نمیآید. این شوراها باید مستقل و مردمی باشند و حکومتی نباشند.
دست دولت و وزارت نیرو خالی است
این کارشناس مسائل آب اظهار میکند: این موضوع را هم باید بپذیریم که دولت تنها تسهیمکننده آب است نه تخصیصدهنده آن. دولت بهتنهایی قادر به حل مشکل نیست و دستش خالی است و وزارت نیرو نیز مانند دولت دستش خالی است. وی درپایان تصریح میکند: برای حل بحران آب اگر مشارکت و دموکراسی وجود نداشته باشد و برنامههای متمرکز ادامه یابد، صحبت کردن درخصوص حل بحران تنها در حد حرف و شعار و واژههای پرطمطراق است. امکان ندارد دولت بتواند بهتنهایی بر این مشکل چیره شود. مگر میتوان بر سر هر چاه یک پلیس بگذاریم و برداشتها را کنترل کنیم؟ این کار تنها با مشارکت شوراهای محلی قابل انجام است و این یک واقعیت انکارناپذیر است. معاون آب و آبفای وزارتنیرو میافزاید: ما در حالی از حکمرانی مدرنیته و تشکیل شوراهای محلی که نمادی از حکمرانی مدرنیته هستند سخن میگوییم که تفکر و فضای حاکم بر مجلس، جو کشاورزی سنتی است!