گاهی شرکتها اصطلاح بازاریابی را دقیقا برای آنچه معادل فروش یا تبلیغات است، به کار میبرند. در بعضی سازمانهای کوچک غیرانتفاعی ممکن است وجود فردی به نام بازاریاب پیشبینی نشده باشد. در مقابل بعضی شرکتها دریافتهاند که بازاریابی در تمام فعالیتهای شرکت تاثیرگذار است. در نتیجه روندی معطوف به تلفیق و یکپارچگی بازاریابی با دیگر وظایف کسبوکار مانند مدیریت و حسابداری حاکم شده است. مدیران بازاریابی باید با مسئولان مالی و حسابداری کار کنند و سودآوری یا عدم سودآوری محصولات را تعیین کنند. همچنین بودجهها را تخصیص داده و محصولات را قیمتگذاری کنند.
کتاب «بازاریابی؛ افراد واقعی، انتخابهای واقعی» نوشته سالمون ترجمه دکتر داورونوس و مسعود کرمی تنها کتابی است که بازاریابی را از دیدگاه افرادی که عملا درگیر آن هستند، توضیح میدهد. در صفحات این کتاب شما با بازاریابهای واقعی برخورد خواهید کرد. افرادی که تصمیمات بازاریابی را در شرکتهای پیشرو امروزی اتخاذ میکنند. در قسمتی از این کتاب با عنوان تحلیل بازار و رقابت میخوانیم: قبل از تدوین استراتژیهایی برای ایجاد مزیت رقابتی در بازار، دستیابی به شناختی از رقبا و کسبوکار آنها ضروری است. مدیران بازاریابی باتوجه به نقاط قوتوضعفرقبا، قدرت آنها را تخمین میزنند، استراتژیهای بازاریابی آنها را تحت نظارت قرار میدهند و تلاش میکنند حرکات آنها را پیشبینی کنند. تعداد فزایندهای از شرکتها در سراسر دنیا به بهرهگیری از هوش رقابتی روی آوردهاند.
هوش رقابتی به فرآیند جمعآوری و تحلیل اطلاعات علنی و عمومی درباره رقبا گفته میشود. بیشتر اطلاعات مربوط به رقبا از منابع معمولی و پیش پا افتاده مانند رسانههای خبری، اینترنت و اسناد علنی دولتی از قبیل مجوزها و امتیازهای انحصاری قابل حصول هستند. این کتاب در 539 صفحه و قیمت 15هزار تومان توسط انتشارات مهربان نشر به چاپ رسیده است.