ظروف یکبارمصرف معمولا با پسوند پلاستیکی به ذهن خطور میکند. اما در سالهای اخیر بازار یکبارمصرفها مهمان دیگری را به خود میبیند که تاحدودی ناخوانده بهنظر میرسد. گیاهی، پسوندی است که به اینگونه ظروف اضافه میشود اما کمتر کسی با نمونههای گیاهی این محصولات آشنایی دارد.بههمین دلیل است که بازار معمولا در قرق محصولات پلاستیکی است و فراگیری استفاده از ظروف یکبارمصرف پلاستیکی که با حجم بالایی تولید و راهی بازار میشوند و قیمت کمتری هم نسبت به نمونههای گیاهی دارند، موجب شده تا تعداد تولیدکنندههای ظروف گیاهی رشد چندانی را به خود نبیند.
هر چند تولید ظروف گیاهی سن زیادی هم ندارد اما مهمترین ریسکهایی که این سرمایهگذاری را تهدید میکند، عدم توان رقابت با واحدهای تولید پلاستیکیهاست. از طرفی قیمت نمونههای پلاستیکی کمتر از نمونههای گیاهی است اما تولیدکنندگان ظروف یکبارمصرف گیاهی که تعدادشان به حدود 20تولیدی در کشور میرسد، روی نقاط مزیتدار خود دست میگذارند.
مزیت گیاهی بودن
مزیت ظروف یکبار مصرف گیاهی نسبت به نمونههای پلاستیکی به چند دلیل است. حسین حاتمی، مدیرعامل شرکت ظروف سبز که بیش از هفتسال از حضورش در این بازار میگذرد، در اینباره به «فرصت امروز» میگوید: نخستین مزیت به قابلیت حلشدن این ظروف در طبیعت و برگشتن به چرخه طبیعی برمیگردد. وی همچنین به مورد دیگری اشاره میکند که ظروف پلاستیکی برای طبیعت ایجاد میکنند: ظروف پلاستیکی در صورت رهاشدن در طبیعت توسط دامها و حیوانات خورده میشوند و به چرخه غذایی انسان برمیگردد که عوارض ناشی از آن بر کسی پوشیده نیست.
این تولیدکننده اضافه میکند: مواد اولیه ظروف پلاستیکی از مواد نفتی است که در مجاورت گرما گرانول تولید میکند و برای سلامتی مضر است اما مواد اولیه بهکار رفته برای تولید گیاهیها از نشاسته ذرت و موم عسل تولید میشود و ایران پنجمین کشوری است که فرمول تولید این مواد اولیه را بهدست آورده است. وی قیمت هر کیلو از این مواد را بین 4 تا 4هزار و 500تومان اعلام میکند و قیمت مواد گرانولی را هر کیلو تا 3هزار و 500 تومان میداند که این هزینهها در قیمت نهایی محصول تولیدشده تاثیر مستقیم دارد. مثلا قیمت یک لیوان 8گرمی پلاستیکی 90تومان تمام میشود اما همین لیوان با مواد گیاهی 50گرم وزن دارد و 250تومان است.
حاتمی معتقد است گرانتر بودن مواداولیه این گونه ظروف و در نتیجه گرانتر بودن نمونههای گیاهی دلیل دیگری بر اقبال عمومی نسبت به نمونههای پلاستیکی است. وی توزیعکنندگان را در این میان مقصر میداند که توزیع پلاستیکیها را بر گیاهیها ترجیح میدهند. وی در پاسخ به این سوال که در صورت نبود پلاستیکیها آیا گیاهیها میتوانند پاسخگوی بازار باشند، میگوید: من نمیگویم نمونههای پلاستیکی نباشند اما معتقدم دولت باید از گیاهیها بهخاطر همه مزایای تندرستیبخشی که دارند، حمایت کند و سوبسیدهایی را به آنها اختصاص دهد.
وامهای کمبهره و بدون بهره بدهد تا اینگونه تولیدیها بتوانند در بازار حضور داشته باشند. این تولیدکننده در ادامه به فرهنگسازی و آشناسازی مردم با ظروف گیاهی تاکید میکند و معتقد است رسانهها کار زیادی در این حوزه انجام ندادهاند در حالی که در سطح جهان هر روز بر تعداد تولیدکنندههای ظروف گیاهی افزوده میشود. این مسئله در حالی در ایران نادیده گرفته میشود که مشتریان زیادی برای این محصولات وجود دارد و بازار گستردگی لازم را دارد.
اشتغالزایی و هزینه های راه اندازی
حاتمی میگوید، در واحد تولیدیاش حدودا 40نفر مشغول کار شدهاند و اگر کارش را گسترش دهد، این تعداد چند برابر میشود. وی هزینههای اولیه برای سرمایهگذاری در این بازار را با توجه به حجم تولید بین یک میلیارد تا 20میلیارد تومان میداند. دستگاهها و ماشینآلات مورد نیاز این حوزه نیز عمدتا از کشورهای اروپایی تهیه میشوند و باز شدن درهای اقتصادی به روی ایران میتواند به واردات ماشینآلات جدید هم بسیار خوشبین بود که سرعت بسیار بالایی در تولید دارند.
اما اینکه این بازار چقدر برای حضور سرمایهگذاران جا دارد یا به تعبیری مارکت اینگونه محصولات تازهوارد چقدر است، سوالی است که حاتمی بسیار خوشبینانه به آن پاسخ میدهد: ببینید حتی اگر مصرفکننده عادی و خانوارها را هم حساب نکنیم، همه بیمارستانها، ادارات دولتی، فستفودها و توزیعکنندههای غذا میتوانند مشتریان بالقوه این محصولات باشند که حتی دولت میتواند با ایجاد قوانینی استفاده از این محصولات تندرستیبخش را ترویج کند و حداقل در ادارات دولتی استفاده از آنها تا حدودی الزامی شود.
اما به دلیل اینکه هر ادارهای میخواهد هزینههای خود را کاهش دهد و کمتر نگرانی بابت سلامتی کارمندانش دارد، توجهی به این حوزه نمیشود. این تولیدکننده مهمترین عاملی را که بر سر راه این محصولات ایجاد مانع میکند، عدم شناخت این محصولات در جامعه است و باید از طریق رسانههای جمعی شناسانده شوند و به نوعی فرهنگ استفاده از آنها در جامعه نهادینه شود.