مکانیزاسیون کشاورزی بحثی تخصصی است و نسبت به محصول و منطقه سنجیده میشود. به علاوه در کشور ما دسترسی به آمار با چالشهایی روبهرو است و ممکن است آمار مناسب در اختیار شما قرار نگیرد.
اما اگر بخواهیم از نظر منطقهای به موضوع نگاه کنیم در چند سال اخیر کارهای خوبی برای بهبود وضعیت مکانیزاسیون توسط دولت و سایر دستگاههای اجرایی حداقل در استانهای گیلان و مازندران انجام شده است.
این عضو قطب علمی برنج کشور در ادامه میافزاید: بهعنوان مثال حدود پنج سال قبل تنها 9 دستگاه کمباین برنج در گیلان وجود داشت و امروز این آمار به حدود 1500عدد رسیده که جهش قابل توجه و معناداری را به خود میبیند. به عبارت دیگر از سال 1345 تا چندی قبل نمیتوانستیم واژه مکانیزاسیون را برای صنعت برنج به کار ببریم و اکنون و به تازگی صنعت برنج مکانیزاسیون را تجربه کرده است.
دکتر پیمان سپس به مسئله مهمی در این زمینه اشاره میکند و میگوید: با درنظر گرفتن این اعداد و موارد دیگر مانند افزایش نشاکار برنج از 200 به حدود 3هزار عدد با این پرسش مهم روبهرو میشویم که زمانی که نیاز به این حجم از ابزارآلات کشاورزی وجود دارد، آیا این امکان وجود نداشت که با ایجاد کارخانه تولید ماشینآلات، این تجهیزات را در داخل کشور تولید میکردیم؟
این عضو سابق هیاتمدیره انجمن مهندسین ماشینهای کشاورزی و مکانیزاسیون ایران با بیان این پرسش مطرح میکند که این گزینه در دسترس بود که با احداث کارخانههای لازم علاوه بر ایجاد اشتغال، از خروج ارز جلوگیری شود. این مسئلهای جدی است و دستگاههای اجرایی باید حتما این موضوع را در نظر داشته باشند.
مدیر سابق گروه مكانیزاسیون كشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان با اشاره به چالشهای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در کشور این گونه عنوان میکند: در ایران بین دانشگاهها و مراکز علمی-پژوهشی با دستگاههای اجرایی و دولت مرز پررنگی وجود دارد که از همکاری موثر این نهادها بهصورت معناداری میکاهد یا به عبارت دیگر هر کدام راه خود را میروند.
او در ادامه میافزاید: بدون علم و روشهای علمی پیشرفت در کشاورزی ممکن نیست. با این وجود دستگاههای متولی با دانشگاهها مرتبط نیستند و آنها جدایی وجود دارد. در واقع هنوز چرخه تولید هماهنگ نمیچرخد.
رئیس سابق دفتر ارتباط با صنعت و کشاورزی دانشگاه گیلان در ادامه بحث به مشکلات دیگر میپردازد و میافزاید: در اوایل دهه 70 زمانی که با مسئولان در مورد لزوم توجه بیشتر به توسعه مکانیزاسیون کشاورزی بحث داشتیم، آنها در پاسخ به نگرانیهایی در باب بیکاری کارگران اشاره میکردند و در آن زمان گفتوگوی اغلب مسئولین این بود که توسعه بیشتر مکانیزاسیون سبب از دست رفتن شغل تعدادی از کارگران میشود، اما چند سال بعد میلیونهای دلار برای بهبود مکانیزاسیون سرمایهگذاری شد.
دکتر پیمان با بیان این تناقض میگوید: این از عدم آیندهنگری در مدیران و ضعف یا نبود مدیریت حکایت میکند، مسئله مدیریت درست در این میان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
وی در ادامه با اشاره به کاربردی نبودن آموزشها و تحقیقات بهویژه در فاز تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها بیان میدارد: پژوهشهای دانشگاهی ما نیز خود با مشکلاتی همراه است. مطالعاتی که انجام میشود، ارتباط مناسبی با نیازهای تولید و بازار کشور ندارند و بیشتر انتزاعی هستند، به همین دلیل نتایج آنها کمتر کاربردی است و این رویه باید حتما مورد تجدید نظر قرار بگیرد تا بتوانیم روشهای نوین جهانی را به عرصه تولید بیاوریم.
رئیس مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه گیلان توصیههایی برای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی ایران دارد و ادامه میدهد: در حال حاضر دانشگاهها به وظیفه خود بهعنوان محور توسعه آن گونه که شایسته است عمل نمیکنند. کشور بر پایه دانش و فناوری که نتیجه کارهای دانشگاهیان است، ساخته میشود.
به نظر میرسد حداقل تاکنون، اعتقادی به این پایهها وجود نداشته است، برای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی ما نیازمند استفاده از ظرفیتهای اقتصاد مقاومتی هستیم. توسعه علوم کاربردی به کمک شرکتهای دانش بنیان از مواردی است که میتوانند موثر باشند.
در انتها دکتر پیمان از خوشبینی خود به آینده اینگونه میگوید که در یک دهه و نیم گذشته تولید علم در ایران از پیشرفت مناسبی برخوردار بوده و حداقل در منطقه شماره یک هستیم، این مسئله نباید به نوعی درجا زدن تبدیل شود. نکته اساسی تولید ثروت از علم است و باید به سمت تجاریسازی یافتههای پژوهشی حرکت کرد. به هر حال توسعه در بستر زمان میسر میشود و باید صبور و خوشبین بود.