مشاغل فنی که مبتنی بر مهارتآموزی باشند، در جوامع بسیاری از جمله جوامع پیشرفته در صدر علاقهمندی متقاضیان جوان قرار دارند. اما در ایران هنوز این فرهنگ به نوعی نهادینه نشده و با وجود عبارتهایی چون «کار، عار نیست» اما کماکان رغبت نسل جوان به مشاغل پشتمیزی است.
در واقع در جامعه ایران فرهنگ آچاربهدستی وجود ندارد و کارگرانی با مهارتهای فنی بسیار کم هستند. به همین دلیل کارگران بسیاری خود را هم گچکار معرفی میکنند و هم آهنگر و کاشیکار و مثلاً برای کارگذاشتن دو متر لوله، بیش از 200هزار تومان حقالزحمه طلب میکنند.
حبیبالله بشارتی، رئیس اتحادیه آهنسازان تهران که از قدیمیهای این صنف نیز به شمار میرود، در این مورد میگوید: این مسائل معضلات اجتماع ماست که هیچ روند سیستماتیک و هماهنگی هم برای رفع این مشکلات وجود ندارد. کماکان جوانان را راهی دانشگاه میکنیم و همچنان از بیکاری حرف میزنیم.
وی در ادامه و در مورد هزینههای ورود به چنین شغلی میگوید: برای ورود به چنین شغلی و احداث یک کارگاه تولیدی باید حداقل بین 50 تا 2هزار متر زمین داشته باشید. 50متر برای کارگاههای تولیدی کوچک و 2هزار متر برای کارگاههایی که قرار است در حجم بالا تولید کنند.
دستگاهها و ماشینآلات و پروانه تولید
بشارتی در ادامه توضیحاتی که برای ورود به این صنف میدهد، در مورد ابزارهای شروع به کار در این بازار نیز اضافه میکند: وقتی بحث تولید در میان باشد، باید از ماشینآلات و ابزارهای تولید حرف بزنیم.
خوشبختانه در صنف ماشینآلات بیشتر از بازار داخلی تأمین و ماشینآلات مورد نیاز این کارگاهها همگی در ایران تولید میشوند. اما هستند کسانی که ماشینآلات چینی را هم وارد میکنند که هر چند قیمت کمتری نسبت به نمونههای داخلی دارند اما یکبارمصرف محسوب میشوند و جوابگوی کارکارگاهها نیستند. اما آنچه در ایران تولید میشود، کیفیت و کارایی لازم را دارد. بشارتی در ادامه اضافه میکند که برای راهاندازی یک کارگاه تولیدی شاید به بیش از 20نوع ابزار و ماشینآلات
ریز و درشت نیاز است که برای خریداری مجموعه این ابزارها و وسایل حداقل بین 50 تا 100میلیون تومان باید هزینه شود. همچنین اگر کارگاهها به کورههای رنگ هم مجهز شوند باید حدود 15میلیون تومان هم در این زمینه هزینه کنند.
شرایط را برای ورود آسان کردهایم
این فعال صنفی در ادامه و در مورد ارگانها و سازمانهایی که افراد برای دریافت مجوز و پروانه کسب باید به آنها مراجعه کنند، میگوید: مجوز کارگاههای کوچک و متوسط را اتحادیه صنف آهنسازان تهران صادر میکند اما مجوز کارخانههای بزرگ را وزارت صنعت، معدن و تجارت.
همچنین باید اضافه کنم که شرایط ورود به این صنف با تسهیلسازی مواجه بوده و سعی کردهایم شرایط را برای ورود به این کسبوکار ساده کنیم. مثلا دیگر لازم نیست کسی مدارک مربوط به پایان کار و عوارض شهرداری و. . . را ارائه کند، بلکه تنها سند اجارهنامه یا خرید ملک و برگه مالیاتی کافی است.
وی همچنین اشارهای دارد به این مسئله که تنها یک کارگاه کوچک هم از آنجایی که براساس تولید بنا نهاده میشود، ظرفیتهایی را برای اشتغالزایی ایجاد میکند و تفاوت کلی بسیاری با واحدهای صنفی صرفا فروشنده دارد.
در اینجاست که اهمیت حمایت از تولید بهویژه در ارتباط با کارگاههای کوچک بیش از پیش خود را نشان میدهد. بنابراین وقتی حرف از حمایت از تولید میزنیم و خواستار فعالسازی دوباره کارگاههای تعطیل شده هستیم، در آغاز راه باید کارگاههای فعلی را نجات دهیم.