آیا می دانستید رفتار سازمانی به جنبه های انسانی در محیط کار می پردازد و طبیعتا در دل خود، دو پیام دارد؟ یکی برای مدیران و یکی برای همکاران و کارکنان آنان (در واقع اعضای سازمان). پیام اول برای مدیران: اینکه بپذیرند کارکنان حق دارند به خودشان و خواسته ها و آرزوها و اولویت های شان هم فکر کنند. اینکه کارکنان حق دارند همزمان با کار کردن و عشق ورزیدن به کار خود، از حقوق خود هم حرف بزنند. مرخصی هم بخواهند.
به رشد و پیشرفت هم فکر کنند. از کم بودن یادگیری گله داشته باشند و به طور خلاصه، نمی توان از کارکنان یک سازمان خواست در لحظه ورود به سازمان، همه دغدغه ها و خواسته ها و اولویت های شخصی خود را به کناری بگذارند و به عنوان چرخ دنده ای در یک ساختار بزرگ مکانیکی مشغول به کار شوند.
پیام دوم برای کارکنان: سازمان برای یک هدف جمعی شکل گرفته است. اگر قرار بود هر کس زندگی شخصی و اهداف شخصی خود را داشته باشد و فقط به آنها فکر کند، دلیلی نداشت که چیزی به نام سازمان شکل بگیرد. پس به همان اندازه که من به خودم و خواسته هایم فکر می کنم، سازمان هم حق دارد، اولویت های خودش را مطرح کند.
از من بخواهد که برای دستیابی به آنها تلاش کنم و حتی اگر کسانی را دید که می توانند این اهداف را بهتر و مناسب تر از من محقق کنند، آنها را به من ترجیح دهد. چنانکه من هم اگر سازمانی را ببینم که منافع و اهداف من را بهتر تأمین می کند، احتمالا در تغییر موقعیت شغلی خود، تردید نخواهم کرد.