ماشینسازها در آن زمان تجربه ساخت دستگاههای تولید لوازم خانگی را نداشتند. ماشینآلات شرکت یخچالسازی پارس ماشین کلا امریکایی بود. دوستی در آنجا داشتم به نام آقای مهندس کحلی. با او به توافق رسیدم که مسئولیت نظارت بر ساخت ماشینآلات را بر عهده بگیرد، به شرطی که شرایطی مهیا کند تا ماشینسازها بتوانند برای کپیبرداری از ماشینآلات موجود در خط تولید آنها اقدام کنند. این ایده به خوبی جواب داد و در کمترین زمان تقریبا اکثر دستگاههایی را که نیاز بود، کپیبرداری کردیم.
در این مرحله ساخت ماشینآلات، خلاقیت و نوآوری بسیار میطلبید. در آن زمان کسی تصور نمیکرد که بتوان ماشینآلات را در داخل کشور هم ساخت. کارخانه جدید آماده شده بود و دستگاهها یکییکی نصب و راهاندازی میشد. مهمترین آنها قسمت رنگ بود. پیمانکار آن بسیار بدقول درآمد و کل پروژه را عقب انداخت و ضرر و زیان زیادی بر شرکت تحمیل کرد. سالنها در کارخانه جدید، بزرگتر و مجهزتر میشدند.
ماشینآلات و تجهیزات نیز بهروز میشد. ولی نیروی انسانی با همان افکار قبلی و به همان روش تولید دستی عادت داشت. مدتزمانی لازم بود تا کارگران به وضعیت جدید خو بگیرند. چند روز دیدم تعدادی از کارگرها سر کار نمیآیند. با یکی از آنها تماس گرفتم و علت را جویا شدم. گفت: «موقع کار سرم گیج میرود، در کارخانه شما یخچالها راه میروند!»
شیوه انتقال به کارخانه جدید
حال با گسترش کارها و برای نصب و راهاندازی ماشینآلات جدید، لازم بود مهندس وارد کارخانه شود. البته تولید در کارگاه قبلی، بدون تعطیلی، با همان روش دستی ادامه داشت. برای نصب و راهاندازی کارخانه جدید با آقای مهندس پناهی که یکی از مدیران موفق شرکت آزمایش بود، به توافق رسیدم. روز اول به ایشان گفتم باید با تیم خود، نیروی انسانی موجود را برای کار کردن با شرایط جدید آموزش داده و آنها را آماده کنی. الحق که وی و تیمش این مهم را با پشتکار زیاد به نتیجه رساندند. دهه 70 برای امرسان دهه رشد بود. یکی از خصوصیات مرحله رشد، انتقال رهبری از فرد به گروه است. در این مرحله دیگر کارآفرین نمیتواند همه کارها را خود مدیریت کند و از افراد دیگر کمک میگیرد.
پس از نصب هر دستگاه در کارخانه جدید، چند نفر از کارگران را به آنجا منتقل و برای جایگزینی آنها نیروی جدید جذب میکردیم تا کار در کارگاه نیز متوقف نشود...
بنیانگذار صنایع امرسان