اکثر کتب مدیریتی که امروزه در دنیا یافت میشود، مربوط به افول اخلاقیات در تجارت و چگونگی کاهش اعتماد عمومی به سازمانها و مدیرانشان به علت سوء رفتار آنها است. ما یادگرفتهایم که اعتماد و آبرو طی سالهای متمادی کسب میشود، اما ممکن است به صورت آنی از دست برود. با این وجود آیا دستاندرکاران کسبوکار باید تمام تلاش خود را صرف حفظ اعتماد ذینفعان، خانوادهها و شهروندان کنند؟
در پاسخ به این بحران اعتماد، دانشگاههای مختلفی در سراسر جهان در پی طراحی زمینههای نوینی هستند که رهبر، مهارتهای ارتباطی، مبانی مدیریت منابع انسانی و اخلاق را با یکدیگر پیوند دهد و آمیزهای از آنها ارائه کند. انگیزه اصلی برای ترجمه و تألیف کتاب مدیریت اخلاق کسبوکار توسط دکتر علیاکبر احمدی و حمیدرضا عسگری، پیوند دادن مطالعات اخلاقی با شرایط واقعی کار بوده است.
کتاب حاضر با این فرض شروع میشود که اخلاق در سازمانها با «رفتار افراد در آن سازمانها» ارتباط دارد. این اعتقاد وجود دارد که رفتار افراد نتیجه تعدادی از عوامل است و بسیاری از این عوامل میتوانند تحت تأثیر سازمان و مدیران آن قرار گیرند. در قسمتی از این کتاب چنین آمده که برخی از ما شک و تردید نسبتا زیادی به اخلاق مدیران ارشد اجرایی داریم. اما بسیاری از این مدیران در کسبوکار خویش مراقب اخلاق هستند و سعی در ارتقای تصویر ذهنی شرکت در جامعه دارند.
جان آکرز رئیس هیاتمدیره شرکت IBM اینگونه مینویسد: در جامعهای که افرادش از پشت به یکدیگر خنجر بزنند، از همدیگر دزدی کنند و هیچ اعتمادی بین افراد نباشد و هر اختلافنظر کوچکی به اقامه دعوی در دادگاه منجر شود و دولت نیز دائما به وضع قوانین مختلف بپردازد، نمیتوان امیدی به موفقیت و پیشرفت داشت. این کتاب در 604 صفحه و قیمت 28هزار تومان توسط مؤسسه کتاب مهربان نشر به چاپ رسیده است.