پروژه احیای دریاچه ارومیه با سه چالش اصلی روبهرو است. چالشهای موجود، پروژه نجات این دریاچه را در یک مثلث برمودا گرفتار کرده که خارج شدن از آن تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. نخستین چالش از این سه گانه چالش فرهنگی است که به دسترسی نداشتن بهبرنامه مشخص برای صرفهجویی 40 درصدی آب در بخش کشاورزی باز میگردد. مشکل بعدی که احتمالا به یک چالش سیاسی بدل میشود انتقال آب از رودخانه «زاب» به این دریاچه است که قدرت چانهزنی ایران در دادگاههای بینالمللی برای دریافت حقآبه قانونی هامون را کاهش میدهد. سومین چالش هم مشکلاتی است که در بخش برنامهریزی وجود دارد. براساس پیشبینیهای انجام شده امسال باید حجم آب دریاچه ارومیه به 4 میلیارد متر مکعب میرسیداما حجم آب در حال حاضر 2.5میلیارد متر مکعب است.
گروهی از کارشناسان و صاحبنظران بخش آب و محیط زیست دیروز درنشست «بررسی علل و عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه و چگونگی احیای آن، رهیافتی برای مدیریت آب و توسعه پایدار کشور» که در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد، با طرح این چالشها به دنبال یافتن راهحلهای اجرایی برآمدند.
در این نشست، مسعود تجریشی رئیس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه ارومیه، به تشریح دلایل خشک شدن این دریاچه پرداخت. در واقع تمام آنچه توسط وی مطرح شد، از طریق سایت ستاد احیای دریاچه قابل دسترسی بود. به گفته تجریشی، 27 راهکار برای نجات دریاچه ارومیه پیشبینی شده، راهکارهای ارائه شده از سوی وی، بیشتر مبتنی بر اقدامات مهندسی نظیر لایروبی رودخانهها برای ورود آب بیشتر به دریاچه، توقف ساخت سدها، توجه به پروژههای انتقال آب و غیره بود، اما نقش جوامع محلی و تغییر شیوههای مصرف -یعنی بخشی از راهکارهایی که به طور مستقیم با مردم در ارتباط است- و چگونگی صرفهجویی آب در این بخش، به درستی تشریح نشد.
رئیس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه طی دو ماه، بیسابقه است. وی با اشاره به سخنان تیم مسئول نجات دریاچه آرال بیان کرد: متولیان احیای این دریاچه اعلام کردند 10 سال طول کشید تا ستادی برای احیای آرال تشکیل شود. تجریشی مدعی شد: با تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، این دریاچه دارای یک متولی خاص در کشور شد. در حالی این ادعا توسط وی مطرح میشود که حفاظت و احیای تالابهای کشور براساس قوانین جمهوری اسلامی ایران به عهده سازمان حفاظت محیط زیست کشور است. این سازمان در زمان فعالیت دولت هشتم و نهم، کارگروههایی را با کمک مجامع بینالمللی برای نجات پنج تالاب مهم ایران تشکیل داد. در همین راستا از مشاوری آلمانی به نام «مایکموزر» برای بررسی وضعیت دریاچه ارومیه نیز کمک گرفته شد. البته مایک موزر در سالهای ابتدایی فعالیت دولت نهم مرگ قطعی ارومیه را اعلام کرد.
با تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، قرار بود این ستاد بر عملکرد دستگاههای مختلف نظارت کند و بهعنوان یک هماهنگ کننده، پیشنهادات مطرح شده در زمینه احیای دریاچه ارومیه را در کارگروههای علمی بررسی و آنها را برای اجرا تایید یا رد کند. اما تجریشی به این پرسش پاسخ نداد که چرا بر خلاف نظر ستاد احیا، طرح مطالعاتی انتقال آب خزر به ارومیه با نظر رئیسجمهور و صرف هزینههای میلیاردی کلید خوردهاست. وی فقط به این نکته بسنده کرد: «باید تمام گزینهها را بررسی کنیم».
به بحران ملی نزدیک میشویم
به گفته تجریشی بعد از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه اعضای هیأت دولت متوجه بحران آب شده و آن را پذیرفتهاند. اما هدایت فهمی، معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفا تاکید کرد: بحران آب از سال 79 شروع شده بود و کارشناسان وزارت نیرو هشدارهای لازم را به مسئولان اعلام کرده بودند. ضمن آنکه زنگ بحران آب برای ایران از مدتها قبل به صدا در آمده بود.
وی ادامه داد: انتظار از جلسات تخصصی آن است که برای حل بحران راهکار ارائه کنند. به صرف آسیبشناسی مشکلات، مسئلهای در کشور حل نمیشود. فهمی با اشاره به اینکه برای نجات دریاچه ارومیه برنامه عملیاتی نداریم، بیان کرد: در حال نزدیک شدن به یک فاجعه ملی هستیم. باید تعارفات را کنار بگذاریم و با کمک همه ذینفعان و ذیمدخلان به فکر راه چاره باشیم.
از برنامه عقب هستیم
ناصر آق، عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه بهعنوان عضوی از ستاد احیای این دریاچه، بیان کرد: براساس برنامه زمانی اعلام شده از سوی ستاد احیا، باید تاکنون 4میلیارد متر مکعب آب وارد دریاچه ارومیه میشد که این هدف محقق نشدهاست. بنابراین باید در برنامه زمانبندی احیای دریاچه ارومیه تجدیدنظر جدی انجام شود. عباسقلی جهانی، عضو سابق شورای جهانی آب هم یکی دیگر از کارشناسان حاضر در جلسه بود. وی بر این باور است برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه دارای سیکل برنامهریزی مشخصی نیست. یعنی معلوم نیست چه کسی، در چه زمانی و با چه اعتباری، چه کارهایی را باید انجام دهد.
عضو سابق شورای جهانی آب به مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه پیشنهاد داد: پروژههای انتقال آب را از چرخه کار خود خارج و روی مسائل عرضه آب متمرکز شوند. وی تاکید کرد: باید برای حوضه آبریز ارومیه کاداستر منابع آبی تهیه شود. به این مفهوم که بدانیم در هر نقطهای صاحب منابع آبی چه کسی است و میزان مصرف چگونه است. به اعتقاد جهانی، نخستین گام برای مدیریت عرضه و تقاضا و ایجاد توازن در آن، تهیه کاداستر آبی است.
اگرچه تجریشی با تکیه بر قول مساعد عباس کشاورز معاون وزیر جهاد کشاورزی در امور زراعت، دستیابی به صرفهجویی 40 درصدی در بخش آب کشاورزی را یک هدف کاملا دستیافتنی میدانست اما سعید مرید، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در نشست دیروز تاکید کرد: «مطالعات من نشان میدهد کاهش 40 درصدی مصرف آب بخش کشاورزی با توجه به ساختارهای سنتی منطقه امکانپذیر نیست».
رئیس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه ارومیه در پاسخ به پرسش «فرصتامروز» درباره احتمال برچیده شدن سدهای متوقف شده در حوضه آبریز ارومیه، بیان کرد: برخی از سدهای متوقف شده تا 50درصد پیشرفت فیزیکی دارند. قرار است متولیان بررسیهای لازم را انجام دهند. شاید بتوان آب را در پشت این سدها ذخیرهسازی و در مواقع لزوم رهاسازی کرد. وی به پرسش دیگر «فرصتامروز» در زمینه هزینه انتقال آب زاب به ارومیه پاسخی ارائه نکرد اما گفت: انتقال آب زاب به ارومیه از پروژههای گذشته بود. قرار بود آب این رودخانه صرف توسعه کشاورزی شود که ستاد تصمیم گرفت آن را مستقیم وارد دریاچه کند.
تجریشی حذف حقآبه مردم کردستان عراق از آب زاب -با اجرای پروژه انتقال آب- را هم با این توجیه که آب این رودخانه صرف کشاورزی با بهرهوری کم میشود، منطقی دانست. محمد درویش، فعال محیط زیست در این نشست هشدار داد: کنترل آب رودخانه مرزی زاب، قدرت چانهزنی ایران در دادگاههای بینالمللی برای دریافت حقآبههای هامون را کاهش خواهد داد.
رئیس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه ارومیه به این پرسش پاسخ نداد که اگر پروژه احیای دریاچه ارومیه که با صرف این همه هزینه در دست اجراست با شکست مواجه شود، چه کسی پاسخگوست؟