آغاز: از سال های دور که به تفاریق برای برخی از امور(ساختن دیوار یا برای دروی شالی در برنج زار)فردی و کارگری را به خدمت می گرفتیم. غروب همان روز نشده پدر مرحومم دست به جیب می شد و با ذکر یک صلوات و خسته نباشید به کارگری که یک روز تمام زحمت کشیده و عرق ریخته بود، حق الزحمه روزانه اش را پرداخت می کرد و همراهش نیز حدیثی از پیامبر یا حضرت علی(ع) را بلند بر زبان می آورد به این مضمون که"دستمزد کارگر قبل از این که عرقش خشک شود باید پرداخت شود".
این سخن همه گاه آویزه گوشم بود تا جایی که برخی از رفتارهای هر پیشه و حرفه ای را با این متر می سنجیدم از جمله نحوه پرداخت دستمزد اهالی موسیقی و گروه ها را. پیشه روزنامه نگاری و جست وجو در زوایا و خبایای کار اهالی موسیقی و اعتماد و لطفی که برخی از آنها به من داشته ودارند سبب می شد تا برخی مسائل پشت پرده از جمله نحوه پرداخت دستمزدها و چگونگی محاسبه آنها برای اعضای گروه و زمان پرداختش را با من در میان گذارند.
میانه:قاعده کار موسیقی در این است که سرپرستان گروه حق الزحمه اعضای گروه را می پردازند و در این میانه آن سرپرست یا آهنگسازی که انصاف و معرفتی داشته باشد، در همان روزهای کنسرت و یا یک هفته بعد از کنسرت با اعضای گروه تسویه می کند تا به قول معروف هنوز عرق نوازنده خشک نشده دستمزدش را در جیبش داشته باشد. در سال های اخیر نیز پای برخی مدیران گروه ها هم به میان آمد که ماجرا را کمی مدرن تر و مدیریتی کرد که مدیر گروه تمامی این امور را انجام می داد.
جدای از تمامی گروه ها و افراد و سرپرستان، رفتار یک تن در این زمینه استثناء و تحسین آمیز بود. استاد فرامرز پایور که به حق او را باید جنتلمن و جوانمرد موسیقی از هر حیثش نامید مجال نمی داد که عرق نوازنده خشک شود و با تمامی نوازندگان تسویه می کرد و حتی خود آخرین نفری بود که دستمزدی دریافت می کرد. مردی که تقریبا کمتر عضو و نوازنده ای را دیده ام که در سالیان همکاری با این استاد یگانه، گله و شکایتی از او کرده باشد. شاید یکی از دلایل همراهی چندین دهه ای نوازندگان با آن زنده یاد روحیه منظم و اخلاق منحصر به فردش در رعایت حقوق دیگران بود.
انجام: سخنان بردیا کیارس،مایستر کنسرت گروه کیتارو و انتقادش به نپرداختن دستمزد نوازندگان ایرانی ارکستر،نگارنده را به یاد آن خاطره از مرحوم پدرم و رفتار شادروان پایور با گروه زیر نظرش انداخت و حسرتی که برجای ماند.
آقایکیارس که از قرار صبر سه ماه اش برای دریافت دستمزد لبریز شده بود در گفت وگویی با ایسنا گفت:" پیش از اجرا، سنگهایم را واکندم و آنها به من گفتند، هرچه شما بخواهید، شرایط همانطور پیش میرود. اما حالا نمی دانم نتیجهی این فروش میلیاردی بلیتها چه شد؟ به کجا برمیخورد اگر با نوازندگان این کنسرت هم تسویهحساب میکردند؟"
البته مدیر دفترموسیقی وزارت ارشاد نیز پاسخی داده است که مشخص نیست به ایشان چه ارتباطی دارد؟وآیا ایشان دست اندرکار برگزاری کنسرت کیتارو بوده اند یا این که مدیری از بخش خصوصی؟ البته یک گمان را می توان به ذهن متبادر کرد که آقای ارجمند واسطه وصل شدن برخی از نوازندگان ارکستر سمفونیک به گروه آقای کیتارو و دو تهیه کننده و برگزار کننده کنسرت های آنها بوده است. در هر حال برابر اعلام رسانه ها کف قیمت بلیت ها 120 هزار تومان و سقفش به 200 هزار تومان هم رسید. اگر میانگین این رقم را 150 هزار تومان در نظر بگیریم گنجایش تالار وزارت کشور 3هزار نفر است که روزی 250 بلیت به عنوان پرتی و بلیت های مهمان در نظر بگیریم پول 2750 بلیت باید قاعدتا بازگردد. هزینه های اجاره سالن و متفرقه را هم اگر بخواهیم کم کنیم به طور متوسط هر شبی 340 میلیون تومان( 2250 نفر در 150 هزار تومان) درآمد باقی می ماند که جمع سه شب این رقم بالای یک میلیارد تومان خواهد شد. بعید می دانم جمع کل اجرای نوازندگان ارکستر سمفونیک در این سه شب به 100 میلیون هم برسد؟
پرسش این است که وقتی مدیریت این کنسرت پول کنسرت را نقدا دریافت کرده است ، چرا باید آنقدر ماجرا را کش دهد که کار به رسانه ها بکشد و و فریاد و فغان گروهی از موزیسین های خوشنام و جوان به آسمان بلند شود و علاوه بر آن پای مدیر مرکز موسیقی هم به میان بیاید که حدس وگمان ها و حاشیه های ناصوابی در این میانه جان بگیرد؟