تقریبا از روزی که برای نخستین بار جامعه و اقتصاد کشورمان با نام صنعت بیمه آشنا شد، نزدیک به 90 سال گذشته، اما برخلاف تصور بسیاری از کارشناسان، این حوزه در کشورمان هنوز صنعتی نشده و به دلیل مشکلاتی از جمله نبود فرهنگ دقیق بیمه در میان مردم و سایه سنگین دولت؛ نتوانسته به تعالی و نفوذ گسترده میان مردم دست یابد.
ابوالفضل حلمزاده، کارشناس صنعت بیمه و عضو برتر انجمن فروشندگان بیمهنامه عمر ایالات متحده آمریکا با اشاره به حضور نزدیک به 30شرکت بیمه در ایران به خبرنگار ما گفت: بهطور کلی تا سال 1380 شمسی تنها چهار شرکت بیمه به صورت کاملا دولتی مشغول به فعالیت بودند و پس از آن براساس قانون اصل 44 به غیر از بیمه ایران، باقی به بخشخصوصی واگذار شده و شاهد رشد روز افزون دیگر برندهای جدید بودیم.
حلمزاده درباره دولتی باقی ماندن بیمه ایران نیز افزود: مسئولان بیمه ایران اگرچه علاقهمند به خصوصی شدن بوده و دولت نیز در این زمینه گام برداشت اما از آنجا که داراییهای این شرکت بیمه بسیار متفاوت است و بعضا امکان ارزشگذاری مادی برای آنها نیست، مشکلاتی در تعیین قیمت هر سهم از بیمه ایران وجود دارد که امکان تعیین قیمت مادی برای هر سهم از این شرکت بیمه جهت ارائه در بورس نیست و این بیمه خصوصی نشده و به صورت دولتی اداره میشود. بهعنوان مثال یکی از داراییهای این شرکت بیمه هتل عباسی اصفهان است که از نظر باستانی و ارزش معنوی واقعا امکان قیمتگذاری برایش نیست.
شاخصهای برای توسعهیافتگی
بهگفته این کارشناس بیمه، بهطور کلی صنعت بیمه در دو گرایش کاملا متفاوت بیمههای بازرگانی (اتومبیل، حوادث، مسئولیت و...) و بیمههای اجتماعی (بیمه درمانی و خدمات اجتماعی) در سراسر جهان مشغول به ارائه خدمت به متقاضیان است و این دو رشته کمترین همپوشانی را برای فعالیتهای یکدیگر دارند مگر به صورت طرحهای تکمیلی که با توافق یکدیگر صورت گرفته باشد.
وی با تاکید بر اهمیت صنعت بیمه در توسعه یافتگی کشورها تصریح کرد: براساس قوانین موجود در سراسر دهکده جهانی ضریب نفوذ بیمههای اشخاص (بیمه عمر) در میان مردم یک کشور بهعنوان توسعهیافتگی آن کشور در نظر گرفته شده است. بهعنوان مثال امروز در ایالات متحده آمریکا ضریب نفوذ این نوع بیمه تقریبا 96 درصد و در ایران تنها 3درصد است.
اصلا رقابت در صنعت بیمه ایران معنی ندارد
حلمزاده با مقایسه تعداد شرکتهای بیمهگر ایالات متحده و ایران افزود: بهطور کلی با توجه به تمام اطلاعات و آماری که از نفوذ بیمه در جامعه ایران در اختیار داریم دور از واقعیت نیست که بگوییم اصلا رقابت در صنعت بیمه کشورمان وجود ندارد و ایران بهعنوان کشوری بکر برای سرمایهگذاران صنعت بیمه است و شاهد مثال آن را میتوان اینگونه بیان کرد که در ایالات متحده ضریب نفوذ بیمه زندگی بیش از 96 درصد است و تنها 4درصد بدون این بیمهنامه زندگی میکنند و برای جذب این بخش کوچک از جامعه 110شرکت بیمهگر به صورت تخصصی فعالیت میکنند؛ درحالیکه ایران تنها 3 درصد ضریب نفوذ داشته و 30شرکت بیمهگر به خود دیده است.
این کارشناس صنعت بیمه درباره آینده سرمایهگذاری در صنعت بیمه با اشاره به پشتوانه «اتکایی» شرکتهای بیمه گفت: در این زمینه لازم به یادآوری است که صنعت بیمه تنها صنعتی است که کاملا متفاوت از دیگر صنایع فعالیت دارد. به صورتی که با تغییر دولتها یا حتی تغییر نظام اداری یک کشور تعهدات صنعت بیمه و سرمایهگذاری صورت گرفته در آن حفظ شده و دستخوش تغییرات نخواهد بود.
دقیقا مثل اتفاقی که در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی روی داد و بیمههای موجود قبل از انقلاب با ادغام شدن در یکی از بیمههای معروف به تعهدات خود عمل کرده و حتی برخی از بیمهنامههای زندگی آن دوران اکنون در جریان است و سپردهگذارانش از مزایای همان دوره استفاده میکنند.
ابوالفضل حلمزاده درباره مشکل موجود در صنعت بیمه کشورمان نیز تصریح کرد: امروز دو معضل عمده در صنعت بیمه کشورمان کاملا مشهود است که این دو عبارتند از: 1. شبکه فروش غیراصولی 2.غیرتخصصی عمل کردن بیمهها. بنابراین اگر واقعا تصمیم به رونق صنعت بیمه در کشورمان گرفتهایم این دو مشکل را باید به صورت ریشهای برطرف کنیم.
به اعتقاد این کارشناس اگر صاحبان سرمایه و علاقهمندان واقعا قصد ورود به صنعت بیمه را دارند بهترین گزینه این است که ابتدا توانمندیهای خود در این صنعت را مورد ارزیابی قرار دهند یا مشاوره بگیرند بعد در راستای همان توانمندیها گام برداشته و به صورت تخصصی وارد صنعت بیمه شوند.بهعنوان مثال شرکت بیمه خاورمیانه که مدتهاست به صورت تخصصی در بیمه زندگی و اشخاص وارد شده و تلاشی برای حضور در دیگر بازارهای بیمه ندارد.
سبد سرمایهگذاری معیوب
وی در ادامه افزود: یکی دیگر از معضلات پنهان در صنعت بیمه که تاکنون زیاد به آن توجه نشده، سبد سرمایهگذاریهای صاحبان شرکتهاست چون بیشتر آنها به دلیل موانع اقتصادی علاقهمند ورود به سرمایهگذاریهای کم ریسک و زودبازده هستند و همین امر از قدرت نفوذشان کاسته است. درحالی که اگر اصولی برنامهریزی شده باشد، بهترین گزینه برای شرکتهای بیمه در سرمایهگذاریهای بلندمدت با سوددهی بسیار بالاست.
حلمزاده درباره این مورد اینگونه توضیح میدهد که از آنجا که سرمایهگذاریهای انجام شده در صنعت بیمه دارای دورههای بلندمدت است و صاحبان شرکتها با عقد قراردادهای مشخصی که دقیقا برخلاف بانکها میدانند سرمایه در اختیارشان تا چه تاریخی در اختیار آنهاست میتوانند برای تامین مخارج و سوددهی وارد بخشهایی از سرمایهگذاریهای کلان زیربنایی و اقتصادی کشورمان بشوند که بانکها نه تمایل دارند و نه امکاناتش؛ درحالی که این امتیاز صنعت بیمه اکنون نادیده گرفته شده است.
بهعنوان مثال، اکنون بیشتر شرکتهای بیمه 80درصد از سرمایههای خود را دوباره در بانک به صورت سپرده سرمایهگذاری میکنند. به اعتقاد وی همین نوع نگرش باعث شده تا بانکها نیز علاقهمند ورود به صنعت بیمهای باشند و اکنون شاهد افتتاح انواع شرکتهای بیمهای با برندهای بانکی نیز هستیم. به صورتی که بانکها سپردههای خود را در بیمه و بیمه تمام حقوق دریافتی از بیمهگذاران را در بانک سرمایهگذاری میکند که چرخهای معیوب در این صنعت به شمار میآید.