یک تصویر بیشتر از یک کتاب، داستان یا نوشته روی ذهن انسان تاثیر میگذارد و نیاز به هیچ ترجمهای ندارد. میتوان گفت تصویر، یک زبان بینالمللی است که در هر جای دنیا با هر فردی میتواند ارتباط برقرار کند. اکثر برندهای دنیا برای مطرحسازی بهتر آثار خود از ترفندهای مختلف برای نشان دادن بهتر تصاویر محصولات به بیننده استفاده میکنند، زیرا زمانی که یک تصویر در ذهن مخاطب قرار میگیرد و نقش میبندد، بهراحتی از ذهن او حذف نمیشود. گاه با یک اتفاق ساده میتوان احساس خوبی را در بیننده به وجود آورد و مخاطب بیشتری را جذب کرد. تصویر بیش از 80 درصد تاثیرگذاری بیشتری نسبت به کلمه دارد.
این عبارات بخشی از سخنرانی فریبرز میرکبیری، کارشناس عکاسی مد است که در نهمین کنفرانس بینالمللی برند برگزار شد. در ادامه، سخنرانی میرکبیری را در کارگاه «جایگاه جهانی عکاســـی در برندسـازی» میخوانید.
کمپینهای تبلیغاتی با تصاویر
در زمان بحران اقتصادی اخیر که کل جهان را درگیر خود کرد، اتفاقی در فرانسه رخ داد که متفکران را به اندیشیدن برای جلوگیری از اسراف واداشت. هرماه هزاران تن محصول خوراکی مانند میوه و سبزیجات به دلیل ظاهری نامناسب دور ریخته میشدند و قابل ارائه در بازار نبودند. متفکران با استفاده از تصاویر فوقالعاده قوی در مناطق مختلف کشور و با همکاری یکی از بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای فرانسه کمپینهای تبلیغاتی را برپا کردند و این اتفاق به قدری مورد استقبال قرار گرفت که در طول سه ماه، نوعی از برندسازی شکل گرفت که افراد دیگر برای رسیدن به این درجه باید چندین سال تلاش داشته باشند.
مد و تاثیر آن بر زندگی انسان
یکی از پرکاربردترین عرصهها برای استفاده از عکاسی در برندینگ، صنعت مد است. مد تنها نوع لباس پوشیدن نیست. مد شخصیت انسان را نشان میدهد و بهوسیله آن میتوان افراد گوناگون را تحلیل کرد. زمانی که نخستین برخورد را با مشتری دارید بهوسیله لباس، کلام و برخورد، میتوانید خود را به او معرفی کنید. روابط و رفتارهای اجتماعی تحتتاثیر مد است و بسیاری از الگوها را مد به وجود میآورد.
فریبرز میرکبیری، نقش مد را در زندگی انسان بسیار بااهمیت جلوه داد و چگونگی ایجاد آن را اینگونه تشریح کرد: نکته مهم و حیاتی برای ایجاد یک مد این است که باید یک نیاز را در افراد به وجود آورد و پیرامون آن نیاز، محصولی را برای مشتریان تعریف کرد. این امر بهراحتی امکانپذیر نیست. برترین شرکتهای برندسازی دنیا چندینسال است که روی این موضوع تحقیق کرده و سپس آن را اجرایی میکنند. عدمآگاهی در دنیای مد افراد را ایزوله میکند، اگر مایل هستیم در جامعه امروز زنده بمانیم باید آدم فضایی نباشیم و اتفاقات پیرامون خود را درک کنیم و صحبت کردن، آشنایی با اینترنت، اینستاگرام و شبکههای اجتماعی را باید یاد بگیریم.
مد و ایجاد نیاز کاذب
به جرات میتوان گفت بیشتر برندهای برتر دنیا را برندهای فشن تشکیل میدهند. شلوار جین بهعنوان یک لباس کارگری تولید شد و در معرفی خود در جامعه چنان قوی عمل کرد که میتوان گفت تنها لباسی است که در طول تاریخ بشر توانسته تغییری را در پوشش کل دنیا به وجود آورد. با این حال، اگر امکانات آن را ندارید که خود در این حوزه نوآور باشید، یکی از بهترین کارهایی که میتوان انجام داد، این است که از تحقیقات دیگران استفاده کنید.
میرکبیری با توجه به تاثیر به وجود آمدن نیاز کاذب توسط مد در انسان، اشاره کرد: مد کاری را انجام میدهد که شما یک نیاز کاذب در درون خود احساس کنید. مسلما نیازی نیست که یک انسان 15 جفت کفش داشته باشد اما وقتی که وارد دنیای مد میشوید و برای اینکه نیاز خود را برآورده سازید 15 جفت کفش میخرید. یکی دیگر از نقشهای مد در دنیای تجارت، دستهبندی اقشاری است که قصد فروش محصول خود را دارند. این موضوع ناخودآگاه آنها را تبدیل میکند به دستههایی که نیازهای هرکدام از افراد را مشخص میکند. در واقع میتوان به این شکل آن را تفسیر کرد که مد پاسخی به ترسهای ماست؛ ترسهایی که تلاش میکنیم دچار آن نشویم. مد به ما اطمینان میدهد که من این راه را برای شما امتحان کردهام و این نقش در واقع نقش مهمی است که پوششی برای ترسهای ماست و باعث به وجود آمدن اعتماد به نفس در ما میشود.
بزرگترین قشر هدف شرکتهای برند و بهخصوص مد، جوانان هستند. به خاطر اینکه جوانان باعث میشوند که نسل آینده به وجود بیاید و نسل آینده مصرفکننده بعدی ماست. در نتیجه باید به آنها توجه کنیم. اتفاقاتی که در ذهن جوانان امروز میافتد این است که به برندها کمک میکند محصولات خود را به فروش برسانند و تاثیر شدیدی که روی بازار دارد واقعا انکارناپذیر است.
پرهیز از اشاره مستقیم به محصولات
فریبرز میرکبیری عمدهترین مشکلی که صنایع تولیدی ایران در ایجاد مد دارد را اشاره مستقیم به محصول در تبلیغات دانست و افزود: یکی از نقاط ضعفی که در مباحث تبلیغاتی در ایران وجود دارد این است که صنایع تولیدی بهصورت مستقیم به خود محصول اشاره دارند. اگر به کاتالوگ یکی از محصولات نگاه کنید از صفحه اول تا صفحه 50 محصولات مختلفی را نشان میدهد. درصورتیکه این امر برای مصرفکننده عادی خستهکننده است. کسبوکارها باید اتفاقی را در ذهن افراد به وجود آورند. این بازیهای تصویری است که در ذهن مخاطب قرار میگیرد، نه محصول شرکت. آن احساسی که در تصویر محصول شما وجود دارد، در ذهن مشتریانتان نقش میبندد، خود محصول زیاد مهم نیست. در بیشتر مواقع یک عکس خوب فروش فوقالعادهای را برای شما به ارمغان میآورد و حتی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد که متاسفانه نمونه معکوس آن در ایران زیاد دیده میشود. شرکتهای زیادی حاضر هستند 50 میلیون تومان بابت اجاره یک بیلبورد پرداخت کنند، ولی حاضر نیستند که سهمیلیون تومان بابت تصویری که در آن بیلبورد قرار میگیرد هزینه کنند. درنتیجه همه آن زحماتی که میکشند به هدر میرود و آن تبلیغ کارایی مناسبی ندارد.
برندهای عرصه پوشاک میتوانند با برگزاری جشنوارههای اینترنتی و ایجاد کانالهای فشن جوانان را درگیر خود کنند. شاید در بعضی موارد میزان فروش خوبی حاصل نشود اما مهم این است که این اثر در درازمدت در ذهن مخاطب نقش ببندد. تنها در سال 2011، 140میلیارد عکس در فیسبوک آپلود شد و این رقم خیلی عجیبی است. تنها دو دقیقه از میزان عکسهایی که در فیسبوک دانلود میشود مساوی است با کل عکسهایی است که در قرن نوزدهم گرفته شده است.
عشق بزرگترین وسیله برای فروش محصولات
لیندستوم که یکی از 100 مرد برتر برند از نقطهنظر مجله تایمز است، اظهار میکند: «90 درصد از انتخابات ما ناخودآگاه است و در واقع احساسات ما و بکگراند ذهنی ما است که روی خرید یک محصول تاثیر میگذارد. این دقیقا برخلاف چیزی است که ما تصور میکنیم.» او به این نتیجه رسیده است که تبلیغات با استفاده از جنبههای جنسی میتواند جذاب به نظر برسد ولی منجربه فروش نمیشود. لیندستوم به این نتیجه میرسد که احساسات و عشق بزرگترین وسیله برای فروش محصولات هستند؛ درگیر کردن احساسات مخاطبان و ایجاد یک حس خوب یا یک حس عمیق و از همه مهمتر احساسی که مصنوعی نباشد. عکسها در ایجاد این احساسات نقش قابل توجهی ایفا میکنند.