آیا می دانستید یک فرهنگ داستان گویی سرزنده به معنای آن است که سازمان شما مجموعه ای از داستان های متفاوت و زنده دارد که از دیدگاه های گوناگون نحوه تاثیر گذاری سازمان را روایت می کنند؟ یا اینکه سازمان تان تنها یک داستان ایستا و راکد دارد.
تفاوت بین این دو در این است که فقط یک نفر در سازمان خود را وقف داستان گویی می کند (مثلا مدیرعامل، مدیر توسعه، یا مسئول بخش روابط عمومی) یا همه در سازمان داستان هایی اقناع کننده آماده داشته باشند و برای بسیاری از سازمان ها در واقع فرق، بین سرمایه گذاری کردن در بیان داستان سازمان به شیوه ای اقناع کننده تر یا سرمایه گذاری نکردن در این زمینه است.
بیشتر بحث هایی که امروزه درباره داستان گویی سازمان های غیرانتفاعی می شود بر این موضوع متمرکز است که چرا این سازمان ها باید داستان گویی کنند. با اطمینان می شود گفت که اکثر سازمان ها ضرورت داستان ها را به عنوان ابزاری که حامیان مالی احتمالی و هواداران شان را درگیر می کند، متوجه شده اند.
در نظرسنجی که از سازمان های غیرانتفاعی مستقر در واشنگتن دی سی در سال گذشته انجام شده است، 96درصد از پاسخ دهندگان گفتند که داستان گویی بخش مهمی از ارتباطات آنها است. بحث هایی بسیار کمتر به این مسئله اختصاص داده شده است که چگونه سازمان ها و به خصوص سازما ن های غیرانتفاعی (به ویژه سازمان های کوچک) می توانند سیستمی پایدار برای جمع آوری و اشتراک داستان ها بسازند.